روی خط حادثه

حمله به باشگاه زنانه با سرنگ

سارق جوان در حالی که سرنگی در دست داشت وارد باشگاه زنانه شد و پس از سرقت طلا و تلفن همراه از آنجا گریخت.
کد خبر: ۷۳۹۹۸۰

دیروز دختر جوانی با مراجعه به پایگاه سوم پلیس آگاهی راز سرقت‌های سارق زورگیر را فاش کرد.

او به ماموران گفت: دیروز اولین روزی بود که به یک باشگاه ورزشی در حوالی خیابان هویزه رفته بودم. حدود ساعت 19 ناگهان متوجه صدای داد و فریاد منشی شدیم. ثانیه‌ای بعد مرد جوانی در حالی که یک سرنگ در دستش داشت، وارد باشگاه شد و تهدید کرد اگر سر و صدا کنیم مایع سفید رنگی که در سرنگ است را به ما تزریق می‌کند. او سپس به سمت من آمد و با تهدید، گردنبند و دستبندم را به ارزش دو میلیون تومان سرقت کرد. سارق هنگام خروج از باشگاه تلفن همراه منشی را همراه خود برد.

پس از این شکایت تیمی از ماموران با حضور در باشگاه متوجه شدند آنجا دوربین مداربسته ندارد و سارق هم به صورت خود نقاب نزده بود.با ثبت مشخصات سارق جوان تحقیقات برای دستگیری او آغاز شد. / جام‌جم

استخدام در ساختمان پزشکان شگرد سارق حرفه‌ای

مردی که به بهانه استخدام مرد سالخورده در ساختمان پزشکان، او و همسرش را فریب داده و طلاهایشان را دزدیده بود، تحت تعقیب پلیس قرار گرفت.

مرد سالخورده‌ای روز گذشته با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 5 تهران از مردی به اتهام سرقت طلاهای همسرش شکایت کرد.

شاکی به بازپرس محمدرضا حیدری گفت: یک ماه قبل بازنشسته شدم. علاقه‌ای به بیکاری نداشتم و به دنبال کار بودم. هرجا می‌رفتم به خاطر سنم به من کار نمی‌دادند. روز حادثه از فرط خستگی روی نیمکت بوستانی در یکی از محله‌های غرب تهران نشستم تا کمی استراحت کنم.

دقایقی بعد مرد جوانی به من نزدیک شد و شروع به صحبت کرد. مرد غریبه مدعی شد در یک ساختمان پزشکان درآن حوالی کار می‌کند و پزشکان شاغل در آنجا به دنبال یک سرایدار هستند که نظافت مجتمع را برعهده بگیرد. او پیشنهاد کار را به من داد و خواست همراه وی به یک عکاسی بروم تا عکسی از من تهیه کند.

وی اضافه کرد: سپس ادعا کرد این عکس را همراه نشانی خانه‌ام در پرونده کاری من ثبت می‌‌کند. با اعتماد به گفته‌های مرد جوان بدون آن‌که تحقیق کنم با او همراه شدم. بعد از تهیه عکس، مرد جوان که خود را بهروز معرفی می‌کرد، از من خواست منتظرش بمانم تا او به محل کارش برود و کارهای استخدامی مرا انجام دهد و بعد به سراغم می‌آید تا دو نفری به ساختمان پزشکان برویم. هر چه منتظر شدم خبری از مرد جوان نشد. خسته، به خانه بازگشتم و تصمیم گرفتم روز بعد دوباره به بوستان بروم تا شاید او را ببینم.

شاکی ادامه داد: زمانی که به خانه بازگشتم، دیدم همسرم دستپاچه شده و مضطرب است. وقتی با هم حرف زدیم، متوجه شدم همان مرد به بهانه ضمانت استخدام از همسرم طلاهایش را به ارزش بیست میلیون تومان گرفته بود و قول داده بعد از استخدام طلاها را به من می‌دهد. مرد شیاد برای این‌که همسرم شک نکند عکسی را که از من گرفته بود، همراه فرم استخدام به او نشان داده بود.

با ثبت اظهارات مرد شاکی، پرونده برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت و جستجوی کار آگاهان برای دستگیری سارق فریبکار آغاز شد. / جام‌جم

درخواست طلاق از شوهر کم‌حرف

زن جوان با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق از شوهر کم‌حرف خود را ارائه کرد.

چندی پیش زن جوانی پس از مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درخصوص آن به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم با من حرف نمی‌زند. وقتی هم من با او صحبت می‌کنم جوابم را در حد یک یا دو کلمه می‌دهد. 6 ماه است که با او ازدواج کرده‌ام ولی دیگر خسته شدم. او اهل حرف زدن نیست. وقتی مهمان هم برایمان می‌آید هیچ صحبتی نمی‌کند. گاهی اوقات ما ساعت‌ها کنار هم می‌نشینیم اما یک کلمه هم بین ما رد و بدل نمی‌شود. زندگی ما تکراری و بدون هیجان شده و من دیگر طاقت این رفتارهای شوهرم را ندارم برای همین طلاق می‌خواهم. پس از حرف‌های این زن قاضی دستور احضار شوهر او به دادگاه را صادر کرد تا صحبت‌های او را هم بشنود.‌ / ‌باشگاه خبرنگاران

قتل نامادری در خانه مجردی

ماموران پلیس آگاهی شهرستان بابل استان مازندران، پس از گذشت ده روز قاتل معتادی که نامادری خود را به قتل رسانده بود، شناسایی و دستگیر کردند. چند روز پیش با وقوع مرگ مشکوک زنی به نام هاجر که به صورت مجردی در یکی از روستاهای حومه شهرستان بابل سکونت داشته، موضوع به طور ویژه در دستور کار ماموران پلیس آگاهی این شهرستان قرار گرفت.

کارآگاهان پلیس آگاهی در ادامه با انجام تحقیقات از اطرافیان و بستگان مقتول فردی به نام اکبر ۵۱ ساله را به اتهام قتل شناسایی و دستگیر کردند. متهم در تحقیقات و بازجویی‌های فنی پلیس ابتدا منکر هرگونه ارتکاب به جنایتی شد، اما در ادامه با توجه به شواهد و قرائن موجود لب به اعتراف گشود و به قتل نامادری خود اعتراف کرد. ‌/‌ باشگاه خبرنگاران

مرگ تلخ دانش‌آموز در چاه فاضلاب

یک دانش‌آموز ابتدایی روستای تمنک از توابع شهرستان دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد به چاه فاضلاب سقوط کرد و جان خود را از دست داد.

امیررضا خسروانی‌تبار که هفت سال سن داشت و در یک مدرسه استیجاری خشتی درس می‌خواند، عصر دوشنبه بعد از اتمام کلاس درس و زمانی که هوا رو به تاریکی می‌رفت قصد حرکت به سمت خانه را داشت که در مسیر مدرسه به خانه در چاه فاضلاب سقوط کرد و جان باخت.

والدین وی که از دیر آمدن امیررضا نگران بودند، به جستجو پرداختند تا این‌که ساعت 11 همان شب جسم بی‌جان او را در چاه فاضلاب پیدا کردند. ‌/ ‌فارس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها