این اختصاص بودجه و آوردن نام زندانیان در لوایح سالانه نهکه موضوعی تازه باشد که آمدن این عدد و رقمها در بودجه سال 94 فقط نویدی است برای آغاز حرکتی جدید؛ جدید از این بابت که در سالهای اخیر همواره مجلس به اشتغال زندانیان با رقمهای میلیاردی توجه داشته، اما نوبت تخصیص بودجه که رسیده، سهمی به اشتغال زندانیان نرسیده است.
بنیاد تعاون و حرفهآموزی زندانیان آمارهای خوبی از این تعللها دارد، سال 90، 620 میلیارد تومان که نرسید و سال های 91 و 92، 2880 میلیارد تومان که آن هم عاید بنیاد نشد.
اگر این مبالغ محقق میشد و در زندانها برای توسعه اشتغال زندانیان خرج میشد، حالا آمارهای مربوط به اشتغال زندانیان بهتر از آمارهای فعلی بود. تاکنون برای بیش از 60 هزار زندانی در ندامتگاههای کشور کار درست شده که گنجایش افزایش این رقم تا صد هزار نفر هم وجود دارد، اما چون پولی برای توسعه اشتغال نیست، متقاضیان پشت صفهای طولانی کار میمانند و وقت و انرژیشان در زندانها هرز میرود.
زندانیان بیش از آن که محتاج آزادی باشند، به کار نیاز دارند، چه هنگامی که دوران محکومیتشان در زندان را میگذرانند و چه هنگامیکه آزاد میشوند و باید زندگی طبیعی را از سر بگیرند. زندان هر چه نباشد، انگی با خود میآورد که سالها با آدمها میماند؛ همین انگ است که مانع اعتماد مردم و اشتغال آنها میشود، پس اگر بتوانند در طول دوران محکومیت، حرفهای بیاموزند، پس از آزادی با تکیه بر همین توانمندی از سقوط مجدد به ورطه جرایم نجات یافتهاند.
گفته میشود از هر صد زندانی آزاد شده 20 نفر به زندانها بازمیگردند که حتما یکی از دلایلش بیاعتمادی مردم و نداشتن راه سالم امرار معاش است.
اگر به موضوع اشتغال زندانیان و حمایتهای پس از آزادی آنها از این زاویه نگاه کنیم، چیزی جز مصلحت جامعه نخواهیم دید. این خرج کردن، پول به قلک ریختن است، یک بازی برد برد - که باید به آن اندیشید.
مریم خباز - گروه جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد