این چنین است که بروز تحریمهای غرب علیه ایران و ایجاد چالش در تبادلات بازرگانی، حمل و نقل و انتقال پول، آسیبپذیری کشور از جهت غذایی را بیش از پیش ملموس کرد و مسئولان برنامهریز هشدارهایی عملی از این بابت دریافت کردند. کمی بعد اما ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی تکلیف را روشن کرد و خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی و غذا به عنوان یکی از اصول مهم این برنامه ابلاغ شد. اکنون معاون زراعت وزیر جهاد کشاورزی از اتمام مراحل کارشناسی و تصویب طرحهایی برای خودکفایی در تولید تمام محصولات کشاورزی که ایران اکنون به واردات آن نیاز دارد، خبر میدهد. عباس کشاورز بویژه مورد گندم را میشکافد و به بیتدبیریهایی که درگذشته در این خصوص انجام شده، اشاره میکند. این گفتوگو حاوی نگاه جدیدی به اهمیت بخش کشاورزی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
وضعیت تولید گندم کشور در سال زراعی اخیر نسبت به سالهای گذشته چه رشدی داشته و ما چقدر واردات گندم داشتهایم؟
طبق اطلاعاتی که ما داریم، تقریبا خرید تضمینی گندم در سال زراعی که طی شد، حدود 7 میلیون تن است. البته تولید گندم بیشتر از این است و بخشی از آن صرف نیاز خود کشاورزان میشود.
نیاز کشور به گندم چقدر است؟
نیاز کشور به گندم حدود 11 میلیون تن است. بنابراین ما حدود 3 تا 3.5 میلیون تن، بدون در نظر گرفتن سیاست ذخیرهسازی، نیاز به گندم وارداتی داریم.
یعنی اکنون گندم کافی به منظور ذخیرهسازی وارد کشور نشده است؟
بله. گندم کافی از این جهت وارد کشور نشده است. علت آن نیز تحریم بوده که بخصوص از سال 92 به این سو، واردات گندم به کشور را دشوار کرد و در نتیجه گندم به اندازه کافی وارد نشده است. بر این اساس، مصوبه واردات گندم برای سال 92، معادل هفت میلیون تن بوده، ولی حدود 3.8 میلیون تن از آن وارد نشده است. بنابراین، آن کسری واردات، غیرمستقیم به رقم واردات امسال تحمیل شده که عمدتا هم برای ذخیرهسازی است.
ما در سالهای 82 تا 84 به نوعی به خودکفایی گندم دست پیدا کردیم و حتی جشن خودکفایی هم برگزار شد، اما آن خودکفایی تداوم پیدا نکرد تاجایی که دوباره به واردکننده گندم تبدیل شدیم و واردات نیز بتدریج افزایش یافت. علت این موضوع چه بود؟
برای پاسخ به این پرسش باید کمی به قبل بازگردیم و آمار را بررسی کنیم. براین اساس ما در سال 82، 733 هزار تن، در سال 83، 170 هزار تن و در سال 84، 105 هزار تن واردات گندم داشتیم. نگاهی به این آمار بخوبی نشان میدهد که رقم واردات گندم بتدریج رو به کاهش بوده است و بنابراین ما در سال 82 و 83 و 84 تقریبا به خودکفایی در تولید گندم رسیده بودیم و سهم واردات بشدت کاهش یافته بود، اما اینکه چرا این خودکفایی پایدار نماند و باز ما به واردکننده گندم تبدیل شدیم علتش یکسری مسائل فنی بوده که ریشه در بیتوجهیها دارد.
از نظر من سه علت اصلی برای از دست دادن این توفیق در کشور نقش داشته است. وقتی به ماهیت این علل وارد شویم خواهیم دید که برخی از این علل شاید فنی باشد، اما ریشه اصلی، در بیتوجهی یا کمتوجهی مدیریتها خلاصه میشود که ما باید از آن درس بگیریم و درست بخش کشاورزی را مدیریت کنیم. یکی از این علتها، افزایش سطح زیرکشت گندم در کشور بوده است. براین اساس سطح زیرکشت گندم کشور در سالهای اوایل 80 هیچ گاه بیش از دو میلیون و 200 هزار هکتار نبود، اما این سطح زیرکشت، بعدا و در سالهای متمادی به حدود 2.7 میلیون هکتار افزایش پیدا کرد. به این ترتیب تعادل کشاورزی کشور بههم خورد. در همین حال محصول جایگزینی هم که ما پیشبینی کرده بودیم، به تناوب به جای گندم کاشته شود نیز عملیاتی نشد و در مجموع باعث شد تولید گندم کشور کاهش یابد.متاسفانه این کار تا به آنجا پیش رفت که سال به سال نیاز ما به واردات گندم بیشتر و بیشتر شد تاجایی که الان بدون در نظر گرفتن واردات، تامین نیاز کشور و بخصوص ذخیرهسازی آن متصور نیست.
جالب است، معمولا تلقی غالب این است که افزایش سطح زیر کشت یک محصول طبیعتا باید به افزایش تولید آن محصول منجر شود. اما شما برعکس آن را میفرمایید. چرا رشد سطح زیرکشت گندم به رشد تولید آن منجر نشده است؟
به نکته خوبی اشاره کردید. توجه داشته باشید که افزایش سطح زیرکشت لاجرم به رشد تولید منجر نخواهدشد. تحقق این رشد به عوامل دیگری بستگی داردکه یکی از مهمترین آن میزان محصول در واحد هکتار است. یعنی باید محصول شما رشد داشته باشد. از سوی دیگر شما در علم کشاورزی یک اصلی دارید به نام تناوب. تناوب در زبان ساده به معنی این است که روی زمین کشاورزی چند سال پی در پی نمیتوان یک محصول کاشت. بلکه باید در بازه زمانی مناسب وبه تناوب محصولات مختلفی را روی زمین کاشت.
این امر یک استدلال و دلیل علمی واضح دارد. محصولات کشاورزی متناسب با خصوصیات فیزیولوژیکیشان باید یک ترکیب مناسبی در کاشت داشته باشند. شما اگر محصولی را مرتب پشت سر هم بکارید، این اقدام خاک را مستعد آسیب کرده و در آن عوامل بیماریزایی طغیان میکند و تعادل تولید به هم میخورد. به همین دلیل ما در کشاورزی با تناوب صحبت میکنیم و میگوییم نباید یک محصول کشاورزی را چند سال پشت سرهم روی یک زمین کاشت. در نهایت اینکه این افزایش سطح زیر کشت گندم چون با رعایت اصل تناوب همراه نبود به نظر من باعث شد که ترکیب منطقی کشت محصولات به هم خورده و تولید گندم کشور نیز از این محل آسیب دید و کاهش یافت.
و عارضه سوم؟
مورد بعدی که عارضه سوم درکاهش تولید گندم، بعد از عدم رعایت تناوب محسوب میشود، بیتوجهی به مسائل فنی است. مصداق بارز این رعایت نشدن را میتوان در موضوع توزیع و مصرف کود در اراضی کشاورزی مشاهده کرد. ما در فاصله سالهای 82 تا 85 و تا حدودی 86، نزدیک به چهار میلیون تن و گاهی بالای چهار میلیون تن کود مصرف کردیم و این کود در اراضی کشاورزی مصرف میشد. اما در سالهای اخیر یعنی دقیقا در فاصله سالهای 89 تا 92 توزیع و مصرف کود در اراضی کشاورزی ایران به کمتر از دو میلیون تن رسیده است. یعنی مصرف کود کشاورزی تقریبا نصف شده است. از نقطه نظر فنی، رابطه مصرف کود با میزان تولید محصولات کشاورزی کاملا تعریف شده است. یعنی شما هرچه کود کمتری برای باروری بهتر زمین کشاورزی و تولید محصول استفاده کنید، مثل این است که به زمین و محصول غذا نرسیده و وقتی به این دو بخش غذا نرسیده باشد، روشن است که خودبهخود تولید و رشد تولید کشاورزی هم اتفاق نمیافتد. بنابراین وقتی عرضه کود کم شده، ما باید آماده باشیم که میزان تولید گندم هم کم شود.این یک امر بدیهی وساده است.
چرا توزیع ومصرف کود در بخش کشاورزی کم شده است؟
دقیقا نمیدانم. باید از خودشان بپرسید. لابد مسئولان پیگیری نکردهاند. مصرف کود کشاورزی در سالهای 91 و 92 به حدود 1.7 میلیون تن رسیده بوده بهجای 3.5 تا چهار میلیون تنی که اراضی کشاورزی ایران نیاز دارد. این چنین است که کاهش رشد تولید گندم و افزایش واردات ریشه در مسائل تناوبی و هم ریشه در مسائل فنی دارد. البته یک مقداری هم مسائل اقتصادی در این امر نقش دارد.
اتفاقا پرسش بعدی همین بود. الان کشاورزان به قیمت تعیین شده برای خرید تضمینی گندم اعتراض دارند و آن را کم میدانند. در نهایت نیز دولت مقرر کرد تدابیری برای اضافه پرداخت به کشاورزان در نظر بگیرد. نقش این عامل درکاهش رشد تولید گندم چقدر بود؟
این عامل نیز نقش خودش را داشته و دارد. به طوری که همیشه تعیین قیمتهای خرید تضمینی کمتر از نرخ تورم در رشد تولید این محصول تاثیرگذار بوده است. اما دولت قبل چند سال قیمت تضمینی گندم را بسیار کمتر از نرخ تورم تعیین کرد و این اقدام انگیزه را برای کشاورزان در تولید گندم از بین برد و آنان را واداشت رو به کشتهای دیگری بیاورند که چندان برای کشور مهم نبود یا اولویت نداشت.اگر بخواهم مروری برقیمت خرید تضمینی گندم درسالهای گذشته بکنم بیشتر با موضوع آشنا خواهید شد. قیمت خرید تضمینی گندم در سال 89، 330تومان، در سال 90، 360 تومان و در سال 91، 395 تومان بوده است. توجه کنید که این قیمتها حتی رشدی متناسب با کمتر از نصف تورم سالانه را هم نداشته است. این چنین شد که در سال 92 دولت مجبور شد طی دو مصوبه، قیمت تضمینی خرید گندم را بالا ببرد. این است که قیمت خرید تضمینی طی این سالها مورد بیتوجهی بوده است. البته این موضوع فقط درباره محصول گندم نبوده بلکه سایر محصولات اساسی کشاورزی رانیز شامل میشده است. مثلا قیمت خرید تضمینی جو در سالهای 88 و 89 ثابت بوده و در سال 90 فقط حدود 6 درصد بالا رفته است. در نتیجه این قیمتها انگیزهای برای کشاورز برای تولید بیشتر ایجاد نکرده است. البته توجه داشته باشید که من نمیگویم افزایش قیمت خرید تضمینی همه چیز را حل میکند. خیر! قیمت فقط یک وجه ماجراست و تاثیر آن در کنار سایر عوامل شکل میگیرد، اما به هر حال قیمت تضمینی هم یک شاخص انتخاب است برای کشاورز که از زمینش مراقبت کند و انگیزه بیشتر برای کار و تلاش داشته باشد، اما وقتی ملغمهای از عوامل فنی و اقتصادی دست به دست هم میدهند، نتیجهاش همین میشود که میبینید.
حالا شما برای اصلاح این وضع، چه طرحی دارید؟ اقداماتی که تاکنون انجام دادهاید، چیست؟
مهمترین اقدام ما در این خصوص این است که ما یک طرح جامعی برای افزایش تولید گندم و اصلاح مولفههای موثر در رشد تولید آن تهیه کردهایم. در این راستا حدود هفت ماه با صاحبنظران و متخصصان جهانی مشورت کردیم و طرحی را برای افزایش تولید پایدار گندم وضع کردیم. امیدواریم که با اجرای این طرح، مشکلات و موانع مربوط به رشد تولیدگندم در کشور حل شود. تکیه این طرح بر کاهش سطح زیر کشت گندم است. با توجه به همان عواملی که در پرسش قبلی به آن پاسخ دادم.
در این راستا قرار است سطح زیرکشت گندم به چقدر برسد؟
قرار است سطح زیرکشت ظرف ده سال به کمتر از دو میلیون هکتار برسد. البته با تکیه بر افزایش عملکرد تولید در واحد هکتار. یعنی در فضای کمتر محصول بیشتری تولید شود.
تولید محصول از چقدر به چقدر خواهد رسید؟
حالا ممکن است لازم نباشد این ارقام را الان به شما منعکس کنم. چون فعلا طرح اعلام رسمی نشده و ممکن است بیان این جزئیات از طرف من اخلاقی نباشد.اما خیلی تیتروار بگویم عملکرد تولید گندم در سال 97 قرار است به حدود 4500 کیلو در واحد هکتار برسد.
الان این تولید چقدر است؟
الان برآورد ما در این خصوص، حدود 2500 کیلوگرم است. البته این رقم متعلق به کشت گندم آبی است. اما در بخش گندم دیم پیشبینی ما این است که تولید از حدود 700 کیلوگرم فعلی به 1200 کیلوگرم برسد. در این راستا هم مشورتهایی با مراکز تحقیقاتی بینالمللیدرباره به تولید گندم چه آبی و چه دیم کردهایم و محققان این مراکز دو سه بار به ایران آمدهاند و جلسه گذاشتهایم. در مجموع هم پس از پایان مذاکرات یک پروتکل و سند همکاری برای اینکه از تجربه و دانش آنها هم بهرهمند شویم، با اینها امضا و توافق کردهایم که امیدواریم موجبات عملیاتی شدنش فراهم شود. یعنی غیر از همکاران داخلی که انشاءالله کمک وافری به ما خواهند کرد، ما از ظرفیتهای بینالمللی هم میخواهیم استفاده کنیم تا در نهایت کاری که درباره کشاورزی صورت میگیرد کاری اساسی و از آن مهمتر مطالعه شده باشد.
طی این طرح ما تا چند سال آِینده میتوانیم امیدوار باشیم که کشور از واردات گندم بی نیاز شود؟
خواهش میکنم شما بیش از این در این باره سوال نکنید. چون فعلا طرح تصویب نشده و در هیات وزیران در دست بررسی است. البته این طرح در وزارتخانه ما مورد توافق است، اما باید به تصویب نهایی دولت برسد.
پس هنوز چشمانداز زمانی برای خودکفایی گندم قابل اعلام نیست.
این چشمانداز برای ما روشن است. اما همانگونه که عرض کردم. این طرح چون باید در مراجع قانونی به تصویب برسد، اعلام جزئیاتش جایز نیست. اما همین قدر بدانید این طرح در راستای اقتصاد مقاومتی تدوین شده است؛ برای کاهش واردات و تقویت بنیه داخلی. در واقع بند بند اقتصاد مقاومتی را که به دستور مقام معظم رهبری عملیاتی شده محقق میسازد. ما تقریبا هشت ماه کار فشرده داخلی و خارجی روی این طرح انجام دادهایم و به اینجا رسیدیم.
آیا این طرح در مورد دیگر محصولات استراتژیک کشاورزی مانند شکر و دانههای روغنی نیز تهیه شده است؟
این طرح برای هر محصول کشاورزی که واردکننده آن هستیم و تولید مطابق نیاز کشور نیست، تهیه شده است. باز هم تاکید میکنم چون مراحل قانونی تصویب طرح هنوز طی نشده، اجازه بدهید تا چیز بیشتری دربارهاش نگویم. البته طرح وزارتخانه مصوب است و چیز چندان محرمانهای نیست، اما اخلاقا نباید گفته شود.
چالش بزرگ و تعیینکنندهای که امروز در بخش کشاورزی ما وجود دارد، چالش آب است. درحال حاضر راندمان تولید محصول کشاورزی به ازای آب مصرفی در چه وضعی است و برنامههای شما برای بهبود آن راندمان چیست؟
این طرحهایی که عرض کردم، همگی برای کمک به مدیریت تقاضای آب نیز هست. چون عرض کردم که طرحها، طرح جامع است و همه مسائل به طور پایدار در آن دیده شده است. در حال حاضر حدود 900 گرم مجموعه تولیدات ما از مصرف هر متر مکعب آب است. اما چون محصولات کشاورزی ترکیبات مختلفی در تولیدشان است، مقدار مصرف آب آن فرق میکند. مثلا ذرت علوفهای به میزان 60 تن در هکتار تولید میشود اما چغندر 45 تن ریشه تولید میکند. بنابراین سیاستی که ما در پیش گرفتیم این است که مصرف آب برای تمام محصولات کشاورزی به یک سطح متعادلی به ازای نوع خاص آن محصول برسد. مثلا برای محصول گندم طبق پیشبینیها در ظرف چهار، پنج سال آینده باید تولید یک کیلوگرم گندم به ازای مصرف هر مترمکعب آب باشد. تولید شکر نیز به ازای مصرف هر متر مکعب آب باید به 90 گرم برسد. بقیه محصولات هم همین حدود است و اعداد و ارقام خاص خود را دارد.
معدل تولید محصول کشاورزی به ازای مصرف هر متر مکعب آب در دنیا چقدر است؟
معدل دنیا حدود 6/1 کیلوگرم محصول است. ما تقریبا 500 گرم کمتر از دنیا هستیم. اما این میانگین را نمیشود ملاک قرار داد. اگر ما فقط سیبزمینی یا چغندر تولید میکردیم، این عدد مصرف آب خیلی بالاست. چون این محصولات فقط یک حجم دارد اما پروتئین ندارد. اما وقتی غله یا دانه تولید میکنیم، این عملکرد پایین میآید و مثلا درباره گندم به سه تن گندم میرسد، در نتیجه این نسبت خیلی کم میشود. بنابراین وقتی میانگین تولید محصول در مقایسه با آب مصرفیمان با دنیا را مقایسه میکنیم، باید آن ترکیب را هم مورد توجه قرار دهیم.
بتازگی طرحی درسطح وزارت جهاد کشاورزی به نام طرح نکاشت مطرح شد که خیلی هم سر و صدا کرد. این طرح چیست و علت مطرح شدن آن چه بوده است؟
آن طرح که البته سرانجام تصویب نشد. رئوس آن، این بود که با توجه به بحران دریاچه ارومیه و خشک شدن آن، دولت قول داده بود که به کنترل این بحران و افت شدیدی که سطح آب آن داشت، به راههای مختلف کمک کند. یکی از پیشنهادهایی که در ستاد احیای این دریاچه مطرح شد این بود که کشاورزان منطقهای در حد حوضه زرینه رود، فقط محصولات زراعی را به مدت یک سال نکارند تا آب مصرفنشده در کشت آن سال به دریاچه ریخته شده و کمک کنند تا این دریاچه یک جانی بگیرد. یعنی بحث نکاشت یکساله محصولات کشاورزی در حد محدودی پیشنهاد شده بود. پیشنهاد گروه بررسیکننده کمیته ملی احیای دریاچه ارومیه این بود که کمکی بکنند که افت آب این دریاچه در این حد استمرار پیدا نکند. اما به علت ابعاد اجتماعی، سیاسی و نظرات مختلفی که مطرح شد، طرح نکاشت فعلا منتفی و فقط قرار شد، بجای کشت چغندر، گندم کشت شود و دولت مابهالتفاوت قیمت این دو محصول را به مردم و کارخانجات بدهد. تا کمی در مصرف آب صرفه جویی شود. چون مصرف آب گندم خیلی کمتر از چغندر قند است.
شما آیا برنامههایی برای جابجایی الگوی کشت محصولات کشاورزی در کشور دارید؟
ما در قالب طرحهای ترکیب کشت محصولات، چند سیاست مختلف را پیشبینی کردهایم. اول این که نظر کشاورزان هم درکشت برخی محصولات کشاورزی جلب شود. دیگر این است که با همکاری کشاورزان و سیاستهای حمایتی که دولت درپیش خواهد گرفت، کشت برخی محصولات، منطقهای و متمرکز شود تا هر کشتی در هر منطقهای انجام نشده و هر کشت مطابق باامکانات منطقهای خاص انجام شود. مثلا دراین راستا قرار است که کشت برنج فقط در نوار ساحلی شمال تمرکز پیدا کند و به علت آب زیادی که این کشت مصرف میکند، در بقیه نقاط کشور مصرف آب آن نسبت به راندمان تولیدی که دارد، به صلاح کشور نیست.
مورد بعدی که دراین راستا پیشبینی شده، این است که کشت چغندر قند به کشت پاییزه، البته در مناطقی که امکانپذیر است، بهخاطر اینکه این محصول از آب باران بیشتر استفاده بکند و در فضای خنکتری کشت شود، منتقل گردد. این هم یک مورد جابهجایی برای صرفهجویی آب است.
در کنار اینها بعضی فناوریهای دیگرهم هست که در جهت بهبود کمی وکیفی کشت مورد استفاده قرار خواهد گرفت مثل ترویج کشت اقلام زودرس کشاورزی. یعنی گروه محصولاتی که طول مدت زمان رشدشان کمتر است مثل ذرت میان رس و زودرس.
بعضی فناوریها مانند کشت نشایی هم که در راستای آن بهجای اینکه بذر را در زمین بکاریم، نشا را ببریم و با یک ماه تأخیرکشت کنیم، نیز مد نظر است. استفاده از این روش یک ماه صرفهجویی در زمان کشت محصول در پی دارد و یک گیاه آماده تحویل میدهد. اقدام دیگر نیز این است که کمک کنیم سبزی کاری در محیطهای کنترل شده مثل گلخانهها که مصرف آب کمتری داشته باشد، انجام شود. این چنین است که تغییر و جابهجایی الگوی کشت یک مجموعه بزرگی است و اجازه بدهید بیشتر از این در این باره توضیح ندهم.
سیدعلی دوستی موسوی / گروه اقتصاد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد