گزارشگر خوب و محبوب صداوسیمای کشورمان که این روزها بزرگترین دلمشغولیاش موفقیت تیمملی است از فوت آخر کوزهگری و امیدهایش به تیمملی ایران میگوید.
تعریفهای شما در مورد هواداران تیمملی ایران و جو ورزشگاه سیدنی خیال مردم را از بابت حمایت از تیمملی راحت کرد.
(خنده) باورتان نمیشود که ورزشگاه سیدنی چه جو خوبی داشت. ایرانیهایی که در استرالیا زندگی میکنند به هر نحوی خودشان را به ورزشگاه میرسانند یا از تیمملی حمایت میکنند. جو ورزشگاهها کاملا ایرانی است و تیمملی اصلا احساس غربت نمیکند. هواداران تیمملی با تبل و شعارهای ایرانی تیمملی را تشویق میکنند و من فکر میکنم تا روزی که پای استرالیا وسط نباشد همین جو ادامه داشته باشد و استقبال از تیمملی به همین نحو باشد. اگر استرالیای میزبان را از این ماجرا فاکتور بگیریم جو ورزشگاهها به نحوی است که انگار ما میزبان هستیم و البته گمان میکنم کمتر کسی فکر میکرد این اتفاق در استرالیا برای تیمملی بیفتد.
تیمملی از دو بازی شش امتیاز گرفته و حالا دیدار با امارات آنهم برای صدرنشینی حتما جذابیتهای خاص خودش را دارد.
به نظر من بازی با امارات خیلی سخت است. تیمملی در دو بازی قبلی خیلی خوب کار کرد و توانست شش امتیاز را بگیرد ولی من گمان میکنم دیدار با امارات سختتر باشد. راستش خود من فکر نمیکردم که بحرین و قطر تا این حد وا بدهند و وضعیت این گروه به این شکل باشد.
فکر میکنی تیمملی در گروهش اول شود؟
احساس من این است که برای تیمملی طراحی بهنحوی بوده که به عنوان تیم اول گروه وارد مرحله بعد شود. اگر ما سرگروه شویم و بتوانیم امارات را بزنیم وضعیت خیلی خوب میشود. این درست که امارات تیم یکدستی است و چند بازیکن شاخص دارد ولی اگر تیمملی کار خودش را انجام دهد و روی دور بیفتد میتواند سرگروهی را از آن خود کند.
سرگروهی ایران باعث میشود تیمملی و حتی شماها مجبور نشوید مدام شهر محل بازی را عوض کنید.
این روزها فقط به موفقیت تیمملی فکر میکنم و این بزرگترین دغدغه و دلمشغولی من است. احساس میکنم این اتفاق خوب برای ما میافتد و طوری میشود که مردم خوب ما بتوانند برای یک ساعت، یک روز یا یک هفته از آن دغدغههایشان فاصله بگیرند و شاد شوند. |
خب این یک اتفاق مهم است که میتواند به نفع تیمملی در ادامه تورنمنت باشد و من فکر میکنم اگر تیمملی سرگروه شود خیالمان خیلی راحتتر میشود.
شاید اینطوری دیگر صدایتان هم قطع نشود و این مشکلات به وجود نیاید.
(خنده) بازی اول که در ملبورن بود مشکلی به وجود نیامد ولی برخلاف آنچه تصور میکردیم در سیدنی وضعیت اینطوری نبود و دیدید که در ابتدای بازی صدای ما به ایران نمیرسید. به هر حال هر برنامه و کاری ممکن است دچار گیر و گورهایی شود و بازهم خدا را شکر که مشکل حل و بازی با کیفیت خوبی پخش شد.
میگویند تاکسیهای ملبورن حسابی گوش خبرنگارها را بریدهاند! این اتفاق برای شما نیفتاده؟
برای ما که این اتفاقها نیفتاده و خدا را شکر با تمهیدات و برنامهریزی خوب صداوسیما و سرپرست گروه مشکل خاصی برای ما به وجود نیامده است. اما به هر حال با توجه به مسافتهای زیاد شهرها و اینکه استرالیا کشور گرانی است کار برای بچهها سخت میشود. بازهم میگویم که با توجه به تدابیر سازمان که البته جای قدردانی هم دارد برای ما مشکلی به وجود نیامد.
پیمان یوسفی به جامجهانی نرفت و حالا در جامملتهای آسیا شاید یک اتفاق جالب و خاطرهساز با صدای شما برای فوتبال ما بیفتد.
در مورد جامجهانی این نبود که مشکلی وجود داشته باشد... برنامهای برای رفتن من وجود نداشت و تازه نوبت مزدک(میرزایی) بود که برود. اما جدا از اینها به نظر من جامملتهای آسیا این ظرفیت را دارد که من طبق حرفه و شغلی که دارم بتوانم رد پا و البته رد صدایی از خودم باقی بگذارم. از سال1976 تا الان که حدود 39سال میگذرد تیمملی قهرمان جامملتها نشده و اگر الان این اتفاق بیفتد باعث شادی همه میشود.
پس فکر میکنی الان شرایط خوبی برای این اتفاق وجود دارد؟
من چنین احساسی دارم و به عنوان یک طرفدار تیمملی ایران و یک ایرانی که حرفهاش گزارشگری است امیدوارم اتفاق خوبی برای تیمملی بیفتد تا من هم در این موفقیت رد پا و رد صدایی داشته باشم.
پس امیدواری تیمملی قهرمان شود؟
کار سختی است ولی نشد ندارد و شدنی است. من به بچهها ایمان دارم و این اعتقاد روزبهروز بیشتر میشود. من قبلش هم به این تیم امیدوار بودم ولی وقتی یکدلی و شرایط تیم را دیدم اعتقادم بیشتر شد. از آن طرف ما یک کادر فنی خوب داریم... کیروش مربی است که«آن» دارد و توی یک لحظه میتواند کاری انجام دهد... به هر حال من امیدوارم حداقل اتفاقی که برای تیمملی میافتد این باشد که ما روی سکو برویم و مدالی کسب کنیم.
به این فکر کردی که برای«آن» و لحظهای که میگویی چه بگویی و چطور در خاطره و ذهن مردم بمانی؟
(خنده) به هر حال ما هم یک فوت کوزهگری برای خودمان کنار گذاشتهایم و حتما به این چیزها فکر کردهام. ولی اینکه الان به شما بگویم چیزی طراحی کردهام و دستورالعمل دارم، نه!
پس کی میخواهی این کار را انجام دهی؟
فکر میکنم وقتی از مرحله گروهی بالا برویم فرصت و شرایط بهتری ایجاد میشود. ما فقط یکبار از مرحله گروهی بالا نرفتیم که آنهم بازیهای هیروشیما بود و من مطمئن هستم که اینبار هم تیمملی صعود میکند. به نظر من تنور این مسابقات با یک شیب خاصی گرم میشود و انشاءا... وقتی به یکچهارم رسیدیم برنامههایمان را طراحی میکنیم.
ارتباط شما با تیمملی و اردوی تیم ایران به چه صورت است؟
بازیکنها که خوب هستند و با توجه به همکاری مدیر رسانهای، سرپرست تیم و فدراسیون ما راحت هستیم و شرایط خوبی برای تیم وجود دارد.
ولی میگویند کیروش ارتباط خوبی با رسانهها ندارد.
هرچه باشد کیروش سرمربی تیمملی ماست و باید به سلیقه و نظمی که او انتظار دارد احترام گذاشت و آن را رعایت کرد. من احساس میکنم کیروش خیلی راحت نیست و شاید هم او خیلی منظم است و انتظار ما از او بیشتر از حد مجازش است!
اما میگویند او با رسانههای خارجی ارتباط بهتری دارد!
به نظر من هم اگر کیروش یک مقدار مهربانتر باشد خیلی بهتر است و شاید اینهم به گیر و گورهایی ربط دارد که به وجود آمده. البته من امیدوارم کیروش و تیمملی کار اصلی را انجام بدهند تا اینجور قلقلکها به چشم نیاید.
این قضیه در مورد بازیکنهای تیمملی هم وجود دارد؟
ما که تا به حال خواسته یا مسالهای نداشتیم. آنها هم انضباط اردویی را به خوبی رعایت میکنند و همه میکوشیم تیمملی تمرکز و آرامش خوبی داشته باشد.
اما اگر این ارتباط بهتر و پررنگتر باشد بهطور مثال در مورد وضعیت آسیبدیدگی سردار آزمون آنهمه اخبار ضد و نقیض به گوش نمیرسید!
من با شما موافقم ولی الان هم همین شرایط وجود دارد و فکر میکنم بچهها کارشان را بهخوبی انجام میدهند. اما در مورد سردار آزمون باید یک اعترافی بکنم!
چه اعترافی؟
وقتی آن اتفاق برای سردار افتاد و به آن شکل از زمین بیرون آمد و آن اشکها را ریخت گمان میکردم که وضعش خیلی خراب است. باور کن وسط گزارش دلم ریخت چون سردار گل خیلی خوبی زد و حتما میتواند در ادامه بازیها به ما کمک کند.
با خود سردار در این مورد صحبت کردی؟
(خنده) وقتی حالش را پرسیدم گفت خوب است و آن اشکها بهخاطر ترس از مصدومیت بوده! به هر حال آنطور که سردار میگفت و پزشکان اعلام کردند او مشکل حادی ندارد و انشاءا... به تیمملی ملحق میشود.
اتمسفر و جو شهر در مورد تیمملی ما به چه صورت است؟
مثل بازیهای جامجهانی نیست که یکسری هنرمند و فوتبالیست همراه تیمملی باشند ولی مردم و ایرانیهایی که در استرالیا زندگی میکنند برای تیمملی سنگتمام گذاشتهاند. مردم برای همراهی تیمملی حتی از شهرهای دیگر به ورزشگاه میآیند و شما میتوانید یک اتحاد و همدلی خوبی را بین آنها ببینید. به قول معروف بحث تیمملی برای ایرانیهای خارج از کشور و استرالیا مثل یک نخ تسبیح شده است که همه را دور هم جمع کرده و میتوانید در غربت شاهد اتحاد و همدلی ایرانیها باشید. در بازی اول و در ملبورن حدود شانزده، هفده هزار ایرانی در ورزشگاه بودند ولی در بازی دوم و در سیدنی بیستودو هزار ایرانی در ورزشگاه بودند که این جای خوشحالی دارد.
این روزها بزرگترین دلمشغولی پیمان یوسفی چیست؟
این روزها فقط به موفقیت تیمملی فکر میکنم و این بزرگترین دغدغه و دلمشغولی من است. احساس میکنم این اتفاق خوب برای ما میافتد و طوری میشود که مردم خوب ما بتوانند برای یک ساعت، یک روز یا یک هفته از آن دغدغههایشان فاصله بگیرند و شاد شوند... مدام با خودم فکر میکنم و میپرسم که آیا این اتفاق میافتد؟ اینکه میگویم بین خودمان بماند... دلم خیلی روشن است! (روزنامه گل)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد