بعد که قتلها دو تا شد، باز هم گفتم، نه اینها بازیهای سادیستی عاشقانه است. وقتی سه تا دختر در جیرفت کشته شدند، آن هم در عرض یک ماه، پیش خودم گفتم: اینها چرا عشق و عاشقی را با قتل و جنایت اشتباه گرفتهاند و از روی دست هم کپی میکنند و ادای داعشیها را درمیآورند؟ هر که در ابراز تمایلش برای نکاح، از طرف مقابل جواب رد شنید، از دیوار خانه او بالا برود و اسلحهاش را دربیاورد و بنگ! آن وقت بگوییم مردم امنیت دارند و مردم احساس امنیت هم نداشته باشند؟
حالا رئیس دادگستری شهرستان جیرفت گفته وقوع قتلهای اخیر دال بر ناامنی در این شهرستان نیست و بیشتر آنها ریشه فرهنگی دارد.
احمدعلی انجمروز گفته گسترش فعالیتهای فرهنگی که در این زمینه توسط روحانیت، ائمه جمعه و جماعات صورت میپذیرد نقش کلیدی خواهد داشت و میتواند در جامعه تأثیر مثبت داشته باشد. او گفته خانوادهها نیز در پیشگیری از اینگونه حوادث نقش دارند زیرا حوادثی شبیه به این موارد، انتقامجویی شخصی است که توسط افراد صورت میگیرد لذا نمیتوان آنها را بهعنوان ناامنی نام برد.
او با اشاره به قتل یک دختر جوان و دوقلوهای خواهر در جیرفت گفته انگیزه این سه قتل شکست عشقی بوده زیرا قاتلان ضمن مواجهه با رد درخواست ازدواج اقدام به این کار کردهاند.
او گفته نمیتوان در اینگونه حوادث اثرات مخرب ماهوارهها را که متاسفانه امروز جامعه جوان ما را مورد هدف قرار داده نادیده گرفت، لذا تأکید و توصیه کرده خانوادهها از نصب ماهواره در منازل خودداری کنند.
من نمیدانم که در ماهواره آموزش چه داده میشود که جوان خام خیال ما را سادهانگارانه به مسلخ میکشاند؟ من نمیدانم که تهیه آلت قتل را هم در ماهواره آموزش میدهند؟ از دیوار خانه بالا رفتن را چه؟ شریان طرف مقابل را زدن؟ عصبانی شدن را چه؟ خشونت را؟ و... من نمیدانم گسترش فعالیتهای فرهنگی یعنی چه؟ من نمیدانم شکست عشقی یعنی چه؟ من نمیدانم... اما میدانم علت آدمکشی انسانها ناشی از شرایط اجتماعی است (محدودیت بیرونی و خردهفرهنگ خشونت). از اینرو خودکشی و آدمکشی اساسا یک چیزند: کنش پرخاشگرانه ناشی از ناکامی.
افرادی که بهشدت دچار ناکامی شدهاند، اگر محدودیت بیرونی ضعیفی را تجربه کرده باشند، کنش پرخاشگرانه خودگرا یعنی خودکشی و اگر از محدودیت بیرونی قوی رنج کشیده باشند، کنش پرخاشگرانه دیگرگرا، یعنی دیگرکشی را انتخاب میکنند زیرا دیگران را مسئول ناکامی خود میدانند.
حالا گویا ضربوشتم دختران و توسل به پرخاشگری بهلحاظ اجتماعی مورد تأیید و پذیرفته جوانان ناکام عشقی و سایرین است اما آیا فقط شنیدن یک پاسخ نه، یک جوان متعادل را به این ورطه کشانده است؛ یا ما آخرین پرده از شکستهای جامعهای جوان را مشاهده میکنیم؟ جوانی که به او کار و رفاه و هویت و... را ندادهایم و فکر میکند که عشق او، عشقش را نیز از او سلب کرده است. اول او را میکشد و بعد خود را!
اندیشمندانی هستند که علل قتل را ناشی از شرایط اجتماعی دانسته و چهار عامل را در وقوع قتل موثر میدانند:
١. عدمانسجام اجتماعی و جدایی و شکاف در روابط متقابل افراد جامعه.
٢. محرومیت از منابع و نبود وسایل مشروع کافی و شایسته برای کسب ثروت.
٣. ترویج فرهنگ خشونت و فراگیر شدن عقاید مشترک درباره اعمال خشونت برای دستیابی به هدف.
٤. کاهش کنترل اجتماعی روی افراد.
اگر رئیس دادگستری جیرفت خواهان ایفای نقش ائمه جماعت و جمعآوری آنتنهای ماهواره است، بر او درود میفرستم و میگویم، بله! شاید این یک بخش از موضوع است. مردم داوطلب بشوند و بروند پای منابر بنشینند. داوطلب شوند و بروند آنتنهایشان را از پشتبام بیندازند کف خیابان. اما اگر موضوع قتل دخترکان حل نشد چه؟ آن وقت باید خفت کدام مسئول را چسبید؟ کدام رفتار داوطلبانه دیگر میتوانسته به کمک بیاید که از قلم افتاده است؟
داشتن یک زندگی عاطفی سالم چه در رابطه با خود و چه در کنش با جامعه مستلزم انجام سطح بهینهای از جامعهپذیری در فرد است، این جامعهپذیری ریشه در عوامل متعدد و در هم تنیده زیستی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و ... دارد.
جامعهشناسی به نام «سوروکین» معتقد است که انسان دارای دو بعد نفرت و عشق است که هر دو این ابعاد در درون او وجود دارد اگر فرد در شرایط مناسب اجتماعی قرار داشته، اجتماعی و جامعهپذیر شده باشد در حالت عادی در روابط اجتماعی با دیگران با عشق عمل میکند اما اگر فرد از جامعهپذیری مناسبی برخوردار نباشد در روابط خود از نفرت استفاده میکند. (سعید اصغرزاده/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد