رجبی معتقد است زندگی در روستا و طبیعت زیبایش آنچنان لذتی دارد که نمی‌توان از آن گذشت، اما از آنجا که زندگی در شهر راحت‌تر است، خیلی‌ها این راحتی را به زیبایی همراه با سختی روستا ترجیح می‌دهند.
کد خبر: ۷۲۵۲۵۰
مهران رجبی: یک روز به روستا برمی‌گردم

53 سال پیش در روستای واریان در شرق سد کرج به دنیا آمد. پدرش علاوه بر کشاورزی و باغداری، چوپانی هم می‌کرد، برای همین طعم میوه و شیر و پنیر و گوشت تازه و سالم آن روزگار هنوز زیر دندانش است. روستا علاوه بر اینها، هوای پاک و سالم، طبیعت زیبا و یک دنیا شور و شعف همراه با سادگی و صداقت را هم به آنها بخشیده بود. عطر و طعم این نعمت‌ها بویژه در تابستان و ایام تعطیل پررنگ‌تر هم می‌شد، چون می‌توانست با فراغ بیشتری آنها را حس و تجربه و در وجودش نهادینه کند.

این حس بویژه تابستان‌ها وقتی پدر برایش چند گوسفند می‌خرید تا بزرگشان کند و بفروشد و پول آن را هم در جیبش بگذارد، وقتی صبح تا شب برای چرای گوسفندان، پستی و بلندهای اطراف ده را بالا می‌رفت و برای خوراکشان داس به دست علف درو می‌کرد، ملموس‌تر هم می‌شد. یا وقتی با بچه‌های ده می‌زدند به دل دریاچه سد کرج و مسابقه زیرآبی می‌دادند. طبیعت واریان آنچنان طبع لطیف و بی‌آلایشی به او داد که امروز آن را در گفتار و رفتار و بازی‌های طنازانه‌اش در سینما و تلویزیون براحتی می‌توان مشاهده کرد.دبستان واریان تا کلاس پنجم ابتدایی بیشتر نداشت، برای همین خانواده مهران تصمیم گرفتند برای ادامه تحصیل فرزندانشان به طور موقت راهی کرج شوند، به همین دلیل یک خانه کوچک در کرج اجاره کردند، اما پایگاه اصلی آنها همچنان روستا بود و همه تعطیلات از آخر هفته گرفته تا ایام تابستان و عید، دسته‌جمعی به روستا برمی‌گشتند. این روند تا پس از فارغ‌التحصیلی او از دانشگاه نیز ادامه داشت. فقط پس از ازدواجش بود که به طور دائم در کرج مستقر شد. حتی ورودش به دنیای بازیگری هم نتوانست بین او و روستایش جدایی بیندازد، برای همین تا تقی به توقی می‌خورد، بویژه تعطیلات تابستان و نوروز و اواخر هفته از شلوغی شهر می‌گریزد و به آرامش روستا پناه می‌برد.

به عقیده او حالا روستایشان حتی قشنگ​تر از گذشته هم شده، اما به هر حال یک روستاست که از برخی امکانات مثل گاز بی‌بهره است، برای همین بسیاری از روستاییان آنجا را ترک کرده و به کرج مهاجرت کرده‌اند، طوری که از 90 خانواری که در گذشته ساکن واریان بودند، اکنون فقط حدود 40 خانوار در آن مانده‌اند.

رجبی معتقد است زندگی در روستا و طبیعت زیبایش آنچنان لذتی دارد که نمی‌توان از آن گذشت، اما از آنجا که زندگی در شهر راحت‌تر است، خیلی‌ها این راحتی را به زیبایی همراه با سختی روستا ترجیح می‌دهند. با این همه او می‌گوید که یک روز برای همیشه به روستا بازخواهد گشت تا زندگی توام با آرامش آنجا را با تمام وجود دوباره تجربه کند. (جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها