تردید در امکان تمدید توافقنامه برای شش ماه دیگر و تردید در نتیجه بخش بودن تمدید مجدد، موجب شده دو طرف همه سعی خود را برای دست یافتن به یک توافق، در واپسین روزهای باقیمانده از توافقنامه موقت به کار گیرند تا با دستپر به پایتختهایشان بازگردند. اینکه چنین چیزی تحقق خواهد یافت یا نه، در ابهام جدی است.
از مجموع اظهار نظرهای آشکاری که شده است، میتوان برداشت کرد اکنون دو مساله بسیار مهم روی میز مذاکره است؛ نخست تعداد ماشینهای سانتریفیوژ که ایران میتواند داشته باشد و دیگر وضع تحریمها.
طرف غربی و بیش از همه آمریکاییها دوباره بحث «تضمین عینی صلحآمیز بودن فعالیتهای ایران» را مطرح کردهاند که یادآور تجربه ناموفق و شکست خورده توافق نامه پاریس در سال ١٣٨٤ (2005) است.
آنها میخواهند به این بهانه این مفهوم نادرست، مغایر با معاهده NPT و خطرناک را نهادینه کنند که تعداد زیاد سانتریفیوژ یعنی غیر صلحآمیز بودن، پس ایران برای اثبات صلحآمیز بودن فعالیتهایش باید تعداد ماشینهای خود را کاهش دهد!
البته فراموش نکردهایم که آن زمان سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) حتی راضی به داشتن چند سانتریفیوژ هم نبودند و مدل لیبی، یعنی از بین بردن کل تاسیسات هستهای ایران را در سر داشتند و اگر امروز به چند هزار ماشین رضایت میدهند، نتیجه مقاومت ملت ایران از سویی و پیشرفت قابل توجه کشور در فناوری هستهای از سوی دیگر است.
در عین حال پذیرش این قاعده (ماشین کمتر به عنوان تضمین صلحآمیز بودن) نهتنها به معنای وابسته نگه داشتن کشور در تامین سوخت نیروگاه بوشهر است که هیچ ضمانت بینالمللی هم برای آن وجود ندارد؛ بلکه معنای آن محروم کردن کشور از برنامهریزی برای صادرات سوخت، عقب نگه داشتن کشور در بهرهمندی از نیروگاههای جدید (چون از یک طرف سوخت آن را نداریم و ضمانتی هم برای تامین آن وجود ندارد و از طرف دیگر تولید و نصب سانتریفیوژ و تزریق گاز و در نهایت تولید سوخت، کاری زمانبر است) و حتی محروم کردن کشور از منافع دیگر غنیسازی است، ضمن اینکه به گفته رییسجمهور محترم، قرار بود آنچه ایران برای مذاکره روی میز میگذارد، فقط «شفافیت» باشد!
نکته دیگر موضوع تحریمهاست. آمریکاییها اصرار و تاکید دارند که ساختار تحریمها دست نخورده باقی مانده و فقط به صورت تدریجی از آن کاسته میشود که برای آن هم تاکنون، حداقل در اطلاعات آشکار، هیچ توضیح و برنامهای ارائه نشده است، ضمن اینکه ایران هیچ تجربه مثبتی از عمل غربیها به تعهدات خود ندارد، نه در زمانی که سه کشور اروپایی متعهد میشدند و نه در همین شش ماهه اخیر و تعهداتی که در توافق نامه موقت ژنو داده شد.
وزیر امور خارجه آمریکا در آستانه مذاکرات وین٦ برای توافق جامع هستهای، طی یادداشتی در واشنگتن پست، این فرصت را تاریخی توصیف کرده و حل مشکلات ایران از قبیل بیکاری، رونق اقتصادی و رفاه را در گرو تن دادن به خواست جامعه جهانی (همان آمریکا و متحدانش) دانسته است!
این یادداشت که دقیقا از جنس عملیات روانی و خواندن رجز در جنگهای قرون گذشته است با فریبکاری میخواهد مشکلات کشور که عمدتا منشأ داخلی دارد و راهحلهایش را در درون و ساختار اقتصاد کشور باید جستجو کرد، به تحریمها مرتبط سازد. گویا قبل از تحریم، ما نه مشکل بیکاری داشتیم و نه مشکل رونق و... .کری همچنین تلاش میکند علت شکست احتمالی مذاکرات را به گردن ایران بیندازد و نقش زیادهخواهیها و درخواستهای غیرمنطقی و غیرقانونی خود را مخفی نگه دارد.
خوشبختانه یادداشت وزیر امور خارجه آمریکا بیجواب نماند و از سوی وزیر امور خارجه کشورمان آن هم نهچندان ظریف پاسخ داده شد!
و سخن آخر اینکه گفتمان حاکم بر مذاکرات ایران، گفتمان «پیشرفت و عزت» است. جمهوری اسلامی ایران نه حاضر است به خواست دشمنانش، از «پیشرفت» خود چشم بپوشد و نه دست از «عزت» خویش بردارد. آمریکا و متحدانش و همه ١+٥ و همه دنیا باید این پیام ملت ایران را که برای آن هزینهای سنگین پرداخت کرده است، به طور شفاف درک کنند.
امیدواریم مذاکرهکنندگان کشورمان که در این ایام مستظهر به دعای ملت روزهدار ایران هستند، دست پر به کشور بازگردند؛ پر از عزت و پر از پیشرفت!
مهدی فضائلی
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: