هر قدر هم عاشقانه‌ها حال و هوایشان عوض شود، هر قدر مهربانی با معشوق و شکوه‌ها و درد دل‌های صادقانه با او جای خودش را به نفرین و بی‌قراری و گاه دشنام بدهد، اما موسیقی عرصه عاشقانه‌های ناب و زلال است.
کد خبر: ۷۰۰۸۹۶
شنیدن یک عاشقانه آرام

عاشقانه‌هایی که روزی راهی را پیدا می‌کنند و با چهره‌ای تازه پا به میدان می‌گذارند تا ما مخاطبان موسیقی با شنیدنشان دلمان پر بزند برای همان عاشقانه‌هایی که لبریز از انتظار و مهربانی بود.

نگاهی به روند موسیقی در چند سال اخیر نشان می‌دهد عاشقانه‌های این سال‌ها بیشتر دشنام، نفرین و رویگردانی از معشوق شده است و در مواردی حتی با افراط پیش می‌رود و آرزوی مرگ معشوق را هم می‌کند. هر چند این روند امروز به نسبت به چند سال گذشته آرام‌تر شده است، اما این ماجرا در ادبیات کشورمان پیشینه‌ای طولانی دارد و آنها را واسوخت ادبی می‌نامند.

در واسوخت، شاعر به خاطر شکست در عشق و عدم کامیابی، از استغنا به غنا و از نیاز به ناز روی می‌آورد و به جای ستایش به سرزنش دوسـت می‌پردازد و بی‌وفایی او را با بی‌وفایی پاسخ می‌دهد. شبلی نعمانی از وحشی بافقی به عنوان آغازگر این شیوه بیانی یاد می‌کند.

واسوخت‌های امروزی

امروزه این سبک بیشتر خود را در ترانه‌های نسل جدید نشان داده است که بر خلاف واسوخت‌های پیشینیان نه‌تنها مودبانه نیست، بلکه گاه گستاخانه و بی‌ادبانه هم می‌شود. در خوشبینانه‌ترین موارد دور عاشقانه‌هایی به سبک قدیم را خط می‌کشد و از معشوق می‌خواهد بار و بندیلش را جمع کند و برود که البته این موضوع و رویکرد در موسیقی آن طرف آبی بیشتر خودش را نمایان می‌کند.

این اتفاق در دوران ما شاید به این برگردد که انسان عصر امروز عوض شده است. دیگر مثل قبل‌ترها عاشق نمی‌شود. عشق هم مثل خیلی چیزهای دیگر برایش یک روزه شده، به نسیمی می‌آید و به نسیمی می‌رود.

آلبوم‌های موسیقی از چند سال پیش پر شده است از تهدیدهای عاشق به معشوق و بیان حرف‌هایی مبنی بر این که با نبود معشوق هم هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد. آنقدر که شاید برخی خواننده‌ها و موزیسین‌ها هم کم‌کم دچار این تصور شدند که مخاطب امروز حوصله عشق‌های عمیق و انتظارهای طولانی را ندارد.

اقبال مردم به عاشقانه‌های ناب

اواخر سال گذشته آلبومی منتشر شد که توانست با عاشقانه‌هایش دوباره به همه ما یادآوری کند مردم عاشقانه‌های ناب و خالص را دوست دارند و خیلی زود با آن همراه می‌شوند.

«نه فرشته‌ام، نه شیطان» نخستین آلبوم مشترک تهمورس پورناظری و همایون شجریان و به گفته خودشان یک اثر عاشقانه است. این ‌آلبوم توانست دوباره شنوندگان موسیقی را از هر طیفی به شنیدن و لذت بردن از این عاشقانه‌های آرام دعوت کند.

در این آلبوم تعدادی از سرشناس‌ترین نوازندگان موسیقی جهان به هنرنمایی پرداخته‌اند؛ هنرمندان برجسته‌ای چون «پدرو ائوستاچه» (نوازنده نامدار سازهای بادی)، «جیمی جانسون» (نوازنده برجسته گیتار باس) و... که حضور این چهره‌ها در کنار نوازندگان سازهای ایرانی و آواز همایون شجریان ترکیب شنیدنی و جذابی برای علاقه‌مندان موسیقی ایران و حتی شنوندگان خارجی پدید آورد.

«چرا رفتی» نخستین قطعه این آلبوم با اقبال بسیار خوبی مواجه شد و بسرعت توانست در میان شنوندگان خود جا باز کند. این قطعه که نماآهنگی هم برای آن ساخته شد از دیگر قطعات آلبوم شهرت بیشتری پیدا کرد و حتی می‌توان گفت قطعات خوب دیگری از جمله کولی و در حصار شب را تحت‌الشعاع خود قرار داد. البته ناگفته نماند نماآهنگ ضعیف این کار هم با توجه به حضور برخی چهره‌های سینما و تئاتر به دیده شدن آن در شبکه‌های مجازی کمک کرد، اما در هر صورت این قطعه ظرفیتی داشت که ضعف نماآهنگ نتواند روی آن تاثیری بگذارد.

این آلبوم از جنبه‌های مختلفی اثری شاخص محسوب می‌شد که از آن میان می‌توان به تلفیق‌های خوب موسیقی در آن اشاره کرد. نه فرشته‌ام نه شیطان، اثری است که از پس تلفیق موسیقی بخوبی برآمده و از تلفیق‌های خامی که در اغلب آثار در فرم انجام گرفته و اثر را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد پرهیز کرده است.

8 قطعه برای 8 طیف مخاطب

نکته قابل توجه دیگر ارائه هشت قطعه در این آلبوم با هشت حال و هوا، فرم و تکنیک متفاوت است؛ بنابراین می‌توان گفت از جهت محتوا آلبوم یکدستی ندارد و با قطعاتی روبه‌رو هستیم که ممکن است هر کدام طیف خاصی از سلیقه‌ها را به خود جلب کند، چرا که قطعات هر یک هویت مستقل دارند و چه از لحاظ شعر و چه آهنگسازی در یک خط ثابت حرکت نمی‌کنند.

از طرف دیگر، انتخاب مناسب و دقیق اشعار خوانده شده در این آلبوم تاثیر خوبی بر مخاطب دارد. هشت قطعه با کلام این اثر بر اساس اشعاری از مولانا، شفیعی کدکنی، حسین منزوی، هومن ذکایی و دیگر چهره‌های شناخته‌شده ادبیات معاصر است.

همایون شجریان هر چند در این آلبوم آواز ایرانی را به معنای سنتی که ما می‌شناسیم نخوانده، اما تحریرهای کوتاه و ساده او در این اثر ارزشمند است و کسانی را هم که مخاطب موسیقی ایرانی نیستند به خود جلب می‌کند.

نه فرشته‌ام نه شیطان، یکی از پرهزینه‌ترین آلبوم‌های موسیقی در کشورمان محسوب می‌شود، اما جای خرسندی دارد صرف هزینه‌های سنگین برای خلق، تولید و انتشار این آلبوم مانند برخی آثار بی‌نتیجه نمانده است و جهان موسیقایی تازه‌ای را خلق کرده که در هیاهوی عاشقانه‌های پوچ و بی‌سر و ته برخی ترانه‌ها به‌نوعی آشتی با عاشقانه‌های گرم و صمیمی باشد.

کنسرت «چرا رفتی» روی صحنه

پورناظری و شجریان قصد دارند کنسرت «چرا رفتی» را - که دربردارنده قطعات نه فرشته‌ام نه شیطان است - شانزدهم، هفدهم، هجدهم و بیست‌وسوم مرداد در تالار وزارت کشور روی صحنه ببرند. هر چند اغلب نوازندگان این کنسرت ایرانی هستند و نوازندگان خارجی آلبوم در این اجرا حضور ندارند، اما باز هم شنیدن قطعات این آلبوم به‌صورت زنده می‌تواند برای همه ما شیرین باشد.

زینب مرتضایی فرد / گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها