هر کدام شان نقشی هم دارند از این دوران جنگ؛ یا به جبهه رفته اند یا کمکی کردهاند به اندازه خودشان یا کمکی هم نکردهاند به اندازه خودشان! شاید همین که دلشان با بچه ها بود، خودش کلی باشد.
هر چه هست یادگاری دارند همه از آن دوران . کوچهها، خیابانها ، میدانها،اسم شهیدی گرفته است به خودش، دستشان درد نکند که برای یادآوری نام آن ها را گذاشته اند روی این جاها.
آنهایی هم که رزمنده بودند و ماندند و نرفتند، برای خود یادگاریهایی دارند. چند پلاک ، که برای شناسایی شان بود، تکه ترکشی ، چند فشنگ و گلوله، چفیه ای که از آن دوران برای خود نگه داشتهاند یا وصیت نامه ای که نوشته بودند، که اگر شهید شدند ، برای مادر و پدرشان ، همسرشان یا فرزندان شان باشد که چه می خواهند از آنها اگر پرکشیدند و رفتند.
بعضی های شان در گوشهای از خانه ، جایی را برای این یادگاری ها درست کردهاند تا هم خودشان یادشان باشد و همه خانواده شان اما پس از آن سال های عشق و عاشقی، دلاوری و دلبری ، شهادت و جانبازی ، ماندن و نرفتن ، مظلومانه ماندن و توقعی نداشتن، چه اتفاقی افتاده است؟
سرداران این وطن آیا، برای جوانان ما آشنا هستند؟ می شناسندشان؟!
وقتی می گوییم «چ» یاد چه گوارا می افتند و او را یک انقلابی بزرگ می پندارند. نه این که او انقلابی نبوده است یا مبارزهای نداشته است، نه! همین آدم را کردهاند الگوی انقلابی گری، شده است یک اسطوره برای جوانان بسیاری از کشورها از جمله ایران، در همان کوبا اگر بروید، عکسهای این شخصیت انقلابی به بزرگی هرچه تمام تر بر در و دیوار«هاوانا» نقش بسته ، پیراهن های منقش به عکس او بر تن بسیاری از شهروندان کوبایی است. کتاب های بسیاری از او و درباره او نوشته شده، فیلم های زیادی هم از او و برای او ساخته شده اما انقلاب ما کجا، جنگ ما کجا، انقلاب کوبا و جنگ آنها کجا ؟! چمران ما کجا و چه گوارای <آنها کجا. نه! واقعاً مقایسه کنید!
وقتی می گوییم « چ » چرا نباید یاد چمران بیفتیم، همین فیلم سینمایی « چ » ساخته ابراهیم حاتمی کیا، برگی از زندگی شهید چمران را تصویر کرده است و در آن به گروهی می پردازد به نام « دستمال قرمزها »؛ شهید وصالی هم فرمانده آنها بود. خیلی ها این گروه را نمی شناختند. الان هم نمی شناسند، اگر آنها نبودند که الان پاره ای از تن کشورمان جدا شده بود!
همت و چمران و باکری و باقری و رستگاری و ... همه این ها تنها نام یک بزرگراه نیست. شهید همت، همت بلند این مردم است . چمران ، روح معنویت و دلاوری ایران است . باکری فرمانده دل های رزمندگان است و شهردار شهر عشق.
جوان ایرانی باید ببالد به این نازنینان! فخر بفروشد به مردم جهان. روی پیراهنش باید عکس آنها باشد نه هنرپیشه ها و خواننده هایی که معلوم نیست که هستند و چه هستند!
آقا جان ، کم کاری کردیم! کم گذاشتیم برای بچههای این مملکت تا آشنا شوند با آنچه که باید بدانند. تقصیر خیلی هاست. ما هم سهم داریم در این قصور.
پلاک های شان را باید کاری می کردیم که جای زنجیرهای طلا در گردن بچه های مان جا بگیرد و با افتخار بگویند این نشانی از رزمندگی است اما نشد ، نگذاشتند ، نتوانستیم یا نکردیم .
عکس های دلاوران مان را باید روی دفترهای مشق بچه های مان مینگاشتیم ، اما جای آنها را عکس های کارتونی گرفته است. بازیکنان فوتبال کشورهای خارجی نقش بسته است بر روی دفترهای مشق بچه های مان،« انگری برد» شده است زیباترین عکس دفترها و کتاب ها و زیبای خفته بچه های ما را مسحور خود کرده است و رویاهای سیندرلا شده است آمال کودکان مان؛ و برای ما همان پلاک یادگار مانده است و چفیه که در بقچهای چپاندیم یا در تاقچهای گذاشته ایم تا با دیدن آنها یادی هم از خود کنیم.
اصلاً بردارید این مزایای خانواده های ایثارگران را که نمی خواهند و نمی خواهیم تا متهم نشوند به رانت و پارتی بازی . آنها نرفتند که سهم بگیرند که سهم و دین خود را به انقلاب و ایران ادا کردند. بردارید سهمیه های دانش آموزی و دانشجویی را تا به برخی برنخورد. دل نازکشان ترک بر ندارد. می دانید از کجا کم کاری کردیم؟ از همان زمان که جنگ آغاز شد و به جای این که همه فکر و ذکرمان جنگ و دفاع مقدس مان باشد ، فکر پشت جبهه بودیم که نکند... بگذریم. باز هم شاید به برخی بر بخورد.
ما یعنی آنهایی که ایثار کردند، چه آنهایی که رفتند و خون دادند و چه آنهایی که رفتند اما ماندند تا خون دل بخورند ، دنبال اینجور چیزها نبودند ! کاری کنیم وقتی رزمندهای ، ایثارگری می گوید رزمنده است و ایثارگر، به او نگویند می خواستی نروی. کاری کنیم که از مدعیان مردانگی کم شود و مردان بی ادعا زیاد شوند. هفته دفاع مقدستان هم مبارک.
محمد صفری - جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد