بهمن زارع، سرمربی تیم ملی وزنه‌برداری بزرگسالان:

وزنه‌برداری شایسته توجه بیشتر است

بعد از یک سال پرتنش، حالا دو ماه​ است که تیم ملی وزنه‌برداری با سکانداران جدیدش، در فضایی توام با آرامش، حرکت خود را در مسیر افتخارآفرینی‌های دوباره آغاز کرده است.
کد خبر: ۶۷۲۸۸۱
وزنه‌برداری شایسته توجه بیشتر است

اگر سال گذشته المپیکی‌ها غایبان بزرگ اردوی تیم ملی بودند، حالا در کنار جوان‌هایی که با کورش باقری به رقابت‌های جهانی رفتند، المپیکی‌ها هم هستند تا اردوی تیم ملی پرستاره‌تر از همیشه باشد. فقط کافی است وارد سالن وزنه‌برداری شوید تا گنجینه‌هایی از افتخارآفرینان و عنوان‌داران وزنه‌برداری را پیش روی خود ببینید. حضور این همه ستاره زیر یک سقف، مسئولیت کادر فنی را هم بیشتر می‌کند، زیرا حالا همه از بهمن زارع، سرمربی این تیم و هادی پانزوان انتظاری جز کسب مدال‌های خوشرنگ ندارند. با بهمن زارع که پیش از این به عنوان سرمربی و مربی، سابقه 9 سال حضور در کادر فنی تیم ملی وزنه‌برداری ایران را دارد، درباره گذشته، حال و آینده وزنه‌برداری صحبت کردیم.

روزی که بهمن زارع به عنوان جانشین کورش باقری معرفی شد، برخی به این انتخاب انتقاد داشتند. قبل از هر چیز درباره سوابقتان بگویید؟

اتفاقا بخش زیادی از آن انتقادها به دلیل نبود شناخت کافی از سوابق مربیگری من بود. من از 15 سال پیش کار مربیگری را شروع کردم و یک‌سال بعد در رقابت‌های جهانی 1999 آتن که شاهین نصیری‌نیا قهرمان جهان شد به عنوان یکی از مربیان تیم ملی در کادر فنی حضور داشتم. بعد از آن در کنار ایوانف تیم ملی را برای المپیک سیدنی آماده کردیم. البته من خودم به المپیک نرفتم که دلیل داشت.

دلیلش چه بود؟

با توجه به این‌که در المپیک‌ها برای مربیان محدودیت وجود دارد، آن زمان به من گفته شد می‌توانم تیم را همراهی کنم، اما باید در خارج از دهکده ورزشکاران اسکان پیدا کنم. من هم گفتم وقتی نمی‌توانم در کنار بچه‌ها باشم دلیلی برای رفتنم وجود ندارد. بعد از بازگشت تیم از المپیک سیدنی من به مدت یک‌سال فعالیتم را با فدراسیون قطع کردم، اما سال 2002 و در مسابقات جهانی لهستان که حسین رضازاده توانست رکورد دوضرب جهان را بزند من دستیار اسلاو بودم. سال 2003 هم به عنوان مربی در رقابت‌های قهرمانی آسیا تیم ملی را همراهی کردم که در چین توانستیم بالاتر از چینی‌ها روی سکوی قهرمانی بایستیم. بعد از آن استویچف سرمربی تیم ملی وزنه‌برداری شد که باز هم من به عنوان دستیار در کنارش بودم و تیم ملی را برای رقابت‌های المپیک 2004 آتن آماده کردیم. در سال‌های 2005 و 2006 من در کنار تیم ملی نبودم، اما با آمدن آقای افشارزاده من این بار به عنوان سرمربی به کمپ تیم‌های ملی وزنه‌برداری برگشتم و همراه با این تیم در رقابت‌های قهرمانی آسیای سال‌های 2007، 2008 ، 2009 و المپیک 2008 پکن شرکت کردم. در کنار هشت سال حضور در کادر فنی تیم ملی، چهار سال هم در رده باشگاهی فعالیت کردم و همراه با تیم‌های دانشگاه آزاد و سایپا چهار دوره در رقابت‌های لیگ و باشگاه‌های آسیا شرکت کردم که حاصل آن دو قهرمانی و دو نایب‌قهرمانی در آسیا بود. با همین عناوین من در سال‌های 2004 و 2005 به عنوان بهترین مربی آسیا انتخاب شدم.

سال 2009 هم آخرین سال حضور شما در کادر فنی بود. درست است؟

بله، البته در رقابت‌های جهانی 2009 حسین رضازاده سرمربی بود و من به عنوان مربی در کنار او حضور داشتم. بعد از آن هم همکاری من با فدراسیون قطع شد تا اسفند سال گذشته که بعد از نزدیک به چهار سال دوباره به عنوان سرمربی انتخاب شدم.

شما در سال‌های 2007 و 2008 نتایج خوبی همراه با تیم ملی وزنه‌برداری کسب نکردید، البته شما در مقطعی هدایت تیم ملی را به عهده گرفتید که وزنه‌برداری ایران بعد از دوپینگ 9 ملی‌پوش خود بدترین روزها را سپری می‌کرد...

بله، با توجه به مثبت اعلام‌شدن دوپینگ 9 وزنه‌بردار ملی‌پوش کشورمان، در سال 2007 که من آمدم با خلأ وزنه‌بردار مواجه بودیم. آنها​ که در عرصه ملی مربیگری کرده‌اند بهتر می‌دانند برای آن که یک ورزشکار به سطح جهانی برسد باید حداقل چهار سال تحت پوشش و حمایت باشد. من اگر در آن شرایط هدایت تیم ملی وزنه‌برداری را به عهده گرفتم فقط به این دلیل بود که احساس دین کردم، اما برخی از دوستان جور دیگری قضاوت کردند.

در غیاب 9 وزنه‌بردار ملی‌پوش، ما هیچ وزنه‌برداری نداشتیم که در سطح جهانی باشد. با چنین شرایطی ما یک تیم را برای حضور در مسابقات قهرمانی آسیا آماده کردیم و توانستیم عنوان نایب‌قهرمانی را 0به دست بیاوریم. همان زمان خیلی از دوستان به من گفتند تیمت در آسیا دهم هم نمی‌شود، اما با تلاش ملی‌پوشان و لطف خدا توانستیم نایب‌قهرمان شویم. بلافاصله بعد از آن هم باید تیم ملی را برای رقابت‌های قهرمانی جهان آماده می‌کردیم؛ جایی که کسب سهمیه المپیک 2008 پکن از اهمیت بالایی برای وزنه‌برداری ایران برخوردار بود.

در سال 2006 با توجه به دوپینگ 9 ملی‌پوش، فقط حسین رضازاده برای تیم ایران امتیاز کسب کرده بود و امیدی نمی‌رفت که بتوانیم هر شش سهمیه کامل را کسب کنیم. در حالی که همه تیم‌ها با مجموع امتیازاتی که در رقابت‌های جهانی 2006 و 2007 به دست آورده بودند به دنبال کسب بیشترین سهمیه المپیک بودند، ما با تیمی دست و پاشکسته به رقابت‌های جهانی 2007 رفتیم. یعنی به جای آن که با دو تیم هشت نفره سهمیه کسب کنیم فقط با 9 نفر توانستیم سه سهمیه المپیک را به دست بیاوریم. حسین رضازاده در سال 2006 و یک تیم هشت نفره در سال 2007. با آن تیم جوان و بی‌عنوان طبیعتا به دنبال کسب مدال نبودیم، اما طوری تیم را هدایت کردیم که همه امتیاز کسب کردند تا بتوانیم سه سهمیه المپیک را به دست بیاوریم. من نمی‌توانستم در یک سال شق‌القمر کنم، اما برای سال بعد تلاش کردیم با اضافه‌کردن چهره‌های جوان تیم ملی را تقویت کنیم. در همان سال من اجازه بهداد سلیمی، کیانوش رستمی و چند چهره جوان دیگر را از حسین توکلی، سرمربی وقت تیم ملی جوانان گرفتم تا بتوانند در تیم ملی بزرگسالان تمرین کنند.

اما در المپیک 2008 بهترین نتیجه یک عنوان ششمی بود...

برای المپیک با توجه به آسیب‌دیدگی برخی چهره‌ها ما در نهایت با اصغر ابراهیمی، محسن بیرانوند و رشید شریفی به پکن رفتیم که خب انتظار کسب مدال، انتظار بالایی بود. البته اتفاقی که در آستانه المپیک برای حسین رضازاده افتاد هم مزید بر علت شد. همه فکر می‌کردند رضازاده برای سومین دوره متوالی در پکن طلایی شود، اما به دلیل بیماری‌اش نتوانست در آن بازی‌ها شرکت کند که این هم از بدشانسی من بود. حسین رضازاده کسی بود که 9 سال متوالی برای ایران در رقابت‌های مختلف جهانی و آسیایی مدال کسب می‌کرد، اما درست از زمانی که من سکان هدایت تیم ملی را به عهده گرفتم او هم وزنه‌برداری را کنار گذاشت. قبل از المپیک پکن پنج فوق‌تخصص به مدت شش ماه در حال انجام کارهای درمانی این قهرمان بودند و ما هم نمی‌خواستیم این قضیه را رسانه‌ای کنیم تا از نتیجه کار مطمئن شویم. در چنین شرایطی من بهترین مهره‌ام را که حسین رضازاده بود در سال‌های 2007 و 2008 از دست دادم.

اگر بخواهید مقایسه‌ای میان شرایط کنونی وزنه‌برداری ایران و هفت سال پیش که شما برای نخستین بار به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شدید داشته باشید چه خواهید گفت؟

در یک جمله می‌خواهم بگویم هیچ شباهتی میان این دو مقطع زمانی وجود ندارد. من فکر می‌کنم با تلاش‌های بی‌وقفه کورش باقری وزنه‌برداری توانست عقب‌افتادگی خود را جبران کند و جهشی قابل توجه داشته باشد. الان تنها دغدغه من این است که بسیاری از ستاره‌های تیم ملی در یک سال و نیم گذشته در هیچ مسابقه رسمی و بین‌المللی شرکت نکرده‌اند. وزنه‌برداری رشته‌ای است که ورزشکارش باید 11 ماه از 12 ماه سال را در اردو باشد. به همین دلیل مهم‌ترین هدف من در کنار برنامه‌های تمرینی ایجاد انگیزه دوباره در برخی آنهاست تا از توانمندی‌هایشان به بهترین نحو استفاده کنند.

یکی از دلایل موفقیت کورش باقری، نظم و انضباطی بود که در اردوی تیم ملی حاکم کرده بود، رویکرد شما در این زمینه چیست؟

رمز موفقیت در ورزش حرفه‌ای رعایت نظم و انضباط است. من هم معتقدم اگر این نظم نباشد حتی بزرگ‌ترین قهرمانان هم نمی‌توانند مدال کسب کنند. اول آن که وزنه‌بردار باید تمرکزش روی تمریناتش باشد. در کنار آن زمان خواب و زمان خوردن هم اهمیت دارد. یک ورزشکار اگر یک وعده صبحانه را نخورد آن روز تمرینی را از دست خواهد داد. به همین ترتیب اگر ورزشکاری که باید ده ساعت بخوابد، فقط هشت ساعت بخوابد باز هم آن کارایی لازم را نخواهد داشت. البته بچه‌های وزنه‌برداری آن‌قدر حرفه‌ای هستند که همیشه این موارد را رعایت کنند.

شرایط کنونی تیم ملی وزنه‌برداری را با توجه به ترافیکی که در برخی اوزان وجود دارد، چطور ارزیابی می‌کنید؟

من این ترافیک را یک موهبت بزرگ می‌دانم. در سال های اخیر همواره دنبال این بودیم که در هر وزن سه‌چهار وزنه‌بردار آماده داشته باشیم. الان خدا را شکر در برخی اوزان چند نفر داریم که نزدیک به هم هستند. در اوزانی هم که خالی است تلاش ما این است شرایطی را فراهم کنیم که این خلأ برطرف شود. هر چقدر توانمندی بچه‌ها و رکوردها نزدیک به هم باشد انسجام تیمی بیشتر خواهد شد و پرقدرت‌تر می‌توان به جلو رفت.

این روزها حسین توکلی هم در کنار شما و هادی پانزوان حضور دارد...

بله، من تجربه همکاری با حسین توکلی را قبلا هم داشتم. شش سال قبل که حسین توکلی مسئولیت هدایت تیم‌های پایه را داشت من در تیم ملی بزرگسالان به‌عنوان مربی فعالیت می‌کردم و همکاری خوبی با یکدیگر داشتیم. خوشبختانه نظراتمان هم خیلی به هم نزدیک است و بخوبی از روحیات یکدیگر با خبریم. الان هم حضور ایشان در راس تیم‌های پایه و در کنار تیم بزرگسالان یک کمک بزرگ برای ما خواهد بود که بتوانیم علاوه بر استفاده از سرمایه‌های جوان وزنه‌برداری، کارها را با کیفیت بهتری به پیش ببریم.

کیفیت اردوهای تیم ملی را چطور ارزیابی می‌کنید؟ در این مدت چند بار از برخی کاستی‌ها انتقاد کرده بودید...

ببینید، اگر ملی‌پوشان من حجب و حیا دارند و حرفی نمی‌زنند دلیل نمی‌شود که من هم ساکت باشم. اتفاقا من باید مشکلات شاگردانم را فریاد بزنم تا آنها بتوانند در آرامش به تمرینات خود بپردازند. من می‌گویم از تیم ملی وزنه‌برداری باید به اندازه بزرگی این تیم پشتیبانی شود. تیمی که در اردوی آن پر است از قهرمانان آسیا، جهان و المپیک، شایسته توجه بیشتری است. وزنه‌برداری همیشه مظلوم واقع شده است، چراکه همه ما همیشه به حداقل‌ها قناعت کرده‌ایم. متاسفانه مسئولان هم به این قناعت ما عادت کرده‌اند. شما فقط کافی است یک بار از خوابگاه وزنه‌برداری بازدید کنید تا متوجه شوید قهرمانان المپیک در چه اتاق‌هایی استقرار دارند. شرایط آنها به هیچ وجه با شرایط ملی‌پوشان والیبال و بسکتبال قابل مقایسه نیست. من می‌گویم کمیته ملی المپیک، وزارت ورزش و جوانان، فدراسیون، کادر فنی و وزنه‌برداران مانند حلقه‌های زنجیر به هم متصل هستند و برای موفقیت تیم همه باید دست به دست هم دهند.

پیش‌بینی شما از نتایج آینده تیم ملی چیست؟

ما طی هفت ماه آینده دو رویداد بزرگ داریم که هر دو​ آنها اهمیت دارد. ابتدا بازی‌های آسیایی است و به فاصله 45 روز بعد از آن رقابت‌های جهانی که اولین مرحله کسب سهمیه المپیک هم به شمار می‌رود. در هر حال ما مرحله به مرحله هدفگذاری می‌کنیم و از الان زود است که بخواهیم درباره عملکرد تیم در این دو رویداد حرف بزنیم. فقط این را می‌دانم که برنامه‌های کادر فنی باید مو به مو اجرا شود تا بتوانیم به هدفمان برسیم‌.

رضا پورعالی / گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها