«... روز پایانی که میخواستم از نیویورک برگردم... این دو طرف با هم مرتب مذاکره میکردند که حالا چی شد؟ خوب شد؟ بد شد؟ حالا چی کار کنیم؟ من نماز ظهر و عصر را که خواندم، گفتند بحث این شده حالا که نیم ساعتی فرصت دارید، از کاخ سفید به شما زنگی بزنند و به شما بگویند سفر شما به خیر. شما این را جواب بدهید و من گفتم این چیست؟ همه دوستان بر این مساله اصرار کردند که... فضای آمریکا باید تعدیل شود، دشمنان نتوانند سوءاستفاده کنند، حتی گفتند آقای نتانیاهو دارد به آمریکا میرسد و فردا میآید و بهانه میشود و اصرار کردیم و گفتیم وقت ما که تمام شده و باید حرکت کنیم. در همین حین موبایل سفیر ما زنگ خورد و کاخ سفید پشت خط بود. در این مکالمه تلفنی کوتاه که من فکر میکنم یک ربع یا ۲۰ دقیقه شاید طول کشید، اساس بحث ما بحث هستهای بود. من به ایشان گفتم همه اختیار در مذاکره هستهای را به وزیر امور خارجه دادیم و شما همه اختیار را به وزیر خارجهتان بدهید و بگویید که این کار باید در یک زمان کوتاه تمام شود. ایشان گفت: همینطور هست و من به وزیر خارجه دستور دادم با خلاقیت در این کار حرکت کند، کار جلو برود و ما هم آن را قبول داریم که باید در یک زمان کوتاهی حل و فصل شود... (نه به خاطر حرف این و آن) به خاطر اینکه ما دنبال سلاح نبودیم و نیستیم... ایشان هم گفت: بله، فتوای رهبر معظم انقلاب هم همین بوده است. به هر حال گفت: supreme leader شما هم همین فتوا را داده و از همین کلمه فتوا هم استفاده کرد... گفتم ما که مشکلی برای مذاکره نداریم، منتها این مذاکره باید در یک زمان کوتاهی انجام گیرد که سریعتر انجام شود. بعد ایشان گفت که ما مسائل فراوانی در منطقه و جهان داریم که امنیت ملی ایران و آمریکا میتواند مد نظر باشد، منافع مشترک دو کشور و ما آن مسائل را دنبال کنیم. من گفتم اصل اینکه ما مسائل فراوانی داریم بله، مسائل فراوانی داریم، اما اول باید هستهای حل و فصل شود و بعد ممکن است خیلی مسائلی باشد که ما باید با هم حرف بزنیم و گفتوگو کنیم. گفت من با شما در این نظر مشترک هستم... بعد گفتم بین ما خیلی مسائل عجیب و غریبی در این ۳۵ سال گذشته است، روزهای سیاه و تاریک و این چیزی نیست که در زمان کوتاه بتوان حل کرد و گفت بله، گفتهام که این یکشبه حل نمیشود، اما الان زمانی است که میتوانیم این اراده را داشته باشیم و حرکت کنیم و برویم مسائل را حل و فصل کنیم... در مجموع فکر میکنم این مکالمه تلفنی یک مقدار شرایط را تسهیل کرد. ما فکر میکنیم با یک مکالمه تلفنی طرف باید بیاید اشهد ان لا اله الاالله هم بگوید... حالا به هر حال بحث این است که یک مقدار فضا تلطیف شود و راه باز شود، ما بتوانیم در مذاکره پیشرفت بیشتری داشته باشیم و بتوانیم به مقصد برسیم.»
پیش از این تابوشکنی، محمدجواد ظریف هم با جانکری، وزیر امور خارجه آمریکا گفتوگویی کرد و این دو اتفاق در جریان اولین سفر نیویورک حسن روحانی در قامت رئیسجمهور، شد آغازی بر روند گفتوگوهایی که همچنان ادامه دارد. البته عدهای هم در داخل، مکالمه روحانی با اوباما را مصداق واژه «نابجا» در کلام رهبر معظم انقلاب معنا کردند.
با وجود این شکست تابوی مذاکره با آمریکا نتوانست به حذف فریاد «مرگ بر آمریکا» منجر شود. حتی برخی خاطرهگوییها از نظر امام(ره) درباره این شعار هم باعث نشد تا پنج هفته بعد به مناسبت 13 آبان، فریاد «مرگ بر آمریکا» همهجا فراگیر نشود؛ فریادهایی که چند ماه بعد در 22 بهمن باز هم تکرار شد تا پاسخی باشد به آنانی که پس از توافق با تهران، دوباره از گزینههای روی میزشان گفتند و همچنین ادعاهای حقوق بشری خود را تکرار کردند.
با آن که تابوی گفتوگوی روسای جمهور ایران و آمریکا اکنون شکسته و رئیسجمهور هم در اولین نشست خبریاش همتای آمریکایی خود را به پایبندی به قرارداد الجزایر فراخوانده است، اما با توجه به ادامه رویکردهای ضدایرانی آمریکا، نمیتوان گفت که روابط دو کشور به سمت عادیسازی پیش میرود و اکنون باید منتظر ماند و دید خندههای دیپلماتیک کری و ظریف در ژنو به کجا خواهد انجامید.
محمود هرندی/ جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد