رئیس‌جمهور سوریه در گفت‌وگو با یک نشریه فرانسوی تاکید می‌کند اگر حمایت آمریکا و متحدانش از تروریست‌ها نبود، اکنون شرایط سوریه متفاوت بود

اسد: به نجات سوریه می‌اندیشم

بحران سوریه که حدود چهار سال قبل آغاز شد آمریکا و متحدانش با ذوق‌زدگی هرچه در توان داشتند انجام دادند تا دولت بشار اسد را که از اضلاع مهم مقاومت در منطقه است، ساقط کنند. روان شدن سیل پول و اسلحه برای کمک به مخالفان دولت سوریه که چندی قبل جوبایدن، معاون رئیس‌جمهور آمریکا هم به آن اشاره کرد، فقط بخشی از این اقدامات بود. اما دولت بشار اسد به پشتوانه مردم و حمایت برخی متحدان از جــــــمله جمهوری اسلامی‌ایران، توانسته از بحران عبور کند اما پول و سلاح‌های آمریکا و هم پیمانانش باعث قوت گرفتن گروه‌های تروریستی از جمله داعش شد و آن را به کابوسی برای حامیان گذشته خود تبدیل کرده است. در حالی که بـــحران ســـوریه رفته رفته وارد چهار‌مین سال می‌شود، هفته‌نامه فرانسوی «پاری ماچ» در گفت وگویی با بشار اسد تلاش کرد تا با سوالاتی جهت دار، او را متهم حوادث سوریه جلوه دهد. رئیس‌جمهور سوریه در این گفت وگو با رد اتهامات مطرح شده تاکید می‌کند اگر حمایت کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقه از جمله ترکیه، عربستان و قطر از تروریست‌ها نبود، بحران سوریه این‌قدر طولانی نمی‌شد. مشروح این گفت‌وگو را که توسط خبرگزاری تسنیم ترجمه شده است، می‌خوانید:
کد خبر: ۷۴۶۳۹۹

آیا با گذشت بیش از سه سال از بحران سوریه از این‌که در آغاز، این بحران را به‌شکل دیگری مدیریت نکردید، پشیمان نیستید؟

در روزهای نخست بحران، تعدادی از نیروهای ارتش و پلیس به شهادت رسیدند و ما از همان روزها با تروریسم روبه‌رو شدیم. درست که تظاهرات برپا شد، اما تعداد آنان زیاد نبود و در چنین وضعی، گزینه‌ای جز دفاع از مردم در برابر تروریست‌ها وجود نداشت.

نمی‌توان گفت پشیمان هستیم زیرا از همان روز اول با تروریست‌ها مبارزه کردیم و البته صحبت من به این معنی نیست که اقدامات انجام شده بدون اشتباه بود زیرا همواره اشتباه پیش می‌آید. باید بصراحت بگوییم که اگر در آن زمان و از همان ابتدا قطر، پول در اختیار تروریست‌ها قرار نمی‌داد و اگر ترکیه از تروریست‌ها حمایت لجستیکی به عمل نمی‌آورد و اگر غرب نیز از آنان از نظر سیاسی حمایت نمی‌کرد در این صورت قضیه فرق می‌کرد. اگر ما پیش از بحران، در سوریه مشکلات و اشتباهاتی داشتیم، طبیعی است از همین رو نباید فرض کنیم حوادث سوریه و تحولاتی که رخ داد دلیل داخلی داشت.

این ایراد را به ارتش شما وارد می‌کنند که در جریان این جنگ، به شکل افراطی از زور استفاده کرد. سوال اینجاست که چرا غیرنظامیان بمباران می‌شوند؟

وقتی یک تروریست با سلاح به شما حمله می‌کند، چگونه از خود و مردم دفاع می‌کنید؟ با گفت‌وگو؟ ارتش وقتی از سلاح استفاده می‌کند که طرف دیگر هم سلاح به دست دارد.

در سوریه امکان ندارد هدفمان حمله به غیرنظامیان باشد، دلیلی برای بمباران آنان وجود ندارد. ما با تروریست‌ها می‌جنگیم با کشورهایی که علیه ما قد علم کرده و از تروریست‌ها حمایت می‌کنند، مبارزه می‌کنیم؛ کشورهای خلیج فارس و ترکیه و غرب؛ پس اگر از مردم دفاع نمی‌کردیم چگونه می‌توانستیم چهار سال ایستادگی کنیم؟ قطعاً امکان پذیر نبود، از همین‌رو این‌که ما غیرنظامیان را بمباران می‌کنیم، غیرمنطقی است.

تصاویر ماهواره‌ای از حمص و حماه نشان می‌دهد برخی محله‌ها کاملاً ویران شده است و سازمان ملل که کشورتان عضو آن است، به جان باختن ۱۹۰ هزار نفر در جریان جنگ اشاره دارد، آیا تمام اهالی این مناطق تروریست بودند؟

اولا ما باید در آمار سازمان ملل و این‌که منابع آن چیست، دقت کنیم. آماری که اکنون در جهان بویژه در رسانه‌ها منتشر می‌شود، اغراق‌آمیز و نادرست است. دوم این‌که فقط ماهواره‌ها نیستند که تصاویر مربوط به خرابی‌ها را دارند، بلکه ویرانی عملا در زمین وجود داشته و صحت دارد، اما هنگامی‌که تروریست‌ها وارد منطقه‌ای شده و آن را به اشغال در می‌آورند، ارتش باید آن را آزاد کند و هنگام درگیری، طبیعی است که خرابی به‌وجود می‌آید، اما در بیشتر موارد وقتی تروریست‌ها وارد منطقه‌ای می‌شوند، مردم از آنجا می‌گریزند. در واقع تعداد زیادی از قربانیان در سوریه، حامیان دولت هستند و نه بر‌عکس و تعداد زیادی از آنان براثر انفجارهای تروریستی جان خود را از دست دادند، طبعاً وقتی جنگ در جریان است و تروریست‌ها در آن دست دارند، انسان‌های بی‌گناه کشته می‌شوند و این اتفاقی است که در هر جایی از دنیا رخ می‌دهد اما غیرممکن است که دولت غیرنظامیان را هدف قرار دهد.

بنابر اعلام سازمان ملل سه میلیون پناهنده سوری در کشورهای مجاور بسر می‌برند، آیا همه آنان متحد تروریست‌ها هستند؟

نه، در مورد همه آنها نمی‌توان به یک شکل قضاوت کرد. کسانی که خاک سوریه را ترک کردند، بیشتر به‌دلیل حضور تروریست‌ها از کشور خارج شدند، برخی از آنان از تروریست‌ها حمایت می‌کنند و برخی حامی‌دولت هستند که به‌دلیل شرایط امنیتی از کشور رفتند و تعدادی که اندک هم اصلا حامی‌کسی نیستند.

از نظر نظامی‌آیا وسایلی دارید که ضامن پیروزی شما در این جنگ باشد؟

ما اکنون نه‌فقط با گروهک‌ها بلکه با کشورها هم مبارزه می‌کنیم، میلیاردها دلار هزینه این گروه‌ها و از کشورهای مختلفی از جمله ترکیه به صورت سلاح در اختیار آنان قرار می‌گیرد، از همین رو از نظر نظامی، این جنگ، ساده نیست. با این حال ارتش سوریه در بسیاری از مناطق پیشروی کرده است.

از طرف دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید جنگ چگونه و چه‌زمانی پایان خواهد یافت. جنگ، تمام خواهد شد، اما برای آنان در ابتدا جنگ اصلی این بود که چگونه قلب سوری‌ها را به دست آورند اما این جنگ را باختند و اکنون به‌دلیل پیشروی ارتش سوریه، دایره حمایت از تروریست‌ها به‌میزان زیادی محدود شده است، از همین‌رو باید به این جنگ از زاویه نظامی، اجتماعی و سیاسی نگاه کنیم.

در حالی که نیمی‌از خاک کشورتان خارج از کنترل است، آیا نمی‌پندارید شکست خورده اید؟

ارتش سوریه همه‌جا حضور ندارد و چنین انتظاری غیرممکن است، از همین رو در هر نقطه‌ای که ارتش سوریه حضور نداشته باشد، تروریست‌ها از مرز وارد شد و به آن مناطق می‌روند، اما نیروهای ارتش توانستند هر منطقه‌ای راکه تصمیم داشتند از تروریست‌ها بازپس بگیرند و وارد شوند.

جنگ موجود در سوریه، جنگ دو ارتش نیست که بگوییم آنها بخشی را گرفته و ما نیز بخشی را در اختیار داریم، جنگ اکنون به این شکل نیست بلکه شما از گروه‌هایی تروریستی سخن می‌گویید که ناگهان به هر شهر و روستایی رخنه کردند، بنابراین جنگ طولانی و دشوار خواهد بود.

بسیاری اعلام کردند راه‌حل بحران، کنار رفتن شماست، نظر شما درباره این مباحث چیست؟

رئیس‌جمهور در هر نقطه از جهان براساس قانون اساسی روی کار می‌آید و بر همین اساس کنار می‌رود، هیچ رئیس‌جمهوری نمی‌تواند با هرج و مرج قدرت بگیرد یا از این طریق کنار برود. مثال واقعی این صحبت، سیاست فرانسه در لیبی و حمله به قذافی است، نتیجه چه شد؟ پس از برکناری قذافی هرج و مرج به‌وجود آمد. آیا رفتن او راه‌حل بود و آیا اوضاع بهتر شد و لیبی به کشوری دموکراتیک تبدیل شد؟ کشور مانند یک کشتی است که هنگامی‌که توفان شود، ناخدا فرار و کشتی را ترک نمی‌کند و اگر مسافران بخواهند بروند، آخرین شخصی که کشتی را ترک می‌کند، ناخداست نه به‌عکس.

این یعنی این‌که ناخدا آماده مردن است. شما از معمر قذافی سخن گفتید، آیا می‌ترسید به همان سرنوشت دچار شوید و مانند صدام یا قذافی کشته شوید؟

اولا ناخدا به مرگ و زندگی فکر نمی‌کند، بلکه به فکر نجات کشتی است و این چیزی است که در سر دارد، زیرا چنانچه کشتی غرق شود، همه خواهند مرد، از همین رو بهتر است کشور را نجات دهیم، اما مایلم به یک موضوع مهم تاکید کنم و آن این‌که تا پیش از بحران و در جریان آن و نیز پس از آن، ادامه حضور به‌عنوان رئیس‌جمهور، هدف من نبوده است. ما به‌عنوان مردم کشور سوریه هرگز نمی‌پذیریم بازیچه غرب باشیم و این با صراحت کامل از اهداف و اصول ماست.

بیایید به موضوع داعش بپردازیم، بعضی گاهی می‌گویند رژیم سوریه قدرت گرفتن تندروهای اسلامی‌ را مورد تشویق قرار داد تا مخالفان دچار دسته‌بندی شوند، پاسخ شما چیست؟

ابتدا باید در مورد واژه‌ها و اصطلاحات با هم توافق کنیم، ما در سوریه دولت داریم نه رژیم. دوم اگر به‌فرض، این صحبت درست باشد که ما داعش را حمایت کردیم، یعنی این‌که از این گروه خواستیم به ما و به فرودگاه‌های سوریه حمله کند و صدها نظامی ‌را به قتل برساند و شهرها و روستاها را اشغال کند، اما منطق این حرف کجاست؟ ما از این کار چه دستاوردی داریم؟ حقیقت این که داعش در سال ۲۰۰۶ در عراق تأسیس شد و آمریکا بود که عراق را اشغال کرد نه سوریه. ابوبکر البغدادی در زندان آمریکا بود نه سوریه، پس چه‌کسی داعش را تأسیس کرد، سوریه یا آمریکا؟ البته این نکته را نباید فراموش کرد که تروریسم، ایدئولوژی است نه سازمان و ساختار. ایدئولوژی مرزها را پشت‌سر می‌گذارد . بیشترین تعداد تروریست‌های اروپایی که وارد سوریه شده‌اند از فرانسه هستند و در فرانسه شاهد اتفاقاتی بودیم و در بلژیک نیز موزه یهودی هدف حمله قرار گرفت، بنابراین تروریسم در اروپا دیگر هسته پنهان نیست.

آمریکایی‌ها امروز در جنگ علیه دولت اسلامی ‌به متحدان تاکتیکی و مرحله‌ای تبدیل شده‌اند، آیا هنوز دخالت آنان را نقض حاکمیت ملی سوریه می‌دانید؟

شما از کلمه تاکتیکی استفاده کردید که کلمه مهمی ‌است. می‌دانید که تاکتیک بدون راهبرد به نتیجه نمی‌رسد، بنابراین شکست تروریسم را در پی ندارد. این دخالت غیرقانونی است زیرا بدون موافقت شورای امنیت و بدون رعایت اصل حاکمیت سوریه صورت گرفت، بنابراین بله، این دخالت غیرقانونی و در نتیجه نقض حاکمیت است.

بنا بر اعلام خبرگزاری فرانسه، نیروی هوایی شما در ۴۰ روز، دست‌کم 2000 پرواز داشت که رقم بالایی است، هنگامی‌که هواپیماهای شما با هواپیماهای غرب که مثلا در مسیر بمباران رقه هستند، برخورد می‌کند، آیا هماهنگی و توافقی برای عدم درگیری بین شما وجود دارد؟

هماهنگی مستقیم وجود ندارد، ما صرف نظر از اقدامات آمریکا یا ائتلاف بین‌المللی، تروریست‌ها را در هر نقطه‌ای هدف قرار می‌دهیم. از این‌که تعداد پروازهای نیروی هوایی سوریه برای حمله به تروریست‌ها بیش از پرواز نیروهای ائتلاف است، تعجب می‌کنید؟! هماهنگی وجود ندارد و در عین حال واقعیت این است که حملات هوایی نیروهای ائتلاف، تشریفاتی است.

اما این حملات به شما کمک می‌کند و یکی از دلایل استعفای چاک هیگل وزیر دفاع آمریکا این بود که او می گفت این حملات از دولت و مواضع شما حمایت می‌کند.

ملاحظه بفرمایید مضمون این سوال با سوال قبلی مبنی بر حمایت ما از داعش تناقض دارد و این یعنی این‌که ما دشمن داعش هستیم. من گفتم که بعضی گاهی می‌گویند شما از داعش برای ایجاد دسته‌بندی بین مخالفان استفاده کردید. من منظورم شما نیستید، بلکه منظورم همان بعضی‌ها هستند.

از آنجا که به‌عقیده آمریکا، یکی از نتایج حمله ائتلاف، استعفای هیگل بود، آیا معتقدید حملات آنان به شما کمک می‌کند؟

تروریسم را با حملات هوایی نمی‌توان از بین برد و در نبود نیروهای زمینی آگاه به جزئیات جغرافیایی مناطق مختلف، نمی‌توان عملا به نتیجه‌ای دست یافت، از همین رو با گذشت بیش از دو ماه از این حملات نیروهای ائتلاف، نتایج واقعی و عملی به‌دست نیامده است، از این رو این‌که حملات به ما کمک می‌کند، درست نیست زیرا اگر این حملات جدی و موثر بود، حتما به شما می‌گفتم که بله، به ما کمک می‌کند، اما ما که وارد جنگ با داعش شده‌ایم، پس از حملات هوایی ائتلاف هیچ تغییری را احساس نکرده‌ایم، بویژه این‌که ترکیه هنوز به‌طور مستقیم از داعش حمایت می‌کند.

همسرتان خود را سفیر نوگرایی می‌دانست، اکنون چگونه در سوریه که شاهد این رخدادهاست، زندگی می‌کند؟

او مانند همه سوری‌ها ناراحت است، همه مان از ویرانی و خونریزی در سوریه احساس ناراحتی می‌کنیم و از این‌که سوریه ده‌ها سال به عقب بازگشته و کشوری که جزو پنج کشور امن دنیا بود به پناهگاه تروریست‌ها تبدیل شده، ناراحتیم.

طبعا من و همسرم از این‌که غرب به‌جای کمک به توسعه، به‌طرف مقابل رفته و از تروریست‌ها حمایت می‌کند و بدتر این‌که متحدانش مانند قطر و عربستان از کشورهای قرون وسطی هستند، احساس بدی داریم.

می‌گویند شما به فرزندانتان خیلی نزدیک هستید، وقتی شب به خانه بازمی‌گردید اوضاع را چگونه برای آنان توضیح می‌دهید؟

طبیعی است این موضوع اکنون به محور گفت‌وگــــو در هر خانه سوری تبدیل شده است، سخت‌ترین چیز در این گفت‌وگو این است که با کودکانی تعامل داشته باشید که آگاهی اجتماعی آنان در این بحران شکل می‌گیرد، زیرا آنان دو سوال اصلی دارند و طبعاً نه‌فقط در خانه ما بلکه همان‌طور که گفتم در بسیاری از خانواده‌های سوری این دو سوال مطرح است:

اول: چگونه افرادی که می‌گویند از خدا و دین اسلام دفاع می‌کنند، دیگران را سرمی‌برند و می‌کشند؟

دوم: چرا غرب به ما حمله کرد و از تروریست‌ها و ویرانی حمایت می‌کند؟ و البته معمولا نمی‌گویند غرب، بلکه به‌طور مشخص از برخی کشورها از جمله آمریکا و فرانسه یا انگلیس نام می‌برند و می‌پرسند چرا چنین می‌کنند و ما در جواب می‌گوییم ملت‌ها یک موضوع و دولت‌ها موضوع دیگری هستند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها