سرزمین عربستان در ناحیه‌ای گرم و خشک واقع شده و قسمت اعظم این سرزمین را صحرا فرا گرفته است. (عبدالجلیل،15،1376) مردمان این سرزمین از قرن‌ها پیش از اسلام به دو گروه عرب عاربه یا خالص و عرب مستعر یا عرب ناخالص یا پیوسته نامیده شده‌اند.
کد خبر: ۷۶۷۷۶۶
اشعاری که شعله‌های جنگ می‌افروخت

همچنین آنها به اعراب بادیه‌نشین، بدوی و شهرنشین نیز تقسیم شده‌اند. ساکنان منطقه جنوبی عربستان نژاد خود را به یعرب پسر قحطان می‌رساندند و قحطان را فرزند پنجم نوح می‌شناختند، اما قبیله‌های ساکن مرکز و شمال شبه جزیره خود را از نژاد عدنان می‌شناسند که نواده اسماعیل است. این دو گروه پیوسته با یکدیگر در جنگ و جدال بودند (شهیدی، 3،1383) و همواره برای کسب قدرت کشتارهای پیاپی، غارت و راهزنی می‌کردند. پرستش بتها و اجرام آسمانی و هزاران عمل ناشایست دیگر را نیز می‌توان از زمره کارهای آنها ذکر کرد.

اعراب معمولا برای چنین اعمال خویش شعرها و حماسه‌نامه‌هایی ساخته بودند و به عنوان فخر برای یکدیگر می‌خواندند. این اعمال معمولا در بین بادیه‌نشینان رواج داشت و از آنجا که بیشتر اعراب بیابان‌گرد بودند، می‌دانستند چگونه گردهم جمع شوند و اختلافات گذشته را کنار بگذارند. این اختلافات، اختلافاتی بود که با سلاح شمشیر و نیزه و... حل نمی‌شد و برای حل آن و غلبه بر حریف می‌بایست از سلاح بهتر و برنده‌تری که زبان نام داشت سود جویند. پس اعراب به وسیله خطیبان و شاعران سلاح خود را به کار می‌بردند. (عبدالجلیل،19،25،38،1376) نکته جالب در مورد شاعران و خطیبان دوره جاهلی آن است که آنها سواد خواندن و نوشتن نداشتند و خطبه‌ها و شعرهای آنها سینه به سینه نقل می‌شد. حتی در مورد آنها گفته شده است موجودی نامرئی و نیرومند به درون شاعر حلول می‌کرده یا به او الهام می‌کرده است که به او جن یا تابعه می‌گفتند. شاعران و خطیبان نزد اعراب از ارزش و قرب بالایی برخوردار بودند، به طوری که اگر هنگام جنگ یکی از این شاعران یا خطیبان به اسارت گرفته می‌شد، با او رفتاری شایسته می‌کردند. این کار به این دلیل صورت می‌گرفت که هنگامی که آنها نزد قوم خود برمی‌گردند، سخن به تمجید و تعریف و مدح دشمن باز کنند و هجو دشمن را نگویند. ( شهیدی،34،1383)

از عشق تا شکار غول و جن

موضوع شعرها و خطبه‌های این شاعران و خطیبان درباره بدگویی از یکدیگر، اظهار تنفر، بیان فخریات، رجزخوانی و عشق‌بازی و شراب، صحبت از شمشیر و اسب، سخن از جنگ‌ها و راهزنی‌ها، وصف بیابان و حیوانات و صحنه‌های شکار و غول و جن بوده است. (زیدان، 424،1372) به عنوان مثال، می‌توان از عدنانیان و قحطانیان نام برد که از زمان‌های ماضی با یکدیگر در جنگ و جدال بودند. آنها با یکدیگر همچشمی داشتند، یکدیگر را خوار می‌شمردند و به افتخارات خود همچنین به فراوانی فرزندان و شتران بر دیگری مباهات می‌کردند. (شهیدی، 3،1383)

گروه دیگری از شاعران بودند که به شاعران صحرا شهرت داشتند. آنها عده‌ای شاعر بیابانگرد بودند که جوانمردان راهزن نیز نامیده می‌شدند. این گروه همان‌طور که از نامشان مشخص است اهل غارت بودند و گاه به هنگام غارت بزرگمنشی خویش را به مردم نشان می‌دادند و مورد محبوبیت مردم قرار می‌گرفتند. شاعران و خطیبان دوره جاهلی به دلیل دریافت پول فراوان از هیچ‌گونه دروغی در اشعارشان رویگردان نبودند.

انجمن شاعران جاهل

در میان اعراب جاهلی مجامعی نیز برگزار می‌گردید که به دو دسته تقسیم می‌شد، یکی از این مجمع‌های ادبی که مخصوص خواص آن دوران بود سمر نامیده می‌شد. اعراب در این مجمع داستان پادشاهان پیشین یمن و حکایت‌ها و افسانه‌های مردمان گذشته را نقل می‌کردند که تماما حکایت غارت‌ها و افتخارات مردمان آن زمان بوده است. دوم مجامعی عام یا بازارهایی بود که در ماه‌های حرام تشکیل می‌گردید؛ چرا که در این ماه همه دست از جنگ برمی‌داشتند. در ظاهر غرض از تشکیل این بازارها تبادلات بازرگانی بوده است، اما هدف اصلی آن مباحثه و گفت‌وگو و مسابقات ادبی و ابزاری برای سیاست بوده است. از جمله این بازارها می‌توان از مجنه و ذوالحجاز و عکاظ نام برد. بازار عکاظ از معروف‌ترین این بازارها بوده است که در طائف برگزار می‌شد و 20 روز ادامه داشت. (عبدالجلیل43،1376،27،28)

اشعاری که دختران را نگون‌بخت می‌کرد

اعراب برای فدیه دادن آزاد کردن اسیران، محاکمه و خونخواهی، کسب شهرت، فخرفروشی به دیگران و مباهات به خود و... به بازار عکاظ می‌رفتند. از جمله معروف‌ترین داستان‌هایی که در مورد مدح‌های بازار عکاظ بیان کرده‌اند، در مورد قصیده‌ای است که شاعری در مورد دختران شخصی در بازار عکاظ بیان داشت. این قصیده چنان مردم را تحت تاثیر قرار داد که تمام دخترانش به خانه بخت رفتند. از دیگر مواردی که در این زمینه ذکر شده است، داستان شخصی است که تعدادی روسری سیاه خریده و در فروش آن عاجز مانده بود. از این رو از مسکین دارمی که از مشهورترین شعرای عرب بود کمک گرفت. او نیز شعری در وصف زنی زیبا روی سرود که روسری سیاه بر سر داشت. همین موجب شد تمام روسری‌های آن شخص به واسطه سروده شاعر به فروش برسد. (زیدان،428،423،1372)

تمام مواردی که در مورد ادبیات بلاغی اعراب ذکر شد، نشان می‌دهد اعراب دوره جاهلی برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود نه تنها به هر عمل سخیف و دور از ادبی مثل قتل و دزدی دست می‌زدند که از شیوه‌های نادرستی مثل سخنوری‌های دروغین نیز استفاده می‌کردند. اعمال آنها شباهت زیادی به کار رسانه‌های امروزی دارد، چرا که رسانه‌های امروزی نیز مانند اعراب در پی سود بردن بیشتر هستند و در این زمینه از هیچ‌گونه دروغ، مباهات به اشخاصی دون‌مرتبه بدون هیچ‌گونه مدارج و مراتب علمی، تبلیغ اسلحه با ساختن فیلم‌های اکشن، تبلیغات پی در پی تلویزیونی برای محصولات خوراکی، پوشاک و هزاران تبلیغات بیجا و بی‌مورد دیگر دریغ نمی‌کنند. رسانه‌ها حتی از جعل حقیقت در مورد ادبیات ملل دیگر نیز فرو‌گذاری نکرده و حتی برای اهداف خود بازارهای عکاظی نیز ترتیب داده‌اند. بازار عکاظ آنها همان نشست‌های خبری و سیاسی است که در تمام کشورهای دنیا برگزار می‌گردد. افزون بر آن رسانه‌ها از خوار و خفیف کردن ملت‌های ضعیف فرو‌گذاری نکرده‌اند و نمی‌کنند. آنها نیز چون اعراب که به داشته‌های خود افتخار می‌کردند، ملت خود را بهترین و برترین ملت‌های دنیا می‌دانند و کشتار میلیونی ملل بیگناه دیگر را حق خود دانسته و خبر آن را با افتخار در تمام دنیا منتشر می‌کنند.

منابع:

1 ـ تاریخ تحلیلی اسلام، سیدجعفر شهیدی، مرکز نشر دانشگاهی، 1383

2 ـ تاریخ ادبیات عرب، ج. م. عبد الجلیل، ترجمه آ. آذرنوش، انتشارات امیرکبیر، 1376

3 ـ تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، انتشارات امیرکبیر، 1372

زهرا شهرام بخت / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها