نظر به اهمیت استفاده از نظرات متخصصان و جامعه دانشگاهی درباره این پدیده پیچیده در جهان امروز، با دکتر اکبر نصراللهی، استاد دانشگاه در رشته ارتباطات به گفتوگو نشستهایم. او در جریان گفتوگو با جامجم تاکید میکند شیوههای امروزی فیلترینگ که به دلیل وسعت بالا، بسیاری را مجبور به استفاده از فیلترشکن میکند، کارآمد نیست و باید ضمن کاهش گستره وبگاههای فیلتر شده، نسبت به شکسته شدن فیلترینگ در کشور سختگیری بیشتری اعمال کرد.
با توجه به مطالعاتی که در حوزه تخصصی خود داشتهاید، تجربه جهانی در فیلترینگ را چگونه ارزیابی میکنید و آیا در کشورهایی که از فیلتر سایتها استفاده میکنند، روشهایی مشابه آنچه در کشورمان شاهد هستیم، مورد بهرهبرداری قرارمیگیرد؟
استفاده از شبکههای ارتباطی در همه کشورها هم دارای فایده است و هم زیان. با این حال بسته به اینکه نگاه ما به چنین پدیدهای فرصتمحور است یا تهدیدمحور، نتیجه رویارویی با آن تفاوت میکند. با این مقدمه، میخواهم تاکید کنم در هیچ نقطه از دنیا مدیریت اینترنت رها شده نیست و حتی در دموکراتترین کشورها هم سیاستهای معطوف به فیلترینگ به اجرا در میآید و مردم هم حمایت میکنند. حتی در کشورهایی که برخی میپندارند روابط کاملا آزاد جنسی حاکم است، باز هم برای مراقبت از روح و روان کودکان، دسترسی به سایتهای پورنوگرافی محدود است و افکارعمومی هم از این راهبرد حمایت میکند. با این حال نکتهای که در اعمال فیلترینگ دیگر کشورها برجسته است، اجماع نظر مردم و نخبگان بر مصادیق فیلترینگ است یعنی دایره محدودیتها آنقدر گسترده نیست که مثلا برای پیگیری پاسخ به یک مساله شرعی هم ببینیم با ممنوعیت دسترسی مواجه هستیم.
فکر نمیکنید دلیل گسترده بودن محدودیتها در این حوزه در کشورمان، نبود بسترسازیهای فرهنگی مناسب است؟
من تردیدی در اهمیت فرهنگسازی و آموزش ندارم. اصولا هر چقدر سواد رسانهای کاربران در حوزه اینترنت بالاتر باشد، میزان تهدیدات پایینتر است. از طریق فرهنگسازی است که میشود از فواید فناوری روز ارتباطی همچون تسریع در کار، تبادل تجربیات و همآموزی بینالمللی و به اشتراکگذاری تجارب استفاده کرد. ما با استفاده از فضای مجازی میتوانیم ضعف خود را در تجربه پایین در برخی رشتهها جبران کنیم و این تنها در صورتی ممکن است که خود را آماده مقابله با آسیبهای این فناوری همچون تضعیف نهاد خانواده، افزایش بیبندوباری و بعضی سوءاستفادههای سیاسی کرده باشیم. به نظر من، اینترنت میتواند فایده و مضرات همزمانی داشته باشد و تنها راه تبدیل این مضرات به فایده، آموزش و فرهنگسازی است.
در سیاستگذاری هم باید ملاحظاتی را در نظر داشت تا باعث نشود مردم برای استفاده از یک هدف درست، قانون را دور بزنند. اگر ما کاری بکنیم که یک کاربر مثلا به منظور استفاده از یک تحقیق علمی، مجبور به شکستن قانون و استفاده از فیلترشکن بشود، قبح قانونشکنی در چنین شرایطی میشکند و این مساله پیامدهای فرهنگی بسیار بدی دارد و سبب میشود یک فرد متخلف هم توجیهی برای قانونشکنی پیدا کند و برای کاربرد نامناسب از فضای مجازی، به همان استدلالی استناد کند که یک دانشگاهی از آن استفاده میکند.
البته تعیین اینکه یک کاربر واقعا چه نیتی از شکستن فیلتر یک سایت دارد، ساده نیست. ممکن است یک کاربر تحصیلکرده هم با اهداف نامناسبی از فیلترشکن استفادهکند...
بله، اما حرف من این است که وقتی حتی یک کاربر مذهبی مجبور است برای استفاده مفید از اینترنت، با استفاده از فیلترشکن به دادههای موردنظر خود دسترسی پیدا کند، آن وقت نمیشود گفت مثلا فیلترینگ با هدف دفاع از ارزشهای دینی اعمال میشود. در چنین شرایطی فیلترشکنها چنان فراگیر میشود که تفاوت استفاده کردن یا نکردن از فیلترینگ میشود چند دقیقه معطلی بیشتر در دسترسی به محتوای دلخواه و دیگر هیچ!
بنابراین میگویید وسعت فیلترینگ، تاثیر آن را کاهشمیدهد؟
بله، آن را بیتاثیر میکند. وقتی شما برای دسترسی به محتوای مفید و چه غیرمفید مجبور به استفاده از فیلترشکن هستید، چگونه میشود افکارعمومی را مجاب به منع دور زدن فیلتر کرد؟ آن وقت ممکن است حتی کسی که واقعا قصد استفاده از محتوای ناسالم اینترنتی را ندارد تحریک بشود که از آن استفاده کند.
یعنی شما با حذف کامل فیلترینگ موافقید؟
نه، به نظر من کسانی که شعار حذف فیلترینگ را سرمیدهند، بیشتر نیات سیاسی دارند. حذف فیلترینگ نسبتی با واقعیتها ندارد و یک شعار سیاسی است، چون حتی مردم هم خواستار حذف کامل فیلترینگ نیستند و تجربه دیگر کشورها هم این امر را اقتضا نمیکند.
نکتهای که من نگران آن هستم، اتخاذ سیاست دوگانه در قبال فیلترینگ است یعنی وقتی مسئولان ما فیلترینگ را دور میزنند و برای انتشار اخبار مهم مستقل از رسانههای موجود، مصالح ملی را در این میبینند که از برخی شبکههای فیلترشده استفاده کنند، این باعث میشود که کاربران تکلیف خود را در قبال قانون بخوبی تشخیص ندهند. جامعه دانشگاهی ما هم گاهی برای دسترسی به اخبار، اطلاعات و ارتباطات مورد نیاز خود مجبور است همین شیوه را پیشبگیرد و این روند، باعث کاهش اثرگذاری قانون میشود.
آقای دکتر، راهکار شما برای رفع چالش رفتار دوگانه که اشاره کردید، چیست؟
ما باید از طریق سیاستگذاری دوباره، سختگیری را کاهش دهیم و در عین حال که مصادیق جرمزایی را کم میکنیم، نسبت به شکستن قانون در قبال فیلتر مصادیق مشخصشده با قدرت مقاومت کنیم. خط قرمزهای غیرمنطقی باید حذف شود و نباید جلوی مردم برای استفاده از محتوای سالم در فضای مجازی گرفته شود.
سیاست فعلی فیلترینگ هم قائل به محدودسازی دسترسی به محتوای ناسالم است. متولیان امر چندان قائل به سختگیری غیرمنطقی در این حوزه نیستند. به نظر شما دقیقا باید چه سیاستی اصلاح شود؟
ما با دو دیدگاه متفاوت مواجه هستیم؛ یک دیدگاه میگوید که چون بخشی از محتوای اینترنتی مضر است، ابتدا باید کاملا زیان را برطرف و بعد نسبت به رفع فیلتر اقدام کنیم. دیدگاه دیگر که من نیز بیشتر به آن نظر دارم، قائل به رویکردی واقعبینانه است و میگوید چون در فناوریهای جدید بهطور کامل نمیتوان نسبت به حذف محتوای مخرب اقدام کرد، پس باید دنبال راهکار باشیم. ما باید بپذیریم که مردم اشتیاق زیادی برای استفاده از برخی شبکههای اجتماعی و سایتها دارند. نمیشود این اشتیاق را نادیده گرفت. همزمان باید سواد رسانهای کاربران داخلی را بالا برد تا در قبال ابزارهای ارتباطی مدرن منفعل نباشند. راهکار سوم هم توسعه شبکههای اجتماعی فارسی زبان داخلی است تا بتوانیم نرمافزارهای اطمینانبخش داخلی داشته باشیم که در قدرت و جذابیت بتواند با رقبای خارجی رقابت کند.
مشکل امروز ما این است که گذاشتهایم کاربران به استفاده از برخی شبکهها معتاد شوند، بعد آن را فیلتر کردهایم. معلوم است که اشتیاق برای شکستن فیلتر نهتنها کم نمیشود، بلکه بیشتر میشود.
منظور شما از استفاده فعالانه کاربران ایرانی از فناوریهای ارتباطی جدید چیست؟ یعنی میگویید همه کاربران امروز ما در برابر فناوری روز منفعل عمل میکنند؟
من میگویم دوران انحصار در تولید پیام گذشته و این واقعیت را همه باید درک کنند. با اینکه ماهواره از دهه 70 به کشور آمده، بتازگی اعلام شده قریب 70 درصد مردم تهران از ماهواره استفاده میکنند. چرا بخش قابل توجهی از جوانان، دانشجویان و استادان از ابزارهایی مانند ویچت و تانگو و وایبر بهره میگیرند؟ اینها همه به دلیل شکسته شدن انحصار و رقابت در کارآمدی است.
در چنین شرایطی وقتی من از برخورد فعال در برابر فناوری ارتباطاتی سخن میگویم، منظورم این است که افراد مذهبی و جامعه نخبه و جوان ما هم باید در شبکههای اجتماعی و عرصههای دیگر به تولید محتوا و پیام رو بیاورند. همین الان بخشی از پیامها در وایبر، ماهیتی کاملا مذهبی و اخلاقی دارد. این موضوع را در رابطه با استفاده از سیستم ارسال پیامک هم تجربه کردیم. به یاد دارید که ابتدا عرصه در اختیار افرادی بود که پیامهای نامناسب را بسادگی و با فراگیری بالا ارسال میکردند اما بعد از مدتی که پیامکهای اخلاقی بهطور گسترده تولید و ارسال شد، فضا تغییر کرد. بنابراین در شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای ارتباطی امروز هم میتوانیم از همین روش استفاده و خلأهای موجود را پر کنیم یعنی آنقدر پیام مفید ارائه شود که جو موجود تغییر کند. با این همه، سیاستهای موجود در پارهای مواقع دست کاربر داخلی برای مقابله با محتوای ناسالم را میبندد و او را مجبور میکند برای ارائه نظر و شکستن فضا، قانون را دور بزند.
برای همین بار دیگر تاکید میکنم که اگر نمیتوانیم همه زشتیها در فضای مجازی را از بین ببریم، دستکم تلاش کنیم با افزایش زیباییهای آن، سهم زشتیها از کل فرآیند تولید محتوا کاهش یابد.
باتوجه به دیدگاهها و گاه دغدغههایی که جامعه دانشگاهی نسبت به سیاست فیلترینگ در کشورمان دارد، به نظر شما تا چه اندازه از نظرات نخبگان در جریان سیاستگذاری موجود استفاده میشود؟
تردیدی ندارم که از نظر دانشگاهیها استفاده میشود، اما به نظر من آنچه اهمیت دارد، این است که همه افراد، چه دانشگاهی و چه غیردانشگاهی وقتی درباره مسائل مهمی چون فیلترینگ در مقام تصمیمگیری قرار میگیرند، نباید فقط از زاویه نگاه خود مسائل را ببینند، بلکه وسعت نظر بیشتری باید داشته باشند. معلوم است که نگاه یک آقای مسئول با سن و سال بالا ـ که نه علاقهای برای حضور در شبکههای اجتماعی دارد و نه دانش استفاده از چنین فناوریهایی را دارد ـ با نگاه یک نوجوان یا جوان مشتاق به افزایش سطح ارتباطات خود، متفاوت است. افرادی که در این حوزه تصمیمگیری میکنند، هم باید نگاه کاربر جوان مشتاق را در نظر بگیرند و هم دیگر نظرها و سلایقی که در جامعه وجود دارد. اگر این تکثر دیدگاهها در نظر گرفته شود، خطقرمزهای غیرمنطقی از میان میرود و فیلترینگ به ابزاری مفید و کارآمد با حمایت اکثریت قاطع مردم ایران تبدیل میشود.
محمود هرندی / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی میرزابیگی، در گفت و گو با «روزنامه جامجم»:
«جامجم» روشهای مواجهه با کودکان در فضای مجازی و ضرورت سواد رسانهای بزرگترها را بررسی کرده است
درگفتوگو با دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور بررسی شد