این فرهنگ از صدر اسلام به وجود آمد؛ از همان روزهای نخستینی که پیامبر مردم را به این دین فرامیخواند و قرآن بتدریج بر او نازل میشد. در قرآن بر شهادت تأکید شده و شهید در نزد خداوند مقامی والا دارد. شهادت در دین اسلام به معنای کشته شدن در راه خداست. این کشته شدن در دفاع از مرزهای اسلامی یا در گسترش دین اسلام است. در این میان شهید به کسی گفته میشود که جان خود را در این راه بگذارد و به خاطر خداوند و مردم جان خود را از دست بدهد. قرآن نهتنها شهید را فردی زنده میشمارد که برای او نعمتهای بیشماری را در جهان آخرت منظور میکند. «هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند مرده مپندار بلکه زندهاند که نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است، شادمانند و برای کسانی که از پی ایشانند و هنوز به آنان نپیوستهاند شادی میکنند که نه بیمی بر ایشان است و نه اندوهگین میشوند.» (170 ـ 169/3) خداوند شهید را در راستای پیامبران و پرهیزکاران میآورد و برای آنها مقامی رفیع قائل است: «و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته [یعنی] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند.» (69/4)
از این رو در تاریخ اسلام شاهد آن هستیم که مسلمانان معتقد و مومن در راه خداوند داوطلبانه با کفار میجنگیدند. حتی بسیار دیده شده است که بسیاری از آنان حتی در آرزوی بهشت نیز نبودند و ایثار آنها صرفا جنبه گسترش و اشاعه دین اسلام را داشته است.
بنابراین برای جنگیدن در راه خداوند و شهادت میتوان دو دلیل عمده در نظر گرفت؛ نخست شهادتی است که براساس پایبندی به شریعت صورت میگیرد که در این نوع شهادت فرد با توجه به اعتقادات خود جنگیده و در این راه ثواب کار خود را نیز مدنظر داشته است و چهبسا به خاطر ثواب اخروی به جنگ رفته و به درجه شهادت نیز نائل گشته است. در این مورد میتوان به جنگهای صدر اسلام که بین مسلمانان و کفار صورت میگرفت، اشاره کرد که به این جنگها غزوه میگفتند. برخی از این غزوهها ودان، بواط، بدر، احد، خندق و... نام داشتند. حتی بین مسلمانان نخستین و یهودیان نیز جنگهایی درمیگرفت. در تمام این درگیریها مسلمانان با اعتقاد به شریعت یا ایمان خویش با کفار نبرد میکردند، اما برخی از این مسلمانان زمانی که جان خود را در معرض خطر میدیدند، به دنبال مفر میگشتند.
به عنوان مثال در جنگ احد وقتی شایعه به شهادت رسیدن پیامبر فراگیر شد، عدهای از مسلمانان فراری شدند و با خود میگفتند کاش ابوسفیان به ما امان دهد. آنها میخواستند پیش از کشته شدن به خانههای خود بازگردند. (شهیدی، 1383،81) پس در چنین موردی باید اذعان کرد ایمان پایه و اساس دینداری چنین افرادی را تشکیل نمیدهد. پس شهادت آنها در جنگ نیز نمیتواند بر پایه ایمان و اعتقاد آنها به خداوند باشد، اما نوع دیگری از شهادت نیز وجود دارد که در آن شهادت براساس ایمان است. در این نوع از شهادت فرد یا افراد نسبت به مزایای مادی یا غنیمتهای جنگی بیاعتنا هستند. آنها در این راه از خود و خانواده خود میگذرند و آنچه برایشان اهمیت دارد در نظر گرفتن مصالح دینی و مذهبی است. این نوع شهادت غالبا با هدف مبارزه با ظلم و جور صورت میگیرد. بنابراین اگر فرد به درجه شهادت نائل شود، شهادت وی مبتنی بر ایمان است.
هرچند نمیتوان بین شهادت براساس پایبندی به شریعت یا ایمان تفکیکی قائل شد، باید گفت شهادتی که از روی ایمان صورت میگیرد از درجه والاتری برخوردار است. چراکه فرد تنها در راه دین و به خاطر خداوند شهید میشود. نمونه مسلم این شهادت را میتوان در شهادت مظلومانه امام حسین (ع) و یاران وفادار ایشان یافت. قیام امام حسین (ع) علیه ظلم و جور یزیدی صورت گرفت. یزید در حکومت و زندگی راه پدر خویش را دنبال کرد. او نیز مانند معاویه به جای آن که ادامهدهنده راه پیامبر و حضرت علی باشد و ساده زیستی و رسیدگی به احوال مردم را انتخاب کند، راه پادشاهان رومی را در پیش گرفت. معاویه شام را که سالها تحت سیطره امپراتوری روم بود پایتخت خود قرار داد. از این رو همانند پادشاهان و امرای رومی برای خود قصر ساخت و از وسایل تزئینی در کاخ خود استفاده کرد. همچنین او برای حفظ جان خود از محافظ استفاده میکرد و هنگامی که برای نماز به مسجد میرفت، در مکانی مخصوص و جدا از دیگران به نماز میایستاد، اما در مورد یزید باید گفت او از پدر خویش نیز فاسدتر بود. او نهتنها به ظاهر اسلام توجهی نداشت که شرابخواری و قمار و ساز و آواز را در شهرهای اسلامی رواج داد. مسلمانان و مخصوصا کوفیان که بر ضد یزید بودند، نامههای بسیاری به امام حسین (ع) نوشتند تا اسلام را از بلایی که گریبانگیر آن شده است نجات دهد و وضع مردم و شهرهای اسلامی را به حالت سابق بازگرداند. امام حسین (ع) که خود از این وضع آگاهی داشت، به قیام برخاست و عدهای نیز او را همراهی کردند، اما کوفیان به عهد خود وفا نکردند و به امام پشت کردند. در نتیجه امام با تعداد اندکی از یاران خویش به مصاف یزیدیان رفت و آگاهانه اعلام کرد هر آن که از جان خود بیم دارد، میتواند از این نبرد چشمپوشی کند و به دیار خود بازگردد.
موضع امام حسین (ع) و یارانی که با وی در این جنگ به شهادت رسیدند از روی ایمان بود. ایمان آنها نه جدای از شریعت که از روی پایبندی به شریعت و اجرای صحیح آن صورت گرفته بود. پس به رغم تقسیمبندیای که بین شهادت از روی ایمان و شریعت صورت گرفت و برخلاف افرادی که فقط به صرف برخورداری از ثواب نبرد میکنند، باید گفت بین شهادت از روی ایمان و شهادت از روی پایبندی به شریعت مرزی وجود ندارد. زیرا مسلمان واقعی کسی است که به شریعت عمل میکند و همین شریعت او را به سوی ایمان واقعی رهنمون میسازد.
هما شهرام بخت / جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد