به خاطر دارید جلوههای ویژه چه زمانی وارد ایران شد؟
قبل از انقلاب مخفیانه سینما میرفتم، آن موقع صدایهای وحشتناکی برای تیراندازیها میگذاشتند اما هیچ اتفاقی در فیلم نمیافتاد! نه گلولهای بیرون میآمد و نه افکتی دیده میشد و تنها بازیگر تکانی میخورد و به زمین میافتاد. آنها برای جلوههای ویژه مربای آلبالو جای زخم بازیگر میریختند. بعدها خازنهای عدسی از پشت شهرداری خریداری میکردند و توی کیسهای از رنگ میگذاشتند و آن را زیر لباس بازیگر گذاشته و آن خازنها را به برق وصل میکردند و منفجر میشد و سپس سوراخی روی لباس به وجود میآوردند که یعنی گلوله خورده است. من این نکات را تاکنون ننوشتهام اما تاریخچه ورود جلوههای ویژه به ایران را برای نخستین مرتبه برایتان توضیح میدهم. معمولا گروه فیلمبرداری و دستیاران گروه فنی این کارها را سر صحنه انجام میدادند. یکی از آنها تعریف میکرد، آنکه گویی در صحنه فیلمی بازیگر آن که گویا «رضا بیک ایمانوردی بوده باید صحنهای مانند آنچه توضیح دادم اجرا میکرد و همان جا جان میداد. وقتی به زمین افتاد و شروع به جان کندن کرد همه تشویقش کردند و گفتند چقدر قشنگ اجرا کردی. بعد هم که کارگردان کات داد، دیدند که هنوز هم بیک ایمانوردی بالا و پایین میپرد، آنجا بود که متوجه شدند برق او را گرفته و میلرزد. آن دفعه آن بازیگر جان سالم به در برد. این نخستین جلوههای ویژه در کشور ما بود. البته نخستین کار حرفهای جلوههای ویژه در «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز است. آنها از ایتالیا یک گروه برای انجام این کار آوردند. بعدها نیز از گروهی ایتالیایی برای فیلم «ستارخان» استفاده شد. البته در این اثر از چند نیروی کمکی ایرانی در کنار آنها استفاده شد که مهمترین آنها مرحوم پیراسته بود. او تجربههایی از این تیم خارجی به دست آورد و بعد از آن در آثار مختلف تا حدودی کار جلوههای ویژه را انجام میداد تا اینکه انقلاب و جنگ شد و عدهای از بچههای جنگ از جمله من با توجه به دانش و تجربههایی که داشتیم کار جلوههای ویژه را شروع کردیم.
جلوههای ویژه در باورپذیر شدن وقایع و اتفاقات از اهمیت بسیاری برخوردار است. چقدر میتوانیم صحنههای با شکوه را با امکانات کم بسازیم؟
زمان اینکه ما بیاییم و جلوههای ویژه را میدانی اجرا کنیم گذشته است. امروزه فناوری و امکانات جدید فیلمبرداری و ساخت افکتهای لازم به اندازهای رسیده که پاسخگوی سینما و تلویزیون ما باشد. من بدون اغراق میگویم استعداد بچههای ما بخصوص نسل جوان در کار گرافیک و کار کردن در فضاهای مجازی فوقالعاده است. من در سفرهای مختلفی که به هند داشتم از استودیوهای پرکار این کشور بازدید کردهام و متخصصان و کارهایشان را دیدهام. نمیخواهم اغراق کنم، اما بچههای جلوههای ویژه کشور ما خیلی قویتر از آنها هستند، فقط ما نتوانستیم صنعت سینمایمان را با صنعت سینمای جهان جلو ببریم. بسیاری از صحنههای فیلمهای هالیوود را متخصصان هندی اجرا میکنند، یعنی برای ارزان بودن به این کشور میدهند. من در شهر حیدرآباد از یکی از استودیوهای هند دیدن کردم که در سال شاید بیش از هزار فیلم سینمایی و تلویزیونی تولید میکند و اساسا مساحت آن استودیو 10 برابر شهرک سینمای دفاع مقدس یا 50 برابر شهرک غزالی است. کوهی آنجاست که به وضوح روی آن هالیوود نوشتهاند و دقیقا همان تصویری است که از هالیوود در فیلمها میبینید. آنها گفتند آخرین فیلم هالیوود اینجا فیلمبرداری شده است. چون میخواستند در صحنهای نماد و کلمه هالیوود در فیلمشان باشد، همین جا این کوه برایشان ساخته شد و فیلمبرداری کردند. میخواهم بگویم که هند در دانش و فناوری جلوههای ویژه در تمام دنیا حرف اول را میزند و بسیاری از نرمافزارهای مورد نیاز جلوههای بصری را هندیها نوشتهاند. اگر از برنامهنویسی و نرمافزارهای کامپیوتری بگذریم گام بعدی ساخت گرافیک و تولید فضاهای مجازی برای جلوههای بصری است که هیچ کس به اندازه ایرانیها توان و خلاقیت آن را ندارند. کار نسل جوان ما کمیاب است، ما فقط از لحاظ نرمافزاری هنوز فاصله قابل توجهی داریم. به لحاظ سختافزاری بخصوص رندرهای قوی در اختیار ما قرار نمیدهند. البته خلاقیت ایرانی به کمک جوانان ما آمده و این رندرها را وارد کردهاند و توانستهاند با تفکر و خلاقیت رندرهای پرقدرتی را برای خود تدارک ببینند تا بتوانند کارهای غنی انجام بدهند.
امروز ما باید آرام آرام از جلوههای ویژه میدانی فاصله بگیریم و در صورت نیاز فقط بهعنوان جانمایی یا به وجود آوردن حس و حال در صحنه استفاده کنیم، نباید جلوههای ویژه را واقعا برای صحنه بگذاریم چون خطرات خود را دارد. در شهرک سینمایی دفاع مقدس قرار است سولهای ساخته و تمام امکانات مورد نیاز به شیوه استاندارد فراهم شود، یعنی یکی از بهترین محیطهای ساخت فیلمهای جنگی ساخته خواهد شد و از معدود استودیوهای بزرگ دنیا خواهد بود که نمونهاش تنها در دنیا چند تا وجود دارد.
اتفاقهای تلخی که سر صحنه آثار رخ میدهد به چه عواملی بستگی دارد؟
یکی به بیاحتیاطی دوستان و بخشی هم به نبود دانش در نزد افراد ازجمله مسئولان جلوههای ویژه مربوط است، البته فقط آنها مقصر نیستند. دلیل دیگر وقوع اتفاقهای تلخ، استفاده بیرویه از امکانات جلوههای ویژه میدانی است. همانگونه که اشاره کردم دوران این نوع استفاده سپری شده است، از سوی دیگر هنوز متاسفانه دانش کارگردانهای ما کم است. در بسیاری از فیلمها کارگردانهای هنری نداریم، یعنی همان کارگردان مسئولیت کارگردان هنری یا فنی را هم به عهده میگیرد و خودش همه چیز را کارگردانی میکند، در حالی که در سینمای صنعتی برای هریک از موضوعات، متخصص، کارشناس و مجری جداگانهای وجود دارد. نبود اطلاعات و کمدانشی سبب میشود کارگردان بخواهد همه چیز را جلوی چشم خود در دوربین ببیند، در صورتی که میشود بسیاری از صحنهها را بعد به فیلم اضافه کرد. اگر کارگردان از دانش کافی برخوردار باشد و به گروههای هنری اعتماد کند، میتواند کار را به کارشناسان بسپارد و سپس نتیجه نهایی را مطالبه کند، در ضمن هنوز هم کار میدانی ارزانتر است. این بحث اقتصادی قضیه خیلی مهمی است. وقتی ما یک سریال را با یک قیمت نامتناسب و پایین قرارداد میبندیم ـ البته این هم علتهایی دارد و بحثی که شما مطرح کردید خارج از حوصله یک مصاحبه است بلکه به سمینار و جلسه آسیبشناسی نیاز دارد ـ وقتی تلویزیون یا سینما میخواهد همه چیز را ارزان تمام کند و تهیهکننده با ارزانی کار کنار میآید، به صحنه هم میخواهد ارزانی را سرایت دهد، چون چارهای ندارد. آن وقت این ارزانیها ناگهان حجم قابل توجهی از گرانی را به پروژه تحمیل میکند و جان انسانها را به خطر میاندازد.
تهیه لوازم جلوههای ویژه در یک اثر تلویزیونی به عهده تهیهکننده است یا طراح جلوههای ویژه؟
متنی را به طراح جلوههای ویژه میدهند و او با توجه به صحنه فهرستی یادداشت میکند که بخشی از آن را تهیهکننده و بخشی را هم بهاجبار باید خودش تهیه کند. البته آن چیزی که امروز انجام میشود به روز نیست. یعنی طرف 10 نفر را سر صحنه میبرد، در صورتی که هزار نفر سیاهی لشکر اثر هستند. بهطور مثال زندهیاد «جواد شریفیراد» طراحی جلوههای ویژه فیلم «محمد(ص)» مجید مجیدی را انجام داد. آنجا میدیدیم که یک انقلاب صنعتی تمامعیار رخ داده و مجیدی فیلمش را با استاندارد روز جهان ساخته است. در صورتی که شریفیراد سرصحنه «معراجیها» جان خود را از دست داد.
وقتی فیلمنامهای را مطالعه میکنید جلوههای ویژه آن اثر چگونه طراحی میشود؟
با کارگردان صحبت میکنم و اگر گروه هنری و طراح صحنه هم داشته باشد در این نشست حضور دارند و تبادلنظر میکنیم تا خواسته کارگردان را اجرا کنیم، اما اصولا بیشتر کارگردانها تخصصی در جلوههای ویژه ندارند و ما باید به آنها کمک کنیم. اینجا میتوانم از مرحوم «رسول ملاقلیپور» یاد کنم که فوقالعاده وارد بود و با اینکه من فقط در دو اثر همراهش بودم، اما جزو افتخارات همه دوران حرفهای من است.
از میان آثاری که جلوههای ویژه آن را انجام دادهاید، کدامیک برایتان خاطرهانگیز و جذابتر بوده است؟
چون کار ما ملاحظات خاص روحی روانی دارد، همه کارها برایم خاطرهانگیز هستند. در ضمن از همه کارهایم دفاع میکنم و برایم مهم نبود که فیلم از چه کیفیتی برخوردار است، بلکه برایم مهم بود که کارم را با کیفیت بالا انجام دهم. برای من پروژه الف ویژه یا ج یکسان است، اما از بهترین فیلمهایی که جلوههای ویژهاش را انجام دادم، میتوانم به «مزرعه پدری» و «قارچ سمی» رسول ملاقلیپور یا «کانیمانگا»، «انسان و اسلحه»، «هور در آتش» و «کیمیا» اشاره کنم. من جلوههای ویژه 90 اثر را انجام دادهام.
حجم کاریتان در جلوههای ویژه در چه آثاری بیشتر و سنگینتر بود؟
پاسخ به این پرسش آماری است و باید آثار را ببینیم و سپس بررسی کنیم. بهطور مثال فیلمهای «سجاده آتش»، «کانیمانگا» و «افق» جلوهای ویژه سنگینی داشتند.
بعضی از مردم تصور میکنند جلوههای ویژه به این معناست که در صحنههای اکشن و جنگی، تصادف و انفجار را به کمک بدلکاران انجام میدهید آیا همین است؟
جلوه ویژه یعنی جلوهای که به صورت عادی وجود ندارد، به طور مثال در فیلمی میخواهند از یک ابر آن چنانی در آسمان تصویر بگیرند. این کار ویژوال است و میروند فیلمی از ابرهای آسمان میگیرند و در صحنههای مورد نیاز استفاده میکنند. یا فضای سوررئالیست یا چیزی فوقالعاده را که در واقعیت وجود نداشته باشد، جلوه ویژه میگویند. حتی در فیلمبرداری هم جلوههای ویژه داریم، فیلترهایی که برای جلوههای ویژه استفاده میکنند همچون باران، رعد و برق، توفان، برف، ابر یا زلزله. منظورم پدیدهای است که یا در واقعیت بسیار گران درمیآید و خطرناک هستند یا غیرممکن است که ما به تصویر اضافه کنیم.
تفاوت بین جلوههای ویژه میدانی با دیجیتال چیست؟
جلوههای ویژه میدانی در مقابل دوربین و در میدان فیلمبرداری اجرا میشود، اما در جلوههای دیجیتالی جاهایی که قبلا ساخته شده یا مخصوص آن فیلم تهیه میکنند و در صحنه مورد نیاز به فیلم اضافه میکنند، یعنی درواقع یک نوع تصویرسازی است و به نوعی با انیمیشن برابر است.
پس هنر انیمیشن میتواند به حرفه شما کمک کند؟
قطعا همینطور است. موفقترین مجریان ویژوال افکت انیماتورهای خوبی هستند.
چرا ما از جلوههای ویژه دیجیتال کمتر استفاده میکنیم؟
چون گران است. البته کارگردانها معمولا اعتماد نمیکنند و دوست دارند مقابل چشمانشان تصویر مورد نظر را بگیرند و نمیتوانند در ذهنشان تصویری از آنچه که میخواهند تداعی کنند.
جلوههای ویژه در تلویزیون و سینمای ما چه جایگاهی دارد؟
جایگاه خاصی نمیتوانند برایش ترسیم کنند بهطورکلی در سینما و تلویزیون ما بخصوص با وجود پیشرفتهایی که در تجهیزات فیلمبرداری به وجود آمده و دیجیتال شده، اشتراکهایی در تولید یک اثر سینمایی با تلویزیونی وجود دارد که نمیتوان آنها را از هم جدا کرد. بهطور مثال سریال معراجی ها با دوربین دیجیتال تولید شده است و فقط در مونتاژ تصویرش مشخص میشود وگرنه فرقی بین سینمایی و تلویزیونی اثر ندارد. فقط این را بگویم که کارکردن در تلویزیون فوقالعاده راحتتر از سینماست، چون قاب تلویزیون در نهایت از 100 اینچ بالاتر نمیرود و همه مخاطبان با کادر کوچکی برای تصاویر تلویزیون روبهرو میشوند، اما در سینما با اندازه فوقالعاده بزرگی روبهرو هستند بنابراین باید امکانات دیجیتالی که برای فیلم سینمایی استفاده میشود خیلی دقیقتر و باکیفیت بالاتر انجام شود و اگر کیفیتها پایین باشد، فیلترها میشکند و لو میرود، اما در تلویزیون با همین امکانات میتوان جلوههای ویژه خوبی ساخت. خیلی از دفاتر تولید که برای تلویزیون کار میکنند، بیشتر کارها را در دفتر خودشان انجام میدهند. در تلویزیون ناظران بیشتر بر محتوا نظارت دارند و بر ساختار و قالب نظارتی صورت نمیگیرد. اگر نظارت درست و علمی روی آثار صورت گیرد شاهد کارهای بسیار خوبی حتی ارزانتر در این رسانه خواهیم بود، با این حال سیستم تولید در کشور ما فاصله بسیار زیادی با تولیدات به روز استانداردهای جهانی دارد. (مریم محمدی/ ضمیمه قاب کوچک)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد