این پرونده از ابتدای ماه در حال رسیدگی است. نگین و نگار تنها کودکانی نیستند که قربانی «بازی بزرگان» شدهاند. هر از گاهی از فاجعهای مشابه خبر میرسد و پروندهای در رابطه با قتل کودکی تشکیل میشود که قربانی اختلافات والدینش شده است. جنایت در شهررضا حدود دو هفته پس از آن به وقوع پیوست که راز قتل پسر دو ساله گلستانی به دست مادرش فاش شد.
زن متهم به قتل به دلیل اختلافات خانوادگی عرصه را چنان بر خود تنگ دید که تصمیم گرفت خود،شوهر،پسر و دخترش را به قتل برساند. او برای این کار آش مسموم تهیه کرد و آن را بهعنوان نذری با آژانس به خانه خودش فرستاد اما دو کودک غذا را زودتر خوردند و از حال رفتند. آن دو به بیمارستان منتقل شدند اما پسر دو ساله نتوانست دوام بیاورد و جانش را از دست داد. رسیدگی به این پرونده نیز همچنان در مرحله مقدماتی است و مادر متهم به قتل در زندان به سر میبرد.
یکی دیگر از فجیعترین جنایتهایی که با این انگیزه صورت گرفت، اواخر فروردین به وقوع پیوست و همه را در بهت فرو برد. مردی از اهالی شهرستان شادگان بهدلیل اختلاف با همسر بیست سالهاش تصمیم گرفت او و دو پسر دوقلوی یک سالهاش به نامهای سیف و لیث را به قتل برساند. او برای این کار در خانه حفرهای کند و ابتدا دو کودک را زنده به گور کرد اما زن جوان توانست فرار کند. او نزد پلیس رفت و ماموران را از واقعه مطلع کرد. کارآگاهان بعد از رسیدن به محل متهم را در حالیکه بالای گور فرزندانش ایستاده بود، دستگیر و از او یک قبضه کلاشینکف نیز کشف کردند. متهم همچنان در بازداشت موقت و در انتظار محاکمه به سر میبرد. مادر دو کودک میگوید: من و پسرعمویم عاشق هم بودیم وحدود هفت سال پیش با هم ازدواج کردیم. شوهرم مرد خوبی بود و ما زندگی آرامی داشتیم. دو سال بعد از ازدواجمان دخترم به دنیا آمد و سال بعد پسرم متولد شد و بعد از آن هم دوقلوها به دنیا آمدند، رفتار شوهرم در این مدت تغییر کرد. او اوایل قرص و بعد مواد مصرف میکرد. معتاد شده بود. با همه فامیل قطع رابطه کرده بود و دیگر تمایلی به رفت و آمد با کسی نداشت. مشکل از وقتی شدیدتر شد که از محل کار اخراجش کردند و از آن به بعد عصبیتر شد.
بنا به آمار معاونت جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا، اختلافات خانوادگی در ایران دومین رتبه را به لحاظ انگیزه قتل دارد. رتبه نخست با 18 درصد مربوط به نزاع است و پس از آن اختلافات خانوادگی دلیل 3/15 درصد از قتلها محسوب میشود. همچنین قتل توسط بستگان که فرزندکشی نیز شامل آن میشود، بالاترین آمار را به خود اختصاص داده و از سهمی 9/31 درصدی برخوردار است.
«تیمور» مردی است که بهدلیل اختلاف با همسر خود، او را کشت اما در این میان فرزند خردسال این زوج نیز قربانی شد. این مرد که پروندهاش اکنون در مراجع قضایی یزد در حال رسیدگی است، میگوید: «سالها قبل ازدواج کردم اما بعد از مدتی اختلافاتی میان ما بهوجود آمد به همین دلیل همسرم را طلاق دادم و مدتی بعد با زنی دیگر ازدواج کردم این بار امیدوار بودم زندگی خوشی داشته باشم. ما صاحب فرزندی شدیم که اسمش را احسان گذاشتیم اما وجود این بچه هم نتوانست مانع اختلافات من و همسرم شود و بالاخره کشمکشها آنقدر شدید شد که او را هم طلاق دادم و بعد از مدتی برای سومین بار ازدواج کردم. دو شکست قبلی روی زندگیام تاثیر بدی گذاشته بود به همین دلیل نمیخواستم همین شکست را برای بار سوم تجربه کنم. من و همسرم زندگی مشترکمان را از یک سال قبل شروع کردیم البته پسرم هم با ما زندگی میکرد و زنم مشکلی با این قضیه نداشت اوایل همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه رفتارهای نادرست همسرم شروع شد او مرتب مرا تحقیر میکرد و کارهایی را که میخواستم انجام نمیداد. درگیریهای ما ادامه داشت تا اینکه روز حادثه با زنم دعوایم شد. در حالیکه عصبانی بودم، چاقویی را از آشپزخانه برداشتم و با آن چند ضربه به زنم زدم بعد از اینکه او مرد، سراغ پسرم رفتم. احسان خواب بود. چند ضربه هم به او زدم.
این متهم ادعا میکند زمان قتل کنترلی بر رفتارش نداشت: وقتی به خودم آمدم و فهمیدم چه کردهام، با پلیس تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم. از کاری که کردهام پشیمان هستم. من قصد قتل نداشتم. آن روز صبح از همسرم خواستم با هم صبحانه بخوریم اما او قبول نکرد این رفتارش مرا بشدت عصبانی کرد طوری که نتوانستم خودم را کنترل کنم و بعد از کشتن او سراغ بچهام هم رفتم.
حسین یکی دیگر از متهمان به فرزندکشی است. او که همسر و دختر ده سالهاش به نام مینا را به قتل رسانده در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شده است. متهم میگوید: من و همسرم از مدتها قبل با هم مشکل داشتیم. او میگفت از زندگیاش راضی نیست و این شیوه زندگی را دوست ندارد. اختلافات ما ادامه داشت تا اینکه روز حادثه او گفت میخواهد به مسافرت برود برایش شرط گذاشتم که دخترمان را نبرد اما او اصرار کرد و گفت تو هم اگر دوست داری مرخصی بگیر و بیا. من نمیتوانستم بروم موضوع را برایش توضیح دادم اما او قانع نشد. خیال میکرد نمیخواهم پیش آنها باشم. خیلی عصبانی شدم و دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. چاقویی از آشپزخانه برداشتم و او را زدم. دخترم شاهد این صحنه بود بعد به سمت وی حمله کردم او را هم با چاقو زدم و به قتل رساندم. بعد طوری صحنه سازی کردم که انگار بیگناه هستم و از چیزی خبر ندارم اما عاقبت دستم رو شد.
قتل کودکان به دست والدین از جمله اخباری است که همیشه بازتاب گستردهای دارد و حساسیت عمومی نسبت به آن بالاست اما کودکانی هم هستند که گرچه به قتل نمیرسند اما به دلیل اختلافات والدینشان مورد انواع آزار قرار میگیرند. بسیاری از موارد کودکآزاری هرگز گزارش نمیشود به همین دلیل آمار جامعی از این جرم در دست نیست اما انجمن حمایت از حقوق کودکان که در موارد حاد وارد عمل میشود، سال گذشته 76 گزارش کودکآزاری را دریافت کرد. این آمار نشان میدهد دختران بیش از پسران در معرض خطر هستند بهگونهای که 56 درصد کودکان آزار دیده، دختر بودند. همچنین آمار بیانگر آن است که وقوع جرم علیه کودکان در میان پدران شایعتر است و آنها رقم 29درصد را به خود اختصاص دادهاند. مادران با 24 درصد در رتبه بعدی هستند و در 5 درصد موارد کودک توسط هم پدر و هم مادر مورد آزار قرار گرفته است. در بقیه موارد نیز افراد غریبه دخیل بودند.
وقوع چنین اتفاقات ناگواری نشان میدهد کودکان بیش از همه به حمایت نیاز دارند و سازمانهای مسئول وظیفهای سنگین را بر دوش میکشند. (ضمیمه تپش)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد