نسترن که دخترکی 9 ساله است همچنان مشغول بازی است و وقتی مادر خود سراغ او میرود و کامپیوتر را خاموش میکند شروع به گریه و داد و بیداد میکند که داشتم مرحله آخر را میگذراندم و بازیام را خراب کردی.
او عمدا سروصدایش را بالا میبرد و در عبور از کنار مادر، خواهر کوچکش را که دور و بر او میچرخد هل میدهد و به زمین میاندازد و گریه دخترک از یکسو و غرغرهای نسترن از سوی دیگر پدر را که در اتاق دیگر مشغول کار است، برمیآشوبد.
پدر وارد ماجرا میشود و میپرسد چرا سروصدا راه انداختهاید و نسترن قبل از این که مادر حرفی بزند با پرچانگی در مورد ظلمی که به او شده اغراق میکند. مریم خواهر نسترن نیز به لباس پدر آویزان میشود و تظلمخواهی میکند و همه این بلوا سبب میشود که پدر دستگاه بازی را روشن کند و بدون مشورت با مادر که حالا اگر کاردش بزنی خونش درنمیآید، به دخترک خطاکار اجازه میدهد که یکی دو ساعت دیگر بازی کند مشروط بر این که هیچ صدایی از او شنیده نشود.
این باجخواهی چیزی است که نسترن خوب از عهدهاش برمیآید زیرا فهمیده خطای او هر چه باشد، وقتی پدر در خانه است حوصله سروصدایش را ندارد و به او باج میدهد و هر چند مادر حرف دیگری زده باشد او حرفش را نقض خواهد کرد. او درسش را خوب حفظ کرده است: «وقتی مامان میگوید «نه» سروصدا کن و از بابا امتیاز بگیر!»
خشت اول
خشت اول تربیت کودک از نحوه برخورد والدین با یکدیگر و اتحاد و رفتار صحیح آنان در قبال فرزندان گذاشته میشود. خشتی که اگر از اول کج گذاشته شود، دیوار اعتماد کودک به والدین و قاطعیتشان سست و متزلزل خواهد شد.
تحقیقات نشان میدهد: 25 درصد انحرافهای رفتاری نوجوانان و جوانان ریشه در اختلاف سلیقه والدین در تربیت آنان دارد. همچنین بسیاری از وسواسها و تعارضها در دوران بزرگسالی به علت روش تربیتی نادرست پدر و مادر و نداشتن توافق آنان در تربیت فرزندان عنوان شده است.
کارشناسان معتقدند، فرزندان در چنین خانوادههایی به موضوعهای مختلف با تردید و ابهام نگاه میکنند، چرا که پدر و مادر هیچگاه روی یک موضوع توافق نداشتهاند. نتایج یافتههای طرح ملی بررسی خشونت علیه زنان نیز نشان میدهد نحوه تربیت کودکان عمدهترین عامل اختلاف زن و شوهر در خانواده است.
یک حرف برای همیشه
فکرش را بکنید شما در قلمرویی زندگی کنید که یک سلطان و یک ملکه داشته باشد و آنها همه شما را دعوت کنند و ملکه بخواهد که شما کاری کنید، بعد سلطان بگوید: نه اینطوری خوب نیست بهتر است طور دیگری باشد و آنگاه در حالی که شما دارید این زوج مسلط را نگاه میکنید، آنان بر سر این که شما چگونه باشید به اختلاف و دعوا بیفتند. انصافا شما در مورد آنها چه فکری خواهید کرد؟ به لیاقت و توانایی آنان شک نمیکنید؟ خوب است بدانید شما سلطان و ملکه خانواده خود هستید و وقتی در مورد تربیت بچهها در مقابل آنان به اختلاف میافتید، بچهها هم همینطور فکر میکنند و دیگر به تصمیمات شما احترام نخواهند گذاشت زیرا آن را متزلزل و تغییرپذیر میدانند.
روانشناسان توصیه میکنند بهتر است والدین حتی قبل از بچهدار شدن با هم در مورد رفتارها و انتظاراتشان در قبال کودک حرف بزنند و از نوع رفتار تربیتی یکدیگر اطلاع داشته باشند.
مهمترین نکتهای که والدین باید در مورد آن به توافق برسند، انضباطی است که کودک در چارچوب آن قرار خواهد گرفت. رفتارهای کودک باید حد و مرز مشخصی داشته باشد، باید کسی باشد که به کودک درست یا غلط بودن هر رفتاری را آموزش دهد و در صورتی که والدین در این مورد با یکدیگر توافق نداشته باشند، کودک دچار سردرگمی خواهد شد. شکل دادن یک چارچوب رفتاری برای کودک به او کمک میکند که یاد بگیرد بعدها در اجتماع چطور رفتار کند.
کی سرمربی است؟
به طور سنتی، مادرها وظیفه آموزش کودک را به عهده دارند، اما گاهی پدرها هم دوست دارند در این امر دخالت داشته باشند. زمان استراحت و خواب، نوع غذا خوردن، بازی کردن، حرف زدن و چیزهایی از این قبیل، مسائل روزمرهای هستند که کودک در سالهای اول زندگی باید یاد بگیرد. محققان در یک تحقیق با بررسی روی ۱۱۲ خانواده که کودکانی در سنین قبل از مدرسه داشتند به نتایج جالبی دست یافتند. آنها مشاهده کردند در خانههایی که پدر با کودک بیشتر بازی میکند والدین با هم همکاری مناسبتری در تربیت کودک دارند و مادر راحتتر میتواند به کودک آموزشهای لازم را بدهد. در این خانوادهها اغلب اختلاف کمتری هم در زمینه تربیت کودک وجود دارد. در نقطه مقابل، در خانههایی که پدر سعی دارد در آموزش کارهایی مانند مراقبتهای روزمره مثل حمام کردن و استفاده از دستشویی دخالت کند، بعد از یک سال اختلافهای بیشتری بین والدین در زمینه تربیت کودک بهوجود آمده است. در این خانوادهها والدین بیشتر از هم در زمینه تربیت کودک ایراد میگیرند و نحوه آموزشهای یکدیگر را زیرسوال میبرند. موضوعی که به نظر کارشناسان کاملا بر تربیت کودک تاثیر منفی خواهد گذاشت.
از نظر کارشناسان، بهتر است یکی از والدین کودک نقش یک مربی را داشته باشد و والد دیگر صرفا نقش همراهی و کمک کردن را. آنها معتقدند بهتر است مادر به علت ارتباط بیشتر با کودک این نقش اصلی را به عهده بگیرد و پدر نظراتش را در مورد تربیت کودک تنها با مادر در میان بگذارد و سعی نکند به روش خودش به کودک آموزش دهد.
اگر بطور مداوم با طرز برخورد همسرتان در برابر اشتباهات و بدرفتاریهای فرزندتان مشکل دارید، سعی کنید موضوع را با او در میان بگذارید. اگر آن را با لحن خوب و مناسب به اطلاع همسرتان برسانید، مطمئنا بیشتر مورد توجه او قرار خواهد گرفت و کمتر در مورد رفتار خود حالت دفاعی خواهد گرفت.
به کودک بگویید که، «من و پدرت هنوز سر تنبیه تو به توافق نرسیدهایم، اما بعد از شام حتما به تو میگوییم که چه تصمیمی گرفتهایم.» این کار به شما فرصت کافی میدهد تا با آرامش فکر همه جنبههای قضیه را بررسی کرده و تصمیم درستی اتخاذ کنید.
زهره زیارتی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد