شاید این نام تا چند دهه پیش، بیش از امروز برازنده موزهای بود که داعیه معاصر بودن دارد. گفته میشود، گنجینه فعلی موزه هنرهای معاصر، به لحاظ تعداد و ارزش دلاری آثار، جزو بحثبرانگیزترین موضوعها میان کارشناسان داخلی و خارجی است. ارزشی بالغ بر 2.5 میلیارد دلار برای آثار گنجینه تخمین زدهاند، اما قطعا ارزش این آثار بالاتر از این مقدار است.
نقش اصلی موزه، نمایش هنر معاصر است، اما سالهاست آثار بیبدیل هنری در گنجینه موزه هنرهای معاصر با همان ترکیب و ترتیب قبلی نگهداری میشود. البته چند بار این آثار از گنجینه خارج شدند و بر دیوار موزه رفتند، اما آنچه شاهدش بودیم همه را شوکه کرد. نکتهای که در این میان وجود دارد این است که سالهاست برای گنجینه موزه هنرهای معاصر اثر تازه و درخوری خریده نشده است، با این توصیف، سالها از عمر آثار موزه هنرهای معاصر میگذرد و به جرأت میتوان گفت دیگر نام معاصر را نمیتوان بر این آثار نهاد. موزه در بدو تاسیس به صورت هیات امنایی اداره میشد. بارها هم این شیوه مدیریت دوباره مطرح شد، اما اکنون برخی کارشناسان به طنز میگویند موزه به جای هیات امنایی به شکل هیات رفقایی اداره میشود!
بعد از انقلاب هیچ اثر خارجیای خریده نشد
مجیدملانوروزی، سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران نیز بر این اعتقاد است که موزه هنرهای معاصر مهمترین مرکز هنری است که آثار هنری را مستند و درجهبندی میکند و به هنر معاصر جهت میدهد و الگوسازی میکند.
با وجود این، او بر نبود شورای خرید آثار خارجی تاکید میکند و میگوید: بعد از انقلاب مستقیما هیچ اثر هنری خارجیای خریده نشده و بیشتر تمرکز موزه بر خرید آثار ایرانی بوده است. در عین حال حدود 200 اثر خارجی به دلایل مختلف و همکاریهای گوناگون به موزه اهدا شده است. چنانکه در نمایشگاهی که بتازگی از یک هنرمند آلمانی برگزار کردیم، چهار اثر به موزه اهدا شد. طی برگزاری نمایشگاه قبلی نیز شاهد اهدای چند اثر بودیم.
البته ملانوروزی از مراودات بینالمللی نیز سخن میگوید. مراوداتی که سبب شده در بخش چاپ دستی صد اثر از مکزیک به موزه هنرهای معاصر تهران اهدا شود. با آنکه موزه طی این سالها هیچ اثر خارجیای نخریده، اما در بخش خرید آثار هنرمندان داخلی فعال عمل کرده، چنانکه به گفته سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران، تاکنون بیش از هزار اثر بعد از انقلاب در دولتهای مختلف خریداری شدهاست. برخی از این آثار هنری بودند و برخی خیلی هنری نبودند، اما در دوره جدید کاری خریده نشده، چراکه از یک سو گنجینه جا ندارد و تنها برای تعداد محدودی از آثار تجهیز شده و با مشکل جا روبهرو هستند و از دیگر سو، بودجه اجازه تحقق چنین امری را نمیدهد.
او که مدیریت دفترهنرهای تجسمی وزارت ارشاد را نیز به عهده دارد، معتقد است: اهمیت موزه هنرهای معاصر تهران غیر از فضای بنایی آن، به دلیل سازه و بخصوص در بخش جهانی آن، به دلیل آثاری است که در آن نگهداری میشود.
کمبود فضا برای توسعه گنجینه هنر معاصر
با وجود این نیز تعداد و کیفیت آثار داخلی اضافه شده به موزه هنرهای معاصر تهران هم آنقدر نیست که بتوان گنجینه موزهای که داعیه معاصر بودن را دارد، به روز دانست. اما ملانوروزی دلیل را کمبود و محدود بودن فضای گنجینه عنوان میکند و میگوید: به دنبال توسعه موزه هستیم، اما متاسفانه زمینی که در دورهای مربوط به موزه بود، به گذر فرهنگ و هنر تبدیل شده است و استفاده نامطلوب از آن میشود. امید است بتوانیم این زمین را پس بگیریم و برای توسعه موزه مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
هنر معاصر در مقابل تاریخ معاصر
هرچند مشکلاتی که از سوی مسئولان موزه هنرهای معاصر مطرح میشود قابل تامل است، اما باید توجه داشت موزهای که نام هنرهای معاصر را یدک میکشد باید با هنر معاصر همگام باشد. اما نکته قابل تامل دیگری نیز وجود دارد.
اشتباهی بزرگ درخصوص مفهوم هنر معاصر و تاریخ هنر معاصر اتفاق افتاده است. در تاریخ تقویمی معمولا هر صد سال یا یک قرن بهعنوان دوره معاصر محاسبه میشود، در حالی که در هنر این مفاهیم تغییر کرده است.
سعید فلاحفر، کارشناس و مدرس هنر با اشاره به این نکته میگوید: با توجه به تغییرات سریعی که در هنر اتفاق میافتد مفهوم معاصر بودن با تعریف معمول تاریخی، مدتهاست معنای خود را از دست داده است. شاید در صد سال گذشته امپرسیون و هنر انتزاعی را در این عرصه شاهد بودیم، اما با توجه به تغییرات سریعی که در هنر اتفاق افتاده است، امروزه آنها جزو هنرهای شناخته شده طبقهبندی شدهاند و به نام سبک دوره خودشناخته میشوند. سبکی که با هنر خلاقانه و معاصر امروز فاصله بسیار دارد.
او تاکید میکند: تعریف هنر معاصر امروز با تاریخ معاصر متفاوت است. چنانکه به جرأت میتوان گفت تنها میان بخشی از جریانات هنری غالب در دوره کمتر از ۲۰ سال گذشته باید دنبال هنر معاصر گشت، نه صد سال گذشته. حتی گاهی مهمترین اکسپوهای جهانی هم از هنر معاصر فاصله دارند.
با این توصیف میتوان گفت از هنر معاصر دنیا اثری در موزه هنرهای معاصر تهران نداریم و آثار آن به حداقل ۳۷ سال پیش بازمیگردد. البته فلاح فر به آثاری که به موزه اهدا شدهاند نیز اشاره میکند و میگوید: هرچند آثار چاپی از مکزیک و آثار هنرمند آلمانی و... به موزه اهدا شدهاند، اما باید بگویم بعضی از این آثار نه آنقدر جدید و بهروز هستند که بتوان نام معاصر را بر آن نهاد و نه براساس یک سیاست کلی و برنامهریزی شده به گنجینه اضافه میشود.
هیات کارشناسی که وجود ندارد
از دیگر سو فلاحفر تاکید میکند: یک مرکز زمانی میتواند نام موزه را یدک بکشد که آثار را به صورت کارشناسی، با اصول روز و دوراندیشانه خریداری کند، نه آنکه به آثار اهدایی اکتفا کند. باید هیاتهای کارشناسی در نظر گرفته شوند که آثار خوب و با کیفیت را از گوشه و کنارهای پنهان خریداری کنند، نه آنکه در اکسپوها قدم بزند یا از آنها که بنا به مقتضیاتی مایلند کار هدیه دهند هدیه گرفته شود.
درواقع، موزه هنرهای معاصر یا باید یک هنر معاصر را به نمایش بگذارد یا ریشههای هنر معاصر را نشان دهد یا بخشی از تاریخ هنر را به نمایش بگذارد، اما نهتنها آرشیو موزه دیگر معاصر نیست، بلکه بسیاری از نمایشگاهها نیز رنگ و بوی هنر معاصر را ندارند. باید توجه داشت، برگزاری نمایشگاه از آثار فاخر و هنرمندان نامی هم به معنای معاصر بودن نمایشگاه نیست.
این کارشناس هنری تاکید میکند: از طرفی اگر موزه در صدد خرید یک یا چند اثر معاصر برآید، بازهم نمیتوان نام موزه هنرهای معاصر را بر آن نهاد، چراکه یک موزه باید برآیند هنر معاصر را نشان دهد. خرید چند اثر هنری یا توجه به خرید آثار هنرمندان داخلی راهگشای این مهم نیست.
باید توجه داشت در عصر حاضر، معنای هنر دائم در حال تغییر است. شاید روزگاری، ۲۰۰ سال زمان لازم بود تا معنای هنر تغییر کند، اما امروزه هر چند سال یا هر یک دهه این مفهوم تغییر میکند. موزهای میتواند موزه هنرهای معاصر باشد که بتواند این تغییرات را به نمایش بگذارد در غیر این صورت میتوان نام دیگری برای آن برگزید.
فلاحفر در این خصوص میگوید: در سایر کشورها، نگارخانهها هنر روز را به نمایش میگذارند و با فاصله تاخیری نهچندان بلند، موزههای هنر معاصر جدیدترین محل عرضه هنر هستند. در واقع موزهها برآیند نگارخانههای تحت پوشش خود هستند. این در حالی است که نگارخانههای ما با وجود بهروز بودنشان از هنر داخل کشور، با موزه هنرهای معاصر این ارتباط را ندارند. میتوان گفت موزه هنرهای معاصر ـ مگر برخی دوسالانهها و نمایشگاهها که هنر به روزتری را به نمایش گذاشتهاند ـ 40 سال با نگارخانهها فاصله دارد.
گنجینهای که به امانت میرود
البته چندی است بحث امانت دادن آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر به موزههای خارجی و تاثیر این روند در رشد بازار اقتصادی هنر ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است، چنانکه تاکنون اثری از جکسون پالاک، هنرمند اکسپرسیونیسم انتزاعی با عنوان «نقاشی دیواری روی زمینه قرمز هندی» به قیمت کارشناسی و بیمه 250 میلیون دلار در سال 1389 به موزهای در ژاپن امانت داده شد. اثری از پابلو پیکاسو با عنوان «نقاش و مدلش» با قیمتی بالغ بر صد میلیون دلار نیز به موزهای در زوریخ سوئیس و تابلوی «ترینیداد فرناندز» اثر وان دنگن با قیمتی بالغ بر 60 میلیون دلار به کشور هلند امانت داده شدند. البته آثار هنرمندان ایرانی نیز به موزههای خارجی امانت داده شدهاند، چنان که هشت اثر از بهمن محصص و سه اثر از بهجت صدر از آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در کنار 200 اثر از آثار هنرمندان ایرانی در رشتههای نقاشی، عکاسی، پوستر و سینمایی، از جنبههای کلیدی فرهنگ تجسمی مدرن ایران با عنوان «تاریخ ویرایش نشده ایران» در موزه هنر مدرن شهر پاریس به نمایش درآمد.
این بدهبستانها قرار است ادامه یابد. ملانوروزی در این خصوص میگوید: حضور در موزه آنکارا، مکزیک، رم و حضور در شهر مونیخ و موزه نشنال گالری برلین از دیگر برنامههایی است که در دست اجرا داریم. البته نمیتوان از حضور در بیینال نیویورک و ونیز چشمپوشی کرد.
امانتگذاری اثر هنری یک کار فرهنگی است. هرچه کار بیشتر دیده شود، علاقه به آن اثر بیشتر و از این طریق خواهان آن تابلو زیاد میشود که این موضوع خود باعث افزایش قیمت و ارزش یک اثر خواهد شد. در حال حاضر نیز اثری از روبن در موزه زوریخ به نمایش درآمد و به گفته سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران احتمال آن وجود دارد که در سال آینده در کنار آثار ایرانی شاید ده تا ۲۰ اثر از گنجینه نیز به نمایش گذاشته شود.
معصومه دیودار / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد