سینما، فراتر از دیوارها

صنعت سینما در کنار بهره‌گیری از قصه‌های خیالی و غیرواقعی برای مضمون فیلمنامه‌های محصولات خود، از داستان‌‌ها و ماجراهای واقعی هم کمک می‌گیرد.
کد خبر: ۷۳۹۴۳۲
سینما، فراتر از دیوارها

هر سال در بین فیلم‌های متنوع و مختلفی که دنیای سینما در معرض دید عموم تماشاگران می‌گذارد، فیلم‌هایی هم پیدا می‌شود که قصه‌ آنها براساس ماجراها و حوادث واقعی نوشته شده است. در بین تنوع داستانی این فیلم‌ها، موضوعات سیاسی روز و کلاسیک هم جایگاه ویژه‌ای دارد. به این ترتیب، تماشاگران سینما همزمان با لذت بردن از داستان‌ فیلم‌های اکشن، کمدی، ترسناک و ماجراجویانه، امکان یک دیدار تاریخی تازه با یکی از موضوعات ملتهب سیاسی بین‌المللی را هم پیدا می‌کنند. با این گونه فیلم‌هاست که تماشاگران‌ عادی نقبی به تاریخ پرتلاطم گذشته می‌زنند و با یادآوری بخش‌های مختلف تاریخ، به این نکته فکر می‌کنند که چگونه می‌توان از تکرار آنها خودداری کرد. ضرب‌المثلی معروف وجود دارد که می‌گوید گذشته چراغ راه آینده است. آیا فیلمسازان با ساخت فیلم‌های تاریخی، سیاسی و اجتماعی قصد دارند به این ضرب‌المثل‌ حال و هوایی عملگرایانه داده و به پند و نصیحت تماشاگران بپردازند؟ به هر حال، این یک واقعیت مسلم است که فیلم‌های سینمایی روی تماشاگران خویش تاثیر می‌گذارند و اگر هدف سازندگان این نوع فیلم‌ها درس دادن به بینندگان آنها باشد، می‌توان گفت در این کار تا حد زیادی موفق هستند.

تازه‌ترین محصول صنعت سینما که در ژانر تاریخ سیاسی وارد مرحله تولید می‌شود، تونل‌ها نام دارد و خط اصلی داستان آن در ارتباط با دیوار برلین است. همزمانی بحث تولید این درام پر تنش سیاسی با بیست و پنجمین سالگرد فرو ریختن دیوار برلین، مورد توجه اهل فن و تحلیلگران سیاسی قرار گرفته است. هفته گذشته در آلمان بیست‌وپنجمین سالگرد ویرانی این دیوار معروف (که آلمان و قاره اروپا را به دو بخش سرمایه‌داری و کمونیسم تقسیم کرده بود و ساختن آن به صورت یک نقطه عطف تاریخی و سیاسی در دوران پس از جنگ جهانی دوم درآمد) جشن گرفته شد و بسیاری از رهبران سیاسی کشورهای اروپایی و غیراروپایی هم در آن شرکت کردند. پوشش وسیع رسانه‌ای این جشن مانع از آن شد که خبر تولید تونل‌ها در سطح وسیعی منتشر شود و مورد توجه قرار گیرد، اما به دنبال پایان یافتن جشن، باید منتظر نوع برخورد رسانه‌های گروهی با این پروژه پرسروصدا بود. نکته‌‌ای که اکنون تحلیلگران سینمایی و سیاسی مطرح می‌کنند این است که طی 70 سال گذشته (چه در دوران دیوار برلین و چه در دوران پس از فروریختن آن) فیلم سینمایی چندانی در رابطه با این موضوع جنجالی و پرسروصدا تهیه و تولید نشده است. این در حالی است که منتقدان سینمایی به نکته مهم دیگری اشاره می‌کنند که موضوع تولید فیلم‌هایی درباره دیوار برلین را هم در دل خود جای می‌دهد. این منتقدان می‌گویند در کل فیلم‌ زیادی درباره رویدادهای مهم تاریخی کشور آلمان (هم شرقی و هم غربی آن) ساخته نشده است. آنها دلیل اصلی امر را در بی‌علاقگی مردم آلمان به یادآوری تاریخ گذشته‌شان می‌دانند و می‌گویند آنها بیشتر دوست دارند این تاریخ را فراموش کرده (و مسائل آن را به سکوت برگزار کنند) تا این که بخواهند با یادآوری آنها روح خود را زخمی کنند. همین نکته باعث شده فیلمسازان آلمانی کمتر به سراغ تاریخ دوران جنگ جهانی دوم و پس از‌ آن بروند. به گفته منتقدان درک این مساله هم چندان مشکل نیست. برای مردم آلمان یادآوری جنایت‌هایی که هیتلر و آلمان نازی با مردم کشور آلمان و دیگر کشورهای اروپایی کردند، سخت و دردناک است.

اما نکته جالب دیگر این که پس از احداث دیوار برلین و تشکیل دولتی چپ‌ گرا در بخش شرقی آن، صنعت سینمای غرب هم به‌سراغ تولید فیلم‌هایی در این رابطه نرفت. خصومت دو بلوک شرق و غرب در دنیای سیاست فقط در چند فیلم جیمزباندی خودش را به رخ کشید و مبارزه با نیروهای شوروی و اروپای شرقی را به تصویر کشید. منتقدان سینمایی بلوک شرق هم همیشه به این فیلم‌ها لقب کارهایی «ارتجاعی و امپریالیستی» می‌دادند، اما تونل‌ها در هیچ قیاس و قامتی شبیه فیلم‌های جیمزباندی و مشابه آن نیست، این فیلم براساس یک ماجرای واقعی تاریخی ساخته می‌شود و کارگردانی آن را هم پل گرینگراس، فیلمساز مستقل و غیرمتعارف انگلیسی به عهده دارد. نام گرینگراس به درام‌های اجتماعی و سیاسی مجموعه فیلم «هویت بورن» گره‌خورده که داستانی افشاگرانه و پرتنش درباره برخی فعالیت‌های فراقانونی سازمان جاسوسی سیا دارد. این فیلمساز در «منطقه سبز» (2010) هم دلبستگی خود به مضامین ملتهب سیاسی را به نمایش گذاشت و قصه‌ای واقعی درباره جنگ عراق و مشکلات مربوط به آن را تعریف کرد. مت دیمون بازیگر مطرح سینما،‌ بازیگر اصلی این فیلم‌ها بوده است، اما بعید به نظر می‌رسد او در تونل‌ها هم با فیلمساز مورد علاقه‌اش همکاری کند.

فیلمنامه اقتباسی تونل‌ها براساس داستان کتاب منتشر شده گرگ میشل به همین نام نوشته می‌شود. گرینگراس پس از مطالعه نسخه دستنویس کتاب، شیفته داستان و ماجراجویی‌های آن شد و بلافاصله پیشنهاد تولید فیلمی سینمایی براساس آن را به خود نویسنده و مسئولان شرکت فیلمسازی فیلم نیشن اینترتینمنت داد. این در حالی است که گرگ میشل گفته قصد انجام اصلاحاتی در کتابش را دارد و بزودی آن را دوباره‌نویسی می‌کند. با این حال، ماجراهای واقعی و پرتنش داستان آنقدر قوی بود که گرینگراس را متقاعد کرد آن را به عنوان پروژه بعدی خود انتخاب کند. داستان کتاب میشل درباره فرار معروف و سرشار از جسارت سال 1961 گروهی از اهالی آلمان از پشت دیوار بلند برلین به آلمان غربی است. در جریان این عملیات اهالی برخی از خانواده‌های آلمان شرقی تلاش سخت و زیادی کردند تا اعضای جوان خانواده‌شان را با کمک گروهی از اهالی آلمان غربی فراری بدهند. آنها با احداث چند تونل تلاش کردند اقدام متهورانه‌شان را عملی کنند.

اقدام این گروه از اهالی آلمان شرقی، قبل از این هم به یک اثر هنری تبدیل شده است، اما این فیلم تلویزیونی که نتوانست توجه زیادی را به خود جلب کند، سال 2001 و با نام تونل ساخته شد. مارک گوردون تهیه‌کننده اصلی نسخه جدید و سینمایی این داستان اظهار امیدواری می‌کند نگاه خلاقانه پل‌گرینگراس باعث خلق فیلمی جذاب و تماشایی شود، او با اشاره به شیوه خاص کار این فیلمساز ـ که همیشه مهر خود را روی فیلم‌هایش می‌زند و تفاوت آنها را با دیگر محصولات سینمایی آشکار کرده و به نمایش می‌گذارد ـ می‌گوید: «داستان گرگ میشل خاص، هیجان‌انگیز و برجسته است. چنین داستانی در دست‌های گرینگراس، به یک سند تاریخی تبدیل خواهد شد. واقعی بودن این داستان در نوع خود یگانه است و امیدوارم فیلم این حال و هوا و موضوع را به خوبی به تصویر بکشد. جنبه انسانی داستان بشدت قوی است و تجربه‌ای غنی را در باب انسان بودن و آزادی به نمایش می‌گذارد. فیلم‌ ما می‌تواند تمام تماشاگران سینما در کشورهای مختلف جهان را هیجان‌زده و راضی کند.»

تهیه‌کنندگان تونل‌ها امیدوارند اوایل سال جدید میلادی کلید فیلمبرداری آن را بزنند. قرار است کل صحنه‌های فیلم در محل‌های واقعی در آلمان فیلمبرداری شود و گروهی از بازیگران مطرح سینمای آلمان و آمریکا نقش‌های اصلی آن را بازی کنند، اما خود فیلم به زبان انگلیسی ساخته خواهد شد. هنوز معلوم نیست این درام پرتنش سیاسی به صورت محصول مشترک آمریکا و آلمان تهیه می‌شود یا خیر. این در حالی است که دیوار معروف برلین در سال 1989 فروریخت و در حال حاضر این دیوار تاریخی به شکل اصلی‌اش موجودیت ندارد. سازندگان فیلم می‌گویند به همین دلیل، بخش‌هایی از دیوار را دوباره‌سازی خواهند کرد تا به عنوان لوکیشن مورد استفاده قصه و فضای فیلم قرار گیرد. این در حالی است که طی چند هفته اخیر، رسانه‌های گروهی اخباری مربوط به تولید قسمت تازه‌ای از مجموعه فیلم «بورن» به کارگردانی پل گرینگراس (و بازی دوباره مت دیمون در نقش جیسون بورن) را پخش کرده‌اند. با توجه به پخش این خبر، باید دید این فیلمساز کار ساخت کدام یک از این دو فیلم را زودتر شروع خواهد کرد.

رسانه‌های گروهی آلمان به استقبال خبر تولید تونل‌ها رفته و آن را یکی از پروژه‌های مهم چند سال اخیر سینمای آلمان معرفی کرده‌اند. منتقدان آلمانی از کمبود و نبود درام‌های واقعگرایانه تاریخی در سینمای کشور خود صحبت می‌کنند و می‌گویند بجز کارهای پرسروصدا و موفقی مثل «خداحافظ لنین» و «سقوط»، صنعت سینمای آلمان توجه زیادی به رویدادهای مهم تاریخی این کشور بزرگ اروپایی نشان نداده است. سقوط ساخته اولیور هیرشبیگل هم در آلمان و هم در بقیه کشورهای جهان مورد توجه فراوان قرار گرفت و جنجال زیادی به پا کرد. این فیلم 12 روز آخر زندگی آدولف هیتلر دیکتاتور آلمان را (با بازی برونو گانز) به نمایش گذاشت. لحن تلخ و واقعگرایانه فیلم که تلاش داشت بدون موضعگیری خاصی حالات و روحیات درونی دیکتاتوری در آستانه یک درهم شکستگی روحی - روانی را به تصویر بکشد، منتقدان سینمایی را شگفت‌زده کرد. کمدی سیاسی «خداحافظ لنین» ساخته ولفگانگ بکر هم مثل تونل‌ها قصه‌ای درباره‌ زندگی مردم آلمان شرقی را تعریف می‌کند. این قصه پس از فرو ریختن دیوار برلین و فروپاشی حکومت چپگرای کشور اتفاق می‌افتد. خط اصلی داستان تلاش‌های پسر جوانی را به تصویر می‌کشد که قصد دارد نگذارد مادرش ـ که یک کمونیست سرسخت است ـ متوجه تغییر اوضاع سیاسی کشور و سقوط دولت کمونیستی شود. این فیلم دانیل برول، بازیگر اصلی و جوان آن را تبدیل به یک چهره مطرح بین‌المللی کرد.

«ساعت صفر» تاریخی

گرایش جدید جامعه هنری آلمان به تاریخ گذشته کشور، رسانه تلویزیون آن را هم تحت تاثیر قرار داده است. مجموعه جدید تلویزیونی «ساعت صفر» از محصولات تازه قاب کوچک است که قصه آن در دوران پس از جنگ جهانی دوم در شهر برلین رخ می‌دهد. تیم دو نفره آلکس هولدریج و لینیا ساسن مشغول نگارش فیلمنامه این درام تاریخی تلویزیونی هستند. داستان مجموعه در سال 1945 اتفاق می‌افتد و در بخش کوچکی از شهر برلین به بررسی زندگی گروه‌هایی از مردم عادی جامعه می‌پردازد. آنها تلاش می‌کنند خود و خانه‌هایشان را احیا کنند و در این کار‌ با سختی‌ها و دشواری‌های زیادی روبه‌رو می‌شوند.

به گفته ساسن: «قصه مربوط به زمانی است که همه چیز از بین رفته و در مرحله فروپاشی قرار دارد. این لحظات تاریخی بسیار ویژه و خاص است. در کل شهر نظم و قانونی وجود ندارد و آدم‌هایش در بلاتکلیفی و سردرگمی به سر می‌برند. در این حالت باید دید مردم شهر چه می‌کنند.» این فیلمنامه‌نویس و کارگردان همچنین می‌گوید مجموعه او به بررسی تاریخی سازمان‌های جاسوسی سیا و کا.گ.ب هم می‌پردازد و ادامه می‌دهد: «در داستان مجموعه با گروهی از آدم‌های نیمه دیوانه سر و کار خواهیم داشت که بازتابی از همان مردمی هستند که در آن زمان در برلین زندگی می‌کردند. شهر برلین باوجود تمام سختی‌ها و ناملایمات زنده و پابرجا مانده، زیرا مرگ‌های تلخ بسیار زیادی را در خودش تجربه کرده است. بنا بر اسناد تاریخی، برلین در پایان جنگ شاهد تخریب و نابودی 75 درصدی بود و تنها عشق به ادامه حیات بازماندگانش کمک کرد زندگی عادی دوباره در آن جریان پیدا کند.»

برونو گانز، بازیگر کلاسیک سینمای آلمان در حال مذاکره با تهیه‌کنندگان «ساعت صفر» است تا یکی از نقش‌های اصلی آن را به عهده بگیرد. هزینه تولید مجموعه حدود هفت میلیون دلار برآورد شده و در 12 اپیزود تولید خواهد شد.

امپایر آنلاین / مترجم: کیکاووس زیاری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها