
مجموعه انیمیشن تنسی تاکسیدو بعد از پخش اولیه در دهه 1960 دوباره در اوایل دهه 1990 از کانال «نیکلودئون» پخش شد. سال 2006 نیز یک دیویدی شامل فصلهایی از ماجراهای این دو ارائه شد؛ اما از این شخصیتها و داستانهایشان هیچ وقت در کمیک استریپ (قصههای مصور) یا عرصههای دیگر هنری و داستانی استفاده نشد. البته محصولاتی با استفاده از تصاویر این آثار ارائه شده است که هنوز هم در سایتهایی مانند «ای بی» به فروش میرسد. در دورانی که این گونه آثار تلویزیونی ساخته میشد، برای مقرون بهصرفه کردن و توجیه اقتصادی این گونه آثار برای پخش در تلویزیون از روشی استفاده میشد که به آن «انیمیشن محدود» میگفتند. در آن زمان ساخت آثار تلویزیونی در مقایسه با آثار سینمایی، بسیار زمانبر و پرهزینه بود و این منطقی بهنظر نمیرسید. بنابراین ترفندهایی به کار برده شد که آثار تلویزیونی را سادهتر و کمهزینهتر و سریعتر تهیه و تولید کنند.
انیمیشن تنسی تاکسیدو و چاملی از تکنیک دوبعدی سنتی بهره برده است؛ ولی برای کاهش هزینهها تعداد فریم در ثانیه را که معمولا برای متناوب بودن با حرکات واقعی شخصیتها، 24 فریم در ثانیه در نظر میگیرند به 12 فریم تقلیل داده و از حرکات ریتمیک و نرم در آن استفاده نشده است. بعلاوه شخصیتها ساده طراحی شدهاند و جزئیات فراوانی ندارند و البته پسزمینهها و منظرههایی که در این سری آثار استفاده شده، بسیار ساده و با جزئیات کم هستند.
با وجود این، داستانهای جذاب و آموزنده این سری کارتونها باعث میشود تا بیننده را با خود همراه کند در واقع داستانها طوری طراحی شدهاند که علاوه بر کودکان، با دیگر مخاطبان نیز ارتباط برقرار کند. توجه به استفاده کم از درگیری و نشان دادن کشمکشها بدون خشونت از جمله مزایای این اثر است که به نوعی سلامت اخلاقی و دوری از خشونت را به کودکان عرضه کرده است. به عبارتی کمدی بزن بکوب و وجود مفهوم درگیری در داستان با حداقل نمایش خشونت به بیننده منتقل شده است.
این انیمیشن در پاسخ به ادعای رئیس «افسیسی» نیوتن آرمینو از مدیران تلویزیون آن زمان که انیمیشنهای تلویزیونی را یک زمین بایر خوانده بود، تهیه شد. در واقع دستاندرکاران انیمیشن به ساخت این اثر آموزشی داستانی دست زدند تا ادعای وی را رد کنند. این انیمیشن ابتدا همراه آثار دیگری شامل سری کارتونهای «توتر لاکپشت»، «گربه کلنداک»، «فرمانده مک براگ»، «شاه لئونارد» و «هاپیتی هوپر» در یک برنامه نیم ساعته پخش میشد.
تنسی و رفقایش مثل شخصیتهایی چون باگز بانی و ماگیلا گوریل در مرز میان حیوانات انسانگونه و حیوانات خندهدار هستند. آنها مثل میکی موس و دونالد انسانوار رفتار میکنند، در خانه نسبتا مناسبی زندگی میکنند و کارهای انسانها را هم انجام میدهند و نه این که مثل تام و جری یا کایوت و رود رانر کاملا حیوان باشند. آنها روی پاهای عقبیشان راه میروند و ترکیبی از انسان و حیوان هستند؛ ولی میتوانند با انسانها صحبت و ارتباط برقرار کنند. بخصوص این زوج که در باغ وحش «مگا پولیس» که رئیس آن استانلی لیوینگ استون است، زندگی میکنند.
این مجموعه کارتونی، داستان پنگوئنی به نام تنسی تاکسیدو را روایت میکند که ماجراهای مختلفی را همراه بهترین دوستش چاملی که یک فیل دریایی است، از سر میگذراند. این دو در سفری که استانلی برای خرید چاملی به قطب جنوب رفته است، با استانلی به باغوحش میآیند. این زوج در باغوحش دوستان زیادی دارند که در کارهایی مثل فرار از باغوحش به آنها کمک میکنند. از جمله باید به یاکتی گاومیش و بالدی عقاب اشاره کنیم؛ البته تنسی تاکسیدو رقیبی به نام جربوآ جامپ دارد که یک موش کانگورو است و او نیز دوست و همکاری به نام تایگر تونادو دارد که یک ببر بوکسور است. رقبایی که به نظر میرسد توانایی بیشتری از تنسی و چاملی دارند و احتمال غلبه بر آنها بسیار کم است. در برخی ماجراها، تنسی سعی در شکست دادن جربوا دارد که این کشمکش منجر به خلق ماجراهای خندهداری میشود؛ البته شخصیت منفی اصلی این سریال گانگستری به نام راکی مانانوف است که بسیار خشنتر و بیملاحظهتر از دیگر رقبای تنسی و چاملی است و بدیهی است که در این کشاکش تنسی و دوستش از راکی دوری کنند، ولی در برخی ماجراها ناخواسته در مقابل او قرار میگیرند و او آنها را وادار میکند برایش کارهای بسیار خطرناکی را انجام دهند که معمولا برخلاف میل آنهاست و اگر از دستور وی سرپیچی کنند، او با ویولنش (یعنی مسلسل خودکارش) برایشان آهنگهای زیبا خواهد نواخت!
ماجرا همیشه از به دردسر افتادن تنسی و چاملی شروع میشود. آنها اغلب از باغوحش فرار میکنند و در دنیای بیرون به دردسر بزرگی برخورد میکنند. هر وقت فکر بکری به سر تنسی خطور میکند، چاملی ابتدا با آن مخالفت میکند، اما تنسی با جمله معروف خود: «تنسی تاکسیدو هرگز شکست نمیخوره» او را به انجام این کار ترغیب میکند و چاملی با سادگی و خوشباوری بلاهت گونهای که دارد، همیشه در جواب وی میگوید: «اوه باشه تنسی.» البته معمولا دردسر از حد پیشبینی شده میگذرد و دوستانمان ناچار میشوند تا به آقای ووپی همهچیزدان، مراجعه کنند و از او کمک بگیرند.
آقای ووپی معمولا برای کمک به آنها باید از تخته سیاه جادویی خود استفاده کند تا به صورت تصویری و همه فهم موضوع را برای آنان شرح دهد و همواره ناچار است این تخته سیاه را از کمد شلوغش بیرون بیاورد که آن هم مصادف با معرکهای است که با وجود تکراری بودن در هر قسمت، صحنه زیبایی را به وجود میآورد که هرگز ملالآور نیست، حتی برای تنسی و چاملی هم این رویه عادی نمیشود!
طنز خاص و جذابی که در نوع آموزش دادن آقای ووپی وجود دارد، از نقاط مثبت این صحنههاست که برای زمان خود بسیار بدیع بوده است. آموزش علوم با این روش نکته مهمی بود که جرقه اولیه آن با همین داستان به وجود آمد و اکنون در بسیاری از کشورهای جهان از انیمیشن جهت آموزش بویژه برای کودکان استفاده میکنند. تنسی و چاملی پس از این سعی میکنند تا از دانستههای جدید خود استفاده و آنها را موبهمو اجرا کنند، ولی متاسفانه اغلب این کار منجر به یک فاجعه میشود؛ زیرا توجه کافی و کامل به سخنان آقای ووپی نکردهاند، بنابراین در نهایت استانلی ناچار میشود آنها را تنبیه کند. مثلا به شستن شش ماه ظرفهای رستوران باغوحش! البته در موارد معدودی هم دیده شده است که دوستان ما تصادفا موفق شدهاند! و این استانلی است که باید کوتاه بیاید.
پریسا کاشانیان / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان