یادداشت‌هفته

صدا، دوربین، سفر

هنر همیشه توانسته بازوی کمکی مهمی برای گردشگری باشد. هم به لحاظ تاثیرگذاری‌اش در بحث رسانه، به این مفهوم که اهرمی قوی در آگاهی‌بخشی به مردم عمل کند و هم به لحاظ زیبایی‌شناسی که تشویقی باشد تا به این صنعت کمک کرده باشد. هر چه این هنر از پایگاه محکم‌تری در سطح جامعه برخوردار باشد کارکردش در تاثیرگذاری بیشتر خواهد بود.
کد خبر: ۶۴۹۸۸۹

سینما همیشه ارتباط تنگاتنگی با گردشگری داشته، واضح است و بسیار هم گفته شده که هنر هفتم می‌تواند در ترغیب مردم به سفر و البته تغییر نگرش و فرهنگ سفر بسیار موثر باشد، اما دغدغه سینما هیچ گاه گردشگری نبوده است.

با نگاهی کلی به فیلم‌های به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر امسال می‌توان متوجه شد سینماگران ایران نه در بعد رسانه‌ای هنر هفتم و نه حتی در بعد زیبایی‌شناسی‌اش چندان اهمیتی به گردشگری نمی‌دهند. معمول‌ترین کاری که می‌توان از فیلم‌ها انتظار داشت انتخاب لوکیشن‌هایی است که فارغ از ساختار روایی فیلم بتواند انگیزه‌ای برای تماشاگران برای تماشای آن لوکیشن‌ها باشد. البته فیلم‌های تاثیرگذار خوبی هم در این زمینه وجود داشته است و شاید بهترین نمونه‌اش فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» رضا میرکریمی است که یکی از دلایل مشهور شدن «کویر مصر» این جاذبه بی‌نظیر طبیعی در ایران بود، اما جشنواره سی و دوم فیلم فجر که آیینه سینمای ایران در سال پیش روست از این نظر بسیار فقیر است. معضلی که گریبان فیلم‌های ایرانی را گرفته است و آفتی برای گردشگری محسوب می‌شود، این قصه آنقدر ادامه یافته است که حتی اهالی سینما آن را نوعی شبه‌ژانر نامیده‌اند: «فیلم‌های آپارتمانی»! هر چند همه تقصیرات به گردن سینماگران نیست چراکه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری می‌تواند به مانند بسیاری دیگر از نهادهای دولتی جایزه‌ای برای بهترین فیلمی که گردشگری را تبلیغ می‌کند در نظر بگیرد تا سینماگران هم رغبتی برای بیرون بردن دوربینشان از آپارتمان‌ها داشته باشند. این حداقل انتظاری است که می‌توان از سینما داشت وگرنه شاید در این اوضاع و احوال انتظار بالاتری باشد که بخواهیم در میان بی‌نهایت جشنواره‌های سینمایی بخش کوچکی هم به سینما از منظر سفر اختصاص داد. می‌دانیم آنقدر مشکلات هست که این انتظار به خوش خیالی متهم شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها