تفکری در جامعه ما وجود دارد که میگوید زندانی کسی است که بهتر است مجازات شود، نه این که خدمات بگیرد. رگههای این تفکر را میتوان در میان برخی از مسئولان کشور نیز دید؛ همانها که معتقدند هزینه کردن برای زندانی هدر دادن سرمایههاست. این در حالی است که زندانی نیز به عنوان انسان، حقوقی دارد و یکی از حقوقش داشتن شغل مناسب و خاطرجمع بودن از آینده زندگی. شما بنیاد تعاون را در بخش حرفهآموزی زندانیان تا چه حد موفق میدانید؟
ما به تغییر فضا نسبت به زندانیان و خانوادههای آنها نیاز داریم، چون زندانیان آدمهایی هستند مثل ما، یعنی تکتک ما ممکن است در اثر یک سانحه رانندگی، اختلاف مالی و حقوقی، یا به علت یک ازدواج و به اجرا گذاشتن مهریه تبدیل به یک زندانی شویم. امروز ما همه زندانیان را در یک ظرف قرار میدهیم و میگوییم چون به زندان افتادهاند پس باید همه را با یک چشم نگاه کنیم، در حالی که اگر به زندانها برویم، خواهیم دید افراد زیادی از گروههای مختلف اجتماعی در آنجا به سر میبرند؛ از افراد کاسب گرفته تا استاد دانشگاه، مهندس و پزشک. همین گوناگون بودن طیف زندانیان نیز سبب شده تا سازمان زندانها طرح طبقهبندی داشته باشد، چون در دنیا اعتقاد بر این است کشوری که بخواهد زندان را خوب اداره کند باید هم تفکیک سنی میان زندانیان قائل شود و هم تفکیک موقعیتی؛ چون نمیشود افراد شرور و سابقهدار را کنار کسانی قرار داد که برای بار اول یا به علت جرائم غیرعمد به زندان آمدهاند.
البته این طبقهبندی با این ظرافت الان به علت کمبود فضا در زندانهای ما اجرا نمیشود.
بله. سیاست طبقهبندی در زندانهای کشور وجود دارد، اما اجرای آن به شرایط هر زندان، استان و امکانات مالی آن بستگی دارد. اما به هر حال موضوع کرامت زندانیان امری خدشهناپذیر است، یعنی موضوعی که حضرت امام هم در پیام نوروز سال 60 به آن اشاره کردند.
هماکنون در زندانهای ما برخی افراد حضور دارند که شاید نتوان برایشان از لفظ گناهکار استفاده کرد، مثل بدهکار مهریه که معسر است (ناتوان در پرداخت) نه گناهکار و مجرم یا مثلا کسانی که تخلفات کوچک و سبک رانندگی مرتکب شدهاند و میتوانستند با پرداخت مال، جریمه شوند، اما به واسطه قوانین موجود کشور راهی زندان شدهاند. طبق آمارهای موجود، سالانه تا 600 هزار نفر وارد زندانهای کشور میشوند که البته عده زیادی از آنها در ده روز اول آزاد میشوند (حدود 30 درصد زندانیان) که من توصیه میکنم افرادی که به دادگاه احضار میشوند، سند یا ضامن با خودشان ببرند تا به زندان نیفتند، چون مطمئنا با مشکل سوءپیشینه مواجه میشوند.
سوءپیشینه مشکلات زیادی را برای افراد به وجود میآورد. به افرادی که سوءسابقه دارند شغل داده نمیشود و این بیکاری باعث تکرار چرخه جرم میشود. هماکنون نرخ بازگشت به زندانها 20 درصد است که این به صلاح کشور ما نیست. البته این وضع در نقاطی که مدیریت شده به گونهای دیگر است، در واقع در جاهایی که ما زندانی را آموزش دادهایم و در دوره محکومیت به او مهارتی آموختهایم و برایش شغل ایجاد کردهایم و فرد توانسته از این طریق کسب درآمد کند و خانوادهاش را سرپرستی کند، بازگشت مجدد آنها به زندان ده برابر کم شده است.
وضع در مورد زندانیانی که بعد از آزادی نیز مورد حمایت قرار گرفتهاند، همین طور است. هماکنون با حمایت قوه قضاییه به این افراد از ده تا 25 میلیون تومان وام داده میشود و این افراد میتوانند برای خود کسب و کاری راه بیندازند. تاکنون رقمی که مورد حمایت قرار گرفتهاند نیز به 25 هزار نفر رسیده است. واقعیت این است هر چقدر حمایت از زندانیان، چه در دوره محکومیت و چه بعد از آزادی بیشتر شود، درصد بازگشت به زندان و تکرار جرم کمتر میشود.
جمعیت زندانیان در کشور ما همواره بین رقم 180 تا 220 هزار نفر متغیر است، فکر نمیکنید تحت پوشش گرفتن 25 هزار نفر در مقایسه با تعداد کل زندانیان رقم کوچکی است؟
زندانی بیشتر از آن که به آزادی نیاز داشته باشد، نیازمند کار است، چون اگر کار نداشته باشد احتمال تکرار جرم و بازگشت دوبارهاش به زندان وجود دارد. این در حالی است که ما در حوزه اشتغال زندانیان کم کار کردهایم و برای خانوادههای آنها اصلا کار نکردهایم. اکنون هیچ سازمان یا نهادی که متولی امور خانوادههای زندانیان باشد وجود ندارد، به همین علت این خانوادهها بشدت در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند.
وقتی سرپرست یک خانواده به زندان میافتد امرار معاش خانواده قطع میشود و این همان جایی است که دولت باید تدبیر کند. به نظر من یکی از بهترین تدبیرها این است که دولت و مجلس، لایحه یا طرحی را پیشنهاد کنند تا هر زمان فردی به زندان افتاد، خانوادهاش بلاتکلیف نماند و مستمری برایش برقرار شود تا خانواده از هم نپاشد.
آیا بنیاد تعاون برای حمایت از خانوادههای زندانیان کاری انجام میدهد، مثلا این که برای آنها شغل ایجاد کند؟
رسالت بنیاد تعاون، حرفهآموزی و اشتغال زندانیان است، نه خانوادههای آنها.
ولی به هر حال غیرممکن نیست اگر بنیاد تعاون بخشی از فعالیتهای حمایتی خود را به خانوادههای زندانیان اختصاص دهد.
ما به خانوادهها از طریق انجمنهای حمایت از خانوادههای زندانیان کمک میکنیم.
اما این کمکها واقعا ناچیز است و آنقدر افراد باید در صف گرفتن خدمات بمانند که خیلیها ترجیح میدهند تقاضایی از انجمنها نکنند.
بله، همین طور است. برای همین است که میگویم باید برای این خانوادهها تدبیر شود. انجمنهای حمایت میتواند فقط بخش کوچکی از نیازهای خانواده زندانیان را برطرف کند، پس ما همچنان نیازمند تهیه طرح یا لایحهای هستیم تا از خانوادههای زندانیان در دوره محکومیت فرد زندانی حمایت شود. البته اگر این موضوع مطرح شود عدهای خواهند گفت ما کمیته امداد داریم، اما واقعیت این است که حمایتهای این نهاد آن طور که باید باشد، نیست، به طوری که اگر کمیته امداد بعد از سه ماه تحقیق به این نتیجه برسد که خانوادهای نیاز به حمایت دارد حداکثر تا مدت محدودی ماهانه 50 هزار تومان به آنها میپردازد در حالی که این مبلغ، پول نان خانواده هم نمیشود.
اشتغال محکومان بعد از آزادی همان طور که شما اشاره کردید با مشکلات و محدودیتهایی روبهروست، وضع اشتغال زندانیان در دوران محکومیت چطور است؟
ما سالانه صدهزار نفر از زندانیان را در 200 رشته فنی حرفهای آموزش میدهیم که این جمعیت نسبت به کل زندانیان کشور رقم خوبی است. حرفهآموزی در زندانهای کشور نیز کاملا داوطلبانه است و افراد با علاقه در کلاسها شرکت میکنند. از میان این صد هزار نفر که سالانه تحت آموزش قرار میگیرند 70 هزار نفر موفق به دریافت مدرک فنی حرفهای میشوند.
هماکنون حدود 60 هزار زندانی را نیز مشغول به کار کردهایم که نسبت به آمار زندانیان کشور رقم خوبی است، اما از نظر ما به عنوان بنیاد تعاون، قانعکننده نیست چون ما با سرعت میتوانیم این آمار را به صدهزار نفر برسانیم و از نظر فضا و زیرساختها هم مشکلی نداریم، اما برای توسعه اشتغال، منابع کافی در اختیار نداریم. الان سه سال است مجلس بودجهای را به عنوان تسهیلات وام برای ما در نظر گرفته که اگر این تسهیلات به بنیاد پرداخت شود، میتوانیم 40 هزار شغل برای زندانیان ایجاد کند. (تسهیلات در نظر گرفته برای سال 90، 620 میلیارد تومان و برای سال 91 و 92، 2880 میلیارد تومان).
با این حال با منابع بنیاد توانستیم در 15 ماه گذشته 20 هزار شغل اضافه کنیم. در این مدت 60 کارگاه و کارخانه صنعتی تاسیس کردیم و فعالیتهای کشاورزی را توسعه دادیم، اما این ارقام هم در مقایسه با جمعیت کل زندانیان قانعکننده نیست.
زندانیان بابت کار در زندان چقدر حقوق میگیرند؟
برخی از زندانیان حقوق میگیرند و برخی دیگر کارمزدی هستند. 50 درصد درآمد ماهانه زندانیان را به خانوادههای آنها میدهیم، 20 درصد را برایشان پسانداز میکنیم و هنگام آزادی در اختیارشان قرار میدهیم و 5 درصد را هم برای بیمه عمر و سرمایهگذاری زندانیان هزینه میکنیم.
در واقع آییننامهای داریم که تاکید دارد باید به کارگران ساده 35 درصد حقوق قانون کار، به کارگران نیمهماهر 45 درصد و به کارگران ماهر 55 درصد بدهیم. البته زندانیانی که کارمزدی هستند وضعشان فرق دارد مثلا در قالیبافی افراد «رج مزدی» هستند و هر چقدر فرد رجهای بیشتری ببافد، دستمزد بیشتری میگیرد و الان زندانیانی هستند که با بافتن فرش ماهانه تا 600 یا 700 هزار تومان نیز درآمد کسب میکنند. در تولید کفش و لباس هم به صورت تکهدوزی دستمزد میدهیم.
زندانیان روزی چند ساعت کار میکنند؟
متغیر است، از چهار ساعت شروع میشود و ممکن است تا ده ساعت نیز ادامه پیدا کند. حسن کار کردن در زندانهای ایران این است که فعالیتها کاملا داوطلبانه است. این در حالی است که من در بازدیدم از چند کشور دیدم که چطور زندانیان بومی و اتباع بیگانه را به کارهای سخت وا میدارند و آنها را بشدت مورد آزار قرار میدهند. آنها موقع کارکردن حتی حق حرف زدن با هم را ندارند و اگر کسی تخطی کند، مجازات میشود.
یکی از شعارهای بنیاد تعاون، تجاریسازی محصولات و تولیدات زندانیان است، تا چه حد به سمت تحقق این شعار حرکت کردهاید؟
روزی که به بنیاد تعاون وارد شدم غربالگریای انجام دادیم و متوجه شدیم بخشی از تولیدات زندانیان مطابق خواست بازار است و بخشی از آن بیهدف تولید میشود. آن زمان میدیدم برخی زندانیان به خواست دلشان محصولاتی تولید میکنند مثلا با هسته خرما تسبیح درست میکنند یا با قطعات چوبی، کشتی و لنچ میسازند و به همدیگر یا به خانوادههایشان هدیه میدهند.
آن زمان به ذهنم رسید که این تولیدات باید به سمت بازار حرکت کند، چون به هر حال وقت و انرژی زندانی را میگرفت، اما چیزی از آن عاید نمیشد. ما به فکر ایجاد برند افتادیم و کلید آن را هم زدیم. الان به سمت تولید کالاهایی گام برداشتهایم که ارزش اقتصادی داشته باشد، یعنی کالاهایی که با هدف فروش در بازار طراحی شده است. برندهای «حامی» و «امید» را ما با همین هدف طراحی کردهایم. در تبریز کفشهای ایمنی را با برند حامی ارائه میدهیم که کیفیت بالایی دارد. لباسهای ورزشی هم تولید میکنیم که صادر میشود. البته هنوز در ابتدای راه هستیم و زمان میبرد تا محصولاتمان را در داخل و خارج کشور جا بیندازیم.
قصد ندارید فروشگاههایی در سطح شهر ایجاد کنید تا مردم بتوانند خرید کنند؟
این کار جزو سیاستهای ماست که گام اولش را برداشتهایم. من فروشگاههای زنجیرهای را در آلمان بررسی کردم که ابتدا کافی شاپ بوده و بعد تبدیل به کافه گالری شده و الان در 22 هزار فروشگاه بزرگ دنیا دارای قفسه فروش محصولات است و 850 شعبه نیز دارد. ما این فروشگاه را الگو قرار دادیم و طرحی را به نام «برای من برای تو» راه انداختیم که هم گالری فروش محصولات صنایع دستی است و هم کافیشاپ.
چطور میخواهید مردم را به خرید از فروشگاههایتان قانع کنید؟
رعایت کرامت مشتری اولین روش ماست، چون مشتری به محض ورود به فروشگاههای ما باید تفاوت آن با بقیه جاها را احساس کند. طراحی فروشگاه هم دومین کار ماست تا به این طریق مشتری جذب فضا بشود، نوع کالاهای ارائه شده، قیمتها و خدمات پس از فروش هم بسیار مهم است که سرلوحه کارمان قرار خواهیم داد.
استقبال زندانیان از حرفهآموزی
هماکنون زندانیان به انواع رشتههای ورزشی سالنی به کارهای هنری مشغولند. در کردستان بزرگترین گروه دف را داریم که در دنیا بینظیر است و برای مراسمهای ملی از آنها دعوت میشود. در زندانها گروههای تعزیهخوانی و مشاغل مرتبط با ساختمان، الکترونیک، باغداری و کشاورزی هم داریم. پیرامون زندانهای کشور 18 هزار هکتار زمین داریم و زندانیان در آنجا کار میکنند. بنیاد تعاون، بزرگترین نهالستان کشور را دارد که هر سال 500 هزار نهال مثمر در استان مرکزی تولید میکند و نهالها به استانهای دیگر فرستاده میشود. در حوزه کشاورزی ما محصولات مختلفی تولید میکنیم و یک مجتمع بزرگ 2700 هکتاری داریم که اگر در فصل برداشت به آن مراجعه کنید، زندانیان زیادی را در آن مشغول کار میبینید.
پرورش دام، زنبورعسل، شتر و شترمرغ هم داریم و پرورش آبزیان که بزرگترین استخر پرورش میگو در بوشهر متعلق به بنیاد تعاون و حرفهآموزی زندانیان است. بنیاد یکی از بزرگترین تولیدکنندگان پوشاک در کشور است و لباسهایی که در زندانها از سوی ده هزار خیاط تولید میشود به نقاط مختلف کشور حتی به کشورهای خارجی فرستاده میشود. با شهرداری نیز قراردادی داریم که ستهای ورزشی، سطلهای زباله، کیوسکهای تلفن و... را تولید میکنیم.
میتوانیم این ظرفیت را چند برابر بکنیم و باز هم میگویم اگر تسهیلات معوق را در اختیار ما قرار دهند، اشتغال و حرفهآموزی زندانیان را تا چند برابر توسعه میدهیم. البته بجز پرداخت تسهیلات، از مسئولان درخواست داریم نیازهای زندانیان را خودمان توسط زندانیان تامین کنیم یعنی همان طور که پیش از انقلاب مرسوم بود.
مریم خباز / گروه جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد