طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۶۵۶۸۸۳
نماینده اراک و  شقایق‌های سرخ کوه‌های آلپ

جام جم : روز ملی مبارزه با آرامش

انگار همین دیروز بود که برای آغاز سال 92 لحظه‌شماری می‌کردیم، اما در چشم برهم زدنی سال 92 تمام شد و سال 93 از راه رسید.
خلاصه در این بحبوحه آخر سالی نشستیم و با خودمان فکر کردیم، دست خودمان نیست شب چهارشنبه سوری که می شود یاد تمام کارهای کرده و نکرده خودمان می افتیم. چون روایت است در این شب به دلیل شادی افسار گسیخته برخی هموطنان عزیز، حضرت عزرائیل تمام وقت در خدمت ما است.
خداوکیلی حق داریم از چهارشنبه سوری بدمان بیاید، اصلا حق داریم پیشنهاد بدهیم این روز را «روز ملی مبارزه با آرامش» نامگذاری کنند.
به جان شما که نباشد، به جان خودمان چهارشنبه سوری سال گذشته جلوی پای ما یک نارنجک منفجر کردند که اگر یک متر دیگر زمین را گود می کرد در همین بلوار میرداماد به نفت می رسیدیم! ـ کور شویم اگر دروغ بگوییم ـ تازه این قسمت خوب ماجرا بود، چون بعد از آن مورد منکراتی پیدا کرده بودیم و جسارتا تا یک ساعت بعد هیکل مبارکمان وسط خیابان از ترس، بندری می زد!
به هر حال از در و دیوار سوخته و سیاه شده شهر، از سکته های ناقص و کاملی که در این شب زده می شود و از... خلاصه از تمام این چیزها که بگذریم، می رسیم به این که تا دلتان بخواهد در و دیوار شهر و فضای رسانه ها پر شده از تراکت ها و تصاویر دلخراش از کسانی که در چهارشنبه سوری های قبل بر اثر همین تفریحات سالم! یا سوخته اند یا ناقص شده اند یا به رحمت خدا رفته اند یا هرسه مورد.

اما دریغ از یک برنامه اصولی برای پیشگیری از تکرار این وقایع. حالا شما هم مدیونید اگر فکر کنید که این مردم فهیم و اندیشمند ما به دلیل این که هیچ تفریح و سرگرمی دیگری در طول سال ندارند در چنین شب هایی این گونه به جان هم می افتند و در کمال دوستی و برادری همدیگر را راهی بیمارستان یا دور از جان شما گورستان می کنند.
اصلا به مسئولان محترم چه ربطی دارد که دنبال مکان ها و برنامه های خاصی برای مردم باشند تا هیجاناتشان را به تدریج در طول سال تخلیه کنند. گفتیم مدیونید اگر الکی پای این مسئولان محترم و زحمتکش را وسط بکشید! اصلا به نظر ما همه چیز خوب است و ما خیلی هم خوشبختیم!
به شما هم توصیه می کنیم چون کسی اهمیت نمی دهد، بیخود گیر ندهید و برای خودتان دردسر... بگذریم. در نهایت امیدواریم فکر نکنید ما هم مثل همان نوکری شده ایم که با اربابش به شکار رفته بود و در بازگشت اگر کسی می پرسید نشانه گیری ارباب چطور بود از ترس می گفت: «تیراندازی ارباب معرکه بود، اما خدا به پرنده ها رحم کرد.»
راستی، پیشاپیش عیدتان مبارک.

سیاست روز: از شقایق‌های سرخ کوه‌های آلپ

جمله زیر از کدام متفکر بزرگ است؟
ذهنیت من ایجاب می‌کند، که من بگویم دولت اداره کردن از بخشی اداره کردن اولی است.
الف) افلاطون
ب) ذیمقراطیس
ج) اقلیدس
د) محمد غرضی

جراید: با ساخت فیلم سینمایی "کوروش کبیر" موافقت شد.
به نظر شما کدام یک از کارگردانان زیر برای ساخت این فیلم مناسبترند؟
الف) مسعود ده‌نمکی
ب) جمال شورجه
ج) فرج‌الله سلحشور
د) هیچکدام

خبرنگار: آیا محمود احمدی‌نژاد به عرصه سیاسی بر می‌گردد؟
دکتر احمد توکلی: ...
نقطه‌چین بالا را پر کنید.
الف) انشالله
ب) استغفرالله
ج) نعوذبالله
د) پناه بر خدا

نماینده مردم اراک: از شهردار تهران به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شکایت کرده‌ام.
ربط شهردار تهران با نماینده اراک، ربط شقایق‌های سرخ کوه‌های آلپ است به ...
الف) استخوان ترقوه
ب) سفیر میانمار در گینه بیسائو
ج) پرونده هسته‌ای کره شمالی
د) شقایق فراهانی

شرق : هفت‌سین کاربردی رسید

امروز آموزش انداختن سفره هفت‌سین می‌دهیم تا بدانید که به چندین هنر کاربردی نیز آراسته‌ایم.
هفت‌سین رفسنجانی: سبد پسته، سبزه (برای سبزشدن زیر پا به علت معطلی و انتظار)، سوروسات (آزاد و غیردولتی)، سندلی (صندلی سابق)، سازندگی (یک نوع وسیله که در هشت‌سال گذشته در موزه نگهداری می‌شد)، سمبوسه (با گوشت غیروارداتی)، سالاد سزار.
هفت‌سین خاتمی: سبد رای، سبزه (برای سبزکردن)، سماق، سمن (ان‌جی‌اوی فرنگی)، سیر و سرکه (برای دفع حشرات موذی)، سوروسات سفر (برای سفر به دماوند)، سکه (برای اهدا به خبرنگاران هنگام خواندن خطبه عقد).
هفت‌سین احمدی‌نژاد: سبد خالی، سیب‌زمینی (به میزان وافر)، سلین دیون (که خاوری رفت بغلش، همسایه شد)، ساس (برای انجام عملیات آکروباتیک در جیب خالی کارگران)، سفندیار (برای خالی‌نبودن عریضه)، سند و عکس شخصی (برای نشان‌دادن در مناظرات)، سنبل‌طیب (نوعی جوشانده آرامبخش که توصیه می‌شود در سد کرج ریخته شود تا اعصاب مردم آرام شود.)
هفت‌سین روحانی: سبد کالا، سرافرازی (برای عذرخواهی در تلویزیون از مردم)، سانسور (البته مبارزه باهاش)، سنسور (برای اعلام خطر و نرفتن پا روی مواضع حساس برخی افراد و برخی جاها)، سی‌وسه‌پل (برای احداث و پل‌زدن برای رابطه با آمریکا)، سین اضافه (دو عدد، چون معلوم نیست امسال چی بیاید).
هفت‌سین قالیبافی: سبدسبد (باز گل عشق جوانه زد)، ساخت‌وپاخت (برای مبارزه با ریخت‌وپاش)، ساخت‌وساز (برای بستن راه‌درروهای هوای تهران)، سوخت‌وساز (برای بالابردن توانایی مردم برای استقرار مستحکم خود بر لب پنجره حین آتش‌سوزی)، سانحه (برای جلوگیری)، ستاد (برای کار عملیاتی)، سبزه (برای گره‌زدن و افتتاح‌کردن).
هفت‌سین ویژه : سنبل (گل)، ساک (ورزشی)، سیخ (کباب)، سوزن (منگنه)، سوت (بلبلی)، ساطور (وسیله آشپزی و روزنامه‌نگاری)، سینما (پلاستیکی)، ساز (برای انواع حرکات موزون)
هفت‌سین کیهانی: سوروس (هفت عدد) هفت‌سین پوریا عالمی (نمایندگی شرق در استان تهران) سنجد (به میزان کافی)

تهران امروز : حالا تا نوروز، علی‌الحساب

دوبیتی‌های موقوف المعانی به سبک خودم:
(١)
رفیقم بارها حج کرده با من
دو بارم راهشو کج کرده با من
نه حج میره نه راشو می‌کنه کج
نمی‌دونم چرا لج کرده با من
نبود این قدر شعر نغز،کافی!؟
نه تنها بود کافی،بود وافی
نچسبید این همه از معنی شعر
یه بار هم می‌شه چسبید از قوافی!
(٢)
هوای شهر تهرون شد پر از دود
زمین و آسمون شد دود آلود
می‌خوام با این دوبیت از خود بپرسید
هوا کی قبل از این از دود پر بود!؟
بدون حقه و نیرنگ و بی دوز
بدون خوندن از روی خود آموز
کفایت می‌کنه قرمز بپوشی
بشی از دور عین حاج فیروز
(٣)
یکی جیب داره اما پول داره
یه پولی که باشه مقبول نداره
دلش می‌خواد بیفته از کت و کول
نمی‌ره تو کتش که کول نداره
به جیبم پول ده آمپول دارم
به کیفم وجه صد کپسول دارم
از این بهتر نمی شه زندگی کرد
خدایا مردم از بس پول دارم
(٤)
لباسم بر تنم وقتی گشاده
دلیلش اینه؛ ابعادش زیاده
با این اوضاع می‌گردم تو این شهر
چه حالی می‌ده با پای پیاده
سرم گرمه همه‌ش توی حسابم
همه ش دنبال اعمال ثوابم
اگر چه عمری یه پورشه سوارم
پیاده گفتی و کردی کبابم
توضیحاتی در باره دوبیتی‌های موقوف المعانی:
دوبیتی‌های موقوف‌المعانی به دوبیتی‌هایی گفته می‌شود که ارتباط معنایی بین ابیات آنها کلا موقوف شده است. به عبارتی!یعنی توقف کرده است،به عبارت اُخری یعنی هیچ ارتباط به لحاظ معنا با یکدیگر ندارند. هیچ یک از علمای بدیع و عروض و قافیه و کلاً صناعات ادبی در این مورد نظری مشابه ندارند و بدیع و بی بدیل بودن این نوع از توقف در معانی هم به همین دلایل است.حیفم آمد از علمی که سال‌ها در کشف ظرافت‌ها و ظرفیت‌های سخن اندوخته‌ام بی‌نصیب باشید!

قدس : مش غضنفر و انفجار لوله گاز

هفته جولوتَر آخِرای شب داشتِم از چِراغونِ خِنه یَکی از فامیلا وَرمِگِشتِم خِنه که ناسَن بِچَّم گفتِگ بابا مَگِر امشب چارشنبه سوریه؟ گفتُم نه پَخمه.
امشب نه شبِ چارشنبه یُ نه چارشنبه آخِر سالِ. گفتِگ پس بِرِیچی تو او خیابونِ یَک آتیشِ گُنده یی به هوا بودُ یَک عالَم آدم دُروَرِش تارتُ پارت بودَن. تا ایره شُنُفتُم واچُرتیدُمُ هَمونجه دنده عَقِب گیریفتُم وَرگِشتُم به او خیابون که بِچَّم گفت. هَم رسیدُم دیدُم راست مُگُفت. هَم وِسط خیابون یَک آتیشِ خِفَنگی به هوا بودُ یَک عالَمَم آتیش نِشونُ مردم دُروَرِ آتیشِ لوکّه بودن. رفتُم جولو از یَکیشا پرسیدُم بِرار! مَگِر امسال شبِ چارشنبه سوری رِ اِنداختن به جولو؟ گفتِگ چَلغوز! چارشنبه سوری کُجه بوده. ای یَرِگه رارَنده بیل میکانیکیِ دِشته زِمین رِ بِرِیِ یَک کارِ دِگه مِکِندِ که ناسَن بیلِش گیریفته به لوله گازُ سُلاخِش کِرده یُ با یَک جَرَقَّستی منفجر رِفته.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم بِرِیچی ای اداراتِ آبُ برقُ گازُ تیلیفونِ ما عینِ اُسکُل کار مُکُنَن؟! آخِر مِگَن اُسکُل یَک پرنده یِ که غِذاش رِ تو زِمین قایِم مُکُنه، بعد یادِش مِره که کُجه قایِم کِرده. حالا اینایَم میَن تو زِمین لوله یُ سیم میم مُگذارَن بعد یادِشا مِره که اونارِ کُجه گُذیشتَنُ یا خودِشا یا یَکی دِگه میه هَمونجه رِ اَزدُواره مُکُلّه یُ مِزِنه لوله موله هایِ قبلی رِ مِکِنّه یُ سُلاخ مُکُنه.

کیهان : قهوه (گفت و شنود)

گفت: دبیرکل یکی از احزاب منحله مدعی اصلاحات گفته است؛ «دولت روحانی به اصلاح‌طلبان نیاز مبرم دارد»!
گفتم: کدام اصلاح‌طلبان؟!
گفت: حتما منظورش آن عده از مدعیان اصلاحات است که مثل حزب متبوع خودش در جریان فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 برای دشمنان مردم پادویی کرده بودند.
گفتم: مگر قرار است دولت روحانی کشور را به آمریکا تحویل بدهد که به این طیف از اصلاح‌طلبان نیاز داشته باشد؟!
گفت: احتمالا می‌خواهند با اقدامات ساختارشکنانه مدعیان اصلاحات، یک بلایی به سر دولت روحانی بیاورند.
گفتم: چه عرض کنم؟! خلبان چند دقیقه بعد از پرواز با صدای بلند پشت میکروفون داد زد آخ آخ آخ! و بعد از چند لحظه گفت؛ مسافرین عزیز! چیزی نبود! پوزش می‌خواهم، قهوه داغ ریخته بود روی شلوارم. یکی از مسافران گفت؛ فلان فلان شده، بیا ببین با شلوار ما چه کرده‌ای؟!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها