روزنامه خندان

چهارجوابی بازی گل یا پوچ!

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۷۶۶۵۹۳
چهارجوابی بازی گل یا پوچ!

سیاست روز : چهارجوابی بازی گل یا پوچ!

برخی متاسفانه می‌گویند این شخص جزو اصولگرایان نبوده و اگر بگوییم او جزو اصولگرایان بوده است به ضرر...
برخی متاسفانه می‌گویند این شخص جزو اصولگرایان نبوده و اگر بگوییم او جزو اصولگرایان بوده است به ضرر اصولگرایی است اما من معتقدم ایشان جزو اصولگرایان بوده و از مجلس پنجم جزو جریان اصولگرایان بوده است.
اظهارنظر فوق یادآور کدام یک از گزینه‌های زیر است؟
الف) دلبر جانان من، برده دل و جان من / برده دل و جان من، دلبر جانان من
ب) دختری دیدم که هی خط می‌کشید / از برای رسم، زحمت می‌کشید / گفتمش او را که هی خط می‌کشی / از برای رسم زحمت می‌کشی / هر کسی مانند تو خط می‌کشد / از برای رسم، زحمت می‌کشد؟ / گفت البته که من خط می‌کشم / از برای رسم زحمت می‌کشم /...
ج) یه دوست دارم که دوست داره با دوست تو دوست بشه تو دوست داری با دوست من که دوست دوست داره با دوست تو دوست بشه دوست بشی؟
د) لب لب من لب لب تو باقالی به چند من؟

ایضا حسن غفوری‌فرد:... بارها اعلام کرده بود که دولت من پاکترین دولت است و باید بداند پاک‌ترین به این معنا نیست که در آن زمان فقط پاک باشد.
نقطه‌چین بالا را با یک گزینه مناسب پر کنید.
الف) حسنک وزیر
ب) کوروش کبیر
ج) استبداد صغیر
د) هیچکدام

باز هم حسن غفوری‌فرد: این کار رئیس‌جمهور سابق جا خالی دادن بود و ایشان هم بایستد و قبول کند اشتباه کرده است.
عبارت "جاخالی دادن" مربوط به کدام یک از بازی‌های زیر است؟
الف) گرگم به هوا
ب) دزد و پلیس
ج) گل یا پوچ
د) وسطی

شرق : بی‌عُرضه‌ها وارد می‌شوند

«وقتی عُرضه ایستادن در برابر آمریکا را ندارید، چرا به مسوولیت‌های اجتماعی وارد شده‌اید؟» زدم روی ترمز آمبولانس و گفتم: با منی محمود؟ با من؟ من عُرضه ندارم؟
دکتر احمدی‌نژاد گفت: نه. به در گفتم دیوار بشنود. یادش‌به‌خیر. چه باعرضه بودم من. کی باورش می‌شد اصلا من بیایم تهران؟ می‌گفتند توی تهران پول پارو می‌کنند.
همه می‌گفتند اینطوری نیست محمود میری زا‌به‌راه میشی برمی‌گردی. من می‌گفتم تا نباشد چیزکی مردم نسازند چیزها. حتما پول ریخته. دیدی آمدم و پول مردم را پارو کردم، یعنی برای مردم پول پارو کردم و همه پولدار شدند. ولی می‌دانی آمبول‌جان من می‌خواستم همه پولدار شوند، بعد رفتم پیش مشایی گفتم مشایی جان من می‌خوام مردم پولدار شوند چی‌کار کنم؟ مشایی گفت عرضه داری؟ گفتم بله. بعد توی آینه نگاه کرد و گفت محمود بروی تهران بختت بلند می‌شود. گفتم بخت من بلند باشد مردم هم خوشبخت می‌شوند. مشایی گفت تو چون عرضه‌ داری باید وارد مسوولیت‌های اجتماعی بشوی؛ اول باید بروی شهرداری خودت را نشان بدهی وقتی قابلیت‌هایت را نشان دادی باید بروی توی ریاست‌جمهوری و خودت را نشان بدهی.
چون شهرداری را فقط تلویزیون تهران نشان می‌دهد ولی ریاست‌جمهوری را تلویزیون همه‌جا. بعد اینطوری کم‌کم پات به آمریکا باز می‌شود. حواست باشد پسر، تو عرضه ‌داری و می‌توانی جلو آمریکا بایستی. تنها مساله این است که الان اگر تقاضا کنی آمریکا اجازه ورود بهت نمی‌دهد ولی اگر بروی تهران و رییس‌جمهور بشوی چون عرضه‌ داری آمریکا هم توی رودرواسی، به تو هم اجازه می‌دهد. بعد می‌توانی با دوتا هواپیما از بچه‌های محل، بروی آمریکا و از داخل جلو آمریکا بایستی.
بعد من گفتم مشایی‌جان آیا من می‌توانم در وسط خاک آمریکا و با سخنرانی در سازمان‌ملل با آمریکا مقابله کنم و جلوش بایستم؟ آیا این فن ایستادگی نباید به نام من در کتاب‌های درسی وارد شود؟ مشایی گفت محمود نگران نباش در طول تاریخ اسمت توی کتاب‌ها می‌آید. من گفتم ولی چرا؟ من که کار خاصی نکردم. مشایی توی آینه، توی چشم‌های من و بعد به افق نگاه کرد و گفت پسر، تو عرضه‌ داری، چیزی که بقیه ندارند. برو جلو!
گفتم: چرا‌ داری این حرف‌ها را به من می‌زنی؟
دکتر احمدی‌نژاد گفت: خب دیگر کسی با من مصاحبه نمی‌کند. من سوار تاکسی و آمبولانس می‌شوم و حرف‌هایم را به گوش عموم می‌رسانم.

اعتماد : گل به خودی

اتفاقا بحث گل به خودی که دوستان مطرح کرده اند بسیار مهم و قابل تامل است و خوب است که درباره اش بحث کنیم و حرف بزنیم و مصداق های واقعی اش را برشمریم. رییس جمهور، دیروز، پریروز در جمع مدال آوران ورزشی حاضر شده و برایشان سخنرانی کرده و بین ورزش و دیپلماسی شباهت هایی را یادآور شده و تلویحا که چه عرض کنم صراحتا بیان فرموده که گیر دادن به ظاهر ورزشکار و دیپلمات نه تنها کمکی به او نمی کند بلکه دست و بالش را در میدان مسابقه و مذاکره می بندد و پیروزی رقیبش را ساده تر می کند.
هم آوایی و موافقت با رقیب و طرفدارانش کار خوبی نیست و از انصاف و اخلاق به دور است که تماشاچی ها هموطن و قهرمان و ورزشکار و دیپلمات خود را رها کنند و از ضعف و شکستش خرسند شوند و برای رقیبش دست بزنند و هورا بکشند.
منتقدان دولت البته مفصل جواب داده اند و جواب قابل تاملی هم داده اند که اگر تیم داخلی مکرر و با راهنمایی های غلط سرمربی گل به خودی بزند آن وقت دیگر تشویق و ترغیب، غیرمنطقی است و حتما باید ایراد گرفت و اعلام خطر کرد و جلوی ضرر و باخت را گرفت و... حرفی است معقول و منطقی اما واقعیت این است که مصداق گل به خودی در جناح های سیاسی فرق دارد و هر کسی یک جور این عبارت را معنا می کند. یکی پیاده روی ظریف را گل به خودی می داند اما دیگری انگلیسی حرف زدن علی آبادی در دولت سابق را.
یکی فکر می کند لبخند و حسن معاشرت دیپلمات های ایرانی گل به خودی است اما دیگری فکر می کند عزل وزیر خارجه در حین ماموریت و در داخل هواپیما. اتفاقا بد نیست مصداق های بیشتری را فهرست کنیم و ببینیم بینی و بین الله کدام گل به خودی است و کدام باید جلویش گرفته شود و به مربی و سرمربی اش اشکال وارد شود. همه عالم می دانند لغو تحریم سخت است و دیپلمات ها راه دشواری دارند تا به این خواسته برسند.
لذا ساده تر و معقول تر و حرفه ای تر این است که پیشگیری کنند و از ورود اسم کشور به لیست تحریم ها ممانعت به عمل بیاورند. گل به خودی را در اصل دیپلمات ها و سرمربی هایی زدند که نشستند و نظاره کردند و دستی دستی مقدمات تحریم را فراهم ساختند. بحث گل به خودی است وگرنه کیست که نداند همه این بدبختی های ما زیر سر امریکای جنایتکار است و اوست که مسبب همه اتفاقات بد و نامبارک است؟
اتفاقا چون دشمنی زیرک و خبیث داریم ضرورت است که دیپلمات ها و سرمربی هایمان کیس تر و باهوش تر و فرز تر باشند نه اینکه حرف هیچ کسی را گوش ندهند و هیچ مشاوری را محترم نشمارند و فقط و فقط حرف خودشان را پیش ببرند. درباره ٥٠ سال پیش و دوره های تاریخی حرف نمی زنم بلکه دارم از سه سال قبل حرف می زنم که روزی سه تا گل به خودی می خوردیم و صدایمان هم درنمی آمد.
از این یارانه نقدی که بیخ ریش دولت و ملت چسبیده و کاری اش نمی شود کرد گل به خودی ای جدی تر و جانکاه تر سراغ دارید؟ بله. به دولت جدید هم انتقاد وارد است که چرا اسم اعیان و اشراف را از فهرست یارانه حذف نمی کند اما واقعیت این است که بین این خطا و آن خطا تفاوت از زمین تا آسمان است و جای آن است که خون موج زند در دل لعل. هیچ گل به خودی در عالم بدتر از این هست که ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را بدهند به کسی که خودش بنده خدا گیر است و همه درباره اش داستانسرایی می کنند؟ حرف من نیست بلکه دیپلمات پیشکسوت حزب اللهی و مومن دکتر ولایتی می گوید که دیپلمات های هسته ای دوره قبل عرصه مذاکره را با کلاس فلسفه و بیان مواضع اعتقادی اشتباه می گرفته اند. به نظرتان این نوع دیپلماسی گل به خودی به حساب نمی آمده؟ چون لحن سرمربی سابق را همه باخبرند و خودم هم درباره اش نوشته ام تکرار نمی کنم اما خداوکیلی آیا مطرح کردن پول امام زمان و قاطی نکردنش با دیگر پول ها و جمع و تفریق غلط اندر غلطش که تبدیل به لطیفه شد و همه برای هم فرستادند گل به خودی نبود؟

قطع و یقین هیچ عرصه ای نباید مصون از انتقاد باشد و عرصه هسته ای و دیپلماسی هم هکذا، اما انصاف نیست که زحمت و تلاش دولتمردان جدید را گل به خودی حساب کنیم و خرابکاری های سه سال قبل را ارزشی و هوشمندانه و متناسب با شان و شرف ایرانی. من هم البته اگر شرایط سالمش پیش بیاید بدم نمی آید که دولت و دیپلماسی اش را نقد کنم اما با هیچ منطقی جور درنمی آید که پیاده روی ظریف را توهین به شان و منزلت ملت ایران به حساب بیاورم. بالاخره ملت ایران یک چیز پنهان و سری و کس ندان که نیستند. همین مردمی که صبح تا شب توی خیابان می بینم شان مردمند دیگر، نیستند؟ من ندیدم کسی از دست ظریف و رفیقانش ناراحت باشد که چرا به ارزش ها بی توجهی کرده و نابجا رفتار کرده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها