گزارشی از پشت صحنه مجموعه تلویزیونی «زخم»

همایون ارشادی در نقش پدر لیلا اوتادی

کم نیست تعداد سریال‌هایی که با محوریت نیروی انتظامی و موضوعات مربوط به این حوزه طی سال‌های اخیر تولید و پخش شده است.
کد خبر: ۷۱۴۰۸۷
همایون ارشادی در نقش پدر لیلا اوتادی
این مجموعه‌های تلویزیونی هریک با تاکید بر جنبه‌ای مشخص سعی کرده‌اند تا نحوه عملکرد این مجموعه را در ارتباط با پرونده‌های قضایی و جنایی به تصویر بکشند و در آگاه کردن هرچه بیشتر مردم با اقدامات و فعالیت‌های نیروی انتظامی موثر افتند. این پروژه‌ها همچنین راهکارهایی برای چاره جویی در بحران، چگونگی برخورد در موقعیت‌های خاص و مدیریت زمان را به مخاطبان خود آموزش داده و هدایت افکار عمومی در موقعیت‌های قضایی را برعهده گرفته‌اند.

سریال پلیسی ـ اجتماعی «زخم» کاری از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیماست که به این مهم توجهی ویژه داشته. این مجموعه تلویزیونی سوم خرداد همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر، با حضور مهدی منتظرقائم، معاون اجتماعی ناجا و مجید زین‌العابدین مدیر شبکه سه سیما در یکی از لوکیشن‌های اصلی خود (کلانتری) در غرب تهران کلید خورد. زخم در 13 قسمت 45 دقیقه‌ای آماده می‌شود و برای اولین بار بر نقش مشاوران زن نیروی انتظامی در حل پرونده‌های قضایی تاکید دارد. در این سریال داستانی سروان الهام پویا با بازی لیلا اوتادی، فردی دانش​آموخته دانشکده افسری است که به عنوان مشاور و مددکار در کلانتری 132 مشغول به کار می‌شود. او به‌دلیل انتخاب چنین شغلی با پدرش دچار مشکل است و حالا در مواجهه با چالش‌های اجتماعی درگیر معضلات بزرگ‌تری نیز می‌شود.

سریال زخم کاری اپیزودیک است و هر کدام از شش اپیزود آن در دو یا سه قسمت روایت می‌شود. از طرفی این خط داستانی اصلی را هم دربر می‌گیرد که همایون ارشادی، محمد صادقی، برزو ارجمند، امیر نوری و لیلا اوتادی به‌عنوان پنج بازیگر اصلی آن را پیش می‌برند. همچنین در هر اپیزود به‌طور میانگین دو یا سه بازیگر مهمان به سریال اضافه می‌شوند و ماجراهایی فرعی و گره‌هایی جانبی در بطن قصه اصلی رقم می‌خورد.

جمشید جهانزاده، مهرداد ضیایی و فقیه سلطانی، حسن جوهرچی، شهرزاد کمال زاده، سید رخساره شجاع الدین، سید حسام شجاعی، فریبا متخصص، فرخ نعمتی، سعید دولتی، نازنین فلاحی، هانیه غلامی و... در این سریال به عنوان بازیگر مهمان نقش آفرینی می‌کنند.

«زخم» تازه‌ترین ساخته مسعود آب‌پرور، کارگردان دوگانه «هوش‌سیاه» است که در زمان پخش خود با استقبال خوب مخاطبان روبه‌رو شد. گرچه این سه ساخته آب‌پرور همگی در ژانر پلیسی قابل دسته‌بندی است، اما هوش سیاه 1و 2 دارای فضایی کاملا اکشن با زد و خوردهای فیزیکی بود. در حالی که به نظر می‌رسد بیننده در سریال «زخم» با درامی که لحظه‌های حساس عاطفی و حسی دارد، روبه‌روست. ضمن این که فرآیند تولید و زمانی که صرف آن شده است، این پیش‌بینی را به ذهن متبادر می‌کند که کاری باکیفیت را در قاب تلویزیون به تماشا خواهیم نشست.

خود آب‌پرور درباره سریال تازه‌اش می‌گوید: تمامی گره‌های داستان در پایان قصه‌ها باز می‌شوند اما قصه طوری پیش نمی‌رود که همه آدم‌ها الزاماً عاقبت به خیر شوند. بلکه گاهی قصه‌ها با یک سوال به پایان می‌رسند. در قصه‌ها و اپیزودهای زخم مشاوره نقشی پیش برنده دارد. ضمن این که یکی از شخصیت‌های اصلی هر اپیزود با مشکلاتی روبه‌روست و به‌واسطه مشاوره مسیر داستان با تغییرات زیادی مواجه می‌شود.

«زخم» و لحظه‌های عاطفی

محسن علی اکبری، تهیه کننده سریال «زخم» درباره این سریال می‌گوید: الان که با شما صحبت می‌کنم ضبط اپیزود پنجم سریال با نام “هنگامه” تمام شده است. این اپیزود قسمت‌های 10 و 11 سریال را شامل می‌شود. به‌دلیل این که اساس داستان ما بر نقش مشاوران زن در نیروی انتظامی است، در هر اپیزود هم یک زن به‌عنوان فردی که نیاز به مشاوره دارد به سروان الهام پویا مراجعه می‌کند و نامگذاری هم براساس اسامی این شخصیت‌ها صورت گرفته است.

او درباره ویژگی‌های سریال هم می‌گوید: به نظر من زخم قصه‌های جذابی دارد و من تاکنون از نتیجه کار رضایت کامل دارم. بویژه آقای آب‌پرور به‌عنوان کارگردان با وسواس و دقت نظر زیادی به همه نکات و جزئیات توجه دارند و پیش‌بینی می‌کنم سریال پرمخاطبی را شاهد باشیم. البته تعداد 13 قسمت سریال ممکن است این اتفاق را کمی تحت‌الشعاع قرار بدهد. زیرا مخاطب تا با سریال ارتباط برقرار کند، کمی زمان می‌برد.

این تهیه‌کننده درباره طولانی شدن فرآیند تولید سریال از ابتدای خردادماه تاکنون، خاطرنشان می‌کند: اگر بخواهیم در سریال‌سازی نگاه کیفی داشته باشیم نیاز هست تا همین قدر فرصت صرف ساخت یک کار شود. ما با یک تله تئاتر روبه‌رو نیستیم یا قرار نیست طنز مناسبتی بسازیم. متاسفانه این روزها تصویربرداری 10 تا 12 دقیقه در سریال به یک عرف تبدیل شده است. در حالی که این زمان کیفیت کار را پایین می‌آورد. بویژه در شرایطی که می‌خواهیم با برنامه‌ها وسریال‌های شبکه‌های ماهواره‌ای رقابت کنیم و سریال‌های بعضاً چند صد قسمتی خارجی حتی در فروشگاه‌ها هم توزیع می‌شود و بسیاری از مردم این کارها را دنبال می‌کنند.

مشاوران مردم را تنها نمی‌گذارند

وی درباره تعلق خاطر بخشی از مخاطبان به آثار خارجی هم می‌گوید: این اتفاق به خاطر ریتم تند سریال‌های خارجی است. در حالی که شاید کیفیت آن چندان بالا نباشد. داستان سریال زخم دارای درامی جدی با لحظه‌هاس عاطفی و حسی فراوان است. ما با یک سریال اکشن روبه‌رو نبودیم که بتوانیم در جایی از ضعف متن هم چشم‌پوشی کنیم. بلکه سریالی است که باید این لحظات را بدرستی به مخاطب منتقل کند. بنابراین به زمان بیشتری در مرحله تولید نیاز داشتیم. درحالی که در سریال اکشن می‌توان با ریتم تند و جذابیت‌های تعقیب و گریزها اگر مشکلی در فیلمنامه هم هست، آن را جبران کرد.

علی اکبری ادامه می‌دهد: به نظرم ساخت سریال‌هایی مانند زخم یک نیاز اجتماعی است و بخشی از رسالت ما به‌عنوان برنامه ساز و هنرمندان این است تا علاوه بر طرح مشکلات و معضلات جامعه راهکارهای مقابله با آن را هم ارائه کنیم و چه قالب و ظرفی بهتر از سریال برای این نگاه؟! بسیاری از سریال‌ها تاکنون به طرح و بیان مشکلات پرداخته‌اند اما راهکاری برای حل آن یا جلوگیری از وقوعش ارائه نکرده​اند. به نظرم زخم را می‌توانیم سریالی فرهنگ‌سازانه بدانیم. سریالی که قصد دارد بگوید در شهر جایی برای مشاوره دادن به مردم و کمک به آنها برای برطرف کردن دغدغه‌هایشان هست. این سریال همچنین ضمن آگاهی بخشی به مردم، آنها را با نحوه فعالیت این گروه هم آشنا می‌کند.

/Media/Image/1393/06/15/635456333221578492.jpg

شخصیت‌های مرتبط با هم

همایون ارشادی، بازیگر نقش سروان پویا در باره نقشش در این سریال می‌گوید: من نقش پدر الهام پویا با بازی لیلا اوتادی را بازی می‌کنم. او در دانشکده افسری درس خوانده و شغلش هم مرتبط با همین موضوع است. چند وقت است در هر کلانتری یک نفر به‌عنوان مددکار حضور دارد و خیلی از مسائل را قبل از این که کار به شکایت برسد، حل و فصل می‌کند. من هم در اینجا نقش افسر پلیس را دارم.

در کنار همه اینها یک داستان خانوادگی و داستان‌های متعدد دیگری هم وجود دارد که در اپیزودها آن را دنبال خواهیم کرد اما اساس داستان حرفه الهام پویا و رابطه‌ای است که با پدرش دارد.

در هر قصه‌ای درباره هر موضوعی بویژه وقتی با قصه‌های خانوادگی سر و کار داریم، ماجراها و جریاناتی جانبی هم در دل داستان اتفاق می‌افتد. هر آنچه که در این سریال می‌بینیم به داستان اصلی مربوط است و هر شخصیتی بر پیشبرد داستان تاثیر می‌گذارد.

/Media/Image/1393/06/15/635456420606773167.jpg

وقتی یک سریال اپیزودیک باشد و چند بازیگر مهمان در کنار چند بازیگری اصلی به ایفای نقش بپردازند، باید برای هر کدام جایگاه مشخصی در قصه تعریف کرد. در غیر این صورت حضورشان در داستان زیر سوال می‌رود. در اینجا هم همین‌طور است. هر آنچه که در کار می‌بینیم به داستان اصلی مربوط است و هر شخصیتی بر پیشبرد داستان تاثیر می‌گذارد. ضمن این که رابطه دختر و پسر و دیگر شخصیت‌های اصلی قصه در همه قسمت‌ها پیش می‌رود.

در رابطه با نقش من نیز ضرورتی برای تحقیق و پژوهش حس نمی‌شد اما ممکن است خانم اوتادی که در واقع شغلش در داستان بیشترین ارتباط را با نیروی انتظامی دارد، این کار را انجام داده و اطلاعاتی در اختیارشان قرار گرفته باشد. شاید در جاهای دیگری مانند نوع رابطه یک دختر با پدرش باید اطلاعاتی کسب می‌کردم و دقیق می‌شدم اما در این مورد خاص نیازی حس نمی‌شد. ضمن این که ماجراهای مخالفت پدر با دخترش در قسمت‌های بعدی داستان پیش می‌آید و باز هم آنجا یک رابطه خانوادگی بین این دو صورت می‌گیرد که به تحقیق و مطالعه نیازی ندارد.

سرهنگ تنها نماینده نیست

محمد صادقی بازیگر نقش سرهنگ است او که پیش‌تر هم در نقش‌های پلیسی ظاهر شده در باره نقشش در این سریال می‌گوید: من با مطالعه سه قسمت بازنویسی شده، بازی در این نقش را پذیرفتم اما همین قسمت‌ها نشان می‌داد ابعاد انسانی، اخلاقی و اجتماعی این سریال برجسته است. تاکید سریال زخم چندان بر بعد عملیاتی و اجرایی و زد و خوردهای فیزیکی نیست و با یک اثر اکشن رو به‌رونیستیم.

/Media/Image/1393/06/15/635456420587898256.jpg

زمانی که من برای بار اول فیلمنامه را خواندم هم نقش سرهنگ را دوست داشتم و هم یکی دو نقش کوتاه دیگر توجهم را جلب کرد و احساس کردم که جای کار زیادی دارد اما تاکید بر این بود که نقش سرهنگ را بازی کنم. به هر حال در جامعه ما حساسیت‌هایی بر یک سری شغل‌ها وجود دارد. پلیس در ایران و دیگر کشورهای دنیا نقش کلیدی دارد و می‌تواند در ماجراهای حساس و موقعیت‌های بحرانی اقدامات موثری داشته باشد.

سرهنگ تلاش می‌کند تا در جریان داستان اتفاقات را مدیریت کند. وقتی مسائل و تصمیمات به نقطه عطف خود می‌رسند، تصمیمات او نقش کلیدی پیدا می‌کند.

من بر این مساله تاکید داشتم تا زوایای بیشتری از زندگی سرهنگ را ببینم و این شخصیت فقط به عنوان نماینده‌ای از نیروی انتظامی در قصه حضور نداشته باشد و فکر می‌کنم این اتفاق افتاده است.

امیدوارم که شاهد کار خوبی باشیم و در زمان پخش خود پرمخاطب باشد. چند قصه در طول سریال مطرح می‌شود بنابراین تعداد بازیگران زیاد است. قصه‌ها پرگره است و همچنین چند بازیگر هم به‌طور ثابت در مجموعه حضور دارند.

حکمتی در بازی نقش قدرت بود

امیر نوری بازیگر نقش قدرت‌الله است او درباره قبول بازی در زخم می‌گوید: قدرت‌الله یک سرباز نیروی انتظامی است که همیشه نگران است و گاهی ترس‌هایی هم دارد. به‌طور کلی نقش آرام و کم حاشیه‌ای است.

شاید جالب باشد بدانید که من تا به حال سه بار پیشنهاد بازی در این پروژه را از سه کارگردان داشتم که آخری‌اش را قبول کردم. حدود شش ماه پیش بود که یکی از کارگردان‌ها پیشنهاد بازی نقش قدرت‌الله را به من داد. 11 قسمت فیلمنامه آن زمان آماده بود و خواندم اما چندان دوست نداشتم. بار دوم هم نپذیرفتم اما مرتبه سوم که آقای آب‌پرور با من تماس گرفتند، احساس کردم که حتما حکمت یا قسمتی در کار است که سه کارگردان خوب کشورمان این نقش را به من پیشنهاد می‌دهند و حتما نقش به ویژگی‌های بازی من می‌آید که این اتفاق افتاده است.

محوریت داستان این سریال درباره مشاوران نیروی انتظامی است. بخشی جدید که در کلانتری‌ها فعال شده است و اصرار بر این است که تا آنجا که ممکن است پرونده‌ها از طریق مشاوره و مددکاری حل و فصل شوند. فکر می‌کنم آقای آب‌پرور هم در مسیر ساخت این سریال نگاهشان چندان پلیسی و اکشن نبوده است. بلکه بیشتر با کاری اجتماعی رو‌به‌رو هستیم.

به نظرم مردم با بخش مشاوره در کلانتری‌ها چندان آشنا نیستند. نقش الهام پویا مشاور داستان را هم خانم اوتادی بازی می‌کند که در طول قصه پیگیری برخی از پرونده‌ها را برعهده می‌گیرد و به ماجراها وارد می‌شود.

من دوست دارم که طنازی‌های نسبی نقش نمود پیدا کرده و مردم با کاراکتری شیرین رو به رو باشند. البته فضای کلی داستان سمت و سوی کمدی ندارد. اگرچه ممکن است موقعیتی خنده دار هم در آن ایجاد شود اما کارگردان و مدیران معاونت اجتماعی نیروی انتظامی روی این ویژگی تاکیدی ندارند.

نقش و اهمیت مشاوره

مهرداد ضیایی بازیگر نقش جمال که به‌صورت بازیگر مهمان در این سریال حضور دارد. درباره ویژگی‌های سریال زخم می‌گوید: زخم در وهله اول اهمیت مشاوره انتظامی را به مردم یادآوری می‌کند و در ادامه نوید می‌دهد که روند تصحیح جامعه و آدم‌ها بهتر است چگونه پیش برود.

من نقشی منفی را در این سریال بازی می‌کنم. جمال یکی از شخصیت‌هایی است که در طول قصه دچار تحول می‌شود و از بعد منفی خود فاصله می‌گیرد. در واقع نقش مشاوره و مددکار در زندگی او پررنگ است و باعث تغییر جهت زندگی‌اش می‌شود. این تغییر در زندگی فرزند او هم رخ می‌دهد. زیرا وی از طرف پدرش وادار به فال فروشی شده است. تغییر زندگی جمال و دخترش هم به‌واسطه دفاتر مشاوره در کلانتری‌هاست و در طول قصه می‌بینیم که چگونه آنها به این مساله ورود می‌کنند و درگیری​شان با این ماجرا را می‌بینیم.

وقتی تماشاگر با نقش جمال برخورد می‌کند، ابتدا ممکن است آن را پس بزند اما هرچه ماجرا پیش می‌رود و شرایط زندگی این شخصیت را بیشتر می‌بیند، کم​کم با آن همراه می‌شود و حتی ممکن است در پایان داستان به او حق بدهد. این تحول برای بازیگران همیشه دلچسب است زیرا نقش یک رنگ نیست و به‌واسطه روند قصه افت و خیزهای زیادی را تجربه می‌کند.

فکر می‌کنم در زخم، نگاه تازه‌ای به کار پلیسی شده است و به جایگاه نیروی انتظامی و کلانتری به‌عنوان مرکزی که هم می‌تواند نقش اجتماعی پررنگی ایفا کند و هم این که از وقوع یک آسیب پیشگیری کند.

به نظر من این سریال در وهله اول نقش و اهمیت مشاوره و مددکاری را به مردم معرفی می‌کند و در ادامه نوید می‌دهد که روند تصحیح جامعه و آدم‌ها بهتر است چطور پیش برود. در سریال زخم کاملا از این تعبیر فاصله گرفته می‌شود که همیشه با دغدغه‌ها و مسائل اجتماعی باید برخورد قهرآمیز صورت گیرد.

خوشبختانه پرداخت خوبی در قصه این سریال برای شخصیت‌ها صورت گرفته و در نگاه اجرایی آقای آب‌پرور هم با توجه به سابقه کاری​شان این اتفاق افتاده است. در این داستان یک‌سری شخصیت‌های محوری و اصلی داریم که در طول تمامی قسمت‌ها حضور دارند و بتدریج به بیننده معرفی می‌شوند اما در کنار اینها تعدادی نقش و شخصیت وارد می‌شوند که در دو یا سه قسمت حضور دارند و در همین اپیزودها محوریت بر آنهاست.

داستان‌های فرعی هیجان‌انگیز

جمشید جهانزاده هم از دیگر بازیگران مهمان در این سریال است. او درباره ویژگی‌های نقشش می‌گوید: من نقش کمال را بازی می‌کنم که صاحب یک گاراژ است و ازدواج دومی با زنی که یک بچه داشته هم دارد. او مرتکب خلافی می‌شود و ما بازتاب آن را در زندگی‌اش شاهد هستیم. این بخش سه قسمت دارد و پس از آن پرونده دیگری در داستان باز می‌شود که کمال دیگر در آن حضور ندارد.خوشبختانه هم در متن و هم در نوع نگاه کارگردان دید خوبی نسبت به نقش‌ها وجود دارد. گرچه این آدم‌ها جزو شخصیت‌های اصلی نیستند، اما در همین چند قسمت محوریت می‌یابند و به آنها پرداخته می‌شود اما بقیه نقش‌ها همواره حضور دارند و رفته رفته معرفی می‌شوند.

در سریال زخم، شغل جدیدی در نیروی انتظامی تعریف شده است و قصه براساس زندگی آنها روایت می‌شود. آنها نه با شیوه‌های رایج پلیسی بلکه با رویکرد‌های اجتماعی و بر پایه گفت‌وگو می‌خواهند مشکلات را حل و فصل کنند و همین باعث می‌شود داستان از فضای اکشن و پلیسی و زد و خورد فاصله بگیرد. حتی اگر ماجرای اکشنی هم باشد، طبیعتا بسیار ملایم‌تر و آرام‌تر از دیگر داستان‌های پلیسی است. ضمن این که داستان‌های فرعی هیجان‌انگیز است و افت و خیز زیادی دارد. (ضمیمه قاب کوچک)

فرشید شکیبا

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها