عنصر «جذابیت» یکی از عوامل مهم در انتخاب لوکیشن تمام مجموعه‌های تلویزیونی جهان است

لوکیشن، جایی‌که قهرمانان دیده می شوند

کارکرد طراحی صحنه، ایجاد زمینه مناسب برای به تصویر کشیدن قصه‌ای است که در سریال وجود دارد

بستری برای به‌تصویرکشیدن آدم‌های قصه

طراحی صحنه در فیلم و سریال یکی از عوامل مهم مقبولیت یک اثر محسوب می‌شود. در حقیقت طراحی صحنه لباسی است که بر تن فیلم پوشیده می‌شود و داستان با آن عینیت می‌یابد. طراحی صحنه که نباشد مانند این است که بازیگران در خلأ نقش ایفا می‌کنند.
کد خبر: ۷۳۶۲۱۵
بستری برای به‌تصویرکشیدن آدم‌های قصه
لوکیشنی که با برنامه‌ریزی و با هدف کمک به پیشبرد قصه طراحی شده باشد به بازیگری می‌ماند که در همه صحنه‌ها حضور دارد و دیالوگش را در سکوت می‌گوید، اما این که یک طراحی خوب صحنه، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و یک طراح برای به تصویر کشیدن داستان باید چه بکند و چالش‌های طراحی فیلم و سریال‌ها چیست، موضوعی است که با چند نفر از باتجربه‌ها و پیشکسوت‌های طراحی صحنه در میان گذاشته‌ایم.

طراح صحنه باید به فکر بودجه هم باشد

می‌گویند طراح صحنه، صرفا یک نقاش یا مجسمه‌ساز نیست که حس شخصی خود را در اثرش به نمایش بگذارد، از طرفی هم نمی‌توان توقع داشت بی‌توجه به مقوله هنر فقط با الهام از جامعه یا بستر زمانی داستان دست به کار طراحی شود.

عبدالحمید قدیریان، طراح صحنه باتجربه که طراحی صحنه اثاری چون ملک سلیمان و مریم مقدس و ارتفاع‌پست را به‌عهده داشته، در این باره به قاب کوچک می‌گوید: طراحی صحنه در اصل کارش ایجاد بستر مناسبی برای به تصویر کشیدن قصه و درامی است که در سریال یا فیلم وجود دارد؛ بنابراین اولین مشخصه‌ای که یک طراحی صحنه خوب باید داشته باشد هماهنگ‌کردن صحنه با قصه و اتفاقی است که در داستان رخ می‌دهد. برای رسیدن به این هماهنگی، شرایط و مراحل مختلفی باید طی شود تا این ارتباط بر قرار شود و بتواند بهترین طراحی را برای سریال آماده کند.

او نقش فیلمنامه را در طراحی صحنه بسیار مهم می‌داند و می‌گوید: قاعدتا طراح صحنه بعد از مطالعه سناریو باید سعی کند فهم درستی از قصه و نظرات کارگردان داشته باشد و از سوی دیگر با گروه تولید هماهنگ باشد تا از نظر میزان هزینه‌ای که برای سریال یا فیلم در نظر گرفته شده تجاوز نکند، زیرا باید نگاه هنری همزمان با مسائل مادی در ساخت یک اثر جلو برود وگرنه حتما در جایی به مشکل برمی‌خورد.

این طراح صحنه با اشاره به این که طراح صحنه نمی‌تواند ایده‌هایی داشته باشد که خارج از قاعده مالی فیلم باشد، خاطرنشان می‌کند: ممکن است طرح‌ها بسیار زیبا باشند ولی بودجه حقیقی برای اجرای آن وجود نداشته باشد بنابراین طراحی ناموفق از آب در می‌آید، از طرفی فهم هنری طراح صحنه باید متوجه نظرات کارگردان باشد و از طرف دیگر حواسش به بودجه کلی فیلم باشد و این هماهنگی، یکی از کارهای طراح صحنه است.

وی ادامه می‌دهد: نوع اجرای طراحی صحنه اصلی‌ترین شاخصه یک طراحی خوب هنری است، مخصوصا در فیلم‌های تاریخی این مساله نمود بیشتری دارد؛ اگر طراح صحنه متوجه نباشد که بودجه را به‌طور متناسبی تقسیم کند، با مشکل و توقف در کار مواجه می‌شود.

قدیریان با بیان این که نظام فیلمسازی ما براساس استاندارد پیش نمی‌رود، تصریح می‌کند: در برخی موارد، کارگردان‌های ما وضع مالی را بدرستی و شفافیت به طراحان صحنه منتقل نمی‌کنند یا در مسیر کار، به این بودجه عمل نمی‌کنند و طراحان صحنه همواره با این مشکل مواجهند. گاهی نیز این مشکل از سوی تهیه‌کننده رخ می‌دهد و اطلاعات درستی از بودجه ارائه نمی‌شود. در ادامه بسیاری از طراحان صحنه نیز به این اطلاعات و هماهنگی بین کار اجرای صحنه و مسائل مالی توجه نمی‌کنند، کار را شروع کرده و آن را ادامه می‌دهند تا جایی که بودجه تمام شود. این اتفاق در سریال‌ها بیشتر رخ می‌دهد، زیرا زمان طولانی‌تری برای ساخت آن نیاز است و ارزیابی درستی از زمان و اجرا صورت نمی‌گیرد یا مسائل مالی درگیر تورم و تغییر قیمت‌ها می‌شود.

وی خاطرنشان می‌کند: گاه طراحان صحنه بدون توجه به این مسائل سراغ لوکیشن‌هایی می‌روند که هزینه‌ای بیش از توانایی مالی پروژه دارد و ناچار می‌شوند بین مسیر ساخت، کار را متوقف کنند تا پول برسد. بسیاری از وقفه‌های طولانی که در ساخت سریال‌ها شاهدید به همین مساله برمی‌گردد خصوصا در کارهای بزرگ که به چنین موانع و توقف‌هایی برخورد می‌کنند. بروز چنین مشکلاتی نشان‌دهنده این است که اعتماد متقابل بین عوامل فیلمسازی کمرنگ شده است.

قدیریان می‌افزاید: گاه طراح صحنه، برنامه‌ریزی را براساس بودجه فیلم و اطلاعات به دست آمده می‌بندد، ولی به خاطر مسائل تورمی و گران شدن اجناس، پیش‌بینی‌ها درست از آب درنمی‌آید و به نوعی کنترل از دست می‌رود. با این حال طراح صحنه‌ای موفق است که بتواند باوجود تمام این مسائل سعی کند با ایجاد هماهنگی بین عوامل مذکور، کار خود را به بهترین نحو انجام دهد و در حد نیاز پروژه، صحنه را طراحی کند. زیرا در نهایت تعریف یک فیلم مشخص است چه از نظر بودجه، چه اجرا و چه حد و اندازه‌ها و کیفیت کار؛ به قول تلویزیونی‌ها درجه (الف)، (ب) یا (ج) فیلم و سریال مشخص است.

او تفاوت طراحی صحنه در سینما و تلویزیون را در اجرا می‌داند و می‌گوید: نحوه اجرا، زمان‌بندی و طراحی صحنه در سینما و تلویزیون هر کدام برای خودش قواعد خاصی دارد، ولی از نظر چارچوب هنری با هم تفاوتی ندارند. بسیاری از مبانی تصویری و هنری این دو یکسان است؛ مثلا در سریال مریم مقدس، ابتدا سناریو برای فیلم سینمایی نوشته شده بود، ولی بعدا وارد ساخت سریال شدیم و یک سناریو برای فیلم سینمایی داشتیم و سناریویی هم برای سریال آن و در ادامه و مونتاژ آن نسخه سینمایی و سریالی آن از هم جدا می‌شد.

وی اضافه می‌کند: در ایران به‌دلیل این‌که شرایط اجرایی طراحان صحنه سخت است و در هر فیلم بسیار متفاوت است، قضاوت کردن کار سختی است. تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که سطح کار و فهم هنری بسیار بالایی بین جوان‌ها دیده می‌شود واگر شرایط معقولی باشد و به آنها اعتماد شود توانایی بسیار بالایی دارند.

قدیریان در ادامه به بررسی طراحی صحنه از دیدگاه هنری اشاره می‌کند و معتقد است: به عنوان یک طراح هنری تمام عناصری که در تصویر می‌بینید باید از سوی مدیر هنری انجام شود و برای این کار مراحل مختلفی باید طی شود. در اصل تمام این کارها زیر نظر کارگردان است، ولی زبان فهم و مسئولیت آن با طراح صحنه است.

این طراح صحنه خاطرنشان می‌کند: غیر از کارگردان که باید طراح صحنه بیشترین هماهنگی را با او داشته باشد، یکی از اصلی‌ترین هماهنگی‌ها را باید با فیلمبردار داشته باشد. هرچه رابطه فهمی و هنری بیشتری بین طراح صحنه و فیلمبردار وجود داشته باشد نتیجه حاصل آمده موفقیت‌آمیزتر است. فیلمساز می‌تواند نیازهای طراح صحنه را درک کند و طراح صحنه نیز با درک درستی از موقعیت فیلمبردار می‌تواند طراحی را طوری انجام دهد که فیلمبردار کارش راحت‌تر باشد. به طور مثال سکانس‌هایی را براساس میزان نوردهی طراحی کردم که در صورتی که با فیلمبردار هماهنگ نبودم یا او به پیشنهادهای من توجهی نمی‌کرد اتفاق دیگری در نتیجه کار رخ می‌داد. البته غیر از کارگردان، طراح صحنه تنها کسی است که باید با تمام عوامل سریال و فیلم رابطه خوبی داشته باشد. اگر می‌خواهد کارش جلو برود باید ارتباط دوستانه و فعالی با تمام عوامل طی ساخت فیلم و سریال داشته باشد، حتی با تدارکات و گریم و صدا‌بردار. زیرا هر بخش از کارش به داشتن ارتباط با یکی از این عوامل برمی‌گردد و به این شکل است که می‌تواند ایده‌هایش را در یک فضای سالم مطرح کند و بدون اختلافات و منیت‌ها، کار را جلو ببرد.

وی معتقد است، طراح صحنه در اصل یک نقاش و یک مجسمه‌ساز است که کارش را براساس فهم سه‌بعدی تصاویر انجام می‌دهد بعلاوه توان فهم تصویری بالایی دارد تا قصه را برای خود به صورت یک تصویر سه‌بعدی بسازد و مجسم کند. نوعی ارتباط با قصه است که باید بتواند طی آن از نظر زیبایی‌شناسی و بیان تصویری، بین عناصر صحنه و خواست کارگردان و قصه، ارتباط لازم را ایجاد کند. از سوی دیگر طراح صحنه باید توانایی مدیریت اجرایی نیز داشته باشد؛ صرفا آشنایی با مباحث تئوریک و ارتباط با قصه جواب نمی‌دهد؛ اجرا در کار، غیر از تسلط کافی بر حرفه خود، نیازمند آشنایی با فنون مختلفی مانند آهنگری، معماری، طراحی لباس و پارچه، هماهنگی نقوش و رنگ‌هاست.

عبدالحمید قدیریان در ادامه می‌افزاید: دو تا از کارهایم را بیشتر از دیگر کارها دوست دارم؛ فیلم و سریال مریم مقدس و فیلم ملک سلیمان. در فیلم‌های تاریخی معمولا دست طراحان صحنه بازتر است و در فیلم‌های روز خلاقیت‌ها شکل دیگری به خود می‌گیرد، ولی در کارهای تاریخی برای این که تمام عناصر صحنه از سوی طراح صحنه تعیین می‌شود، هماهنگی بیشتری بین عناصر صحنه دیده می‌شود و این اتفاق در این دو فیلم و سریال برای من رخ داده است.

زمان کم، مشکل اصلی طراحان صحنه

کمبود بودجه و شتابزدگی در تولید مهم‌ترین مسائل مبتلا به حوزه‌های مختلف تولید سریال ازجمله طراحی صحنه هستند، اما بسیاری مواقع از هیچ‌کدام از این نقیصه‌ها راه فراری نیست. این طراح صحنه است که باید با هنر خود تا جایی که می‌تواند این نقیصه‌ها را بپوشاند.

سارا سمیعی، طراح صحنه و لباس که آخرین کارش «مأموریت درتهران» کار مهدی مظلومی هنوز به پایان نرسیده است و طراحی صحنه چند فیلم ازجمله طبقه حساس با کمال تبریزی، سوت پایان با نیکی کریمی و زندگی آقای محمودی و بانو و همچنین زندگی خصوصی آقا و خانم میم از روح‌الله حجازیان را در پرونده خود دارد، به قاب کوچک می‌گوید: در رابطه با طراحی صحنه ژانرهای مختلفی وجود دارد؛ فیلم و سریال‌های روز، جنگی، تاریخی، جنایی و... کاری که یک طراح صحنه انجام می‌دهد، این است که ابتدا باید فیلمنامه را بخواند و با توجه به ژانر فیلم یا سریال ببیند در این ژانر تخصص دارد سپس کار را قبول کند.

او با اشاره به این که منظورم از تخصص، تحصیلات آکادمیک نیست، تصریح می‌کند: داشتن تحصیلات، امری بدیهی است، ولی باید تجربه کار را داشته باشد و به مرور ایام تخصص در یک رشته خاص پیدا کند. این امر بین طراحان صحنه تا حدودی رعایت می‌شود چون در غیر این صورت پای اعتبار و آبروی کاری خود طراحان صحنه در میان است.

وی عنصر زمان را مهم‌ترین مشکل طراحان صحنه می‌داند و می‌گوید: زمان پیش تولید فیلم‌ها کوتاه است و در این مدت نمی‌توان تحقیق و بررسی مجملی درباره نوع ژانر فیلمنامه انجام داد؛ بنابراین کار به تجربه فرد محول و تحقیق بعد از کار انجام می‌شود، در حالی که تحقیق کافی در مورد فیلمنامه و این که طراحی صحنه مناسب آنچه می‌تواند باشد، در مرحله پیش تولید، می‌تواند موجب بازدهی بالا در فیلم شود.

سارا سمیعی درباره تفاوت طراحی صحنه خانم‌ها و آقایان در سریال‌ها و فیلم‌ها هم می‌گوید: چنین اعتقادی ندارم که ژانرها به حوزه تخصصی کاری خانم‌ها و آقایان تقسیم شده باشد؛ بسیاری از خانم‌ها در عرصه‌هایی می‌درخشند که گمان می‌رود کار آقایان طراح صحنه است و برعکس. ولی باب شده که کار طراحی برخی ژانرها به دلیل ظرافت‌های خاصی که می‌طلبد، به خانم‌ها ارجاع شود یا ژانرهای جنگی و تاریخی را که بیشتر آقایان انجام داده‌اند.

وی با اشاره به این که به او بیشتر کارهای روز پیشنهاد شده، اضافه می‌کند: با این حال دوست دارم تجربه‌های متفاوتی داشته باشم. در عین حال معتقدم اگر در فیلمی طراحی صحنه و لباس به عهده دو نفر باشد، نتیجه کار بسیار بهتر است و بازدهی بالاتری دارد؛ زیرا دو نفر روی دو کار تمرکز کرده و نگاهشان به کار تخصصی‌تر می‌شود و این دو مقوله با هم متفاوت بوده و دو تخصص جداگانه به شمار می‌رود.

او درباره مشکلات عمده طراحی صحنه در ایران نیز می‌گوید: عمده‌ترین مشکل طراحی‌های صحنه، وقت بسیار کمی است که در اختیار طراح صحنه قرار می‌گیرد که البته آن هم به مهارت فرد برمی‌گردد که چگونه بتواند کارش را به نحو احسن انجام دهد. اگر بودجه پایین باشد ولی وقت کافی در اختیار طراح صحنه قرار بگیرد، می‌تواند راه‌هایی را جستجو و به کارگردان پیشنهاد کند که هزینه‌های کمتری را به دنبال داشته باشد.

سمیعی با اشاره به این که هزینه مورد نیاز طراحی صحنه از هر فیلمی تا فیلم دیگر ممکن است تفاوت بسیاری داشته باشد، ادامه می‌دهد: ساخت فیلم یا سریال یک‌کار گروهی به تمام معناست که زیرمجموعه فردی به نام کارگردان سر و شکل پیدا می‌کند بنابراین باید بین عوامل مختلف آن تعامل کافی وجود داشته باشد تا همفکری اعضا به بهبود و پیشبرد اهداف مورد نظر کارگردان منجر شود.

وی درباره شباهت‌های طراحی صحنه در ایران و دیگر کشورها نیز می‌گوید: نمی‌توانم طراحی صحنه در ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنم چون این ساختار به مرور در کشور شکل گرفته و مختصات خاص این کشور را دارد و به نوعی بومی شده اینجاست.

فیلمنامه نوع طراحی صحنه را تعیین می‌کند

محسن شاه‌ابراهیمی نامی آشنا در طراحی صحنه است. نام او در فیلم‌ها و سریال‌هایی مانند پاداش، دل‌شکسته، همیشه پای یک زن در میان است، میهمان مامان، به رنگ ارغوان، شب‌های روشن، لبه تیغ و مسافر ری به عنوان طراح صحنه و لباس به چشم می‌خورد و طراحی هنری فیلم محمد(ص) و یه حبه قند را به‌عهده داشته است.

او دانش‌آموخته طراحی صحنه از دانشگاه فلورانس ایتالیاست و فعالیت تلویزیونی و سینمایی‌اش را 1365 با طراحی صحنه و لباس فیلم «کنار برکه‌ها» به کارگردانی یدالله نوعصری آغاز کرده و بارها برنده جوایز مختلفی ازجمله سیمرغ بلورین برای طراحی لباس و صحنه شده است.

او درباره ویژگی طراحی صحنه خوب در آثار تلویزیونی می‌گوید: طراحی صحنه کاری است که ارتباط مستقیمی با ژانر فیلم، جوهره فیلمنامه و سبک و شیوه کارگردان دارد. یک طراح صحنه خوب باید با فیلمنامه ارتباط خوبی برقرار کند و آن را بفهمد تا بتواند صحنه‌ها را طراحی کند و نیز بداند از چه سایه روشن و پوزیشن و رنگ‌هایی در تصویر استفاده کند تا آنچه مدنظر کارگردان است، به بیننده القا شود. این اتفاق نیز در جهت همفکری با خواست کارگردان و همفکری و همکاری با فیلمبردار رخ می‌دهد. مدیر تصویربرداری است که قاب اصلی را به تصویر می‌دهد و نور را تنظیم می‌کند تا در نهایت زحمات طراح صحنه از دریچه چشم دیده شود.

وی در این خصوص که طراحان صحنه نیز سبک کار خودشان را دارند، می‌گوید: سبک و سیاق هر هنرمند و طراح صحنه‌ای به مرور زمان پیدا و امضای آن شخص می‌شود. در تمام هنرها این طور است و مختص طراحی صحنه نیست. مثلا نوع بافت و رنگ و طرح یک قالی به‌معنای امضایی است که هر شهری پای هنر ـ صنعت خود می‌گذارد و در طول سالیان و قرون متوالی شخصیت پیدا کرده است. طراحان صحنه هم به همین شکل با مرور ایام و کسب تجارب فراوان، به شخصیتی در کارشان می‌رسند که می‌توان از آن به سبک و سیاق تعبیر کرد.

شاه‌ابراهیمی در مورد تفاوت کار طراحی صحنه در سینما و تلویزیون می‌گوید: مدیوم این آثار با هم متفاوت است. در تلویزیون قرار است تصویر نهایتا در قابی به اندازه یک متر در یک متر و 20 سانت نشان داده شود؛ در واقع ما با یک قاب کوچک طرفیم، اما در سینما تصویر 40 برابر می‌شود ؛ به تعبیری پرده سینما بی‌حیاست و تمام جزئیات را لو می‌دهد. نوع لنزهای به کار رفته در تلویزیون بسیار متفاوت است با سینما و اگر فیلم سینمایی را در تلویزیون نشان بدهند، بیننده ناچار می‌شود تصویر را از نزدیک ببیند تا متوجه جزئیات به کار رفته شده در فیلم بشود. با این حال کار من طراحی صحنه است و هیچ مدیومی را بر دیگری ترجیح نمی‌دهم. من فیلم، سریال، تئاتر و حتی نمایش‌های میدانی را هم می‌توانم طراحی کنم.

طراح صحنه فیلم محمد(ص) مجید مجیدی و مدرسه‌موش‌ها که هنوز بر پرده سینما حضور دارد، با اشاره به این که تاکنون هیچ کدام از کارهایش او را راضی نکرده است، می‌گوید: امیدوارم در آینده فرصتی دست بدهد که بتوانم کاری انجام بدهم که مدعی شوم در آن تمام توانم را به کار بستم و سوگلی کارهایم باشد. (ضمیمه قاب کوچک)

محبوبه ناطق

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها