زندگی سرداران جنگ؛ درام‌های باورپذیر

پسر جوان دل در گرو دختر داشت. دختر ساده بود و پاک و عفیف، اما هربار به‌واسطه‌هایی که برای خواستگاری آمده بودند جواب رد داده بود.
کد خبر: ۷۵۰۳۹۴
زندگی سرداران جنگ؛ درام‌های باورپذیر

پاسخ منفی‌اش فقط یک دلیل داشت؛ اصلا در فضای ازدواج نبود، اما اصرار دوستان و اطرافیانش را که دید مرتبه آخر نذر کرد که 40 روز روزه بگیرد و دعای توسل بخواند و بعد به اولین کسی که به خواستگاری‌اش بیاید پاسخ مثبت دهد. 40 روز گذشت و درست در سربزنگاه روز چهل و یکم برایش خواستگار آمد؛ همان جوان اولی، همان که نامش ابراهیم بود و فامیلش همت؛ ابراهیم همت، شهید ابراهیم همت.

داستانی دیگر؛ با دوستانش در تپه‌ای گرفتارند و بیش و کم در محاطره. تا لحظه‌ای که آذوقه و مهمات دارند به جنگ ادامه می‌دهند اما فشار دشمن لحظه به لحظه بیشتر می‌شود. نه راه فرار دارند و نه امکان قرار. لحظات به سختی سپری می‌شود. ناگهان چند نفر را می‌بیند که از پایین تپه بالا می‌کشند و به سوی آنها می‌آیند. دوربین را برمی‌دارد تا ببیند به دست چه کسانی اسیر خواهند شد. شگفت‌زده آنچه را می‌بیند، نمی‌تواند باور کند. آنها دو زن هستند. خود را از آتش دشمن حفظ کرده‌اند و به بالای تپه که می‌رسند از شدت خستگی روی زمین می‌افتند. به سوی آنها می‌رود، اندکی مهمات و آذوقه برای او و دوستانش آورده‌اند. به آنها اعتراض می‌کند که چرا چنین خطری را به جان خریده‌اند؟ نترسیده‌اند از اسیر شدن در دام دشمن؟! جواب می‌شنود که: «فهمیدیم شما در محاصره هستید و مطمئن بودیم آذوقه‌تان تمام شده است.» یکی از آن دو زن، دختری است به نام «غاده»، همسر آینده شهید مصطفی چمران و آن جوان گرفتار در محاصره دشمن روی تپه، خود شهید.

همین دو روایت کوتاه چنان جاذبه‌های حسی و دراماتیکی دارد که بتواند با یک پردازش هنرمندانه، فضاسازی و شخصیت‌پردازی برآمده از ذهن، تخیل و قلم هنرمندانه یک نویسنده شاخ و برگ بگیرد و به یک فیلمنامه جذاب و گیرا بدل شود. زندگی شهدا، جانبازان و آزادگان ایرانی آن‌قدر ناگفته‌ها، مغفولات و زوایایی پنهان دارد که شاید تا سال‌های سال بتوان برای شنیدنشان وقت گذاشت. هر چند در سال‌های پس از دفاع مقدس تلاش‌هایی صورت گرفته برای ضبط و ثبت خاطرات این عزیزان اما نه آن‌چنان که باید و شاید. شهدا، جانبازان و آزادگان و البته خانواده‌هایشان حق بزرگی بر گردن همه دارند، همه.

ساخت مجموعه‌هایی با محوریت زندگی شهدا اتفاق تازه‌ای در مجموعه صدا و سیما نیست، اتفاقا مسبوق به سابقه هم هست. سال 1371 حسین قاسمی‌جامی سریال سیمرغ را براساس زندگی شهیدان علی‌اکبر شیرودی و احمد کشوری برای شبکه یک ساخت. در این مجموعه محمد جوزانی و سیدجواد هاشمی بازیگران نقش شهیدان شیرودی و کشوری بودند و علی‌محمد طالبی ایفای نقش شهید چمران را برعهده داشت. از تجربه‌های جدیدتر هم می‌توان به «شوق پرواز» اشاره کرد که براساس زندگی شهید عباس بابایی، یکی از خلبانان نیروی هوایی ارتش از شهریور تا بهمن سال ۱۳۹۰ و در قالب ۲۴ قسمت به نمایش درآمد. کارگردانی این مجموعه برعهده یدالله صمدی بود و بازی شخصیت سرلشکر خلبان بابایی را شهاب حسینی برعهده داشت. استقبال جامعه از «شوق پرواز» و اقبالی که این سریال به خود دید، مسئولان صداوسیما را بر آن داشت که ساخت مجموعه‌هایی دیگر بر پایه یا با نگاهی به زندگی شهیدان انقلاب اسلامی را در دستور کار خود قرار دهند و این‌چنین شد که تولید سریال‌های شهیدان چمران، متوسلیان، باکری، احمدی روشن و... رنگ و بوی جدی به خود گرفت و وارد فاز اجرایی شد.

تحقیقات سریال شهید مهدی باکری تمام شده و بزودی وارد فاز فیلمنامه‌نویسی می‌شود. قرار است ظرف یک سال آینده فیلمنامه مجموعه نوشته شود. همچنین سریال «شهید چمران» ابتدای سال آینده کلید می‌خورد. امسال گروه تولید سریال الف ویژه «شهید چمران» از استودیوهای فیلمسازی شهر ورشو به‌منظور بازسازی لوکیشن‌های آمریکا و مصر بازدید کردند. ساخت سریال شهید چمران نیز در سیمافیلم وارد فاز جدی شده و گویا سیناپس ۲۶ قسمت نیز نوشته شده است. فیلمنامه سریال جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان به کارگردانی حسن برزیده در حال نگارش است و قرار شده یک فیلم سینمایی هم که بخش‌هایی از آن کاملا با سریال متفاوت است بر همین اساس ساخته شود. کار تحقیقات مقدماتی سریال شهید حسن تهرانی‌مقدم هم تمام شده و قرار است نگارش فیلمنامه آن بزودی آغاز شود.

ساخت سریال‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی بر محور زندگی شهدای دفاع مقدس اتفاق مبارکی است، به شرطی که این آثار که اتفاقا هزینه‌ زیادی نیز برای تولیدشان صرف می‌شود مانند بسیاری از اسلاف خود به ورطه تکرار و شعارزدگی و یکنواختی درنیفتند و راه به بی‌راه نبرند. محبوبیت شهدا از آن جهت است که برآمده از دل جامعه هستند و شبیه مردمان کوچه و بازار؛ پس چه ایراد دارد زندگی‌شان بدون بزرگ‌نمایی، افراط و زیاده‌روی در قاب جادویی به نمایش دربیاید و باز اشکالش چیست که به تمام زوایای زندگی‌شان پرداخته شود؟! شهدا عاشق نمی‌شده‌اند؟ به نوع روابط اجتماعی‌شان اهمیت نمی‌داده‌اند؟

نکته آخر این‌که بجاست عوامل و سازندگان سریال‌ها از همان ابتدا رابطه مستقیم و پیوسته‌ای با خانواده شهدایی که قرار است زندگی‌شان بهانه ساخت اثری شود، داشته باشند؛ هم بابت تحقیق و هم برای جلوگیری از بروز حاشیه‌های احتمالی.

محسن محمدی / گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها