بخشش محکومان به قصاص امیدی تازه برای بازگشت به زندگی

پایان شیرین یک کابوس

صحنه التماس خانواده قاتل به اولیای دم، صحنه‌ای دردناک است که هر فردی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این تراژدی غمبار هر از گاهی با نهایی شدن حکم پرونده یک جنایت تکرار می‌شود و اعضای خانواده قاتل تمام تلاش‌ خود را به کار می‌گیرند تا او را از چوبه دار نجات دهند.
کد خبر: ۷۲۳۴۸۵
پایان شیرین یک کابوس
گاهی اوقات دل اولیای دم به رحم می‌آید و زندگی قاتل را به او می‌بخشند، بعضی وقت‌ها هم خانواده مقتول از حق قانونی خود یعنی قصاص کوتاه نمی‌آیند و حکم را اجرا می‌کنند.

برخی قاتلان که اولیای دم آنها را می‌بخشند، افرادی هستند که دست به جنایت‌های خانوادگی زده‌اند . پیدا شدن جسد چادر پیچ شده دختری به نام نگار در شامگاه هفتم فروردین 1388، پرونده‌ای را پیش روی کارآگاهان جنایی استان قزوین قرار داد. شواهد نشان می‌داد برادر بیست ساله نگار به نام حسن، او را به محلی خلوت کشانده و کشته است.حسن درباره به قتل رساندن نگار به خانواده‌اش گفته بود: «نگار را سوار پیکان دامادمان کردم و به بهانه رفتن به خانه دایی‌ام، به حاشیه شهر بردم. او با کارهایش آبروی ما را برده بود و لایق زندگی کردن نبود.او را به قتل رساندم و جسدش همان‌جا افتاده است.» او در جریان تحقیقات پلیسی دستگیر شد و در بازجویی‌ها جنایت را گردن گرفت و به زندان رفت اما سرانجام چندی قبل اولیای دم رضایت دادند و حسن از چوبه دار نجات یافت. این مرد و قاتلانی که دست به جنایت‌های مشابه می‌زنند، در واقع توسط والدین خود بخشیده می‌شوند .

بررسی‌ها نشان داده است پس از جنایت‌های خانوادگی ،قتل‌هایی که به صورت ناگهانی و بدون ارتکاب اعمال فجیع رخ می‌دهد، بیش از دیگر جنایت‌ها به صلح و سازش می‌انجامد .

یکی از این قاتلان نجات یافته، مردی است که در جریان درگیری، جوان بیست‌وهشت ساله‌ای را در استان تهران کشته بود. متهم می‌گوید: «من هیچ خصومتی با مقتول نداشتم و اصلا نمی‌خواستم. او را بکشم. ما با هم درگیر شدیم و من با چاقو ضربه‌ای به او زدم. اصلا فکر نمی‌کردم همان یک ضربه باعث مرگ او بشود اما آن جوان فوت شد. از کاری که کرده بودم بشدت عذاب وجدان داشتم وقتی مرا به دادگاه کیفری استان تهران بردند، اولیای دم قصاص خواستند و همین حکم صادر و تائید شد .دیگر ناامید شده بودم و فکر می‌کردم سرنوشتم اعدام است اما اولیای دم سرانجام بعد از شش سال مرا بخشیدند».

قصاص، حق قانونی و شرعی اولیای دم است و می‌توانند از این حق خود گذشت کنند. اولیای دم این حق را دارند که برای بخشیدن قاتل شروطی را از جمله دریافت دیه تعیین کنند. همچنین می‌توانند بدون هیچ شرطی قاتل را ببخشند. ملیحه موسوی، زنی تهرانی است که قاتل فرزندش را بخشید. او می‌گوید: «اوایل از دست قاتل خیلی عصبانی بودم پیش خودم می‌گفتم حتما قصاص را اجرا خواهم کرد. هر بار که کسی جلو می‌آمد تا درباره رضایت حرف بزند، با عصبانیت با او برخورد می‌کردم، اما بتدریج حرف‌های اطرافیان روی من اثر گذاشت. به این فکر کردم که بچه‌ام در جریان یک دعوا و به طور اتفاقی کشته شد. قاتل واقعا قصد نداشت این کار را بکند. او خودش از ارتکاب قتل بشدت ناراحت بود. ضمن این‌که با اجرای حکم، پسر من زنده نمی‌شد و فقط خانواده‌ای دیگر داغدار می‌شدند. خیلی درباره این موضوع فکر کردم. اصلا برایم آسان نبود که گذشت کنم. شوهرم از قبل به من گفته بود هر تصمیمی بگیرم، مخالفت نمی‌کند، اما می‌دانستم ته دلش با بخشش است. بالاخره تصمیم قطعی را گرفتم، البته پنج سال طول کشید. من نه دیه خواستم و نه هیچ چیز دیگری. فقط برای رضای خدا این کار را کردم.»

طبق آمار ارائه شده توسط سخنگوی قوه قضاییه 358 محکوم به قصاص سال گذشته از سوی اولیای دم بخشیده شدند. روند بخشش‌ها امسال نیز ادامه یافت و این موج در جریان است. وجود دوایر صلح و سازش در شعب اجرای احکام و همچنین زندان‌های شهرهای مختلف از جمله عواملی است که در بالا رفتن آمار بخشش‌ها نقش دارد.

محمود امینی، مدیرکل زندان‌های استان گلستان می‌گوید: «از عید فطر سال گذشته تا پایان شهریور امسال بیش از 20 مورد از محکومان به اعدام در این استان با کسب رضایت اولیای دم از قصاص رهایی یافتند. موج گذشت خانواده‌های اولیای دم از اعدام محکومان به قصاص نفس زمینه‌ساز ترویج فرهنگ گذشت و ایثار بین مردم شده است. روند کسب و اعطای رضایت خانواده‌های اولیای دم پرونده‌های قصاص به گونه‌ای است که هر از گاهی شاهد این عمل اخلاقی و اسلامی هستیم و در آخرین مورد تلاش تیم اخذ رضایت شاکی زندان مرکزی گرگان و مسئولان ستاد دیه برای گذشت اولیای دم باعث شد تا این جوان که سه سال پیش مرتکب قتل شده بود، از قصاص نجات یابد.

وی تاکید می‌کند: «تیم اخذ رضایت شاکی در پرونده‌هایی که نوع قتل فجیع نبوده و رفتار محکوم نیز تغییر یافته و اصلاح شده باشد، اقدامات لازم را انجام می‌دهد.»

اولیای دمی که قاتلان را عفو می‌کنند، بر این نکته تاکید دارند که بعد از اعلام بخشش به آرامش رسیده‌ و از تصمیمی که گرفته‌اند، راضی هستند. هادی عبدالله‌پناه مردی اهل بانه است که به نمایندگی از مادر و خواهران و برادرانش قاتل برادر خود را بخشید. او می‌گوید: «از تصمیمی که گرفتم راضی هستم. کاری که به‌خاطر خدا باشد، هیچ‌وقت پشیمانی ندارد. چه چیزی بهتر از این‌که قدرت داشته باشی و مرگ و زندگی یک‌نفر در دستان تو باشد، قاتل، دو بچه هم دارد که با این تصمیم، پدرشان را از دست ندادند.»

هادی که تصمیم نهایی را پای چوبه دار گرفت، توضیح می‌دهد: «تا قبل از این‌که برای اجرای حکم بروم، اصلا به رضایت فکر نکرده بودم. هربار حرف کشتن این متهم پیش می‌آمد، می‌گفتم حتما او را قصاص خواهیم کرد چون چنین فردی باعث برهم‌ خوردن امنیت است و نباید زندگی کند اما وقتی لحظه اجرای حکم رسید، دیدم در مرامم نیست یک انسان دست‌وپا بسته را بکشم. من او را فقط به‌خاطر خدا بخشیدم. وقتی به لحظه اجرای حکم رسیدیم، دیدم قاتل نمی‌تواند روی پایش بایستد در آن لحظه بود که تصمیم گرفتم او را ببخشم. قاتل برادرم از زمان دستگیری تا لحظه اجرای حکم 11سال را در زندان گذرانده بود و در شرایطی بود که برایش فرقی با مرگ نداشت حتی پدر و مادرش که فوت شدند، ما اجازه ندادیم بیرون بیاید. او 11سال را بدون یک‌روز مرخصی در زندان سپری کرد. ما برای بخشش یک‌ ریال هم نگرفتیم. برادر من میلیاردها تومان برایمان ارزش داشت و پول دیه و حتی جان قاتل هم در برابر او هیچ است.»

در مواردی که قاتلان از اولیای دم رضایت می‌گیرند، پس از گذراندن جنبه عمومی جرم، دوباره باید به جامعه و زندگی عادی خود برگردند. این در حالی است که آنها به دلیل جرمی که مرتکب شده‌اند، از نظر روحی صدمه دیده‌اند و برای جلوگیری از آسیب بیشتر باید رفتار مناسبی با آنها داشت؛ زیرا به گفته متخصصان یک اشتباه کوچک در نوع برخورد با قاتلانی که دوره سختی را پشت سر گذاشته‌اند، ممکن است آسیب‌های جدی به آنها وارد کند.

لیلا حسین‌زاده

برداشت اول

بازگشت دوباره به زندگی

دکتر پرویز رزاقی/ روان‌شناس

قبل از این که ببینیم چطور می‌توان یک قاتل را دوباره به جامعه و زندگی سالم برگرداند، باید ببینیم چه عواملی موجب می‌شود تا فردی دست به قتل بزند. پس از آن معلوم می‌شود در برابر هر قاتلی، چه واکنشی باید نشان داد. قاتلان به طور کلی به دو دسته حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای تقسیم می‌شوند.

1- قاتلان حرفه‌ای: این قاتلان افرادی هستند که سلسله فرآیندهای رفتاری را برنامه‌ریزی می‌کنند تا فردی را به قتل برسانند. سال‌ها پیش محققان در زندان‌ها در مورد این موضوع که آیا قاتلان حرفه‌ای ویژگی‌های خاصی دارند یا خیر، تحقیق کردند و به این نتیجه رسیدند که برخی افرادی که دست به قتل می‌زنند، از یک الگوی ویژه کروموزومی برخوردارند و آمادگی انجام رفتارهای پرخطر، آسیب رساندن به دیگران ، خونریزی و در نهایت قتل را دارند. نمونه‌اش سعید حنایی، قاتل مشهدی است که 19 زن را با روسری خودشان خفه کرد و گفت با به قتل رساندن این زنان، به جامعه کمک کرده است. پس از الگوی خاص کروموزومی، شرایط نابسامان در دوران بارداری مادر یکی از مسائل مهم در این زمینه است و این عامل می‌تواند دربه دنیا آمدن فرزندی که به سمت رفتارهای پرخطر گرایش یابد، کمک کند. منظور از شرایط نابسامان در دوران بارداری، ناراحتی‌ها و تنش‌هایی است که مادر در این دوران حساس تجربه می‌کند. تحمل چنین مشکلاتی باعث می‌شود تا میزان ترشح هورمون آدرنالین از غده فوق کلیوی در مادر بالا برود و سطح اضطراب را به بالاترین حد خود برساند. به این ترتیب بچه شرایط جسمی و روانی سالم و خوبی را در دوران حساس جنینی خود طی نمی‌کند و زمانی که پا به عرصه وجود می‌گذارد، اثر تنش و اضطرابی را که مادر در دوران بارداری تجربه کرده است، در رفتارهای خود نشان می‌دهد. بچه‌هایی که دچار اختلال سلوک و ضداجتماعی هستند، جزو همین افراد هستند و رفتارهای پرخطر و گرایش به مصرف مواد مخدر را بیش از دیگر همسن و سالانشان از خود نشان می‌دهند. البته واتسون یکی از روان‌شناسان بزرگ علم یادگیری گفته است شما دو نفر را به من بدهید، یکی را قاتل و دیگری را حقوقدان بار می‌آورم. یعنی این‌که این روان‌شناس نقش پررنگ یادگیری و محیط را در شکل‌گیری شخصیت مطرح می‌کند اما وی عوامل شکل‌گیری شخصیت را در دوران نوزادی نادیده گرفته است. نکته بعدی این است که خانواده‌ها تسلط زیادی به مهارت‌های ارتباطی، دانش روان‌شناسی و همچنین الگوهای تربیتی ندارند تا بر عوامل دوران جنینی ـ که باعث می‌شود بچه پس از تولد به سمت رفتارهای پرخطر گرایش یابد ـ غلبه و تسلط پیدا کنند. عامل دیگر محیط است، منظور محیطی است که فرد را در شرایط سنی خودش تقویت می‌کند تا به سمت بزه و رفتارهای پرخطر پیشروی کند. به طور مثال معلم را به عنوان یک عامل محیطی در نظر می‌گیریم. این معلم می‌تواند با یک برخورد ساده، دانش‌آموز را از مدرسه بیرون کند و چنین دانش‌آموزی براحتی به سمت رفتارهای پرخطر و احتمالا قتل کشیده می‌شود. عامل بعدی، استفاده نکردن والدین از الگوی مناسب ارتباطی است. وقتی آنها نتوانند به شیوه درستی با فرزندشان ارتباط برقرار کنند، بچه از خانه و خانواده دوری می‌کند و به سمت ارتباط با دوستان ناباب کشیده می‌شود و مشکلات پس از آن را که یکی از آنها می‌تواند ارتکاب قتل باشد، رقم می‌زند. دلیل دیگر، نبود شناخت تفاوت‌های فردی و شخصیتی فرزندان توسط والدین است که می‌تواند فرزند را به سمت رفتارهای پرخطر و بزه سوق دهد. الگوی فکری و شناختی غلط خود فرزند برای ابراز وجود، حس استقلال طلبی و احساس اعتماد به نفس هم عاملی است برای این‌که او به سمت رفتار پرخطر برود. شکست و ناکامی در دوران نوجوانی و در مدرسه نیز عامل دیگری است که شکل‌گیری رفتار بزهکاران را در فرد موجب می‌شود. عامل دیگر ارتکاب قتل‌های حرفه‌ای درآمدزایی است.

2ـ قاتلان غیرحرفه‌ای: این افراد در اثر نبود خویشتنداری و ناتوانی در کنترل خشم و مدیریت هیجان، دستشان ناخواسته به خون فرد دیگری آلوده می‌شود مثل پسری که مزاحم خواهرش را به قتل می‌رساند. این فرد چون نتوانسته عصبانیتش را کنترل کند، مرگ فرد دیگری را رقم زده است.

حال با این سوال مواجه می‌شویم که بخشش خوب است یا بد؟به طور کلی باید گفت هر بخششی خوب است. زمانی که فرد تصمیم به انتقام می‌گیرد، سیستم روانی‌اش درگیر و ذهنش بشدت مشغول می‌شود. فکر انتقامگیری، انسان را از زندگی معمولی و طبیعی خودش دور می‌کند. در این حالت اولین کسی که زجر می‌کشد، خود فرد انتقامگیر است و به همین علت بهتر است به جای انتقام، ببخشیم. البته باید به این نکته مهم هم اشاره کرد که بخشش علاوه بر جنبه خیرخواهانه، یک جنبه آسیب‌زا نیز دارد. یعنی تکرار این بخشش‌ها، باعث می‌شود با قتل‌های تکراری، اسیدپاشی‌های تکراری و .... روبه‌رو باشیم؛ زیرا فرد خاطی این‌طور فکر می‌کند که در نهایت رضایت می‌گیرد.

به هر حال عوامل متعددی دست به دست هم می‌دهند تا اولیای دم بتوانند قاتلی را ببخشند. ویژگی‌های شخصیتی مقتول و خانواده او در این مساله مهم است. مقتولانی که رفتارهای بزرگوارانه داشتند و خانواده‌هایی که مذهبی‌تر هستند بیشتر، قاتلان را مورد بخشش قرار می‌دهند. در این میان قاتلان فرصت زندگی دوباره به دست می‌آورند و می‌توانند به جامعه برگردند اما پرسش این است که چگونه می‌توان این افراد را به زندگی سالم بازگرداند؟ پاسخ این است که اگر بخشش خانواده مقتول توانسته باشد دوباره روح خدایی را در آن فرد زنده کند، هم می‌تواند به جامعه برگردد و هم انسان مفیدی باشد. در واقع در چنین حالتی بخشش یک نقطه عطف در زندگی فرد محسوب می‌شود. البته برخی قاتلان بعد از بخشش و آزادی از زندان همچنان با مشکلات روحی و روانی دست به گریبان هستند. اگر این فرد بعد از آزادی همچنان هنوز احساس گناه کند و زندگی‌اش دچار اختلال شود، چنین حالتی در تضاد و تعارض با گرایش پیدا کردن به سمت زندگی عادی است. به همین علت چنین افرادی برای بهبود کامل، باید مشاوره درمانی و دارو درمانی شوند.

خانواده فرد قاتل هم پس از بخشش، نباید از او دوری کند؛ زیرا اگر چنین اتفاقی بیفتد، دوباره تصور قاتل بودن در فرد زنده می‌شود و نتیجه آن چیزی جز بیزاری از خود و از سرگیری رفتارهای پرخطر نیست. هرگز نباید در گفت‌وگو با این فرد، کلمه قاتل را به کار برد؛ چون یادآوری آن حادثه تلخ، عذاب وجدان فرد را بیشتر می‌کند. باید با استفاده از کلمات و عبارات صمیمی به او خاطرنشان کرد که این یک زندگی جدید و فرصت دوباره است که به تو داده شده و خدا تو را بخشیده و تو با این بخشش دوباره به دنیا آمده‌ای. پس بهتر است رابطه خودت را با خدا محکم‌تر کنی.گفتن این حرف‌ها باعث می‌شود تا احساس گناه در فرد کمتر شود و به سمت انجام کارهای خیر قدم بردارد.

در این میان دولت هم در برگرداندن این‌گونه افراد به زندگی سالم سهم بسزایی دارد و ایجاد شغل و حمایت و کنترل آنها از سوی دولت، بسیار گره گشاست.

برداشت دوم

مجازات، حتی بعد از بخشش

محمدحسین شاملو/ قاضی بازنشسته

قتل عمد یکی از موضوعاتی است که قانون به طور مفصل به آن پرداخته و مجازات آن در صورت تقاضای اولیای دم ،قصاص است اما اگر اولیای دم اعلام گذشت کنند، قتل به هر کیفیتی که رخ داده باشد، چه با سبق به تصمیم باشد و چه اتفاقی، مجازات اعدام ساقط می‌شود البته کسانی که مرتکب قتل شده‌اند، پس از این‌که حکم اعدام از آنها ساقط شد، به لحاظ عمومی باید تحمل کیفر کنند و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی، باید سه تا ده سال در حبس باشند. در تعیین میزان حبس، عوامل مختلفی همچون نوع جنایت، آلت قتاله‌ای که از آن برای ارتکاب جنایت استفاده شده و... تاثیر دارد. علت تعیین مجدد مجازات برای قاتل این است که جری نشود و این تصور به وجود نیاید که مرتکب چنین جرمی شدن، بدون مجازات می‌ماند. (ضمیمه تپش)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها