آقارضا! چه زمانی برای اولین بار استندآپ کمدی اجرا کردید؟ قبل از برنامه خندوانه هم تجربه این کار را داشتید؟
2 سال است که کمدی استندآپ در ایران شناخته شده است اما من سالهاست این کار را میکنم. وقتی که من بازیگری میکنم و دیالوگهایم را حفظ میکنم و میگویم، اگر در حین اجرای همان نقش به من اجازه بدهند، استندآپ هم اجرا میکنم. در برنامه رامبد هم از او خواستم اجازه بدهد از طریق خاطرهگویی این کار را شروع کنم، در واقع روایتهای مجازی در شکل خاطرهگویی سبکی خاص از استندآپ کمدی است.
اما هنوز این شکل نمایشی برای مخاطبان به عنوان یک برنامه مستقل جا نیفتاده است.
بله! اما اطلاعات عمومی مردم درباره هنر و بازیگری و طنز الحمدلله خیلی بالا رفته است چون فیلم میبینند، ارتباط دارند و از این کار هم استقبال کردند. من هم نیتم فقط طنز استندآپ کمدی نبود، نیتم این بود که شکل دیگری کار کنم؛ ترکیبی از استندآپ و روایتگری، از آن جنسی که در قهوهخانه قدیم زمانی که تلویزیون هنوز به فرهنگ عمومی مردم ورود پیدا نکرده بود. برای من استندآپ کار کردن مثل آدمی است در دوران کودکیاش؛ با اینکه خیلی ضعیف است اما با کمترین امکانات برای خود بهشتی میسازد. منظورم این است که من خیلی تلاش کردم برای نسل بعد از خودم، یک کار بامزه اجرا کنم و خاطرات شاد تعریف کنم که هم خوششان بیاید و هم دریچهای در زندگیشان باشد. هرچند طنزهای ما در واقع طنز انتقادی است و کمی آدمها را غمگین و افسرده میکند.
قبول دارید که سینمای کمدی ما کلا لحن تراژدی پیدا کرده و مجموعه آثار کمدی، دیگر کمدی محض نیست و برای همین مردم به شبکه نسیم اقبال نشان دادند؟
البته این شیوه هم غلط است، شبکه نسیم افراط میکند، فقط طنز صرف درست نیست. طنز هم یک بخشی از زندگی واقعی است و طنز پشت سر هم، میتواند افراط باشد. حداقل یک در میان، یک کار داستانی و یک کار طنز نمایش بدهند بهتر است. واقعیت این است که یکسری از افرادی که وارد این کار میشوند هیچ تجربهای از روی صحنه رفتن و... ندارند. بلافاصله میآیند و مقابل دوربین طنز بازی میکنند و چون مهارت، فرمول، تکنیک و تجربه لازم را ندارند موجب میشوند کلا کار افت کند و طنزهای بامزهای از آب درنمیآید. ولی در مجموع شبکه نسیم حرکت جالبی انجام داده است. دستش درد نکند! البته میتوانست بهتر عمل کند.
پیشنهاد شما برای بهتر شدن برنامههای شبکه نسیم چیست؟
برای بهتر شدن باید به افراد متخصص در این زمینه، بیشتر میدان داده شود. من در حال حاضر یک کار برای شبکه آماده کرده و ارائه دادهام اما نمیپذیرند، در واقع مرا میپیچانند.
چه نوع کاری؟ با چه استرکچری؟
کاری که من ساختهام یک مجموعه طنز با ذهنیت خودم است. الان سطحیترین طنزها از جاهای مختلف به تلویزیون ارائه میشود ولی فقط برای اینکه هزینه نکنند، کارهای بسیار خوب طنز را نمیپذیرند. با این وضعیت نمیشود کار کرد. باید برای شروع یک کار، از افراد حرفهای استفاده شود. الان شبکه نسیم به جای اینکه کار را به افراد توانمندی مثل جواد رضویان و سایر افراد متخصص کمدی بسپارد تا طنز سنگین و بهتری داشته باشیم، این شیوه را اتخاد میکند که شما متخصصان صرفا 5 دقیقه میهمان فلان برنامه باشید.
یکسری انتقادات هم شده که مثلا آقای رشیدپور چه نوع سابقه طنزی دارند که آیتمسازی میکنند؟
خیلی از طنزپردازها به این رویه انتقاد کردهاند، برخی از این آیتمها قدیمی است و مربوط به زمانی میشود که آقای رشیدپور در شبکه ماهوارهای ایرانیان بودند. آن زمان این مجموعه را ساخت.
خب! این نوعی لابی کردن و این قبیل ماجراهاست که متأسفانه وجود دارد. برخی فقط بلدند لابی کنند، به هرترتیب به افراد متخصص و طنزپردازهای حقیقی میدان داده نمیشود. من بارها در مصاحبههایم گفتهام که من واقعا بلد نیستم هم هنرمند باشم و هم ارتباط بگیرم و...
هم مدیر برنامه باشید و برنامه بگیرید و...
بله! من مثل یک محقق برای خودم مینویسم و کشف میکنم ولی کسانی جلوتر میآیند و موقعیتها را میگیرند و ول کن هم نیستند البته اسم نمیبرم. الان نگاه کنید برخی افرادی که میخواهند طنز بسازند که حتی سابقه کار هنر ندارند ولی میروند جلو و ابزار، امکانات و... را میگیرند و در واقع کار را با یکسری روابط از افراد حرفهایتر میربایند.
در واقع از افراد حرفهایتر و کسانی که اصالت بیشتری دارند استفاده نمیکنند؛ این یکی از انتقادات به شبکه نسیم است.
من نمیدانم ایراد کارم کجاست. من طنز را خیلی دوست دارم ولی حقیقت این است که خیلی خسته شدهام. گل دوران حرفهای هر هنرمندی یک سن خاصی است که من آن را گذراندهام. دیگر شور و حال اولیه را ندارم. مثلا الان در برخی برنامهها از من دعوت میشود، به کار که نگاه میکنم میبینم فیلمنامه، نقش و همه چیز خیلی ضعیف است. در گذشته که جوانتر و سرحالتر بودم میگفتم اشکال ندارد با نقش و اجرای خودم آن را بامزه میکنم ولی الان واقعا آن حوصله را ندارم. ترجیح میدهم پول کمتری در بیاورم اما کمتر حرص بخورم.
آیا ممکن است شما هم مثل جیم کری و تام هنکس تغییر مسیر بدهید و فیلمهای جدی بازی کنید؟
من یک هنرپیشهام. بنابر مصلحت و نیاز جامعهام وارد کار طنز شدم. جامعه ما اصلا قابل مقایسه با آنها نیست. ضمن اینکه شرایط ایران را نباید با فضای هالیوود مقایسه کنید. آنها هنر - صنعت به معنای واقعی در اختیار دارند. آنجا هزاران لاین وجود دارد و هزاران سرمایهگذار که ریسک میکنند و روی شما سرمایهگذاری میکنند اما اینجا مثلا وقتی یک آقایی در یک کلیشهای مثل طنز کار میکند، از فردا همه انتظار دارند او فقط در همان کلیشه کار کند. هرگز ریسک نمیکنند که سرمایهگذاری کنند تا از فلانی یک نقش متفاوت بگیرند که مثلا به جای کمدی، این بار در ژانر ترسناک بازی کند. این مسائل بستگی به سرمایهگذاری و اعتماد کارگردانان دارد.
سرمایهگذاری در این حرفه افزایش یابد و به جای ارائه مالیات هزینه مربوط به مالیات را صرف کارهای فرهنگی کنند، با این کار به سرعت رشد میکنیم. آن وقت شرایط فرق میکند. آنقدر فضا بسته است که برای گرفتن کار اغلب زیرآب همدیگر را میزنند. 4 تا اسپانسر بیشتر در کشور ما نیست خیلیها مودبانه همدیگر را حذف میکنند تا اسپانسر بگیرند. اگر اسپانسرها افزایش یابد و اغلب برندها وارد کار تولید فرهنگی شوند و تولید کار فرهنگی را وظیفه خودشان بدانند و بخشی از مالیات خود را به تولید کار فرهنگی اختصاص دهند، خیلی فضای فرهنگی امیدوارکننده میشود.
وقتی در برنامه خندوانه حضور پیدا میکنید آیا از قبل مطالبی را که باید بگویید با رامبد هماهنگ میکنید؟
نه، اصلا!
آیا امکان دارد استندآپ کمدی خودش یک بسته جداگانهای شده و در شبکه نمایش خانگی عرضه شود؟
من پیشنهاد این قضیه را مدتها قبل دادهام اما نشده البته قبل از حضور در برنامه خندوانه، به عنوان یک برنامه جداگانه در شبکه نسیم، پیشنهاد این قضیه را داده بودم ولی نمیدانم چرا نشد.
وقتی شبکه نسیم راه افتاد انتظار داشتیم بچههای ساعت خوش، جنگ 39 یا کارهایی که با مجید صالحی و رضا عطاران اتفاق میافتاد در این شبکه متمرکز شود، چرا این اتفاق نیفتاد و بچههای طنزپرداز قدیمی دیگر حضور ندارند؟
اگر شما در یک جمع درباره مکانیکی حرف بزنید و در آن جمع هیچ مکانیکی نباشد، همه نظر میدهند. وقتی این شبکه راه افتاد همه شدند حرفهای. یک نفر به من گفت: «آقا شما چه حالی میکنیدها! صورتتان را اینطوری کج و معوج میکنید و چند خرده نمایش بازی میکنید کلی پول میگیرید.» گفتم خیلی بیمعرفت هستید، این همه سال من کلی زحمت کشیدم به این مرتبه رسیدم. یا خیلیها میگویند: «بابا طرف استعداد داره دیگه!» بله! درست است استعداد مهم است ولی خود شخص هم باید زحمت بکشد. البته من شبکه نسیم را نمیگویم ولی جاهای دیگر باید بفهمند کسی که طنز کار میکند مغزش با دیگران کمی فرق میکند، اصلا بینش کمدین یا طنزپرداز به طنز متفاوت است.
اصلا من فکر میکنم کسی که طنز کار میکند حالش با بقیه مردم عادی فرق دارد.
هرکس یک استعدادی دارد، مثلا یک پزشکی که در مقابل شما نشسته سریعا تشخیص میدهد شما سرما خوردهاید، منتها دیگران تا شما تو دماغی حرف نزنید تشخیص نمیدهند سرما خوردهاید؟ ممکن است تصور کنند بینی شما انحراف دارد. هنرمند هم به مثابه یک متخصص است. شگردهایی دارد که مختص خود او است. در هر جای دنیا انجام کنشهای طنزپردازانه شامل کپیرایت میشود. مثلا اگر کمدینی حتی از شیوههای کمدین دیگر تقلید کند ممکن است کار به شکایت و دادگاه برسد اما در کشور ما اینطوری نیست، فضا که فراهم میشود همه هنرمند میشوند. دعا میکنم کارها خوب پیش برود و من هم از خدایم است یک برنامه خوب به من اختصاص بدهند که استندآپ کمدی باشد یا هر چیز دیگر.
از آن طنزهای 2 نفره که در جنگ 39 و ساعت خوش میساختید چطور؟ قصد ندارید بعد از این همه بازیگری، کارگردانی کنید؟
والله من چندبار کار ساختهام ولی به هرحال باید افرادی بیایند و سرمایهگذاری کنند یا قرارداد ببندند. من متنها و ایدههای بسیاری دارم و مدلهای مختلفی از کارهای طنز را دارم و به نوبه خودم کارم را بلدم ولی در این امور نیاز به سرمایهگذار است و من هم اصلا اهل لابی کردن و رابطهبازی و... نیستم، اصلا این کار را بلد نیستم. من از این اخلاقها هم ندارم که با گل و شیرینی از این دفتر به آن دفتر بروم. شاید هم به نوعی این نقطه ضعف من باشد. (روزنامه وطن امروز)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد