اما سرانجام ِبرخی از این درگیریها، آنقدر خشن است که به مرگ عضو یا اعضایی از خانواده منتهی میشود و شرایطی هولناک را به وجود میآورد که تبعات آن تا سالها باقی میماند.
مرور 3 پرونده
ماه دی 92، ماهی خونین بود. در این ماه به فاصله چند روز، سه قتل هولناک به وقوع پیوست که در آنها قاتل و قربانی عضو یک خانواده بودند و در هر سه، مردها دست به خون زنها و کودکان آلودند. در نخستین جنایت، مردی در غیاب همسرش، پس از قتل دوقلوهای چهار سالهاش در حمام، خود را نیز در خانهاش حلقآویز کرد. در جنایت دوم مردی چهل و هفت ساله و شیشهای، همسر و پسر هفت سالهاش را کشت و پس از آن خود را حلقآویز کرد و در جنایت سوم مردی در پی اختلاف خانوادگی، با شلیک چند گلوله جان خواهرش را گرفت.
در مورد اول، قتل در حالی رخ داد که زن و شوهر با یکدیگر اختلاف داشتند و زن در روز حادثه در خانه پدرش به سر میبرد، اما وقتی شب هنگام به خانه خود برگشت با جسد حلقآویزشده شوهرش که پیشتر از آن گلوی خود را بریده بود و نیز جسد غرق در خون دو پسرش روبهرو شد. با ورود پلیس به خانه نامهای نیز به خط شوهر به دست آمد که در آن نوشته بود از زندگی خسته شده و چون قصد خودکشی دارد فرزندانش را نیز میکشد تا پس از او سرگردان نشوند.
در پرونده دوم، قاتل که پس از قتل همسر و پسرش به زندگی خود نیز خاتمه داد، اعتیادی شدید به ماده مخدر شیشه داشت و چون هنوز بررسیهای این پرونده تکمیل نشده، میتوان احتمال داد که این جنایت تحت تاثیر ماده مخدر توهمزا بروز کرده است. البته این خانواده، چهار عضو داشته که پسر دوم خانواده چون در زمان حادثه در مدرسه بوده، از مرگ رهایی یافته ولی سرنوشت او پس از این و این که زندگی او چگونه و در چه شرایط روحی خواهد گذشت، جای بحث دارد. (این پسر پس از بازگشت از مدرسه با ورود به خانه، با جسد پدر، مادر و برادرش روبهرو شده و ماجرا را به پلیس خبر داده است)
در مورد سوم هم برادر به قتل خواهر اقدام کرده چون این زن سالها پیش از شوهر اولش جدا شده و در حالی با مرد دیگری ازدواج کرده که این مرد مورد تائید خانواده زن نبوده است. روزی که این زن کشته شد به خانه پدرش بازگشته بود چون شوهر دوم، او و دو فرزندش را به امان خدا رها کرده بود و آنها سرپناهی نداشتند.
با این حال برادر به خواهر رحم نکرد و به دلایلی که هنوز اعلام نشده به زندگی خواهرش با سلاح گرم پایان داد. البته این سه جنایت مشتی است نمونه خروار که بخوبی نشان میدهد بیشتر قتلهای خانوادگی در ایران یا تحت تاثیر مواد مخدر بروز میکند یا مشکلات زندگی، ناامیدی، ترس از آینده و پرخاشگریهای مهارنشدنی جرقهشان را میزند.
فشارهای زندگی با ما چه کرده است؟
سال 86 مرکز پژوهشهای مجلس، نتایج تحقیقاتی را منتشر کرد که نشان میداد بیکاری، اعتیاد و فقر مهمترین مشکلات اجتماعی کشورند. از آن زمان شش سال میگذرد ولی هنوز هم میتوان این سه عامل را در بروز مشکلات اجتماعی، معتبر دانست.
در واقع اکنون نیز در تحلیل علل حوادث باید بیکاری که فقر از تبعات آن است و نیز اعتیاد را که هر روز افراد و خانوادههای بیشتری را درگیر میکند، مدنظر داشت. بجز این موارد، استرس و پرخاشگری نیز در بروز درگیریها و وقوع جنایات موثراست که این را بخوبی میتوان در قتلهای خانوادگی اخیر مشاهده کرد.
اول بهمن امسال مرکز افکارسنجی ایسپا وابسته به جهاد دانشگاهی نتایج پژوهشی را منتشر کرد که در آن 5450 فرد بالای 18 سال در مناطق شهری و روستایی مورد بررسی قرار گرفتند و پاسخهایی به پرسشهای مطرح شده دادند که نشان داد تورم، گرانی و هزینههای زندگی، گرانی مسکن و اجاره خانه و ترافیک و شلوغی سه عامل ایجاد فشار روانی بر مردم است. اینها عواملی است واقعی و قابل لمس برای اکثر قریب به اتفاق مردم کشور که با انواع فشارهای روانی مواجه میشوند و برخیها این فشارها را قورت میدهند و خشمشان را سرکوب میکنند و برخی ظرفیت تحملشان تمام میشود و برای تسکین خود، خشم خویش را بر سر دیگران خالی میکنند. درست در این نقطه است که پای قتل به خانهها باز میشود و در آن یک خودی، یک همخون و کسی که پیش از این با آدمهای اطرافش پیوندهای عاطفی داشته، جان آنها را میگیرد و با فجیعترین شیوهها به زندگیشان پایان میدهد.
آدمهای سرکوب شده، آدمهای سرکوبگر
برخی روانشناسان میگویند ریشه بسیاری از قتلهای خانوادگی در بدبینی است، بویژه آنکه با تشدید بدبینی، صبر و حوصله از کف میرود و فرد میتواند به هر کاری دست بزند. برخی نیز پرخاشگریهای موجود در خانواده را عامل قتل میدانند و این گونه تفسیر میکنند که با بالا رفتن سطح پرخاشگری، استرس نیز بالا میرود و به دنبال آن جنونی پدیدار میشود که نتیجهاش قتل عضوی از خانواده است.
اما جرمشناسان در تحلیل این قتلها یک گام عقبتر میروند و کمی دورتر از صحنه جنایت حتی دورتر از پرخاشگری و استرس میایستند تا قتلها را منطقیتر تجزیه و تحلیل کنند.
مهرنوش ابوذری، جرمشناسی معتقد است این ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است که سبب میشود افراد دست به جنایت بزنند، افرادی که به گفته او گرچه نام عمل آنها جنایت است ولی خود لزوما آدمهایی جانی نیستند.
او در گفتوگو با جامجم توضیح میدهد: مشکلات اقتصادی که روز به روز عمیقتر میشود در روابط خانوادگی نمود پیدا میکند و در روابط همسران و فرزندان برجسته شده و به شکل بداخلاقیها و بیاخلاقیها ظاهر میشود. این جرمشناس، فرد شاغلی را مثال میزند که در محیط کار با انواع تحقیرها و نگرانیها فعالیت میکند و درگیر سیکل ناقص قدرت میشود، اما چون نمیتواند در محیط کار واکنش نشان دهد در خانه که از لحاظ قدرت فرد اول است، خشمها و پرخاشگریهایش را خالی میکند و بعید نیست به واسطه اوج گرفتن پرخاشگریها قتلی نیز به دست او واقع شود.
ابوذری مشکلات روانی افراد را نیز در بروز قتلهای خانوادگی موثر میداند و معتقد است: افرادی که سلامت روانی ندارند، زودتر از دیگران عصبانی میشوند و شدیدتر از افراد سالم واکنش نشان میدهند. این گفته یادآور آماری است که سال گذشته وزارت بهداشت و این اواخر سازمان نظام روانشناسی به آن اشاره کرد؛ آماری که نشان میدهد از هر چهار ایرانی یک نفر به اختلالات روانی مبتلاست در حالی که فقط یک چهارم از آنها برای درمان مراجعه میکنند و از این تعداد نیز فقط 10 تا 15 درصد مراجعان، درمان را تا انتها ادامه میدهند.
این آمارها به این معنی است که در میان آدمهای پیرامون ما حتی میان کسانی که با هم در یک خانه زندگی میکنیم، افراد مبتلا به اختلال روانی وجود دارد یعنی کسانی که ممکن است در مواقع بحرانی واکنشهای غیرمنتظره از خود نشان دهند. علاوه بر این، موضوع مواد مخدر بویژه مخدرهای صنعتی و روانگردانها نیز در بروز پرخاشگری، خشمهای ویرانگر و وقوع جنایت موثر است.
ابوذری نیز بر این مساله تاکید دارد و معتقد است: دستیابی آسان و ارزان به مواد مخدر و مهمتر از آن آگاهی اندک افراد نسبت به عوارض مواد مخدر بر جسم و روان باعث بروز انواع بدبینی، افسردگی و پرخاشگری و در نتیجه از دست رفتن عنان میشود که هنگام تحلیل پروندههای قتلهای خانوادگی باید مورد توجه باشد. پس این که دو همخون در محیط خانه که باید امنترین و پرمحبتترین نقطه دنیا باشد، به جان هم میافتند و یکی به دست دیگری چه برحسب اتفاق و چه با نقشه قبلی کشته میشود، زنجیرهای از مشکلات و نابسامانیها را نشان میدهد که تا از بین نرود، پرونده قتلهای خانوادگی بسته نمیشود.
مریم خباز /گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگوی«جامجم» با احمد ابوالقاسمی یکی از موفقترین قاریان قرآن و میزبان برنامه «محفل»
در گفتوگو با دکتر علیرضا کیخا معاون امور استانهای رسانه ملی مطرح شد
علاءالدین بروجردی نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با جام جم آنلاین:
ابوالفضل ظهره وند نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با جام جم آنلاین: