در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در این میان باتجربهترین و کاپیتان تیم ملی تکواندو یوسف کرمی گرچه در المپیک لندن ناکام بزرگ ورزش ایران لقب گرفت، اما به پشتوانه همه تواناییها و مدالهای متعددی که در کارنامه دارد بار دیگر امیدوار است در اینچئون یک مدال طلای دیگر به کارنامه خود بیفزاید تا آن وقت درباره خداحافظی از دنیای قهرمانی تصمیمگیری کند، کریمی که دل پر دردی از برخی انتقادها و گاهی تخریبهای درون خانوادگی صورت گرفته علیه تیم ملی تکواندو داشت، اطمینان داد همه اعضای تیم و کادر فنی یکدل و منسجم برای کسب موفقیت در اینچئون همقسم شدهاند و با اینکه کسب مدال آن هم در سرزمین رقیب اصلی یعنی کره جنوبی کار سختی است، اما ایران قهرمان آسیاست و میتواند در کرهجنوبی هم موفق ظاهر شود. به بهانه در پیش بودن این رقابتها با یوسف کرمی گفتوگویی انجام دادیم که در پی میآید.
تیم ملی تکواندو از جمله رشتههایی است که در آستانه رقابتهایی مانند بازیهای آسیایی بیشتر در کانون توجه قرار میگیرد، چون ملیپوشان این ورزش به هر ترتیب طی سالهای اخیر یک پای ثابت مدالآوری برای ورزش ایران بودهاند. در ابتدا درباره شرایط و چگونگی آمادهسازی تیم ملی بگو.
اگر خیلی خلاصه بخواهم به این پرسش پاسخ دهم باید بگویم تمرینات تیم ملی در شرایط قابل قبولی در ماههای اخیر پیگیری شده است و همه ملیپوشان صادقانه و با جان و دل خود را برای شرکت پرقدرت در بازیهای اینچئون آماده کردهاند و خوشبختانه همه اعضای تیم در آمادگی خوبی بوده و هیچکدام از ما دچار مصدومیت نیز نشدهایم.
با توجه به اینکه دو مدال طلای بازیهای آسیایی را در کارنامه داری و به همراه رضا یزدانی، ملیپوش کشتی از جمله ورزشکارانی هستید که شانس کسب سومین مدال طلا و برابری با رکورد کسانی همچون محمد نصیری، ملیپوش سابق وزنهبرداری و علیرضا حیدری، ملیپوش کشتی که در این عرصه سه مدال طلا کسب کردهاند، برابری میکنید. این موضوع چه شرایط روحی برایت ایجاد کرده است؟
به هر حال کسب دو مدال طلای دورههای گذشته بازیهای آسیایی افتخاری بسیار ارزشمند محسوب میشود و خوشحالم از این حیث توانستهام سهمی در ارتقای رتبه کاروان ورزشی ایران در آن دورهها ایفا کنم، به هر حال آن افتخارات مشمول گذشت زمان شده و نباید در گذشته زندگی کنم و در این رقابتها با این ذهنیت روی شیاپچانگ میروم که انگار هیچ مدالی در کارنامه ندارم. با وجود این، داشتن دو طلای بازیهای آسیایی انگیزه زیادی در من ایجاد کرده که سومین طلا را هم کسب کنم، بنابراین مطمئن باشید خیلی خیلی بیشتر از اینها تلاش خواهم کرد.
از طرف دیگر یوسف کرمی نهتنها باتجربهترین عضو تیم ملی و کاپیتان تیم ملی تکواندوست که به نوعی یکی از باتجربهترین ورزشکاران کل کاروان ایران در این بازیها محسوب میشود، فکر میکنی این موضوع در جریان بازیها چه تاثیر روحی روی تو بگذارد؟
به هر حال دوست دارم همیشه با همه وجود برای کسب موفقیت تلاش کنم و هر چه بلدم به جوانترها انتقال دهم.
در حالی از انگیزه و آمادگی بالای خود برای شرکت در بازیهای آسیایی حرف میزنی که پیش از رقابتهای المپیک لندن هم چنین انگیزه و آمادگی داشتی که متاسفانه در آن رقابتها نتوانستی به مدال دست پیدا کنی، چه تفاوتی بین یوسف کرمی امروز با کرمی دو سال پیش وجود دارد؟ آیا از آن شکست درس گرفته است؟
مسلم است هر مسابقهای در نوع خود یک تجربه برای ورزشکار محسوب میشود و گرچه در لندن شکست خوردم، اما واقعا آن شکست در نوع خود تجربه گرانبهایی بود که به دست آوردم و صددرصد از آن درس گرفتهام. این تجربه ارزشمند من را پختهتر از دو سال پیش کرده است. مطمئنا و صددرصد از این تجربه به نحو احسن در بازیهای اینچئون بهره خواهم برد.
شما به عنوان عضو با تجربه تیم ملی فکر میکنی کلیت تیم در بازیهای آسیایی چه نتیجهای کسب خواهد کرد؟
تیم ما واقعا تیم با انگیزهای است و بچههای جوان و با تجربه در ترکیب تیم حضور دارند و همه بچهها با شوق و ذوق زیادی برای بازیهای آسیایی خود را آماده میکنند. مطمئن هستم با اینکه رقابتها در کره جنوبی بهعنوان اصلیترین حریف ما و در روزهای حساس و پایانی بازیها، رقابتهای تکواندو برگزار میشود امیدوار و بسیار خوشبین هستم که نتیجه خیلی خوبی خواهیم گرفت.
خودت چطور؟
همیشه گفتهام با همه وجود میجنگم و نهتنها خودم که از طرف بچهها هم قول میدهم هیچکدام کمفروشی نکنیم.
اینکه بازیها در کره جنوبی برگزار میشود، شرایط را برای تیم ملی ما سختتر نمیکند؟
چرا، همیشه مسابقه دادن با تکواندوکاران کرهای در خود کرهجنوبی خیلی سخت است، اما به هر ترتیب با آمادگی کامل به مصاف حریفانمان خواهیم رفت. تیم ما قهرمان آسیاست و باید تواناییهایمان را نشان دهیم و مطمئنا بازیکنانمان به این راحتی کوتاه نمیآیند.
مجموعه ورزش ایران در دوره گذشته بازیهای آسیایی رتبه خیرهکننده چهارم را کسب کرد. فکر میکنی این دوره هم میتواند چهارم شود؟
بعید میدانم، چون خیلی دیر برنامههای جدی برای بازیهای آسیایی آغاز شد. این مساله هم ریشه در تعیین تکلیف دیرهنگام مدیریت کمیته ملی المپیک و تعویق انتخابات آن داشت.
نکتهای که درباره ورزشکارانی مثل شما مطرح میشود موضوع استمرار در سطح اول دنیای قهرمانی است، فکر میکنی خود تو چگونه توانستی این همه سال به موفقیت خود کم و بیش استمرار ببخشی؟
به نظر من هرکس نقطه هدف خود را مشخص کند و از ابتدا بداند به چه سمتی میخواهد برود در نهایت با همه تلاش خود به سمت آن هدف پیش خواهد رفت، خود من همیشه تلاش کردم و این انگیزه را داشتم که بهترین باشم و هیچوقت نشد پس از کسب یک مدال مشخص قانع شده و بگویم دیگر کافی است. بنابراین فکر میکنم قبل از هر چیز باید هدف را تعریف کرد و برای آن جنگید و تمام کسانی که میخواهند در دنیای قهرمانی و چند مدال کسب کنند هیچوقت نباید از تلاش دست برداشته و انگیزههای خودشان را از دست بدهند. البته گفتن این حرفها خیلی راحت و ورزش حرفهای برعکس خیلی سخت و خستهکننده است، اینکه یک نفر بتواند سالها در سطح اول دنیا به ورزش حرفهای بپردازد کار سختی است و انگیزه و انرژی بسیار بالایی میخواهد. با وجود این وقتی آدم پشت سر خود را که نگاه کرده و افتخاراتش را مرور میکند خستگی از تنش خارج میشود.
فکر میکنی به همه آن چیزهایی که در ورزش میخواستی رسیدی؛ آن هم در شرایطی که در المپیک 2004 آتن در اوج جوانی به مدال برنز دست یافتی و همه طلای المپیک یا المپیکهای بعدی را برایت کنار گذاشتند، در پکن که اصلا عضو تیم ملی نشدی و در لندن هم که ناکام ماندی؟
به هر حال در زندگی همیشه شرایط بر وفق مراد ما نیست و به اصطلاح گاهی چرخ زندگی باب میل ما نمیچرخد. در ورزش هم همینطور است، گاهی یکسری مسائل دست به دست هم میدهد و مانع از آن میشود که چیزی را که میخواهی به دست بیاوری. باور کنید همیشه بعد از شکستها حسرت نخوردهام، چرا که همواره در مسابقاتی که حاضر شدهام با همه وجود تلاش کرده و جنگیدهام. روی همین حساب چه بعد از پیروزی و چه بعد از شکست از خودم راضی بودم.
نکته جالب توجهی که در مورد شکست شما در المپیک لندن وجود دارد اینکه با وجود همه انتقادهایی که به دنبال این شکست از شما شد و اکثر ناظران تکواندو بر این باور بودند که کار یوسف کرمی در دنیای قهرمانی به پایان رسیده است، اما دیدیم اینطور نیست، این جان سالم به در بردن از انتقادها و بازگشت به تیم ملی چطور اتفاق افتاد؟
وقتی خواستم برگردم کادر فنی جدید تیم ملی از جمله بیژن مقانلو و مهدی بیباک خیلی کمکم کردند؛ نه به عنوان مربی که به عنوان یک دوست مرا تنها نگذاشتند و صادقانه حمایت کردند و همین باعث شد انگیزهام دوچندان شده و دوباره خودم را پیدا کنم و خوشبختانه این اتفاق افتاد.
البته بعد از المپیک هم قصد داشتی به تکواندو ادامه بدهی و اما در آستانه رقابتهای جهانی به طور ناگهانی اردوی تیم ملی را رها کردی، دلیل آن ماجرا چه بود؟
من همیشه گفتهام و بازهم میگویم این اعتباری که الان تکواندوی ایران دارد به خاطر تلاش یک نفر نیست و اگر تکواندو امروز جایگاه بزرگی دارد به خاطر این است که همه برای این جایگاه تلاش کردهاند. بنابراین نباید یک نفر به خاطر مطرح کردن خودش تکواندو را زیر سوال ببرد یا به بازیکنان تیم ملی بیاحترامی کند. منظورم شخص خاصی نیست و به طور کلی میگویم. سال گذشته هم خودم آمدم بیرون چون احساس کردم ارزش و شأن تکواندوکاران حفظ نمیشود.
به هر ترتیب پس از رقابتهای المپیک و حتی در رقابتهای جهانی ذهنیتی مبنی بر دچار رکود شدن تکواندو شکل گرفته بود، اما دیدیم کادر فنی جدید تیم ملی و در راس آنها بیژن مقانلو بخوبی تیم را مدیریت و هدایت کرده و تیم ایران دوباره به سکوی قهرمانی آسیا بازگشت، این موفقیت چگونه حاصل شد؟
واقعا همه با تمام وجود و صادقانه تلاش میکنند، اگر در یک میدانی نتیجه نمیگیریم دلیلی بر کم کاری نیست و واقعا ناجوانمردانه است که برخی منتظرند تیم ملی تکواندو در یک میدانی مثل همین رقابتهای قهرمانی آسیا شکست بخورد تا این تیم، کادر فنی و بازیکنان را بشدت مورد انتقاد قرار دهند. انصاف این است وقتی همه میبینند تیم ملی تلاش میکند حتی اگر شکست هم خورد کسی رو به تخریب نیاورد. همانطور که مثلا تیم ملی والیبال وقتی به فرانسه میبازد نیز مورد حمایت قرار میگیرد یا تیم ملی بسکتبال در جامجهانی که میبازد مورد حمایت قرار میگیرد. ما هم در پیرامون تیم ملی تکواندو باید چنین فضایی را احساس کنیم. در حالی که تکواندو قهرمان جهان و آسیا میشود آب از آب تکان نمیخورد، به محض یک شکست، بشدت مورد انتقاد قرار میگیرد. اما ما کار خودمان را ادامه میدهیم.
این انتقادها بیشتر درون خانوادگی است، این در حالی است که پیشتر چنین فضایی پیرامون تیم ملی تکواندو وجود نداشت و خانواده تکواندو با انسجام و حاشیه پیش میرفت. دلیل این بدعت در تکواندو چیست؟
واقعا نمیدانم دلیل این فضا چیست، اما فکر میکنم ریشه در این موضوع دارد که همه دوست دارند مربی تیم ملی شوند، در حالی که در نهایت دو، سه نفر میتوانند مربی تیم ملی شوند نه بیشتر. ما یک خانوادهایم و هر کس باید یک گوشه کار را بگیرد، نمیشود که همه بخواهیم رئیس فدراسیون یا مربی تیم ملی شویم. باید با همدلی و صداقت کامل در یک مسیر حرکت کنیم، اما متاسفانه برخی مربیان تکواندو مقابل تکواندو ایستادهاند و مانع پیشرفت ما میشوند، این را واقعا بسیار جدی میگویم. وقتی در یک مسابقه بینالمللی شرکت میکنیم در حالی که هنوز به تهران برنگشتهایم، بدترین اظهارنظرها را از مربیان تکواندو میبینیم. در حالی که به نظر من این قبیل مربیان اگر دلسوز تکواندو هستند نباید دیدگاه خود را در رسانهها مطرح کنند و اگر پیشنهادی یا دیدگاهی دارند آن را به فدراسیون انتقال دهند، نه اینکه در رسانهها فضای تخریبی علیه تیم ملی ایجاد کنند. این فضا خیلی بد است و در رشتههای دیگر خیلی کم دیدم.
در صحبتهای خود به همراهی و عملکرد خوب کادر فنی تیم ملی اشاره کردی. در مجموع عملکرد کادر فنی تیم ملی را چطور میبینی؟
مربیان تیم ملی آن چیزی را که در توانشان هست به بازیکنان انتقال میدهند، همیشه این را گفتهام که آنها با جان و دل و صادقانه کار را پیش میبرند، این باعث میشود ملیپوشان هم با جان و دل کار کرده و پاسخ صداقت کادر فنی را با تلاش صادقانه میدهند. اما نباید فراموش کرد تکواندو دیگر مثل سالهای گذشته نیست که در انحصار یکی دو کشور باشد، امروز دیگر در همه جای دنیا روی این ورزش بخوبی تمرکز شده است و کشورهای مختلف سرمایهگذاری زیادی برای این ورزش میکنند، چرا که المپیکی بودن آن تثبیت شده است. تکواندوی ما اگر میخواهد از رقابت جا نماند نیاز است که خیلی بیشتر از اینها مورد توجه قرار گیرد.
یکی از ویژگیهای کادر فنی کنونی تیم ملی برگزاری رقابتهای انتخابی است، رقابتهایی که در آن همه چهرههای شاخص و جوان حاضر شدند؛ هم برای شرکت در رقابتهای قهرمانی آسیا و هم برای بازیهای آسیایی. فکر میکنی چطور همه تکواندوکاران براحتی حضور در رقابتهای انتخابی را پذیرفتند؟
رفتار مربیان صادقانه است و وقتی میگفتند ما به شما نیاز داریم، اما شما خودتان را باید تثبیت کنید ما هم قبول کرده و در انتخابی شرکت کردیم، چون دیدم آنها صادق هستند. وقتی حرفی منطقی زده میشود به دل مینشیند همانطور که گفتم کسی که میخواهد بهترین باشد باید در انتخابیها شرکت کرده و بهترین بودن خود را ثابت کند.
اما درباره انتخاب خود شما به عنوان نفر اصلی تیم ملی حرف و حدیثهایی پیش آمد و کادر فنی زیر سوال رفت، اینکه رقابت انتخابی درون اردویی بین تو و احمد محمدی دیگر مدعی این وزن برگزار نشد، ماجرا را از زبان خودت دلمان میخواهیم بشنویم.
واقعا از این فضای انتقادآمیز خیلی تعجب کردم، واقعیت چیزی جز این نبود که آقای محمدی خود در رقابت انتخابی حاضر نشد و برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت و من آماده انتخابی بودم و تا آخرین روزها هم آماده این انتخابی بودم و هیچ اطلاعی نداشتم که میخواهد برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود، اما او به خارج از کشور رفت، من چه کاری میتوانستم انجام دهم؟ باید میرفتم بلژیک او را به زور میآوردم تهران که بیا مسابقه انتخابی بدهیم؟
بر میگردم به بحث کادر فنی تیم ملی و اینکه تو به عنوان باتجربهترین ملیپوش راهی بازیهای آسیایی میشوی، در شرایطی به نیکی از مقانلو و بیباک مربیان کنونی تیم ملی یاد میکنی که از تو به عنوان ضلع سوم کادر فنی تیم ملی پس از بازیهای آسیایی یاد میشود و اینکه گفته میشود چنانچه در این بازیها طلا بگیری از دنیای قهرمانی خداحافظی کرده و مربی تیم ملی خواهی شد، این موضوع صحت دارد؟
برای هر کسی افتخار است در تیم ملی مربیگری کند، اما دوست دارم پس از دنیای قهرمانی مربی تیم ملی شوم و این امر محتمل است، اما بعد از بازیها در این باره تصمیم خواهم گرفت. چون یک تصمیم سخت است و باید سر فرصت و با آرامش خاطر در این باره تصمیمگیری کنم.
اکنون بهعنوان باتجربهترین عضو تیم ملی چه کمکی به کادر فنی میکنی؟
در حال حاضر رابط بین مربیان و بازیکنان هستم و همیشه دوست داشتم کمک حال بچهها و همچنین کادر فنی باشم. اما مربیان به حدی ارتباط خوبی با ما دارند که ما احساس مربی ـ شاگردی نمیکنیم. فوقالعاده احساس دوستی میکنیم، اما به هر حال جاهایی نیاز هست که نظرات دو طرف را به خواست خود آنها به طرف مقابل انتقال میدهم.
جا دارد در پایان این گفتوگو اشارهای هم به شیوه جدید رقابتهای گزینشی المپیک داشته باشیم؛ جایی که خود تو هم در ردهبندی فدراسیون جهانی برای کسب سهمیه حضور داری، این شیوه جدید کسب سهمیه را چگونه ارزیابی میکنی؟
بله. قبلا در یکی دو مسابقه سهمیهها توزیع میشد و سهمیه گرفتن در نوع خود راحت بود، اما الان هرکس سهمیه المپیک میخواهد باید تقریبا هر دو ماه یکبار در رقابتهای بینالمللی یا جایزه بزرگ شرکت کرده و امتیاز کسب کند تا رتبه خود را در ردهبندی حفظ کند یا ارتقا بخشد. مطمئنا شرایط نسبت به قبل خیلی سخت شده است و امیدوارم تکواندوی ایران، هم در اینچئون موفق باشد و هم بتواند در این شرایط نیز حداکثر سهمیههای المپیک 2016 برزیل را کسب کند.
ستاره 11 مداله و حسرت مدال بزرگ
وقتی در نوزده سالگی در سال 2002 یعنی در اوج قدرت کره جنوبی به عنوان مهد تکواندوی دنیا عضو تیم ملی شد، کمتر کسی تصور میکرد با قدرتنمایی خود شگفتیساز شده و مدال طلای آسیا را به گردن بیاویزد، اما یوسف کرمی این تکواندوکار جوان میانهای این مهم را عملی ساخت و به دنبال آن با توجه به شرایط سنی که داشت همگان براین باور شدند که میتواند روزی طلای المپیک را هم به گردن بیاویزد. اما کرمی گرچه در آتن 2004 به برنز المپیک دست یافت، اما در پکن 2008 که از تیم ملی دور ماند و در لندن 2012 شکست خورد تا از نظر دست نیافتن به مدال طلای المپیک نیز باعث شگفتی ناظران شود. به هر ترتیب کاپیتان کنونی تیم ملی را میتوان یکی از ستارگان تاریخ ورزش ایران دانست که با وجود برخی فراز و نشیبهایی که در دنیای قهرمانی داشته است اما به هر ترتیب کسب 11 مدال رنگارنگ و بیش از 12 سال پوشیدن پیراهن تیم ملی ، گواه این ادعاست که کرمی را یکی از ستارههای این ورزش بدانیم. یوسف کرمی علاوه بر دو مدال یاد شده، دو مدال طلای بازیهای آسیایی 2006 دوحه و 2010 گوانگجو، دو مدال نقره رقابتهای قهرمانی آسیا در سالهای2010 و 2014، طلای رقابتهای دانشجویان جهان در سال 2007، دو طلای رقابتهای جهانی 2003 و 2011 و دو برنز پیکارهای جها نی 2005 و 2009 را در کارنامه دارد.
امید توفیقی / گروه ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد