مناسبات تلویزیون با ستارهها بر مبنای میزان درخشش آنها تعریف نمیشود؛ ستارگانی بودهاند که در اوج شهرت و محبوبیت در جمع بازیگران توانمند یک فیلم یا سریال تلویزیونی در حاشیه قرار گرفتهاند و همینطور بودهاند افراد گمنامی که با هنرنمایی در فیلمها و سریالهای تلویزیونی به شهرت رسیده و بعد از تسخیر قلبها توانستهاند در فیلمهای سینمایی بدرخشند.
در میان ستارههای سینما عده معدودی هرگز با تلویزیون همکاری نکردهاند، اما برخی دیگر همواره ارتباط خود را با تلویزیون حفظ کرده و در نتیجه به مخاطبان بیشتری از اقشار مختلف معرفی شدهاند.
ستارههای کاربلد
در میان ستارههایی که در تلویزیون هم مورد توجه بودهاند و همواره در هر دو منظومه به یک اندازه درخشیدهاند میتوان به رضا کیانیان اشاره کرد که این شبها در سریال «پازل» نقش سعید را به عهده دارد. کیانیان موفقیتش را در سینما و تلویزیون تا حد زیادی مدیون کسب تجربه در تئاتر و بعد از آن انتخابهای هوشمندانه است. او از تئاتر به دنیای سینما راه پیدا کرد و زمانی که در نقش جمشید در سریال «شلیک نهایی» مورد توجه قرار گرفت، به واسطه فیلمهایی چون «تمام وسوسههای زمین» در سینما هم به شهرتی نسبی دست پیدا کرده بود. تجربههای تئاتری، مطالعه و تمرینهای بازیگری از کیانیان، بازیگر توانمندی ساخته که یکی از گزینهها برای ایفای هر نقش دشواری باشد. نقش روحانی، قاضی دادگاه و نقشهای تاریخی میتواند به هر بازیگری در نمایش توانمندیهایش کمک کند اما کیانیان همواره کوشیده برای تمام نقشهایی که به عهده میگیرد، طرحی داشته باشد که البته در معدود مواردی این طراحی به جذابیت نقش کمک نکرده است. سریال «راه طولانی خانه» از معدود مواردی است که طراحی کیانیان به بار ننشست و لکنت زبان، گیجی و گنگی متجلی در فیزیک نقش، مورد توجه مخاطب قرار نگرفت، اما او در نقش آیتالله فیروزآبادی در سریال «روزگار قریب»، روحانی در «کیف انگلیسی»، قاضی در «دوران سرکشی»، عبدالله بن زبیر در «مختارنامه» توانسته با تاکید و تغییر در صدا، لحن، فیزیک و حتی گریمهای ویژه و گاه سنگین بدرخشد.
از دیگر ستارگانی که میزان محبوبیت یکسانی در سینما و تلویزیون دارند، مهدی هاشمی است؛ او که به لحاظ کسوت در جایگاهی برتر از کیانیان قرار میگیرد، شهرتش را مدیون سریال «سلطان و شبان» است که اوایل دهه 60 از تلویزیون به نمایش درآمد و بازی در نقش دکتر حشمت در سریال «کوچک جنگلی» برای او محبوبیت ویژهای به دنبال داشت.
هاشمی بعد از این دو سریال تقریبا یک دهه با تلویزیون کاری نداشت و به نظر میرسید سینما را برای ادامه فعالیتش انتخاب کرده است بخصوص به این دلیل که او اواخر دهه 60 اولین جایزه معتبرش را برای بازی در فیلم سینمایی «دو فیلم با یک بلیط» از آن خود کرد و اوایل دهه 70 یک بار دیگر جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر به او تعلق گرفت.
در حالی که به نظر میرسید هاشمی حسابی دلبسته سینما شده، کارگردانی دقیق با یک فیلمنامه جذاب و محکم دوباره هاشمی را به تلویزیون آورد. او اوایل دهه 80 در سریال «هزاران چشم» بازی کرد و پس از آن همکاری هاشمی با تلویزیون با سریالهای رقص پرواز، روزگار قریب، اشکها و لبخندها، دردسرهای عظیم و تعدادی تلهفیلم و تلهتئاترادامه پیدا کرد.
بجز دردسرهای عظیم دیگر نقشهای هاشمی در تلویزیون واجد ویژگیهای خاصی بوده، اما برخلاف کیانیان او به جای طراحی نقشهایش از درونمایه هر نقش برای ارائه ترکیبی منسجم از تکنیک و احساس در نقشهایش بهره گرفته است.
اکبر عبدی نیز جزو بازیگران کاربلدی است که شهرتش را از تلویزیون کسب کرده و به تلویزیون وفادار مانده است. او در برنامههایی مانند محله بهداشت و مثلآباد دیده شد، اما سریال «باز هم مدرسهام دیر شد» برای او شهرت و محبوبیتی رقم زد که همچنان بعد از تعداد قابل توجهی فیلم و سریال هنوز بسیاری اکبر عبدی را با این سریال به یاد میآورند. عبدی علاوه بر آنکه بازیگر توانمندی است، به واسطه فیزیک خاص، چهره منعطف و نمکین به شهرت و محبوبیت دست پیدا کرد و توانست دهههای متوالی در اوج بماند.
از ستارههایی که تلویزیون آنها را به دنیای بازیگری معرفی کرد میتوان به شهاب حسینی اشاره کرد. او بعد از گویندگی در رادیو، با اولین حضور تلویزیونی در برنامه «اکسیژن» مورد توجه قرار گرفت و به این واسطه به دنیای حرفهای بازیگری راه پیدا کرد. حسینی نیز مانند مهدی هاشمی، رضا کیانیان و اکبر عبدی هر گاه فرصت مغتنمی در تلویزیون فراهم شده به جعبه جادو بازگشته و به دلیل توان حرفهای و کوششی که برای هر چه بهتر ایفا کردن نقشها از خود نشان داده، مورد عنایت مخاطب بوده است نه صرفا به دلیل ستاره بودن و درخشیدن روی پرده نقرهای.
حسینی به ترتیب در سریالهایی چون پس از باران، همسفر، پلیس جوان، تب سرد، مدار صفر درجه، رقص پرواز، شوق پرواز و سرزمین کهن بازی کرده که توالی آنها از تغییر رویکرد این بازیگر نسبت به حضورش در تلویزیون حکایت میکند. به نظر میرسد او نیز مانند اساتید پیشکسوتش بازی در آثار فاخر را مد نظر قرار داده و تلاش دارد قبل از ستاره بودن، بازیگر باشد و بماند.
مهتاب کرامتی نیز از بازیگرانی است که با تلویزیون به شهرت رسید. این بانوی بازیگر بعد از بازی در سریال «مردان آنجلس» و کسب شهرت، فقط یک بار دیگر برای بازی در سریال «خاک سرخ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا به تلویزیون بازگشت و دیگر از او در جعبه جادو نشانی دیده نشد. رضا عطاران جزو ستارههای استثناست؛ او به عنوان یک بازیگر و کارگردان کمدی، جایگاه یک ستاره تلویزیونی را به دست آورد و زمانی که فعالیتش را معطوف سینما کرد، در تلویزیون به شهرت و محبوبیت رسید، اما او در سینما به ستارهای متفاوت با آنچه در تلویزیون بود، بدل شد. رضا عطارانی که امروز در سینما میبینیم با رضا عطارانی که با تلویزیون همکاری داشت در جنس بازی و نوع نگاه تفاوتهای جدی دارد.
از پرده نقرهای تا جعبه جادو
پرویز پرستویی، خسرو شکیبایی، نیکی کریمی، هانیه توسلی، محمدرضا فروتن، لیلا حاتمی، حامد بهداد و امین حیایی از جمله بازیگرانی هستند که شهرتشان را از سینما دارند، اما در تلویزیون هم مورد توجه واقع شدهاند. از میان این بازیگران برخی توانستهاند از شهرت سینمایی خود در تلویزیون بهره بگیرند، برخی نتوانسته و تعدادی هم به این شهرت، حرفهمندی را افزوده و توانستهاند در تلویزیون هم جایگاه ویژهای برای خود تعریف کنند.
پرویز پرستویی شهرتش را طی یک روند تدریجی در سینما به دست آورده و همزمان با تلویزیون هم همکاری کرده است. او قبل از آنکه به خاطر فیلم سینمایی «لیلی با من» است به شهرت برسد در تلویزیون سریالهای رعنا، امام علی(ع)، آپارتمان و آوای فاخته را بازی کرده بود و به واسطه همین سریالها و فیلمهایی چون «شکار» که با خسرو شکیبایی در سینما بازی کرده بود، به شهرتی نسبی بین مردم دست پیدا کرد، اما حضور در فیلم «آدم برفی» نقطه عطفی در روند مشهور شدن پرستویی بود که بعدها با اکران فیلم لیلی با من است، به نتیجه رسید. پس از نمایش لیلی با من است به صورت مینی سریال از تلویزیون و اکران فیلم «آژانس شیشهای» پرستویی دیگر یکی از ستارههای سینما محسوب میشد، اما او همچنان به همکاری با تلویزیون ادامه داد و در سریالهای خاک سرخ، زیرتیغ و آشپزباشی بازی کرد.
مرحوم خسرو شکیبایی در اوج شهرت و محبوبیت در سینما چند سریال تلویزیونی بازی کرد که یکی از متفاوتترین آنها «خانه سبز» بود. شکیبایی که به دلیل بازی در نقش حمید هامون در سینما به ستاره بدل شده بود و دو جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را در کارنامه داشت، در اقدامی جسورانه بعد از تجربه بازی در سریالیهایی مانند مرغ حق (آیتالله مدرس) و روزی روزگاری، بازی در یک سریال خانوادگی از نوع آپارتمانی را پذیرفت. شاید کمتر کسی باور میکرد سریال خانه سبز بتواند به اندازهای نظر منتقدان و مخاطبان تلویزیون را جلب کند که هرگز کسی شکیبایی را به دلیل بازی در آن شماتت نکند. شکیبایی بعد از خانه سبز هم با تلویزیون همکاری داشت و در سریالهایی مانند سرزمین سبز، کاکتوس و تفنگ سرپر هم بازی کرد.
نیکی کریمی که با دومین حضور سینماییاش و با فیلم «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی به شهرت رسید، در یک تلهتئاتر و دو سریال با تلویزیون همکاری داشت؛ بار اول در تلهتئاتر «خرده جنایتهای زن و شوهری» بازی کرد که چندان مورد توجه واقع نشد، در سریال «سرزمین کهن» حضور داشته که هنوز مخاطب بازی او را ندیده و این روزها در سریال «کیمیا» بازی میکند که در مرحله تصویربرداری است و فعلا باید برای تماشای آن منتظر ماند.
لیلا حاتمی در دوره کودکی بازی در مقابل دوربین سینما را تجربه کرد. او تا پیش از انتخاب بازیگری به عنوان حرفه اصلیاش در دو فیلم به کارگردانی پدرش بازی کرد و با اولین فیلمش به کارگردانی داریوش مهرجویی، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر را به دست آورد و قدم در مسیر شهرت گذاشت. حاتمی که امروز یکی از بازیگران مطرح سینمای ایران در مجامع سینمایی جهان است برای تلویزیون دو سریال بازی کرده است؛ «کیف انگلیسی» به کارگردانی ضیاالدین دری که اواخر دهه 70 ساخته شد و سریال «پریدخت» به کارگردانی سامان مقدم که سال 86 تولید شد.
محمدرضا فروتن گرچه اولین بار با یک اپیزود از مجموعه تلویزیونی «سرنخ» به کارگردانی کیومرث پوراحمد بازیگری را تجربه کرد، اما شهرتش را مدیون سینماست. او در فیلمهایی مانند مرسدس، اعتراض، قرمز، دو زن، زیر پوست شهر و شب یلدا درخشید که عمدتا طی دهه 70 و 80 تولید شدهاند. پاییز سال 90 سریال «از یاد رفته» با بازی محمدرضا فروتن از تلویزیون به نمایش درآمد که با استقبال چندانی مواجه نشد و پشتوانه سینمایی فروتن نتوانست بر ضعف فیلمنامه و ایرادهای کارگردانی سرپوش بگذارد. فروتن در سریال سرزمین کهن نیز بازی کرده که قضاوت درباره حضورش منوط به نمایش سریال است.
هانیه توسلی قبل از بازی در سریالهای غریبه، وفا، میوه ممنوعه و شمسالعماره به دلیل بازی در فیلم پرسروصدای «شام آخر» در عالم سینما شناخته شده بود. او از بازیگران پرکاری است که به تجربه همه عرصهها از تئاتر تا شبکه نمایش خانگی علاقه دارد و هر گاه از بازی در سینما فارغ شود و پیشنهاد جذابی از تلویزیون داشته باشد حتما آن را میپذیرد.
امین حیایی بازی در سینما و تلویزیون را همزمان پیش برد و بیشتر به دلیل بازی در نقشهای مکمل در فیلمهای «دو روی سکه» و «پرتگاه» به شهرت رسید البته بازی در سریال «آپارتمان» در دهه 70 هم در شهرت او بیتاثیر نبوده، اما او بازیگری است که به عنوان ستاره در سینما کارکرد بیشتری داشته تا به عنوان بازیگر در تلویزیون. به عنوان نمونه حضور او در کنار همسرش در سریال نوروزی «خوب، بد، زشت» نتوانست برای این سریال مخاطب قابل توجهی دست و پا کند.
حامد بهداد نیز از نسل ستارههای جوانی است که بیش از هر چیز متعلق به سینماست و روی پرده نقرهای درخشیده، اما گاهی فیلمنامههای خوب او را به تلویزیون کشانده است. بهداد در یک اپیزود از سریال همسفر، سایه آفتاب، یک مشت پر عقاب، آخرین دعوت و سقوط آزاد بازی کرده و دو سریال آسمان من و کیمیا با بازی او در نوبت پخش قرار دارند.
مخاطبان تلویزیون برای تماشای بازی ستارهها نیازی به خرید بلیت و حضور در سینما ندارند، آنها جنس متفاوتی از مواجهه با ستارگان را با تلویزیون تجربه میکنند و به همین دلیل حضور و کارکرد ستارههای سینما در تلویزیون معنا و مفهوم دیگری دارد. جایگاه فعلی ستارهها حکایت از آن دارد که آنها چه از تلویزیون پا گرفته باشند چه با کولهبار شهرتشان از سینما به تلویزیون آمده باشند، برای مخاطب تلویزیون زمانی اهمیت خواهند داشت که نقشی دوستداشتنی و پذیرفتنی به نمایش بگذارند.
آذر مهاجر / جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد