تا امروز تعداد قابل توجهی بازی ایرانی به بازار عرضه شده که هرکدام سبک و سیاق خاص خود را داشتند. اما پروانه یک تفاوت اساسی با تمام آنها دارد، زیرا سازندگان سعی کردهاند با ساخت این بازی در اصل یک فرنچایز تولید کرده و برای اولین بار نه فقط به عرضه یک محصول ساده، بلکه به درآمد پس از آن با تولیدات دیگری مثل نوشتافزار و اسباب بازی هم فکر کنند. قضاوت اینکه چقدر در این راه موفق بوده یا خواهند بود، هنوز برای ما ممکن نیست، اما بر اساس خود بازی میتوان حدسهایی زد.
داستان بازی در دِهی به نام ناریا رخ میدهد. موجوداتی شوم، موسوم به خزدک به آن حمله کرده سعی در تخریب و نابودیاش دارند. فادیا، پسری جوان، سلاح به دست گرفته و به یاری اهالی دِه میشتابد.
با وجود یک سری ضعفهای روایی (مثل پرداخت نامنسجم پیشینه داستان و تکیه بیش از حد به تخیل مخاطب یا مقدمهچینی درست برای اثرگذار شدن صحنههای احساسی) نویسنده داستان با هوشمندی توانسته یکسری نکات مثبت را در بازی بگنجاند. از جمله میتوان به تعلیم فرزندان ناریایی از همان اوایل کودکی، آشنایی آنها با مهارتهای زندگی و تاریخچه «گیتیما» اشاره کرد. هرچند، این تاکید فقط روی شخصیتهای مرد است و شخصیتهای زن داستان مدام در حال کمک خواستن هستند که این موضوع چندان خوشایند نیست. به طور کلی بهتر است در اپیزودهای بعدی بازی، شاهد قهرمانهای دختر هم باشیم؛ زیرا پروانه قابلیت تبدیل به یک فرنچایز محبوب بین هر دو جنس را دارد.
سوای این نکته، شاهد دیالوگها و مکانیکهای مثبت بسیاری هستیم. در این زمانه فرزندسالاری که بیشتر پدر و مادرها به تبلتبازی کردن فرزندان خود دل خوش میکنند و آنها را دکترها و مهندسهای فردا میبینند، در پروانه به فادیا تاکید میشود هر چه لازم دارد باید خودش بسازد و همین دیالوگ زمینهساز یکی از مکانیکهای خوب و موثر گیمپلی میشود که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
نکات اخلاقی دیگری هم مانند تاکید شخصیت رائد (ظاهرا کدخدای ده) بر اینکه حتی پسر خودش هم از خطا مستثنا نیست و حتی موضع گرفتن وی در برابر تفکر مبرا بودن پسر کدخدا از هر گناه، نشان از حواس جمع و دقت نظر نویسنده و طراحان بازی دارد.
علاوه بر این نکات اخلاقی، جای خوشحالی است که پس از مدتها شاهد یک بازی ایرانی هستیم که دیالوگهایش فارسی است و نه گرتهبرداری ناشیانه از گرامر و لحن زبان انگلیسی. گویندگان پیشکسوت هم در صداپیشگی سنگ تمام گذاشته و اکثریت قریب به اتفاق دیالوگها را با لحن کاملا صحیح و گویا ادا کردهاند؛ البته گاهی خطاهای کوچکی از بعضی گویندگان جوانتر دیده شد، اما هیچکدام از این خطاها در مقابل پس زمینه شنیدنی که تمام تیم مجرب کار خلق کرده، به چشم نمیآید.
موسیقی پروانه هم مثل دیگر بازیهای ایرانی با دقت نظر خوبی ساخته شده و واقعا شنیدنی است. میشد موسیقی صحنههای نبرد را با کوبش بیشتری کار کرد. در هر حال، موسیقی پروانه گوشنواز است.
شمایل پروانه واقعا زیباست. تیم Bearded Bird (که ظاهرا ترجمه فارسی ندارد، اما ما آن را پرنده ریشدار ترجمه میکنیم) از تعدادی از بهترین طراحان وطنی کمک گرفته تا اثری دیدنی خلق کند. ظاهر بازی از طراحی کارتونی ویژه ایران (که ظاهرا وام گرفته از انیمیشنهای ژاپنی است) الهام گرفته و نه فقط استایل خاص آن برای سنین پایین جذاب است، بلکه برای بزرگسالان هم سرشار از نوستالژی است.
مدلسازیها و طراحی مراحل با دقت و سلیقه صورت گرفته و از همان لحظه اول که وارد بازی میشوید، چشمتان محو ظاهر دلربای آن خواهد شد. سازندگان چند میانپرده انیمیشنی هم برای بازی تولید کردهاند که از نظر لیپ سینک و متحرکسازی جزو بهترین نمونههای ایرانی است.
گیمپلی پروانه، نماینده پیشرفت قابل ملاحظه صنعت گیم در ایران است و با اینکه خالی از عیب نیست، روان است و ویژگیهای مثبتی دارد. ساز و کار گیمپلی بازی شما را مجهز به یک شمشیر، یک فلاخن و آیتمهای دیگری مانند یک جعبه میکند.
مبارزات بازی به دلیل انیمیشنهای معدود ضربات برای یک گیمر کارکشته جذابیت چندانی ندارد، اما قطعا برای کودکان، مخصوصا آنهایی که کم بازی میکنند، کافی است. همان طور که پیشتر اشاره شد، اهالی ناریا باید هر چه را لازم دارند خودشان بسازند و فادیا هم مشمول این قانون است. فرآیند تولید آیتمها مینیگیمی مشابه بازی معروف سودوکو است. در این قسمت جدولی به بازیکن ارائه میشود که باید با چیدمان صحیح مواد، به آیتم مورد نظر دست پیدا کرد. این معماها بخوبی ذهن کودک را به چالش کشیده و میتواند آن را فعالتر کند. حتی سختی بیشتر بعضی از این معماها میتواند به همیاری والدین با کودک منجر شود که همین تعامل بدون فایده نخواهد بود. امید داریم که این قسمت پروانه به موفقیت لازم دست پیدا کرده و در اپیزودهای بعدی شاهد تعداد بیشتری از این معماها باشیم.
پس از حل معمای ساخت آیتم، شیء موردنظر را میتوانید به یکی از سه خانه سمت راست تصویر الصاق کرده و در دفعات بعدی با یک کلیک ساده روی خانه موردنظر، آن آیتم را بسازید. مبارزات بسیار ساده هستند، اما به مرور سختتر و سختتر میشوند. در این بخش سازندگان دست به ریسک زدهاند. مرگ در پروانه معنا ندارد.
هر بار که فادیا شکست میخورد، در مینیگیمی ساده، به پرواز در تونلی ابراندود درمیآید و با استفاده از دکمههای چپ و راست و اجتناب از برخورد به صاعقهها، سلامت خود را باز مییابد. طبعا این نکته هم به مذاق گیمرهای حرفهای خوش نمیآید، اما اصلا مخاطب این بازی قشر گیمر حرفهای نیست و برای سنین پایینی که خیلی راحت از شکستهای خود در بازی به ستوه میآیند، رویکردی مناسب و مفید است.
نقشه مراحل با دقت ساخته شده است. راهها و صندوقهایی مخفی مخاطب را به جستجو و یافتن راههای تازه برای کشف آنها ترغیب میکنند. ترکیب فلاخن و شمشیر بخوبی صورت گرفته و معماهای ابتدایی خوبی را آنها ساختهاند.
در نهایت، بازی پروانه نه برای گیمرهای کارکشته که برای سنین پایینتر مناسب است، زیرا علاوه بر نکات اخلاقی معماهای آن چالشبرانگیز است.
سیاوش شهبازی
ضمیمه کلیک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد