ثقوری، نماینده دادستان تهران درباره کیفرخواست این پرونده میگوید: یک سال قبل خبر درگیری شدید و مرگباری در خیابانی در جنوب تهران به ماموران گزارش شد. در همان ابتدای حضور ماموران در محل، مشخص شد علت مرگ، شلیک گلوله به سینه مقتول است. این درگیری خونین به دلیل کتککاری مردی که قصد داشت خواهر همسرش را به مرکز ترک اعتیاد ببرد، اتفاق افتاده بود.
پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات تخصصی مشخص شد دو مردی که با کوروش ـ مقتول پرونده ـ درگیر بودند، با رزیتا خواهر همسر او آشنا بوده و به خواست او به محل کشانده شدند. چند روز بعد از این حادثه در حالی که متهمان مخفی شده بودند، از سوی پلیس شناسایی و بازداشت شدند. هر سه متهم به جرم خود اعتراف و جزئیات قتل را بیان کردند.
نماینده دادستان تهران ادامه می دهد: رزیتا بر سر رفتن به مرکز ترک اعتیاد و فشارهایی که شوهرخواهرش به علت این موضوع بر او وارد کرده، با وی در خیابان درگیر شده و از دوستش شاهین کمک خواسته بود. شاهین هم با دوستش سهیل به محل رفته بود. آنها بعد از درگیری با کوروش او را به قتل رساندند. مندرجات پرونده و اعتراف متهمان نشان میدهد ابتدا شاهین با شمشیر ضرباتی به کوروش وارد کرده و سپس سهیل او را با شلیک گلوله به قتل رسانده است. کیفرخواست نیز بر اساس مدارک موجود و مستندات ارائه شده به دادگاه صادر شده است. البته در مورد شاهین به این دلیل که او در زندان جان خود را از دست داده، قرار منع تعقیب صادر شده و دو متهم دیگر پای میز محاکمه قرار دارند. سهیل براساس کیفرخواست اتهام قتل عمدی و رزیتا معاونت در قتل عمدی دارد.
کشمکشهای طولانی
رابطه رزیتا و کوروش فراتر از شوهرخواهر و خواهرزن بود. این را خواهر رزیتا و همسر مقتول میگوید: شوهرم چند سال قبل با من ازدواج کرد. او همسر دیگری هم داشت و من زن دومش بودم. ما چند فرزند داشتیم شوهرم اعتیاد داشت و به همین دلیل هم خواهرم را وادار کرد با یکی از دوستانش که مردی موادفروش بود، ازدواج کند. رزیتا یک ماه بعد از ازدواج طلاق گرفت و به خانه ما برگشت، اما در این مدت توسط شوهرش معتاد شده بود. خواهرم از کوروش میترسید، چون مرد خشنی بود. من هم از او میترسیدم و به همین دلیل همیشه سکوت میکردم. او حتی برای تامین هزینه موادش، رزیتا را وادار به انجام کارهای نادرستی میکرد و اگر خواهرم به خواستهاش عمل نمیکرد، بشدت کتک میخورد. درگیری آن روز هم بر سر مواد بود. کوروش مردی دلسوز نبود و اگر قصدش ترک دادن رزیتا بود او را به زور به عقد کسی که اعتیاد داشت درنمیآورد. خواهر من هم اشتباهات زیادی مرتکب شد. او هم به اندازه کوروش مقصر است و نباید تن به ذلت میداد. او هم خودش را بدبخت کرد و هم من و بچههایم را.هرچند بچههای من از خالهشان اعلام گذشت کردند اما فرزند دیگر کوروش که از همسر اولش است، برای او درخواست مجازات کرده است؛ البته همسر اول کوروش میداند که او چطور ما را اذیت میکرد.
این زن ادامه میدهد: چارهای جز تحمل نداشتم. چند فرزند داشتم و شغلی هم نداشتم و برای اینکه بتوانم زندگیام را اداره و خرج بچههایم را تامین کنم، راهی جز تحمل رفتارهای زشت کوروش نداشتم.
نقشهای در کار نبود
رزیتا میگوید در قتل نقشی نداشته و نقشهای از پیش طراحی شده در کار نبوده است. او کیفرخواست را قبول ندارد، اما گفتههای خواهرش درباره کوروش را تائید میکند.این متهم میگوید: کوروش خیلی اذیتم میکرد. وقتی وارد زندگی خواهرم شد، من دختر بچهای کم سن و سال بودم و از آنجا که سرپرستی هم نداشتم، با خواهرم زندگی میکردم. از همان موقع کوروش سوءاستفاده از مرا شروع کرد. او برای اینکه به هدفش برسد مرا وادار کرد با یکی از دوستانش که شیشه می فروخت، ازدواج کنم. شوهرم هم مثل کوروش بود شاید هم بدتر اصلا دوستش نداشتم. او مرا وادار کرد شیشه بکشم و اینطوری بود که معتاد شدم. یک ماه از ازدواجم گذشته بود که توافقی از هم جدا شدیم. او هم فهمیده بود به درد هم نمیخوریم. چون جایی برای ماندن نداشتم، دوباره به خانه خواهرم برگشتم و باز هم زیر دست کوروش افتادم و سوءاستفادههای او از من، شروع شد. اگر هم به خواستههایش عمل نمیکردم، به من مواد نمیداد. مدتی بعد از جداییام با مردی آشنا شدم. شاهین را دوست داشتم هرچند شاهین هم اعتیاد داشت اما مثل کوروش نبود. کوروش از این رابطه ناراحت بود و مرتب اذیتم میکرد. برای هر موضوعی بهانهگیری میکرد و مرا به باد کتک میگرفت. راضی نبودم زندگی خواهرم را از هم بپاشم، اما نمیتوانستم شوهر او را تحمل کنم. خواهرم میدانست شوهرش چطور آدمی است روز حادثه هم داشتم برای خرید شیشه میرفتم که در خیابان با هم دعوا کردیم. او سعی کرد جلوی مرا بگیرد گفت هرجایی که من میگویم باید بروی و بدون اجازه من حق نداری جایی بروی گفت حالا که این طوری است و تو به خواستههای من عمل نمیکنی، میبرمت کمپ و وادارت میکنم ترک کنی. من هم با شاهین تماس گرفتم از حرف زدنش متوجه شدم در حال مشروب خوردن است گفتم کمکم کن. آن زمان کوروش در خیابان کتکم میزد. من و شاهین خیلی همدیگر را دوست داشتیم شاهین بلافاصله آمد من از وجود دوستش خبرنداشتم و فقط از شاهین کمک خواستم.
متهم میگوید اینکه از پسر مورد علاقهاش درخواست کمک کرده به این دلیل نبوده که شوهرخواهرش را بکشد: فقط برای اینکه مرا از زیر دست او بیرون بکشد، تلفن زدم. وقتی شاهین آمد با دوستش بود. او به من گفت عقب بروم و بعد با چاقو به کوروش حمله کرد و دو ضربه به او زد. بعد هم سهیل با شلیک گلوله او را به قتل رساند. ما هیچ هماهنگی برای قتل کوروش نداشتیم و من هم معاونت در قتل را قبول ندارم. این حرفها تهمت است.
رزیتا ادامه میدهد: هرکس چهرهام را میبیند، باور نمیکند هنوز 30 سالم نشده است. شیشه بلایی به سرم آورد که دیگر امیدی به زندگی ندارم. مسبب این همه بدبختی هم کوروش بود. البته خودم هم باید قویتر میبودم نباید تن به اعتیاد میدادم. راههای بهتری از این زندگی کثیف وجود دارد باید خودم را میکشتم حالم از این زندگی به هم میخورد. چند بار با خودم گفتم بهتر است خودکشی کنم اما جراتش را نداشتم حالا هم با اینکه میدانم خواهرزادههایم مرا بخشیدهاند اما نمیتوانم خودم را ببخشم پدرشان رفتاری با من میکرد که اگر مرا میکشت، بهتر بود. با این حال ناراحت هستم. بابت اتفاقی که افتاده است شرمندهام و از خواهرم و فرزندانش خجالت میکشم. من تباه شدم خواهرزادههایم تباهی مرا به چشم دیدند و شاید به همین دلیل هم اعلام گذشت کردند. از خدا میخواهم او هم مرا ببخشد. در زندان اعتیادم را ترک کردهام و حالا پاک هستم. اگر از زندان بیرون بیایم، دیگر به سمت مواد نخواهم رفت.
متهم دیگر پرونده اتهام قتل را قبول دارد و میگوید زمان تیراندازی مرگبار تحت تاثیر الکل قرار داشت. (ضمیمه تپش)
مرجان لقایی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم