ظرفیتهای محدود
برخی معتقدند موفقیت یک برنامه طنز به ظرفیتهای مردم جامعه برمیگردد. چه بسیارند برنامههایی که نهتنها مخاطب را با خود همراه نکردهاند، بلکه مخاطب آن را پس هم زده است. طنز از دو عنصر نیش و نوش بهره میگیرد و با روشی مسالمتآمیز سعی در گفتن مسائلی از زندگی واقعی دارد که به زبانی غیر از آن نمی شود به آن پرداخت، اما تاثیرگذاری آن به این بستگی دارد که به چه مسالهای باید پرداخت و چه سوژهای را باید مورد استفاده قرار داد. اگر سوژهای که مورد استفاده قرار میگیرد، زننده باشد و در پس آن پیامی هم وجود نداشته باشد نهتنها مورد استقبال قرار نمیگیرد که با بیمهری مواجه میشود. بسیارند کسانی که بر لزوم احترام به مخاطب تاکید میکنند. این عده معتقدند برنامههای دوربین مخفی باید به مخاطب احترام بگذارد و بیننده نباید موقع دیدن آنها احساس حقارت کند. گاهی دیده شده که هدف برنامههای دوربین مخفی تنها مسخره کردن و به استهزا کشیدن دیگران بوده است تا به این وسیله مخاطب را بخندانند. اگرچه غافلگیری سوژهای که در خیابان یا هر مکان دیگری انتخاب شده میتواند در لحظه اول خندهدار باشد و غافلگیری یک سوژه و عدم برخورد مستقیم او با دوربین میتواند در واقعی به نظر رسیدن این صحنه نقش داشته باشد، اما باید دید خود آن سوژه نیز به همین اندازه از قرار گرفتن در آن موقعیت و غافلگیری راضی است یا نه. استفاده از سوژههایی برای برنامههای دوربین مخفی که برنامهساز تنها قصد شوخی کردن با آنها را داشته، رفته رفته پیش چشم مخاطب رنگ میبازد و به کاری عبث و پوچ تبدیل میشود در صورتی که اگر سوژهای اجتماعی مد نظر قرار بگیرد، مثل نمایش دعوای رانندگان تاکسی در خیابان که تقریبا هر روز با آن مواجه هستیم، میتواند علاوه بر خنداندن مخاطب نکتهای را هم به او یادآوری کند.
زبان کنایه
بسیاری معتقدند پذیرش یک برنامه طنز در جامعه به عرف آن جامعه بستگی دارد. اگر موضوعی که برای یک برنامه دوربین مخفی انتخاب میشود با عرف جامعه ناسازگار باشد و پا را فراتر بگذارد، مورد بیمهری مخاطب قرار میگیرد. برای مثال غافلگیر شدن مردم در صحنههایی که کسی در لاک خود فرو رفته و برهم زدن خلوت او میتواند موجب رنجش دیگران شود. طنز زبان کنایه است و میتوان از آن برداشتهای مختلفی داشت و این ویژگی باعث شده تا مخاطبان بسیاری داشته باشد. آن چیزی که در برنامههای دوربین مخفی برای مخاطب بسیار جذاب است همین نزدیک شدن به مردم و نمایش صحنههایی است که در بیشتر اوقات به ذهنمان خطور نمیکند یا بسادگی از کنار آنها میگذریم. مردم با طنز ارتباط برقرار میکنند، چراکه حرف دل آنها را مطرح میکند و آرامش خاطر برای آنها به همراه دارد. برنامههای دوربین مخفی با رعایت شرط و شروطی یک روش بسیار موثر برای انتقال پیام است و میتواند تاثیرگذار باشد. بیشتر اوقات در زبان طنز برنامههای دوربین مخفی عاطفه نیست، یعنی طنزپرداز موضع عاطفی نسبت به قضیه ندارد و بهعنوان یک ناظر بیرونی بیطرف عمل میکند. اگر طنزی بیطرفی را رعایت نکند یا اگر کارگردان بخواهد به طور مستقیم مطلبی را به مخاطب بگوید با شکست مواجه می شود.
آداب دوربین مخفی
اما برای اینکه طنز برنامههای دوربین مخفی آزاردهنده نباشد باید شرایطی را در نظر گرفت. بهعنوان مثال باید زمان و مکان پیامی را که میخواهیم ارائه کنیم، بدانیم و مخاطب را بشناسیم و موضوع را با مراعات منطق و آداب طنزپردازی انتخاب کنیم. گاهی آداب این طنزپردازی با ادب و گاهی هم نسبتا جسورانه است، اما میزان این جسارت کاملا باید مدیریت شده باشد، یعنی با توجه به نوع رسانه و قد و قواره مخاطب جامعه و با رعایت همه این عوامل و با توجه به نوع و کیفیت کار میتوان امیدوار بود که دوربین مخفی جایگاه خود را پیدا کند.
مگر نه این که طنز نوعی نقد است و باید با زبان خاص خود مسائل و مشکلات را بازگو کند؟ پس چرا گاهی به دل نمینشیند؟ شاید به دلیل نبود دانش کافی و شناخت مخاطب است که مخاطب دلبستگی به این نوع طنز ندارد. از منظر مخاطب طنز به معنای رفتار سلبی با سوژه نیست، بلکه رفتاری لطیف با یک معضل و مشکل و ناهمواری و نابسامانی است و سوژه دوربین مخفی هم باید همچنان که غافلگیر میشود به همان اندازه از اینکه در آن موقعیت قرار گرفته، حس مطبوعی داشته باشد، نه اینکه احساس غبن و ناراحتی کند. بخشی از این ناراحت شدن هم البته به ذات بشر برمیگردد؛ به این معنی که انسان معمولا وقتی در مسیر غیرمترقبهای قرار میگیرد که او را از روال همیشگی زندگی روزانهاش دور میکند با احتیاط برخورد میکند، اما اصل داستان این است که دوربین مخفی نوعی خوشمزگی رفتاری یا گفتاری است که سعی میکند، وجه دیگری از زندگی روزمره آدمهای اطرافمان را به نمایش بگذارد.
از سوی دیگر، توجه به برنامههای طنز نشانه آگاهی سیاسی و اجتماعی آن جامعه است و در چنین اجتماعی میزان تحمل مردم نسبت به مسائل مختلف بالاست. در جامعهای که طنز و شادی مورد توجه است، خصیصه پرسشگری هم در سطح بالایی قرار دارد. در نتیجه باید سطح دریافت جامعه از پدیدهای به نام دوربین مخفی و رفتار طنزمدار بالاتر برود تا بتواند تاثیرگذار باشد. برنامههای این حوزه باید به گونهای باشد که بدی و ناهنجاری را به مخاطب یاد ندهد و تولیدکنندگان نباید به هر قیمتی بیننده را پای تلویزیون بنشانند. تلویزیون رسانهای خانوادگی است که همه باهم پای آن می نشینند و البته در آن باید ادب همواره مد نظر باشد.
رعایت چارچوب ها و موازین اخلاقی
اسکندری، مدرس دانشگاه معتقد است: مردم ما به لحاظ تاریخی و ادبی مردمی هستند که با طنز و برنامههای مربوط به آن بیگانه نیستند، اما وقتی آن را پس میزنند که قالب طنز ـ هر نوعی از آن ـ ضعیف باشد. برنامههای دوربین مخفی باید سعی کنند یک فرم قابل قبول را به مخاطب ارائه کنند و حرفی برای گفتن داشته باشند حرفی که برگرفته از واقعیتهای موجود در جامعه است.
او درباره برنامههای دوربین مخفی و ظرفیت پذیرش طنز در جامعه میگوید: طنز نوعی انتقاد است، اما گاهی ممکن است اقشاری که مخاطب آن هستند از آن خوششان نیاید در صورتی که اگر همه آن حرفها و پیامها به صورت منصفانه به مخاطب منتقل شود، امکان پذیرش و تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت. اشکال بسیاری از برنامهها در این است که تولیدکنندگان آن فکر میکنند در برنامههایی که قصد خنداندن مردم را دارد، میشود موازین و ارزشهای اخلاقی را نادیده گرفت، اما باید بدانند زمانی که ارزشهای اخلاقی مردم و مسائل ارزشی آنها خدشهدار شود تاب تحمل آن را ندارند. در برنامههای طنز از هر نوعی که باشد نباید چارچوبها را نادیده گرفت یا از آنها تخطی کرد. مخاطب نباید احساس کند از ورای یک برنامه به او بیاحترامی شده است.
اسکندری تصریح میکند: اگر بخواهیم برنامهای بسازیم و به این وسیله مردم را بخندانیم، باید افراط و تفریط را کنار بگذاریم و براساس واقعیتهای جامعه پیش برویم و جهتگیری صنفی و تسویه حساب را کنار بگذاریم.
سحر مظفری/ ضمیمه قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد