عبدالله ویسی ، مربی جوان فوتبال ایران، همیشه به دنبال یادگیری است. برای همین نیز به فدراسیون نامه داده که می خواهد با هزینه شخصی در آخرین اردوهای تیم ملی شرکت کند و آخرین تاکتیکهای مورد توجه کارلوس کرش را بیاموزد، اما فدراسیون به نامه او اعتنایی نکرده تا او حسرت بخورد که چرا نباید به انگیزه و خواست مربیان جوانی چون او برای یادگیری بیشتر توجه شود. او دوست دارد به باشگاه دورتموند آلمان برود و تمرینات یورگن کلوپ، سرمربی موفق زردپوشان، وست فالن را از نزدیک ببیند و از آنها نتبرداری کند، اما این خواسته ،به همکاری فدراسیون فوتبال نیاز دارد که باید دید با ویسی همکاری خواهد شد یا خیر. ویسی که این فصل در استقلال صنعتی خوزستان کار کرده گرچه از عملکرد خود راضی نبوده، اما معتقد است همین که موفق شده تیم را در سال اول حضورش در لیگ برتر حفظ کند، نتیجه خوبی است. با او پیرامون ابعاد مختلف فوتبال ایران به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
استقلال صنعتی در آخرین بازی نیم فصل اول ترمز پرسپولیس را در تهران کشید، ولی در دور برگشت در اهواز به این تیم باخت و سرنوشت را تغییر داد؟
اگر به آن بازی برگردیم باید بگویم به نظرم آن پنالتی که برای پرسپولیس گرفتند، اصلا پنالتی نبود. بعد از آن من نبودم و نفهمیدم کارشناسان برنامه 90 چه نظری داشتند. آنها در اهواز برد میخواستند. ما هم به مساوی احتیاج داشتیم. نمیخواهم با اغراق حرف بزنم، ولی واقعا پرسپولیس در جریان بازی موقعیت آنچنانی را روی دروازه ما خلق نکرد. ولی بعد از این که آنها یک گل به ما زدند تلاش کردیم بازی را کنترل کنیم که دستکم بیشتر از یک گل دریافت نکنیم. بازیکنان ما احساسی شده بودند و ممکن بود چند گل دیگر هم دریافت کنیم. بعد از بازی من به رختکن پرسپولیس رفتم و به آنها تبریک گفتم. واقعیت این است که ما در آن بازی له نشدیم. ما خوب بازی کردیم، ولی باختیم.
هر چه به اواخر فصل نزدیک میشدیم تیم شما در سراشیبی قرار گرفته بود. قبول دارید خوب کار نکردید؟
مقصر خودم بودم، نه کس دیگر. من مسئول فنی تیم بودم و باید پاسخگو باشم. این نتایج حاصل تفکرات خودم بود. باید واقعیتها را بیان کنیم. من به بچهها گفتم که در لیگ میمانیم. هر چند در هفته پایانی هم یک امتیاز میخواستیم، با این حال بچهها از هفته قبل خیالشان راحت شده بود. فکر میکنم خودم باعث شدم انگیزه بچهها از بین برود. قبلا هم گفتم انگیزه بچهها را به نوعی کشتم. میخواستم بچهها استرس نداشته باشند و راحت بازی کنند، ولی اینطور نشد.
این موضوع هم وجود دارد که شما ایمان مبعلی را به استقلال دادید و این کمی روی روند تیم شما تاثیرگذار بود.
بدون ایمان البته کار ما کمی سخت شده بود. ما ایمان را دادیم که به استقلال کمک کند، ولی فکر کردیم که به ما آسیب نرسد. اگر او میتوانست به صعود استقلال کمک کند خیلی خوشحال میشدیم. ما بلافاصله بعد از این که ایمان را از دست دادیم یک امتیاز گرفتیم و خیالمان در لیگ تا حد زیادی راحت شده بود.
خیلیها میگویند به خاطر رودربایستی که با قلعهنویی داشتید با رفتن مبعلی موافقت کردید.
استقلال نماینده ایران در آسیا بود و برای آبروی فوتبال ایران باید به این تیم کمک میکردیم. قلعهنویی یکی از مربیان خوب ایران است و این را هم بگویم که خیلی بامعرفت است. برای همین همیشه دور و برش شلوغ است. آقای قلعهنویی دوست و همکار من است و در خیلی جاها به من کمک کرده است. به هرحال وظیفه داشتیم به این تیم کمک کنیم و با در نظر گرفتن جوانب کار با رفتن مبعلی موافقت کردیم.
بلافاصله بعد از فصل با استقلال به عربستان رفتید. این هم به خاطر همان رفاقت با قلعهنویی بود؟
فکر میکنم خواست خدا بود من با استقلال به عربستان بروم و از این بابت از همه آنها سپاسگزارم. رفتن من هم جالب بود، چون ممنوعالخروج بودم. آن هم به خاطر قرارداد نیم فصل اول با تیم صبای قم که خودم آن مبلغ را پرداخت کردم و با استقلال به عربستان رفتم. من سفر زیاد رفتم؛ چه با تیم و چه شخصی، ولی این واقعا یکی از بهترین سفرهایی بود که تا حالا رفتهام. من کنار استقلال خیلی چیزها دیدم، واقعا تجربه خوبی بود.
فضای استقلال با تیمهایی که قبلا با آنها کار کرده بودید چه تفاوتهایی داشت؟
استقلال با تیمهای دیگر فرق میکند. این تیم بزرگ است و هوادار دارد. ستارههای این تیم زیاد هستند. مسلما حواشی ای که کنار این تیم وجود دارد هم زیاد است. هم مدیر این تیم، هم مربی و هم بازیکن باید صبورتر باشند تا حواشی کمتر بشود. این طور از پس مسائل برمیآیند. برای من آن یک هفته که در اردوی استقلال بودم واقعا تجربه خوبی بود. این که اگر یک روز به تیم بزرگتری رفتم چطور باید رفتارکنم.
بازی استقلال و الشباب را از نزدیک تماشا کردید، آن هم به عنوان یک هوادار؟
استقلال خوب بازی کرد، شروع خوبی داشت و به گل هم رسید، ولی بد تمام کرد. شاید اگر داور آن تصمیم را نمیگرفت و به اشتباه یک پنالتی به سود الشباب اعلام نمیکرد، استقلال آن بازی را میبرد. خیلی استرس داشتم. تمام ناخنهایم را میجویدم. امیری، معاون باشگاه استقلال کنارم نشسته بود و میگفت برای بازی تیم خودت هم اینقدر استرس داری واقعا؟
امسال از عملکردی که با استقلال صنعتی داشتید،چقدر رضایت دارید؟
نه، راضیکننده نبود. این موضوع را باید از دو جنبه بررسی کرد؛ اگر بخواهیم این طور فکر کنیم که تیمهای تازه وارد آسانسوری هستند و بلافاصله سقوط میکنند باید بگویم راضی هستم، چون تیم را نگه داشتیم. همه مردم خوزستان هم از این قضیه خوشحال هستند. ما حداقل باید دو امتیاز دیگر میگرفتیم و دهم میشدیم. واقعا استرس کار زیاد بود. همه میگفتند تیم ما میافتد، چون تازه به لیگ برتر آمده بود. شاید همین عامل باعث شد خوب کار نکنیم.
شما قبلا گفتید دیگر در تیمهایتان جوانگرایی نمیکنید. این روند را برای فصل آینده ادامه میدهید؟
ببینید، برای تیمی که تازه به لیگ برتر آمده جوانگرایی اصلا خوب نیست و آسیب میرساند. امسال باتجربههای تیم به ما کمک کردند تیم را نگه داریم. هر چند میتوانستند خیلی بهتر از این هم باشند. البته مردم از باشگاه حمایت کردند. مدیریت نیز پشت ما ایستاد. واقعیتی که در لیگ برتر وجود دارد این است، تیمهایی که مربیانشان را عوض کردند نتیجه نگرفتند. ذوب آهن هم در آخرین روز ماندگار شد. سال گذشته هم 4.5 سهمیهای که افتادند، مربیانشان را عوض کرده بودند. حالا مدیران باشگاهها هم کمی باتجربه شدهاند. همیشه تغییر و تحول خوب نیست.
فصل بعد تیم را جوانتر خواهید کرد؟
امسال تیم جوانتر خواهد شد. البته یکسری جوان باید بیاوریم که باتجربه هم باشند؛ البته خیلی هم با انگیزه. نمیخواهم بازیکنی بیاید که از روی شکم سیری برایمان بازی کند. شاید امسال قراردادها را شرطی ببندیم؛ یعنی هرچقدر خوب باشند پول بهتری بگیرند. این به نفع بازیکنان است.
سازمان لیگ امسال قصد دارد جلوی قراردادهای یکساله را بگیرد. با این تصمیم چقدر موافقید؟
سه ساله باشد که خوب است، ولی سه ساله به سبک اروپا. یک وقت بازیکنی خیلی بد کار میکند. آن وقت ما باید او را سه سال نگه داریم و فدراسیون هم میگوید پول او را کامل بپردازید. این طور که نمیشود. آن وقت بازیکن خیالش دیگر راحت است و دل به کار نمیدهد. ولی یک زمانی هست که بازیکن خوب تیم مصدوم میشود و آن وقت اخلاقی نیست پولش پرداخت نشود.
امسال کدام بازیکن تیمتان بیشتر از دیگران مفید ظاهر شد؟
هر کدام در شرایطی خاص به درد ما خوردند. البته گفتم هیچ کدام صد درصد آن طور که من میخواستم، نبودند. شاید واقعا در حد 50 درصد خودشان ظاهر شدند. با این حال از این که تیم را نگه داشتند باید خوشحال باشیم.
فکر میکنید غیر از فولاد تیم دیگری شایسته قهرمانی بود؟
به عنوان یک فوتبالی و خوزستانی به فولاد تبریک میگویم. این تیم چهار سال تا نزدیکیهای سقوط هم پیش رفته بود، ولی مدیران باشگاه صبور بودند. آنها مزد زحماتشان را پارسال گرفتند که تیم را بردند آسیا. امسال هم بهترین تیم برای قهرمانشدن همین فولاد بود. فولاد در زمینه باشگاهداری یک الگو است. این باشگاه نسبت به بقیه تیمهای ایرانی واقعا فوق حرفهای عمل میکند. یک نکته دیگر هم درباره لیگ برتر بگویم این که تیم گسترش فولاد هم عالی بود. این تیم مدیریت خوبی داشت. من شنیدم این تیم از امکانات خوبی برخوردار است. آنها از نظر فنی خیلی خوب کار کردند.
خیلیها معتقدند حضور شما، گل محمدی، تارتار و خطیبی باعث شده یک نسل جوان وارد چرخه لیگ شوند و خیلیها از این موضوع استقبال کنند؟
به هر حال این نسل تازه مربیان است و باید به آنها اعتماد شود. من برای همه همکارانم احترام قائل هستم، ولی دیگر نباید به مربیانی که 30 سال پیش هم کار میکردند، فکر کرد. باید از تجربیات آنها استفاده کرد. در همین سفری که با استقلال به عربستان رفته بودم، آقای عزیز محمدی هم حضور داشت که به من گفت تو پرچمدار مربیان جوان بودی و چون خوب کار کردی به دیگر مربیان هم اعتماد شد. من به ایشان گفتم چهار سال است میخواهم بروم تمرین یک تیم اروپایی را ببینم و نکته تازه یاد بگیرم، ولی فدراسیون هیچ کاری نمیکند. آنها به مربیان جوان بها نمیدهند. به عزیز محمدی گفتم که برای مربیان جوان چه کاری کردید؟ زمانی که من در تیم فولاد بودم به یک کلاس رفتم، ولی بعد از آن چه شد؟ مربیگری مثل یادگرفتن زبان انگلیسی است. اگر مدام ادامه ندهی عقب میمانی. من الان میخواهم به تمرینات دورتموند بروم، ولی حتی برایم ویزا هم نمیگیرند. من که همه هزینهها را خودم پرداخت میکنم. فدراسیون دستکم یک ویزا برای ما بگیرد. حال میآیند یک سفر خارجی میگذارند و 500 نفر را جمع میکنند میبرند باشگاه گرمیو را از نزدیک تماشا کنند. این کار به چه درد میخورد؟ من باید بروم از نزدیک تمرینات تیمها را نگاه کنم. باید مراحل آمادهسازی آنها را ببینم و یاد بگیرم. متاسفانه هر کاری میکنیم فدراسیون برایمان کاری نمیکند. متاسفانه برای کمیته آموزش فدراسیون هیچ فرقی نمیکند به روز شویم یا نه. در عمل واقعا اینطوری است. اصلا به حرفهایشان نگاه نکنید. چیزی که در عمل وجود دارد این است. الان میگویید من، یحیی و تارتار آمدهایم ولی برای ما چه کاری انجام میدهید؟
قرار بود به همراه تیم ملی هم در اردوهای خارجی شرکت کنید؟
بله، من به فدراسیون نامه زدم که با هزینه خودم به اردوی تیم ملی بروم. گفتم که تنها ویزا را بگیرید و تمام هزینهها را خودم پرداخت میکنم ولی اقدامی نکردند. 15 روز آخر تمرینات یک تیم خیلی مهم است. مربیان در آن دو هفته پایانی انواع تاکتیکها را مرور میکنند. من میتوانم در آن مدت خیلی چیزها یاد بگیرم ولی کسی در فدراسیون به نامه من جواب نداده است.
امسال لیگ پرهیجانی داشتیم، ولی همه کارشناسان نسبت به کیفیت آن انتقاد کردند.
بله متاسفانه کیفیت خوب نبود. همه بهترینهای لیگ همان بازیکنان سن بالا بودند. این واقعا جای تاسف دارد. بازیکنان جوان ما در این فصل کجا بودند؟ اگر چند تا جوان دیدید همانها بودند که در سالهای اخیر در لیگ بازی میکردند. این البته جای تقدیر دارد که قدیمیها همچنان با انگیزه در حال فعالیت هستند.
چرا لیگ نتوانسته بازیکنهای تازهای را به فوتبال معرفی کند؟
وقتی به یک بازیکن جوان میلیاردی پول میدهند همین میشود دیگر. او سرش میخورد به سقف و سقوط میکند. دیگر به بازی و پیشرفت فکر نمیکند. باشگاهها هم سازندگی نمیکنند. امسال لیگ حتی یک پدیده هم نداشت. این واقعا تاسفبرانگیز است. این همه در هیجانات کاذب لیگ غرق شدیم ولی به این فکر نکردیم که حتی یک پدیده هم معرفی نکردیم. حالا شاید کریمی و شریفی در تیم سپاهان خوب بازی کردند یا یکی دو بازیکن در تیمهای دیگر خوب بودند، ولی پدیده واقعی نداشتیم.
یکی از موضوعاتی که در روزهای اخیر سر و صدای زیادی به پا کرده است انتشار رقم قرارداد بازیکنان است. شما این موضوع را به سود فوتبال میدانید؟
من صد در صد با این قضیه موافقم. پولهای بیحساب و کتابی وارد فوتبال شده و کیفیت لیگ هم پایین است. وقتی یک جراح قلب آن همه زحمت میکشد و درس میخواند و هر روز جان انسانها را نجات میدهد، دستمزدش از قبل باید مشخص باشد ولی یک فوتبالیست حاضر نیست دستمزد میلیاردیاش را مردم بدانند. تمام دنیا میدانند مسی، رونالدو و هر بازیکن دیگری چقدر قرارداد دارد ولی در ایران نباید بدانند. چون خیلیها پول زیرمیزی میگیرند. من معتقدماین قراردادها هم واقعی نیست و باز هم پولهای زیرمیزی وجود داشته است.
در خصوص اختلافنظرهایی که بین کرش و باشگاهها برای در اختیار قرار دادن ملیپوشان به اردوهای تیم ملی وجود دارد حق را به کدام طرف دادید؟
اول این که کمک به تیم ملی وظیفه همه ماست، اما باید منطقی باشیم. باشگاههای ما در آسیا بازی داشتند و آنجا هم بحث ملی مطرح بود، نه باشگاهی. هر کدام از آن تیمها از یک استان آمده بودند و یک استان پشت آنها بود. مگر میشود در آسیا بازی کرد و بازیکنان اصلی را به میدان نفرستاد؟ آیا در اروپا چنین چیزی وجود دارد؟ من از کرش انتظار داشتم منطقیتر عمل کند. برنامهریزی او برنامهریزی خوبی نبود. وقتی در یک تیم بازیکن معمولی دو اخطاره میشود همه ناراحت میشوند که آن بازیکن را در اختیار ندارند. حالا تصور کنید یک تیم چند بازیکن اصلی را به همراه نداشته باشد!
برای تیم ملی با توجه به برنامهریزی و حریفان تدارکاتی که در پیش دارد چه شرایطی را در جام جهانی پیشبینی میکنید؟
من فکر میکنم وضع خوبی خواهیم داشت. من به تیم ملی خیلی مثبت فکر میکنم. حریفان ما خیلی قدر هستند، ولی تیم ملی خوب کار میکند. لژیونرهایی داریم که تجربه دارند و اگر بازیکنان جام جهانی را خوب درک کنند میتوانیم آبرومندانه ظاهر بشویم.
علی رضایی / جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد