به گزارش جامجم، مردی به نام محسن که مغازه عروسکفروشی داشت، بیست و هفتم دی خانه را برای حضور در محل کار ترک کرد، دیگر به خانه بازنگشت. مادر گمان میکرد این بار نیز فرزندش برای خرید وسایل مغازه به شهرستان سفر کرده است، اما دلواپسی او وقتی زیادتر شد که فرزند بزرگش به مغازه برادرش رفت و دید چراغ مغازه روشن اما در مغازه قفل است سپس وی با کمک دوستش قفل در مغازه را باز کرده و وارد محل شدند و دیدند جسد محسن پشت ویترین مغازه افتاده در حالی که سرش زخمی شده است. علاوه بر این در گاوصندوق نیز نیمهباز و بخشی از عروسکهای مغازه هم به کناری ریخته شده بود.
وی سراسیمه همراه دوستش از مغازه خارج شد و همسایهها را خبر کرد و موضوع به ماموران اطلاع داده شد.
ماموران کلانتری 17 نصیرآباد با حضور در محل و دیدن جسد، موضوع را به بازپرس احمدی،کشیک ویژه قتل دادسرای شهریار اطلاع دادند و با هماهنگی قضایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.
در ادامه با تشکیل پرونده و به دستور قضایی، کارآگاهان جنایی ماموریت یافتند موضوع را پیگیری کنند.
تحقیقات ادامه داشت تا این که دوازدهم بهمن امسال مردی با حضور در پلیس آگاهی عنوان کرد، گمان میکند همسایهاش مرتکب قتل جوان عروسکفروش شده باشد.
وی به پلیس گفت: بیست و هفتم دی وقتی به خانه بازمیگشتم یکی از کارگران نانوایی محله به نام عباس را دیدم که در حال خارج شدن از مغازه مقتول بود. از او پرسیدم آنجا چه میکند؟ او نیز ادعا کرد محسن(مرد مغازهدار) در حال جابهجایی دکور عروسکهایش بوده که به پایین پرت شده و سرش به چهارپایه آهنی اصابت کرده و مرده است.
شاهد جنایت اضافه کرد: عباس(مرد همسایه) همیشه شیشه مصرف میکرد و دچار توهم بود. گمان بردم این بار نیز خیالبافی میکند بنابراین توجهی به حرفهایش نکردم. روز بعد وقتی از همسایهها شنیدم که مرد مغازهدار کشته شده است، یقین یافتم که عباس او را کشته و میترسیدم که مرا هم بکشد بنابراین سکوت کردم اما عذاب وجدان رهایم نمیکرد و نمیخواستم به جای قاتل اصلی، فرد بیگناهی بازداشت و محاکمه شود، به همین دلیل تصمیم گرفتم حقیقت را بازگو کنم.
در پی اطلاعات به دست آمده از شاهد حادثه، جستجو برای دستگیری عباس آغاز شد و ماموران اطلاع یافتند او برای ترک اعتیاد به کمپی در یکی از محلههای شهرستان شهریار رفته که دو روز پیش او را دستگیر کردند. با انتقال متهم به پلیس آگاهی، ابتدا اظهارات ضدو نقیضی بیان کرد، اما سرانجام زبان به اعتراف گشود.
متهم انگیزه قتل را سرقت اعلام کرد و گفت: با مقتول دوست بودم و به مغازه عروسکفروشیاش در رفت و آمد بودم. حتی در جابهجایی و چیدمان عروسکهای مغازهاش به او کمک میکردم. روز حادثه خواست برای تغییر دکوراسیون مغازه نزدش بروم.
وی اضافه کرد: در حالی که عروسکها را جابهجا میکردیم، متوجه شدم او مقادیری پول در گاوصندوق نگهداری میکند بنابراین وسوسه شدم پولها را سرقت کنم. به این ترتیب از او فاصله گرفتم و با برداشتن چهارپایه آهنی از پشتسر به مرد مغازهدار حملهور شدم و چند ضربه به وی زدم که بشدت زخمی شد و کناری افتاد. سپس در گاوصندوق را باز کردم.450 هزار تومان پول موجود در آن را به سرقت بردم و فرار کردم.
متهم یادآور شد: هنگام فرار موضوع مرگ محسن را به یکی از همسایهها گفتم که حرفهایم را باور نکرد. بخشی از پول سرقتی را به یکی از اعضای خانوادهام دادم و در ادامه برای این که کسی به من شک نکند، به کمپ ترک اعتیاد رفتم و بقیه پول دزدی را به مسئول کمپ دادم.
بنا بر این گزارش، با صدور قرار قانونی برای متهم، تحقیقات تکمیلی از وی و کشف پولهای سرقتی در حالی ادامه دارد که خانواده مقتول به پلیس گفتهاند، حدود هشت میلیون تومان از گاوصندوق مقتول سرقت شده است.
معصومه ملکی - گروه حوادث
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد