اگر این روزها گذرتان به این گالری بیفتد بیگمان با تماشای نقاشیهای این هنرمند جوان ناخودآگاه پی به خشونت نهفته در آثار میبرید؛ نقاشیهایی که برگرفته از داستانی از جیمز تربر است. تقابل میان خرگوش به عنوان قربانی و خروس لاری و البته استفاده از رنگهای محدود همچون قرمز و خاکستری همه و همه تراوشات ذهنی است که قصد دارد در این آثار خشونت جهان پیرامونی را به تصویر بکشد.
ویسمه در این باره میگوید: «موضوع کار من نه خرگوش است و نه دیگر حیوانات، بلکه آثار من بیانی اجتماعی دارند که در آنها خرگوش و خروس لاری مانند ابژهای جذاب دستاویز خیالم شدهاند. شاید این دو حیوان در جایی دیگر نمادهایی از دو جنس مخالف باشند، اما در آثار من جایگاه استعاری دارند که اگر میخواستم در موردشان صحبت کنم، آنها را نقاشی نمیکردم، بلکه چیزی مینوشتم برای خواندن.»
این هنرمند جوان با تأکید بر اینکه این آثار برآمده از خشونت کنونی در جوامع است، اظهار میدارد: «خوشبختانه همان طور که انتظار میرفت بازدیدکنندگان در روزهای اخیر بخوبی محتوای این آثار را درک کردهاند و در صحبتهایی که با این افراد داشتم از برداشتشان میگفتند که به ایده من هم بسیار نزدیک بود.»
نکته دیگری که با مشاهده این تابلوهای نقاشی به آن پی میبریم خلق تصاویر فیگوراتیوی است که به نظر میرسد در زمینهای آبستره به کار گرفته شده است. هرچند این هنرمند آثارش را بیشتر فیگوراتیو میداند و در این باره اینگونه توضیح میدهد: «آثاری که در این نمایشگاه خلق کردهام فیگوراتیو است که براساس طراحی و برگرفته از ایدههایم به وجود آمدهاند.» ویسمه در پاسخ به این پرسش که آیا در مورد این تابلوها ابتدا پسزمینه اثر ساخته میشود و سپس از درونش فیگورها خلق میشوند یا خیر، اظهار میدارد: «زمینه کار من از کل اثر جدا نیست. اطراف فیگورهایم جای مناسبی است برای خالی کردن احساسات لحظهایام در حین کار. تاشهای رنگی یا سیاه و سفید که گریزی از هیچ کدامشان نیست. این تاشها هیجانات درونی من هستند که تخلیه میشوند و خیلی سریع اتفاق میافتند اما سرانجام همه را میپوشانم. در نهایت چیزی باقی میماند که هست ولی دیده نمیشود و در حقیقت زیر پوشش سفید پنهان میشود؛ مثل صدایی که شنیده نمیشود. همین حس مرا بر آن داشت تا از این بیداری عبور کنم و صدایی را که میشنوم به حس ویژوآل نمایشگاهم اضافه کنم. البته موسیقیای هم که متناسب با این آثار در نگارخانه اعتماد پخش میشود به درک این حس کمک میکند. برای نمایش آثار در نگارخانه اعتماد، ساخت موسیقی را به مسلم رسولی سفارش دادم و از او خواستم موسیقیای بسازد که حق مطلب ادا شود و در نهایت کار آن شد که باید میشد. به همین دلیل در این نمایشگاه مخاطب با من همزاد میشود برای دیدن و شنیدن.»
استفاده از رنگهای محدودی مثل خاکستری و قرمز که یادآور خشونت درون آثار است و البته به هم خوردن ترکیب این رنگها شاید بیش از هر جنبه دیگری نظر مخاطب را به خود جلب میکند. آنچه با مشاهده این آثار متوجه میشویم این است که این هنرمند برای حفظ رنگها هیچ تأکیدی ندارد. ویسمه با تائید این موضوع میگوید: «نقاشیهایم را با فیگورها آغاز میکنم، با وسواس فراوان دست به ساخت و ساز میزنم و بعد همه چیز را به هم میریزم. بازی با رنگها را دوست دارم، گاهی انتخاب اینکه کجا باشند برایم یک بازی فکری جذاب است. رنگها را آن طور که در طبیعت دیده میشوند انتخاب نمیکنم. جای واقعی رنگها آنجاست که حسم میگوید. هر کدامشان که اتفاقی پوشانده شوند، رهایشان میکنم. در این میان بعضیها میمانند بعضیها غیب میشوند. در حقیقت به دنبال تعاریف شخصی در رنگگذاری هستم. در این نمایشگاه تنها سه تابلوی سیاه و سفید که با قرمز ترکیب شده، دارم. برای من سیاه و سفید بودن در این چند کار تأکید بر سندیت تاریخی را به همراه داشت و در عین حال همنشینی رنگی خوبی هم از آب درآمده است.»
این هنرمند در ادامه درباره انتخاب بومهای هندسی برای به تصویرکشیدن الهاماتش اظهار میدارد: «در طراحی این آثار برای جذابیت بصری بیشتر از بومهای هندسی استفاده کردهام، از سوی دیگر استفاده از فرم مثلث حس تهاجمی را در من القا میکند که برای به نمایش گذاشتن آثاری با محتوای یاد شده بسیار مناسب به نظر میرسد.»
وی که پیش از این در 23 نمایشگاه گروهی و دو نمایشگاه انفرادی حضور پیدا کرده است، درباره عملکرد نگارخانهها میگوید: «در سالهای اخیر خوشبختانه نگارخانههای تهران نسبت به آثار هنرمندان بخصوص هنرمندان جوان حمایت جدی در پیش گرفتهاند که جای قدردانی دارد. هرچند که با توجه به گستره فعالیتهای هنرمندان در کشور حمایت صرف نگارخانهها و بخشهای خصوصی کافی نیست. برای حمایت از هنرمندان و انعکاس آثار این قشر در عرصههای بینالمللی متولیان دولتی مانند وزارت ارشاد هم باید در کنار بخش خصوصی از هنرمندان حمایت کنند. این در حالی است که خوشبختانه در سالهای اخیر بیش از پیش شاهد این فعالیتها در بخش دولتی بودهایم.» ویسمه در این باره ادامه میدهد: «حضور و درخشش هنرمندان حوزه تجسمی بخصوص نقاشان در بیینالها و حراجهای بینالمللی مؤید عملکرد مثبت هنرمندان و بخشهای خصوصی و دولتی است؛ اما نباید فراموش کنیم که هنوز در این حوزه جای کار بسیار است.»
همان طور که گفته شد این نمایشگاه برگرفته از داستانی از جیمز تربر است. در این خصوص در مقدمه این نمایشگاه آمده است: «همیشه خانوادهای از خرگوشها بودند که در نزدیکی دستهای از گرگان زندگی میکردند. گرگان روزی اعلان کردند که روال زندگی خرگوشها را نمیپسندند. (گرگها شیفته روال زندگی خودشان بودند، چون اعتقاد داشتند که راه زندگی آنها تنها راه زندگی است) شبی چند گرگ در زلزلهای از بین رفتند و گناه این مطلب برگردن خرگوشها گذاشته شد. چون همه میدانند که خرگوشها با پاهای عقبی خود به زمین میکوبند و باعث زلزله میشوند. شب دیگری گرگ دیگری را برق گرفت و گناه این هم به گردن خرگوشها گذاشته شد، چون همه میدانند که کاهوخوران رعد و برق ایجاد میکنند. گرگها تهدید کردند که اگر خرگوشها آرام نگیرند آنها را متمدن خواهند کرد و خرگوشها تصمیم گرفتند که به جزیرهای متروک فرار کنند اما دیگر جانوران که در فواصل بعید زندگی میکردند گفتند فرار شرمآور است. گفتند، «شما باید همین جا بمانید و شجاع باشید. این دنیا برای فراریان ساخته نشده است. اگر گرگان به شما حمله کنند به احتمال قوی، ما به دفاع از شما خواهیم آمد.» به این ترتیب خرگوشها در جوار گرگها زندگی کردند و روزی سیل وحشتناکی آمد که عده کثیری از گرگان را غرق کرد، چون همه میدانند که هویجخوران و درازگوشان موجب سیل میشوند. گرگها به خاطر خود بر خرگوشها تاختند و محض امنیتشان آنها را در غار تیره و تاری زندانی کردند. وقتی پس از هفتهها خبری از خرگوشها نیامد سایر جانوران جویای وضع شدند. گرگها پاسخ دادند که خرگوشها خورده شدهاند و چون خورده شدهاند مساله کاملا داخلی است، اما دیگر جانوران اخطار کردند که اگر چنانچه دلیل قانعکنندهای برای از بین بردن خرگوشها داده نشود محتمل است که همه جانوران علیه گرگها متحد بشوند. بنابراین گرگها دلیل آوردند: « خرگوشها در صدد فرار برآمده بودند و همه میدانند که این دنیا برای فراریان ساخته نشده است.»
نمایشگاه «باعث تمام دردسرها خرگوشها بودند» تا بیستم بهمن در گالری اعتماد برپا خواهد بود.
سجاد روشنی / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد