روزنامه خندان

قلوه گاه غیر اصولی

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۷۹۰۹۱۰
این مطلب اصلا خنده ندارد

سیاست روز : این مطلب اصلا خنده ندارد

ممکن است طنزنویسی در ممالک دیگر هنر پیچیده و دشواری باشد اما در این مملکت و با این مسئولان خدوم فقط کافی است خبرها را بدون ذره‌ای کم و کاست در یک ستون جا بدهی و بالای ستون هم بنویسی "طنز" تا همه بخندند و روحشان شاد بشود.
مثلا این خبر را عینا از خبرگزاری مهر بخوانید:
شرکت هواپیمایی «ماهان» پس از آن‌که پروازش از مشهد به ساری به دلیل بدی آب و هوا در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست، مسافران را با اتوبوس ‏اسکانیا به ساری فرستاد اما در میانه راه، اتوبوس به دره سقوط کرد و یازده مسافر جان باختند.
توجه فرمودید؟ خلبان "توپولف" هر چقدر تلاش کرد نتوانست جان مسافران هواپیما را بگیرد ولی "اسکانیا" از راه رسید و کار نیمه تمام "توپولف" را تمام کرد. اصلا چه معنی دارد که هواپیمای ناقص به سلامت فرود بیاید و مسافران فکر کنند جان سالم به در برده‌اند؟ مگر "پراید" مرده که این اتفاق بیفتد؟ مگر غیرت "اسکانیا" اجازه می‌دهد که مسافران صحیح و سالم به خانه برسند؟ تازه اینطوری هیجانش بیشتر است. آدم قبل از مرگ می‌تواند سوار اسکانیا بشود و ساندیس و کیک بخورد و احیانا یک فیلم هندی هم ببیند و بعد ریق رحمت را سر بکشد.
می‌خندید؟ خجالت‌آور است. مرگ هموطنان ما خنده دارد؟ الان یک چیزی بگویم که گوله‌گوله اشک بریزید. خبر دارید که ده‌ها خانواده عزادار شده‌اند و امروز یا فردا صبح به جای اینکه به کار و زندگی عادی خود بچسبند باید بروند عزیزانشان را در سینه قبرستان دفن کنند؟ خبر دارید که بچه‌های قربانیان باید بعد از این "بابا" و "مامان" گفتن را فراموش کنند؟ خبر دارید که قرار است به تعداد قربانیان حادثه اضافه شود؟ خبر دارید که یکی دو روز دیگر، راننده بخت برگشته "اسکانیا" را مقصر حادثه اعلام می‌کنند و پرونده به خوبی و خوشی بسته می‌شود؟
آهای مردم! لطفا بمیرید تا ما برای شما گریه کنیم.

کیهان: خسته نباشی!

گفت: آل سعود بعد از آن‌همه رجز خوانی علیه انصارالله و قتل عام زنان و کودکان مسلمان،‌دست از پا درازتر اعلام آتش‌بس کرد.
گفتم: آل سعود در تمام عمر خود و اجدادشان فقط یک پیروزی جنگی داشته‌اند، آن‌هم مربوط به اجداد آنها در جنگ احد بوده است که در سپاه مشرکان پادویی می‌کردند و بعد هم از مسلمانان تودهنی محکمی خوردند.
گفت: این دفعه هم به نمایندگی از آمریکا و اسرائیل در پی قتل‌عام مسلمانان بودند که بدجوری پوزه کثیف آنها به خاک مالیده شد.
گفتم: به همین علت است که می‌گویند، انصارالله، آمریکا و اسرائیل را تحقیر کرده است وگرنه آل سعود حقیرتر از آن است که حتی ارزش تحقیر شدن را داشته باشد.
گفت: حیوونکی‌ها...
گفتم: شخصی سوار الاغ در حال عبور بود که یکی از رهگذران گفت؛ خسته‌نباشی! و یارو جواب داد؛ من که سوار الاغ هستم و خسته نمی‌شوم! و رهگذر گفت؛ من هم به الاغ گفتم خسته نباشی!

آرمان: تعبیر رویای آمریکایی!

امروز قصد دارم نامه‌ای همسو با یکی از خبرگزاری‌ها در انتقاد به حضور یک گروه آمریکایی در کشور بنویسم، البته قبول دارم که این روزها موازی‌کاری به‌شدت مد و رایج شده و همانند سازمان دامپزشکی و سازمان غذا و دارو وزارت بهداشت که در واردات گوشت بوفالو موازی‌کاری کرده بودند، بنده و پایگاه خبری ر. ن. به صورت موازی انتقاد خود را نسبت به حضور این گروه آمریکایی ابراز می‌نماییم.
ای آمریکایی‌ها، ‌ای شمایی که در قالب و در لباس توریست وارد کشور ما شدید، بدانید که عمرا اگر این لباس‌ها بتواند سیرت گرگ صفت شما را برای ما نهفته کند، حضور شما حتی اگر به عنوان توریست صورت گرفته باشد، باعث خواهد شد که پس فردا در کنار توریست‌ها، پای خارجی‌ها نیز به کشور باز شود (توریست و خارجی مگه باهم فرق نداشتن؟) و ما ابدا زیر بار چنین مساله‌ای نخواهیم رفت!

ای آمریکایی‌های توریست نما و دارای رذایل اخلاقی فراوان! آیا حضور شما در رستوران«الف» در خیابان الهیه نشان و سند خوبی برای آشکار شدن اهداف امپریالیستی شما نیست؟ اگر ریگی در کفش شما نبود، به جای حضور در چنین رستوران
لوکس گرایی که نماد بسط تفکر شما و ایادی‌تان است، به‌ ساندویچ‌فروشی‌های«تیمور کثیف» و«سیروس سگ‌پز» می‌رفتید و فلافل و سمبوسه داخل شکم‌هایتان می‌ریختید.
ای توریست نماهای خارجی، شما که توریست نیستید، شما خارجی هستید و بنده ثابت کرده‌ام که توریست و خارجی با یکدیگر خیلی تفاوت دارند، شما آمده‌اید و گفته‌اید که«سرمایه‌گذاران غربی از سرمایه‌گذاری در ایران استقبال می‌کنند» آیا در زمان بیان این جمله قیافه اعضای محترم جبهه پایداری که پس از بیانیه لوزان به حالت«خشم فرو خورده» درآمده‌اند را تجسم و تصور کرده‌اید؟ به نظرم بهتر است هرچه سریعتر به نیت خود برای حضور توریستی در کشور ما اعتراف کنید، تا دیر نشده اعتراف کنید تا اعترافات شما به اخبار ساعت 2 برسد تا حسینی بای را از نگرانی در بیاوریم.
ای توریست نماهای سرمایه‌دار که کارتان مکیدن خون مردم کشورهای دیگر است، دست شما برای ما رو شده است، ما قبلا توانسته‌ایم مچ امثال جک استراو و ریچارد فرای را بگیریم، شما که آفتابه توریست هستید.
همین الان هم باخبر شدیم که متاسفانه در زمان حضور شما در رستوران الف و خوردن و چپاول خاویار و شیشلیک، آهنگ«I’m happy» پخش شده است، یک I’m happy نشان‌تان بدهیم که صد تا I’m happy از آن بیرون بزند، یک I’m happy برای‌تان بپزیم که یک وجب روغن روی آن باشد. حالا می‌بینید!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها