حقوق بشر در آیات و روایات

وظایف انسان نسبت به حقوق بشر اسلامی

گذشت قرن‌ها از شکوفایی تمدن اسلامی نه فقط از اهمیت پیامی که رسول مکرم اسلام به بشریت منتقل کرد، نکاسته، بلکه امروز با وجود تحرکات افراطی در سطح جهان که گاهی به نام اسلام صورت می‌گیرد، توجهات به آنچه در آموزه‌های اسلامی تصریح شده افزایش پیدا کرده و این پرسش کلیدی را پیش‌روی جامعه بشری قرار داده است که دین مبین اسلام، روشنگر کدام راه و دعوت کننده به کدام راه و روش اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است؟
کد خبر: ۷۵۲۲۳۵
10 شاخص سیاسی اندیشه اسلامی

در تاریخ اندیشه اسلامی، تلاش‌های بسیاری صورت گرفته تا به این پرسش پاسخ داده شود. بسیاری از فرقه‌های اسلامی و مذاهب نیز تحت تاثیر همین فرآیند شکل گرفته اما گاه چنان راه به انحراف پیموده‌اند که به‌جای پاسخ‌دادن به ابهامات، خود ابهام‌زا شده‌اند.با این‌که در تاریخ اسلام برخی اندیشمندان مدعی شده‌اند اسلام فاقد آموزه‌های سیاسی و اجتماعی به معنی امروزی است، اما برخی دیگر با اشاره به احکام اجتماعی و حاکمیتی اسلام، نگاهی دیگر به آموزه‌های دینی داشته و نفی دیدگاه سیاسی اسلام را عملا پاک کردن صورت مساله ارزیابی کرده‌اند.

واقعیت‌های تاریخ سیاسی اسلام نیز گواه بر آن است که نه فقط پیامبر گرامی اسلام خود اقدام به تشکیل حکومتی اسلامی کردند، بلکه در جریان جنگ‌ها یا عقد پیمان‌های صلح، درس‌هایی تاریخی برای بشریت به یادگار گذاشتند که شاید بتوان از آن به عنوان مانیفست سیاست دینی یاد کرد.

با وجود این هنوز پرسش اینجاست که مهم‌ترین شاخص‌های این مانیفست به‌عنوان یک چراغ‌راه در جهان پرآشوب امروز چیست و چگونه می‌توان با تکیه بر چنین نقشه‌راهی، در مقابل انحرافاتی ایستاد که امروز به نام اسلام اما در واقع در جهت بدنام کردن آموزه‌های این دین الهی مورد استفاده قرار گرفته و در رسانه‌های غربی بزرگنمایی می‌شود.در همین چارچوب، ده شاخصی که در ادامه به آنها اشاره می‌شود، شاید همان مختصات کلیدی اندیشه سیاسی اسلام باشد که تندروهای دینی، در چارچوب منافع خود، به‌عمد آن را نادیده گرفته و تلاش می‌کنند دستاوردهای فکری و سیره عملی دین اسلام که حاصل مجاهدت‌های پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و صحابه صدیق ایشان است را زیر سوال ببرند.

الف) توحید: به‌جرأت می‌توان گفت مهم‌ترین شاخص سیاسی در اندیشه اسلامی، توحید، به‌معنی نفی هرگونه توسل به قدرت‌های غیرالهی است. آیات بسیار زیادی از قرآن کریم و روایات متعددی بر این امر تصریح دارد که اسلام، دعوتی است به‌سوی ترک الهه‌های زمینی و معطوف کردن مفهوم قدرت به ذات الهی. همان اندیشه‌ای که انقلابی علیه حکومت‌های استبدادی وقت محسوب می‌شده و در سال‌های بعد نیز همواره مستبدان و پیروان استعمار و استثمار را از اسلام به دور نگه داشته است.

ب) مردم‌گرایی: پیامی که رسول مکرم اسلام بر آن تصریح دارد، هرچند مفهوم قدرت را منطبق با قدرت قادر مطلق معنی می‌کند، اما در کنار آن بر قدرت مردم نیز تصریح داشته و از حق مردم (ناس) و ضرورت توجه به آن در شرایطی سخن می‌گوید که اندیشه‌های موازی، هیچ اصالتی برای مردم قائل نبوده و به مردم، به‌عنوان بردگانی در اختیار حکمرانان می‌نگریسته‌اند. در همین راستاست که پیام سیاسی اسلام که منطبق بر توجه به حقوق بشر بود، بسرعت در سرزمین‌های مختلف مورد توجه قرار گرفت و زمینه فروپاشی امپراتوری‌های بزرگی را فراهم آورد.

پ) برابری: از دیگر سو، شاخص دیگر اندیشه سیاسی اسلام، نفی مفهوم طبقه و نژاد و مبنا قرار دادن تقوا به معنی توجه به عمل صالح در قضاوت و داوری میان مردم است. این درست در شرایطی است که برخی دیگر از مذاهب، با تکیه بر اندیشه‌های قومی، دیگر انسان‌ها را مورد ستم قرار می‌داده و حاضر نبودند اصالت طبقه و نژاد و رنگ پوست را فدای مفهومی معنوی به‌معنای تقوا کنند. شاید یکی از دلایلی که هنوز هم نژادپرست‌ها و قوم‌گرایان ـ حتی اگر نام مسلمان نیز بر خود بگذارند ـ با اندیشه اسلامی زاویه داشته و حاضر به پذیرش گوهر معنایی آن نیستند، همین باور به برابری در همه شئونات بشری است که خود، زمینه باور به نوعی زیست آزادانه را ایجاد کرد.

ت) آزادی: زیست آزادانه در سبک زندگی اسلامی، به معنی رها شدن از قیودی است که نظام‌های استبدادی تحمیل کرده و گاه حتی با تکیه بر غرایز انسانی، قدرت رهایی از عادات و رفتارهای ناصواب را سلب می‌کند. در چنین بستری از آزادی، فرد دیندار نه فقط از قیود استبدادی آزاد می‌شود، بلکه از بند غرایزی که مانع رشد انسان می‌شود نیز رها شده و در چنین زیست آزادانه‌ای است که فرصتی برای تعالی پدید می‌آید.

بنابراین در اندیشه سیاسی اسلام و آنچه در سیره پیامبر(ص) قابل درک است، وحشت‌آفرینی برای تحمیل اندیشه به دیگران معنا نداشته و پدیده‌هایی چون ترور که مبتنی بر وحشت‌گرایی است نیز نمی‌تواند خاستگاهی اسلامی داشته باشد.

ث) رحمت و اقتدار: آموزه‌های اسلامی و سیره پیامبر اسلام، نشان از آن دارد که اندیشه سیاسی اسلام، در روش، متکی بر رحمت است. همان روز که مسلمانان مکه را فتح کردند و بر کفار چیره شدند عده‌ای از آنها بر انتقام تاکید می‌کردند، رسول مکرم اسلام، بر رحمت و بخشش تاکید کردند و این سرمشقی برای مدعیان امروز پیروی از پیامبر اسلام است که هر چند نام محمد رسول‌الله را بر پرچم‌های سیاه خود حک کرده‌اند، اما در روش، نه‌فقط تکیه بر رحمت ندارند که در انتقام نیز افراط می‌کنند. نکته مهم اینجاست که رحمت و اعتدال روشی اسلام، تناقضی با حفظ اقتدار نداشته و در اندیشه اسلامی قاطعیت در برابر آنها که علیه اسلام سلاح در دست گرفته‌اند، مورد توجه قرار داده می‌شود.

ج) عقلانیت سیاسی: در اندیشه سیاسی اسلام، عقلانیت، تدبیر و سیاستگذاری متناسب با در نظر گرفتن سود و زیان مورد توجه قرار گرفته، هر چند مفهوم سود و زیان بیش از آن‌که معطوف به منافع دنیوی باشد، به اراده الهی ارتباط دارد. سیره مدیریتی پیامبر(ص) نشان می‌دهد که در تاریخ اسلام، هیچ‌گاه از مشورت، در نظر گرفتن منافع مسلمانان و تدبیر سیاسی و نظامی برای مقابله با دشمنان غفلت نشده و اینها همه نوعی عقلانیت و آینده‌نگری استراتژیک در اندیشه سیاسی را به نمایش می‌گذارد.

ح) مشورت: یکی از مهم‌ترین شاخص‌های این عقلانیت و آینده‌نگری، توجه ویژه به رای و نظر جامعه اسلامی است که در راستای مردم‌گرایی مورد توجه قرار گرفته و امروزه در جامعه ما، مبنای نوعی مردم‌سالاری دینی شده است. به تعبیر دیگر، در اندیشه اسلامی هر چند باور به اجرای احکام دینی، غیرقابل انکار است، اما افزون بر آن توجه به اراده عمومی نیز مورد تاکید قرار گرفته است.

خ) قدرت نرم: در اندیشه سیاسی اسلام همچنین توجه به نوعی قدرت نرم یا آنچه امروزه قدرت هوشمند نامیده می‌شود وجود داشته و حکومت بر دل‌ها و جذب غیرنظامی مردم سرزمین‌های مختلف مورد توجه قرار گرفته است. هرچند در ظاهر در قرن بیستم، برای اولین‌بار روش‌های جنگ نرم تئوریزه شد، اما کیست که از یاد ببرد در اندیشه اسلامی نفوذ معنوی از قدرت نظامی شأنی بالاتر داشته و چه بسیار کشورهایی که نه با جنگ و به زور سرنیزه که با قدرت اثرگذاری فکری و فرهنگی اسلام فتح شده‌اند.

د) وحدت: شاخص دیگر در اندیشه اسلامی و آموزه‌های نبی مکرم اسلام، دعوت به وحدت، همگرایی و پرهیز از فرقه‌گرایی است. همین دغدغه حضرت رسول(ص) باعث شد تا ایشان در آخرین حج خود ولی پس از خویش را به جامعه اسلامی معرفی کنند، هر چند برخی نگرش‌های متفاوت، تحقق این ولایت را به تاخیر انداخت. با این همه نگاهی به سیره پیامبر(ص) و امام علی(ع) نشان می‌دهد که همواره وحدت بر تفرقه ترجیح داده شده و فرقه‌گرایی و تکفیر مخالفان نفی شده است.

ذ) سعادت انسانی: اندیشه اسلامی در هدف، سعادت انسانی و تعالی بشر را مدنظر قرار داده و خردورزی سیاسی در این چارچوب نیز هدفی جز این ندارد. بنابراین در اندیشه سیاسی اسلام، برخلاف آنچه امروز از کنش سیاسی برخی گروه‌های بظاهر اسلامگرا درک می‌شود، هدف نه کسب یا حفظ قدرت، بلکه رشد انسان است و این غایتی است که فاصله‌ای معنادار با اندیشه‌هایی دارد که به نام اسلام تنها دستیابی به قدرت مادی را مدنظر قرار می‌دهد و در این مسیر از دروغ و فساد و آدمکشی هراسی ندارد.

***

به این ترتیب هجمه تبلیغاتی کنونی به شاخص‌های سیاسی اسلام از سوی گروه‌های تکفیری، دفاع از پیامی که محمد امین(ص) برای بشریت داشت را مسئولیتی سنگین برای مسلمانان امروز کرده تا مانع تشدید انحرافاتی شوند که به نام اندیشه سیاسی اسلام، اما به کام خشونت‌طلبان و افراطیون در منطقه‌ای که زادگاه ادیان ابراهیمی است، دنبال می‌شود.

یوسف آبشاریان /‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها