بیانیه نمایندگان اقلیت‌های دینی درمحکومیت توهین به پیامبر(ص)

توهین به هر یک از ادیان اهانت به مذاهب توحیدی است

مسلمانان و خشم فروخورده از توهین به مقدسات

اگر یک مجله فرانسوی تصویری زشت را از یک رئیس‌جمهور یا رهبر کشورهای عرب بکشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ حال مقایسه کنید با وقتی که تصویری توهین‌آمیز را از پیامبر اسلام(ص) می‌کشد.
کد خبر: ۷۶۲۱۳۰
مسلمانان و خشم فروخورده از توهین به مقدسات

پاسخ به این سوال‌‌ها را به شما وامی‌گذارم و به این می‌پردازم که وقوع چنین اتفاقی چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت. وقتی تصویر رئیس یک کشور کشیده شود چه تاثیری بر روابط دوجانبه می‌گذارد؟ بخصوص در سطوح دیپلماتیک و اقتصادی و در رسانه‌های خاص دولت‌ها چه بازتاب‌هایی خواهد داشت؟ حتی ممکن است در سطح سران عرب این مساله با واکنش مواجه شود. چنان که چندی پیش اتفاقی از این دست افتاد و به قولی روابط «برادرانه» دولت‌هایی را مخدوش کرد.

نمی‌خواهم در این باره بیشتر بگویم. فقط یادآوری می‌کنم داخل این دولت‌ها نیز هر کلمه‌ای حتی چشمکی که به یکی از حاکمان کشورهای عرب زده شود، مستوجب مجازاتی سخت خواهد بود و حتی ممکن است کسی را که مرتکب چنین عملی شده است به تازیانه و زندان محکوم کنند.

البته من خواستار توهین به حاکمان عرب نیستم. بلکه برعکس از حقوق و احترام و عزت آنها دفاع می‌کنم، حتی اگر در برخی سیاست‌هایشان با آنها اختلاف داشته باشم، اما این انتظار را هم دارم که به همین میزان غیرت و تعصب نسبت به رسول‌الله‌(ص) هم بین این حاکمان وجود داشته باشد. چون ملاحظه شد که بعد از توهین مجله شارلی ابدو و کشیدن طرح توهین‌آمیز، هیچ یک از حاکمان عرب ـ ازجمله خادم‌الحرمین در عربستان سعودی ـ که قبلا عملیات تروریستی نسبت به همین مجله فرانسوی را محکوم کرده بود، هیچ واکنشی نشان ندادند. من هیچ نشنیدم که یکی از آنها توهین به پیامبر اسلام را با کشیدن آن کاریکاتورهای موهن محکوم کنند. در این میان تنها دولت ایران بود که این اقدام را به صراحت محکوم کرد.

این سکوت رسمی دولت‌های عرب و مسلمان حیرت‌آور و تعجب‌برانگیز بود. شاید آنها ترجیح داده بودند پرهیز و مراقبت داشته باشند و نسبت به آسیبی که به دلیل آن جنایت زشت بر جوامع غربی وارد شده بود احتیاط کنند. شاید برخی کشورهای عرب احساس شرمندگی داشته و تصور می‌کردند چون آن جنایتکاران به دین اسلام منسوب بودند باید سکوت کرده و موضوع را زیاد کش ندهند. حتی در بین ما گرچه برخی نویسندگان اقدام توهین‌آمیز مجله شارلی ابدو را محکوم کردند، اما هیچ روزنامه‌ای به صورت رسمی آن را محکوم نکرد.

شیخ الازهر نیز از مسلمانان خواست نسبت به این مجله و آزارهایش بی‌توجه باشند. درست است که این بی‌اعتنایی خشم و احساس توهین و همچنین تعصب نسبت به پیامبر را در بین مسلمانان از میان نمی‌برد، اما برای دعوت کردن آنان به آرامش وکنترل احساساتشان خوب است. با این حال دولت‌ها و نهادهای رسمی ازجمله الازهر مسئولیت داشته و هرگز نباید این مساله را نادیده بگیرند، بلکه باید به صورت آشکار خشم خود را با صدور بیانیه‌هایی رسمی یا از طریق تماس‌های دیپلماتیک اعلام کنند. این حق نهادهایی مانند الازهر است که از آن مجله بازخواست کنند که چرا به مقدسات مسلمانان توهین کرده و نفرت می‌پراکند. سال 2006 وقتی یکی از روزنامه‌های دانمارکی دست به چنین کاری زد یکی از دادگاه‌های این کشور شکایتی را با چنین مضمونی مطرح کرد، اما بعد آن را به دلیل دفاع از آزادی بیان کنار گذاشت.

تردیدی وجود ندارد که چنین گام‌هایی می‌تواند تا حدودی از خشم مسلمانان کاسته و خاطرشان را آسوده کند. حداقل این ‌که بهانه را از دست خشونت طلبان خواهد گرفت که برای پاسخگویی به این گونه توهین‌ها دست به اقدامات خطرناک بزنند. زیرا در غیر این صورت، کسانی که دست به اعمال تروریستی می‌زنند نزد گروهی از مسلمانان توجیه لازم را خواهند داشت و به صورت کسانی جلوه می‌ کنند که گویی آنها هستند که از کرامت و مقدسات مسلمانان حراست می‌کنند.

نیازی به این نیست که بحث شود استفاده از خشونت یا دست زدن به جنایت و قتل کاری زشت است زیرا این امر برای همگان ثابت شده است. چنان که در دفاع از آزادی بیان نیز نباید تردیدی روا داشت. لکن اینها نمی‌تواند این پرونده را مختومه اعلام کند. زیرا سوال‌های دیگری وجود دارد که با این حوادث پیوند می‌خورد و نیازمند پاسخ‌های روشن از سوی عقلای هر دو طرف است. آنها باید در پاسخ به این پرسش‌ها به یک توافق نظر برسند تا جلوی سوءاستفاده نیروهای افراطی نیز گرفته شود. برخی از این پرسش‌ها عبارتند از:

1 ـ آیا هر کس از هر تریبونی که در کشورهای غربی به دست آورد مجاز است به مقدسات بیش از یک میلیارد مسلمان توهین کند؟ این عمل چه کمکی به ایجاد صلح و تفاهم بین ملت‌ها می‌کند؟

2 ـ این چه منطقی است که توهین به مقدسات مسلمانان را آزادی بیان توصیف می‌کند حال آن که درهمین کشورها قوانینی هست که هر گونه نقدی نسبت به اسرائیل را دشمنی با نژاد سامی تلقی می‌کند و هیچ محققی در غرب نیز جرات آن را ندارد که مساله هولوکاست را زیر سوال ببرد. توهین به مقدسات مسلمانان در واقع توهین به دینشان است حال آن که نقد هولوکاست نقد یک موضوع تاریخی است و اسرائیلی‌ها قصد دارند نوعی تقدس به تاریخ خود بخشیده و آن را فراتر از مقدسات مسلمانان قرار دهند.

3 ـ آیا استفاده از آزادی بیان باید به صورت غیرمسئولانه و نامحدود باشد؟ چرا برخی اصرار دارند از این آزادی بیان برای نقد ادیان و مقدسات استفاده کنند. حال آن که برای مثال بهره‌برداری از این امر در رابطه با اوضاع سیاسی و آینده کشورهایشان ممنوع است؟

4 ـ آیا بعد از انتشار دوباره تصاویر توهین‌آمیز، دیگر دلیل و توجیهی برای احترام به دیگری نه‌تنها در فرانسه بلکه در بقیه دولت‌های اروپایی باقی می‌ماند؟ آیا عمدی وجود دارد که پیوسته مسلمانان را تحریک کرده یا آنها را بفریبند؟

5 ـ آیا سزاوار نیست به همان میزان و با همان لحن، حملاتی را که به مسلمانان در کشورهای غربی می‌شود محکوم کرده یا نسبت به آنها عذرخواهی شود؟ بعد از حمله به مجله شارلی ابدو فقط در 24 ساعت در فرانسه 50 مورد حمله به اماکن مذهبی مسلمانان صورت گرفت. آیا چنین واکنش‌هایی قابل قبول است؟

6 ـ آیا حملات خصمانه علیه مسلمانان که در پایتخت کشورهای غربی و اروپایی جریان دارد به منافع عمومی و ملی همان کشورها کمک می‌کند؟ حداقل 20 میلیون مسلمان در اروپا زندگی می‌کنند. آنها کسانی هستند که روزی اگر مهاجر بودند امروزه به شهروندان این کشورها تبدیل شده‌اند. آیا اینچنین اتفاقات و واکنش ها، جلوی ادغام کامل آنها را در جوامع‌شان نمی‌گیرد و برای آینده دردسرساز نخواهد شد؟

7 ـ به نظر می‌رسد بهترین کار را خانم مرکل صدر اعظم آلمان کرده باشد که با خردمندی تصمیم گرفت پیشاپیش تظاهراتی باشد که هرگونه دشمنی با مسلمانان را محکوم می‌کرد. در آلمان کسانی هستند که نسبت به مسلمان شدن قاره اروپا هشدار داده و موجی از اسلام هراسی را به راه انداخته‌اند، اما تلاش خانم مرکل یک استثنا در فضایی پرتنش بود. فضایی که در آن صدای نفرت پراکنان و متعصبان بیش از هر زمانی اوج گرفته است.

به هر حال اقدامی که او انجام داد از نظر ما قابل دفاع و تحسین است. هرچند من تردید دارم این گونه اقدامات بتواند مشکل را حل کند. زیرا در این میان صدای اندیشمندان خاموش است. صدای عقلای قوم نه تنها در آن سوی این قضیه که در این سو هم خاموش است.

منبع: الشروق

فهمی هویدی / مترجم: محمدعلی عسگری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها