
خودش میگوید تمایلی به فروش کارهایش ندارد و اگر دغدغه معیشت نداشته باشد به فکر آن است آثار قلمزنیاش را به صورت یک مجموعه درآورد تا این هنر سنتی به عنوان ثروتی ملی در معرض دید عموم مردم گذاشته شود.
سیدمصطفی میرفخرایی، یکی از هنرمندان قلمزن استان تهران است که در بیست و سومین جشنواره ملی صنایعدستی نیز به عنوان یکی از هنرمندان برتر کشور برگزیده شده است. او میگوید هنرمندان کشور نیاز به حمایت دارند، اما نه در گفتار، بلکه در عمل تا بتوانند هنرهای سنتی کشور را که هزاران سال پیش از گذشتگان سینه به سینه منتقل شده است برای آیندگان حفظ کنند. گفتوگوی ما را با این هنرمند مطرح کشورمان میخوانید.
در نمایشگاه دستان خیالپرداز که ماه گذشته با حضور صد هنرمند برجسته کشور در خانه هنرمندان برگزار شد، آثاری از قلمزنی شما روی ظروف مختلف نیز به نمایش گذاشته شده بود که قیمت برخی از آنها به بیش از 30 میلیون تومان هم میرسید. آیا آثار به نمایش درآمده با این قیمتها خریداری هم داشت؟
برخی کارهای قلمزنی حتی قیمتهای بالاتر از آنچه در نمایشگاه ارائه شده بود، دارند که به فروش میرسد ولی در این نمایشگاه حتی یک ریال هم فروش نداشتیم. البته باید اعتراف کنم خواسته قلبی خودم هم این بود که کارهای ارائه شده فروش نرود، چون کارهایی را که ماهها زمان صرفش کردم و فروختم بعدها خیلی ناراحت شدم، چون گویی قسمتی از وجودم را فروختم، اما به هر حال نمیشود نفروخت چون هنرمند برای گذران زندگی مجبور به فروش کارهایش است. بارها شده دعا کردم کاری را که قبلا فروختهام خریدارش زمانی بازگردد و پیشنهاد دهد آن را از او بخرم، چون به دنبال ایجاد یک مجموعه هنری از کارهایم هستم که به خاطر آن مجموعه دوست دارم کارهایم را نفروشم.
آثار به نمایش درآمده در نمایشگاه به چه دلیل فروش نرفت. آیا به خاطر قیمت بالا بود؟
کارهای هنری معلوم نمیکند، چون برای برخی از آثار صنایع دستی گاهی علاقهمندی وجود دارد که شاید از وجود چنین نمایشگاهی باخبر نمیشود. ممکن است کسی دنبال چنین کاری هم باشد، اما پیدا نمیکند. بیشتر کارهایی که در نمایشگاه فروش رفت، آن دسته از صنایع دستی بود که قیمت پایین 30، 40 هزار تا 500 هزار تومان داشت.
یعنی میفرمایید کسانی که به نمایشگاه آمده بودند قدرت خرید لازم را نداشتند؟
بله، به نظر میرسد تبلیغات خوبی صورت نگرفته بود و شاید بسیاری از کسانی که طالب خرید هنرهای نفیس سنتی هستند از وجود چنین نمایشگاهی بیاطلاع بودند. به هر حال این هنرها نیز خریدار خاص خودش را دارد.
گرانترین اثر قلمزنی که در نمایشگاه ارائه کردید چه قیمتی داشت؟
در این نمایشگاه اثری به نام سنگاب و یک گلدان قلمزنی به نمایش درآمده بود که گلدان 35 میلیون تومان و سنگاب 32 میلیون تومان قیمتگذاری شده بود. البته برخی افرادی که برای بازدید آمده بودند، میگفتند چرا قیمت کارهایم نسبت به کار اساتید دیگری که در آنجا کار به نمایش گذاشته بودند، پایین است. به هر حال این ناهماهنگی در قیمتگذاری دیده میشد؛ قیمت برخی آثار از قیمت واقعی بالاتر و برخی هم مناسب بود.
هر اثر هنری که خلق میشود دارای ارزش معنوی و هنری است. قیمتگذاری روی اثر با چه معیاری سنجیده میشود؟
ارزش کار هنری صرفا به دلیل مواد اولیه به کاررفته یا زمانی که صرف خلق آن شده در نظر گرفته نمیشود، بلکه ارزش آن اثر به حسی برمیگردد که هنرمند هنگام خلق اثر داشته است؛ در واقع یک هنرمند حس خود را میفروشد. ممکن است یک هنرمند کاری را یک ماه قلم زده باشد و قیمت بگذارد پنج میلیون تومان، ولی یک کار را پنج روز زمان بگذارد و آن را هم پنج میلیون تومان قیمت بگذارد. تفاوت آن به همان حس هنرمند برمیگردد و هنرمند با لحاظ اصول طراحی و حس هنری که به کار میبرد، تلاش میکند کار در رده بالاتری قرار گیرد؛ بنابراین زمان اصلا در کار هنری مطرح نیست.
یعنی خود هنرمند است که آن حس را قیمتگذاری میکند؟
بله، خود هنرمند و همین طور خریدار درباره قیمت با هم به توافق میرسند. خریدار وقتی کاری را میبیند و با آن ارتباط برقرار میکند دیگر برایش مطرح نیست چقدر آن کار زمان برده و با هنرمند درباره قیمتش توافق میکند.
در رشته قلمزنی گرانترین اثری که تا به حال فروخته شده چه رقمی بوده است؟
من از اساتید دیگر خبر ندارم، ولی کاری هست که حتی چند صد میلیون تومان هم قیمتگذاری شده است.
آیا برگزاری چنین نمایشگاههایی را در شناخت مردم از این آثار موثر میدانید؟
حتما تاثیر دارد. برخی نمیدانستند قلمزنی چیست و اصلا ندیده بودند و برخوردی نداشتند، من در همین نمایشگاه با خانم مسنی برخورد کردم که با علاقه به آثار به نمایش درآمده نگاه میکرد. روی یکی از آثار که یک میلیون و 200 هزار تومان قیمت زده شده بود و این خانم با دیدن این قیمت گفتند برای چنین کاری یک میلیون و 200 هزار تومان رقم پایینی است و این قیمت باید ده میلیون تومان باشد، گفتم خب شما همین یک میلیون تومان را خریداری کنید و ایشان گفت به خدا دوست دارم و وقتی به این کارها نگاه میکنم روحم زنده میشود، اما وسعش را ندارم.
قلمزنی را از چه سالی شروع کردید؟
از سال 51؛ یعنی حدود 41 سال است فعالیت میکنم.
چه شد که به این هنر روی آوردید؟
از دوران کودکی به هنر علاقهمند بودم و گرایش به نقاشی داشتم، البته خانواده من هم هنری بودند. پدرم یک معمار هنری بود نه تجاری، برادر بزرگم نیز نقاشی و خوشنویسی میکرد. من تابستانها که معمولا پدر و مادرها بچهها را سر کار میگذاشتند در یک کارگاه کار میکردم. در آنجا بود که با قلمزنی آشنا شدم و سر این کار رفتم.
اولین اثری که خلق کردید چه بود؟
زمانی که کارم را تازه شروع کردم برای آن که تمرین کرده باشم بیشتر برای فامیل روی بشقابهایی که داشتند قلمزنی میکردم، اما بعدش وقتی وارد بازار شدم ابتدا به دنبال کارهای بازاری یا سریکاری رفتم. زمانی روی سماورهای آب طلا که در میدان بهارستان هم موجود است، تولید انبوه انجام میدادیم، مدتی هم روی آینه و شمعدان، اما بعدها به تولید کارهای هنری روی آوردم و برای آن که کارهایم کیفیت بهتری پیدا کند به اصفهان مهاجرت کردم و 17 سالی که آنجا بودم با کسب تجربه از اساتید قلمزنی سعی کردم کیفیت کار را افزایش دهم. تا خرداد 91 اصفهان بودم و بعد دوباره به تهران بازگشتم.
از اساتید مطرح اصفهان میتوانید چند نفری را نام ببرید؟
اساتید مطرح زیادی آنجا هستند، اما از کسانی که حضور ذهن دارم میتوانم به آقایان علمداری، علاقهمند، ساعی، محمدتقی ذوفن، حاج سیدمحمد عریضی، ابراهیم دائیزاده و رجبعلی راعی اشاره کنم. خوشبختانه اکنون کیفیت کار بسیار بالا رفته است. حتی جوانانی هستند که کارهای خلاقانه بسیار تولید میکنند که قبلا تولید نمیشد، نوآوری و شیوههای کار خیلی ترقی کرده است.
مثلا چه نوآوریهایی؟
مثلا 35 سال پیش کارها تقریبا یک سبک خاص داشت و همه روی آن شیوه کار میکردند، اما اکنون نوع قلمزنی متفاوت شده و کارهایی انجام میشود که خیلی جالب است؛ مثلا کاری تولید میشود که به نوعی مجسمهسازی است و کار دوبعدی و سهبعدی میشود. این کارها را با دست و بدون نقص انجام میدهند، اما 35 سال پیش چنین شیوهای نبود و هر کس در این سالها آمده تجربهای به دست آورده و این تجربیات جمع و شکوفا شده است.
شما از کدام اساتید آموختهاید؟
سال 51 که برای اولین بار وارد این کار شدم، مرحوم آقای نامجو استادم بودند که حدود دو سال پیش فوت شدند، ایشان در سازمان میراث فرهنگی کارگاه قلمزنی داشتند. مدتی نیز مرحوم علی ابراهیمی استادم بودند که ایشان 22 سال پیش فوت کردند. اساتید مستقیم من این دو نفر بودند، اما بدون تعارف میگویم از کار هر استاد قلمزنی که در ایران بوده سعی کردم تجربهای کسب کنم؛ حتی از کسانی که قلمزن نیستند و در شاخه طراحی یا فرشبافی فعالیت میکنند، درسی میگیرم.
آیا یک قلمزن باید ابتدا طراح خوبی باشد؟
اگر طراح باشد کیفیت کار بالا میرود، البته کسانی هم هستند که طراحی نمیدانند ولی از طراحی دیگران استفاده میکنند و پس از کپیکردن کار آن را قلمزنی میکنند. خوب طراحی یک بحث است و قلمزنی هم یک بحث دیگر، ممکن است فردی هم طراح باشد و هم قلمزن و شخصی طراح نباشد و فقط قلمزن باشد.
اکنون چه سبکهای قلمزنی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد؟
سبکهای مختلفی وجود دارد؛ سبکهای دوره هخامنشی، ساسانی، سلجوقی و صفویه مورد استفاده است و همان طور که میدانید دوران صفویه، دوران اوج هنر قلمزنی در کشور است که البته در دوران قاجار با افول روبهرو شد. هنوز هم اگر به آثار به جا مانده از گذشتگان نگاهی کنید آثار هنرمندان هخامنشی و ساسانی پس از گذشت دهها قرن با شکوه است. این آثار، میراث هنر فلزکاری ماست و قلمزنان امروزی نمیتوانند خود را از این نمونههای نبوغ و هنر بینیاز بدانند. با کاوشهای صورتگرفته، آثار ارزشمندی از هنرمندان فلزکار عصر هخامنشی در گوشه و کنار فلات گسترده ایران به دست آمده است که همین آثار به وضوح، ارزشهای هنری و ذوق و پسند مهارت آن دوره را افشا میکند.
کشف تعداد زیادی دستبند تزئینی، مرصع، ظروف و صفحات فلزی متنوع که با نقوش مختلف انسان و حیوان درست شده است، همه نشان از قدمت این هنر در میان ایرانیان دارد. فلزکاری در عهد ساسانی نیز به اوج خود رسید. هنرمندان ایرانی بر نقره، آهن و مفرغ نقشهای جانداری آفریدند که تأثیر آن، هم هنر گذشته و هم هنر آینده را تحتالشعاع قرار داد. قدرت عظیم هنر فلزکاری ساسانی در دوره اسلامی نیز باقی ماند. بعضی از نقوش مرسوم در هنر فلزی ساسانی تا دوره سلجوقی دوام یافت.
از عصر صفوی، مفرغکاریهای درخشانی موجود است. ابداع و اختراع سبکهای جدید توسعه یافت. حتی اسطرلاب، اسلحه، زره، ابزار کار و هر گونه آلات فنی برای هنرمندان فلزکار وسیلهای برای نشاندادن تبحر و قریحه نیرومندشان بود. نمونههای مشخص آثار این دوره قدح، سینی، تنگ، هاون، قلمدان، منقل، آینه، جعبه جواهر و شمعدانهای نفیسی است که نظیر آنها را در هیچ هنر دیگری نمیتوان یافت. با سقوط صفویه هرج و مرجها آغاز و در دوران قاجاریه این هنر نیز با افول روبهرو شد.
دلیل افول قلمزنی دردوره قاجار چه بود؟
به دلیل نبود حمایتهای لازم در این دوره بود. در دوران صفویه توجه زیادی به کار هنرمندان میشد و برای آن که از آنها حمایت کنند حتی بازاری را برای کار هنرمندان ازجمله فرشبافان، طراحان و سایر هنرها به وجود آوردند، به طوری که به آنها مکان مجانی برای کسب و کار داده میشد و به نوعی از آنها حمایت صورت میگرفت تا آنها بدون دغدغه معیشت بتوانند آثار ارزشمند خلق کنند. اوج شکوفایی این هنر در این زمان اتفاق میافتد، ولی اکنون از این حمایتها کمتر خبری میشود و هنرمند فقط به دنبال آن است تا هزینههای زندگی خود را تامین کند؛ برای همین کیفیت پایین میآید. من هنرمند اگر بخواهم کار فاخری تولید کنم ممکن است برای آن خریداری نباشد، بنابراین هنرمند ناچار است با توجه به زمانبر بودن تولید یک اثر به نوعی هزینههای زندگی خود را تامین کند. برای همین هنرمند مجبور میشود کیفیت کار را پایین بیاورد و در حد بازار تولید کند تا بتواند پولش را سریعتر بگیرد. شاید جالب باشد من از سال 79 که ظرف پایهدار بزرگی به دستم رسید به دنبال خلق یک اثر فاخر برای هدیه به آستان قدس رضوی هستم، اما از آن سال تاکنون نتوانستم آن را تمام کنم، چون فرصت نشده روی آن به قدر کافی کار کنم و اگر همه زمانم را روی این کار بگذارم، زندگیم عقب میافتد؛ بنابراین کاری که میتوانست در عرض یک سال تمام شود اکنون حدود 13 سال معطل مانده و فقط 60 درصد کار انجام شده چون وقتی میخواهم چند روز زمان بگذارم روی این کار زندگیم لنگ میماند.
چطور جامی است؟
جامی است شبیه سنگاب. در مسجدهای قدیم سنگابهایی بود که دورش جام میگذاشتند تا آب بنوشند، اکنون این نام روی جامهای پایهدار مسی و قلمزنی که شبیه سنگاب است، باقی مانده؛ البته دیگر داخل آن آب ریخته نمیشود، بلکه بیشتر به عنوان ظرف میوه استفاده میشود و پایهدار است. کاری که برای هدیه دادن به آستان قدس تهیه میکنم روی چنین ظرف پایهداری در حال انجام است که روی بدنه ظرف با آیههای قرآن و جملاتی در رابطه با اهل بیت قلمزنی میشود.
کارهایی که برای بازار تولید میشود بیشتر چه حدود قیمتی دارد؟
قیمتها بستگی به نام هنرمندی دارد که آن را تولید کرده است، اگر امضای یک هنرمند شناخته شده پای کار باشد از قیمت بیشتری برخوردار است، در واقع قیمت آن اثر به سابقه و تجربه یک هنرمند بازمیگردد؛ کسی که ابتدای کار است، چون شناخته شده نیست طبیعتا نمیتواند کارش را با قیمت خوبی بهفروش برساند.
در تهران چند نفر هنرمند قلمزن داریم؟
فکر میکنم در تهران بیش از چهار، پنج نفر نباشند و تعداشان کم است و بیشترین هنرمندان قلمزن در اصفهان هستند. البته آقای جمشید ساعی از اصفهان به تهران آمدند و مشغول کارند.
چه ویژگیهایی کار اساتید قلمزن را از هم متمایز میکند؟
اول طراحی و بعد شیوه انجام آن طراحی است.
شما بیان کردید تمایل ندارید کاری را که تولید میکنید، بفروشید. درباره این حس بیشتر توضیح میدهید؟
هر اثر هنری را که میفروشم به شهرهای مختلف و حتی خارج از کشور میرود و من احساس میکنم به نوعی چیزی از وجودم کنده میشود و بیشتر تمایل دارم کارهایم را به صورت یک مجموعه درآورم. به نظرم مجموعه آثار یک هنرمند میتواند یک ثروت ملی باشد. با وجودی که با زحمت گذران زندگی میکنم سعی من آن است که فروش آثارم در حداقل باشد تا آنها را حفظ کنم. متاسفانه به هنرهای سنتی بهای لازم از بعد حمایتی داده نمیشود. اگر بتوانند هنرمندان را حمایت کنند، آثار فاخر زیادی تولید میشود. البته صنایع دستی شامل دو دسته میشود یک شاخه آن که کارهای فاخر هنری است و یک شاخه هم کارهای تولیدی تجاری است که هر کدام حمایتهای خود را میطلبد، اگر هنرمندان حمایت شوند تا بتوانند کارهایشان را به صورت یک مجموعه درآورند، این آثار حفظ شده و در موزههای شخصی میتواند به نمایش درآید. به عبارتی این آثار با درگذشت یک هنرمند برای عموم ملت باقی میماند.
چه نوع حمایتی از هنرمندان مد نظرتان است؟
اول از همه باید بیمه هنرمندان جدی گرفته شود. هماکنون بسیاری از هنرمندان بیمه نیستند در حالی که این موضوع در زمانی که هنرمند قادر به ادامه کار نیست، میتواند امنیتی برای او باشد. هماکنون درصد کمی از هنرمندان بیمهاند و گفته میشود بودجهاش تامین نشده است. همچنین بیمه هنرمندان یک سقف سنی دارد و هنرمندان 50 سال به بالا را بیمه نمیکنند. من هنرمند که 40 سال است کار میکنم چون سنم از 50 گذشته بیمهام نمیکنند و باید هزینه سالهای مازاد بر 50 سال را خودم بپردازم. به نظرم این نگاهها باید اصلاح شود. اگر هنرمند یک حقوق ماهانه داشته باشد، میتواند بدون دغدغه معیشت اثرهای فاخری را تولید کند.
در بعد تجاری آثار در چه سطحی تولید میشود؟
در بعد تجاری، سطح و کیفیت کار تا حد کشش بازار و این که خریدار وجود داشته باشد، پایین آورده میشود. ممکن است حتی کاری تولید شود که برای یک هنرمند آبروریزی باشد برای همین نامش را پای کار نمیزند و این کار فقط برای گذران زندگی انجام میشود. مثلا اگر برای تولید یک قندان قلمزنی باارزش یک ماه زمان صرف شود برای کار تجاری با کاهش کیفیت در یک روز شاید بتوان 20 عدد از آن را تولید کرد.
آیا برای گذران زندگی بیشترین تولیدات شما به سمت کار تجاری سوق پیدا کرده است؟
خیر، سعی میکنم کار باکیفیتی انجام دهم. وقتی یک کار هنری میفروشم سعیام بر آن است که با پول به دست آمده زندگیام را اداره کنم.
در سال چند اثر میتوانید بفروشید؟
خوشبختانه چند سالی است کار تجاری انجام نمیدهم و بیشتر به سمت کارهای هنری روی آوردم. یکسری کارهای با کیفیت بالا که مشتریهای خاص خودش را دارد، تولید میکنم.
قیمت کارهای هنری در چه حدی است؟
با توجه به نوع فلزی که روی آن کار میشود نقره، مس یا برنج و کاری که روی آن انجام شده قیمتها متفاوت است.
برای خلق یک اثر اول ایده به ذهنتان میرسد یا طرح آماده را کپی میکنید؟
گاهی طرحی به ذهنم میرسد و به دنبال ظرف فلزی مناسب برای پیاده کردن آن میگردم، اما گاهی نیز مثلا یک قندان فلزی به دستم میرسد و برای آن فکر میکنم چه طرحی رویش پیاده کنم تا بهتر شود.
روی چه آلیاژهایی کار میکنید؟
روی برنج، نقره و مس کار میکنم که گرانترین کار ظروف نقره قلمزنی شده است.
نحوه کار چگونه است؟
برای قلمزنی نخست داخل یا زیر ظرف مورد نظر را از محلول قیر و گچ پر میکنند تا ضربهپذیری ظروف بیشتر شود. همچنین مانع سوراخ شدن ظرف در حین کار شود، سپس نقش مورد نظر را روی ظرف رسم کرده و قلم مناسب را انتخاب کرده و روی سطح ظرف قرار میدهند و با چکش بر انتهای قلم میکوبند تا شیارها و نقشها با تغییر شدت ضربه روی ظرف ایجاد شود.
تا قبل از انقلاب معمولا کارها سبک صفویه بود که طراحی خاص خودش را دارد و قلمزنی آن با سبک ساسانی و هخامنشی متفاوت است. در سبک صفویه سرقلمها عاجدار است و سیاهی روی کار به دلیل همان عاج قلمهاست. در سبک کار هخامنشی و ساسانی سرقلمها صاف و صیقلی است و کارها به صورت برجسته و دوبعدی انجام میشود. بعد از انقلاب سبکهای هخامنشی، ساسانی و سلجوقیان رواج زیادی پیدا کرده و هماکنون سبک ساسانی و هخامنشی بازار بهتری پیدا کرده است.
مشکلات هنر قلمزنی چیست؟
خوشبختانه جوانان بویژه خانمها به یادگیری هنر قلمزنی روی آوردند که اگرچه از یک نظر خوب است، اما با توجه به تولید انبوهی که صورت میگیرد کیفیت کار پایین آمده و از سوی دیگر قیمتها نیز با توجه به افزایش عرضه تجاری کاهش یافته است. البته در این بین جوانان خوش ذوقی هم هستند که توانستند سبکهای جدیدی را ارائه کنند.
یعنی به نوعی جوانان تازه کار به بازار قلمزنی لطمه وارد کردهاند؟
من 41 سال در این کار هستم، حالا یک جوانی که چند ماه کاری را یاد گرفته وارد بازار کار میشود و کارهای قلمزنی را به قیمت پایین میفروشد. این حرکت به کار هنرمندانی که سالهاست کار کردهاند لطمه میزند. برای لطمه ندیدن یا باید کیفیت کارم را تا آن حد پایین بیاورم یا آن که ضربه میخورم.
البته بین اثری که کار کیفی روی آن صورت گرفته با کاری که سطحی تولید شده میتوان فرق قائل شد؟
ممکن است کاری را تولید کنم و فرد دیگری نیز با سابقه کاری کم نیز مشابه آن را تولید کند، اما مردم با مشاهده این دو کار نمیتوانند کیفیت کار را تشخیص دهند، چون دو کار ظاهرا شبیه هم است، زیبایی را میبینند، ولی کار فنی را تشخیص نمیدهند که چقدر کار برده و این مسائل است که به کار هنرمند ضربه میزند.
در بحث آموزش این هنر به نسلهای جدید آیا آموزشهای مناسبی وجود دارد؟
برای آموزش این هنر به نسل جدید در سطح کارگاهی خوب عمل میشود، اما گاهی متاسفانه دیده میشود کسانی که هنوز زیاد کار بلد نیستند در دانشگاهها برای آموزش گمارده میشوند، به عنوان نمونه در اصفهان وقتی به کارگاه یکی از اساتید رفته بودم در آنجا جوانی را دیدم که مشغول کار بود. وقتی درباره او پرسیدم گفتند از این جوان برای تدریس در یکی از دانشگاههای تهران دعوت شده است و آمده در این کارگاه تجربه کسب کند.
چه پیشنهادی برای مسئولان تصمیمگیر برای حمایت بهتر از صنایع دستی و این رشته از هنرهای سنتی دارید؟
صنایع دستی را باید به دو شاخه تقسیم کرد که هر کدام حمایت خود را میطلبد. گاهی مسئولان هزینههای بالایی را صرف میکنند، ولی نتیجه هم نمیگیرند دلیلش آن است وقتی میخواهند تصمیمگیری کنند با فعالان این صنف همفکری نمیشود، گاهی مدیری که سالها در دانشگاه تدریس کرده یکدفعه مدیر صنایع دستی میشود، اما چون پوست و استخوانش با کار آشنایی ندارد و مشکلات کار را نمیداند، نمیتواند تصمیم درستی بگیرد. به هر حال هنرمند و تولیدکننده نیز نظرش باید در تصمیمگیریها لحاظ شود.
یکی از مشکلات ما تامین مواد اولیه است و این انتظار وجود دارد که این مواد اولیه با قیمت مناسب در اختیار ما گذاشته شود. زمانی برای کارم 20 لیتر نفت نیاز داشتم، این قضیه به قبل از هدفمندی یارانهها و افزایش قیمت حاملهای انرژی برمیگردد. 40 روز دنبال نفت گشتم، اما پیدا نمیکردم، هر شعبه نفتی که میرفتم میگفتند باید کوپن و سهمیه داشته باشید، حتی حاضر بودم با قیمت آزاد بخرم، اما میگفتند سهیمهای است تا آخر کارگاهی را پیدا کردم و 20 لیتر نفت به قیمت 7000 تومان در آن زمان خریداری کردم. به هر حال اینها حداقل امکانات است که باید در اختیار هنرمندان قرار گیرد. از برخی همکارانم که به چین سفری داشتند، شنیدم در آن کشور اسامی تولیدکنندگان خانگی به صورت فهرستی درآمده و ماه به ماه برای حمایت از صنایع دستی مواد اولیه مورد نیاز را به در خانهها تحویل و کارهای تولید شده را با قیمت مناسب از آنها خریداری میکنند. به هر حال بر این باورم که باید چنین کارهایی صورت گیرد و حمایت به حرف نمیشود.
رشته قلمزنی آیا اتحادیه هم دارد؟
بله، در اصفهان اتحادیهای است که هنرمندان بزرگی که سالها در این رشته کار میکنند در قالب این تشکل جمع شدهاند. مشکلات هنرمندان قلمزنی سالهاست از سوی این جمع بیان میشود، اما بعد از 40 سال که در این رشته فعالیت میکنم مشکلات همچنان باقی است و مدیران اجرایی جدا از هنرمندان و صنعتگران صنایع دستی تصمیم میگیرند.
پیشینه هنر قلمزنی
هنر قلمزنی پیشینهای طولانی دارد. این هنر گرانمایه و زیبا که بیانگر فرهنگ و تمدن قوم ایرانی است ابتدا به صورت حجاری در بدنه کوهها و روی سنگهای ساختمانی کاخهای پادشاهان و بناهای تاریخی و حتی در دوران غارنشینی دیده شده است. بعدها هنر حجاری، تبدیل به حکاکی و سپس قلمزنی شده و نقوش و تصاویر از روی سنگهای ساختمانها و بدنه کوهها روی سنگهای قیمتی مخصوصا عقیق منتقل شد و «حکاکی» نامیده شد. سرانجام فلزات ازجمله طلا، نقره، مس، برنج و فولاد زمینه اصلی این نقوش و خطوط زیبا قرار گرفته و هنر «قلمزنی» نام گرفت.
در قلمزنی دو سبک اصلی مطرح است که عبارتند از: سبک تبریز و سبک اصفهان. در سبک تبریز برای حرکت قلم و انجام قلمزنی از حرکت و فشار مچ دست استفاده میشود و در سبک اصفهان از ضربات چکش. به همین دلیل قلم تبریز صاف و کمعمق، ولی قلم اصفهان عمیقتر است.
به گفته پژوهشگران کاربرد فلز بویژه مس در ایران و خاور نزدیک به چند هزار سال پیش از میلاد برمیگردد. در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد، هنر و صنعت فلزکاری در نقاط گوناگون ایران بویژه در شمال و شمال غرب و حاشیه جنوبی دریای مازندران شکوفایی داشته است. از آثار مهم به دست آمده در این دوره جام طلای حسنلو است که سال ۱۳۳۶ کشف شد و دارای نقوش برجسته چون خدایان سوار بر گردونه یا ارابه است.
در هزاره اول پیش از میلاد فلزکاری و قلمزنی در ایران از رونق و اعتبار ویژهای برخوردار بوده است و آثار با ارزشی از آن دوران بر جای مانده که ازجمله آنها جامهای طلایی مارلیک است. مدارک فلزی به دست آمده از زمان مادها بویژه در قرن ششم و هفتم پیش از میلاد، اشیای زیویه از توابع سنندج است که در میان آنها آثاری از طلا، نقره و وسایل زینتی و زیورآلاتی چون جام طلا و مجسمههایی از حیوانات به سبکهای آشوری و سکایی و... به چشم میخورد.
با روی کار آمدن پارسها و تشکیل حکومت هخامنشی (۵۵۰ ـ ۳۳۰ قبل از میلاد) هنر قلمزنی تحول یافت و از جایگاه ویژهای برخوردار شد، دوره هخامنشی اوج هنر فلزکاری در زمینههای ریختهگری، چکشکاری، ترصیع و... است. ازجمله اشیای شناخته شده در دوره هخامنشی دو لوح سیمین و زرین است که در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
در دوره سلوکی با ساخت شهرهای جدیدی مانند مرو و نسا و انتقال کارگاههای هنری به این شهرها، هنر قلمزنی با تأثیرپذیری از هنر هلنی (هنر یونانی) ادامه یافت.
پس از آن با روی کار آمدن پارتها سال ۲۵۰ قبل از میلاد تا ۲۲۴ میلادی هنر قلمزنی با همان شیوه هخامنشی با اندکی تغییر به عمر خود ادامه داد. ساخت پیکرهها از جنس زر، نقره و مفرغ به شیوه ریختهگری در دوره اشکانی از رونق ویژهای برخوردار شد و زیورآلات مرصع با سنگهای قیمتی با همان شیوه هخامنشی ادامه یافت.
هنر قلمزنی در دوره ساسانی نیز به دلیل گسترش بازرگانی میان ایران، یونان و روم از هنر یونانی و رومی تاثیر گرفت. ساخت اشیا از طریق چکشکاری بر ورق سرد، ریختهگری و ساخت ظروف آستردار از ورق و تراش با چرخ انجام گرفت. در سدههای آغازین اسلامی نیز اعراب هنر قلمزنی دوره ساسانی را مورد تقلید قرار داده و در سدههای بعد در اثر علاقه هنرمندان ایرانی به مذهب و گرایش آنان به اسلام با تأثیرپذیری از باورهای اسلام در آفرینش آثار فلزی و کمکم نقوش طرحهای بومی و اسطورهای ایرانی جای خود را به خطوط کوفی و آیات و احادیث داد.
از سدههای آغازین تا سدههای سوم و چهارم قمری اشیای فلزی در ایران به سبک زمان ساسانی ساخته میشد. مکتب قلمزنی خراسان در سده چهارم قمری شکل گرفت و در دوره سلجوقی به اوج پختگی خود رسید.
سلجوقیان در اوایل سده پنجم قمری (۴۲۹) از ترکستان به ماوراءالنهر آمدند و سکونت گزیدند و سپس خراسان را تصرف کردند. با علاقهای که حکام سلجوقی به هنر داشتند، هنر قلمزنی همچون دیگر رشتههای هنری حمایت شد و گسترش چشمگیری یافت.
ایجاد نقوش گیسباف شامل نوارهایی در تزئینات ظروف به شیوه و سبک بسیار زیبا متداول شد. در این دوران ترصیع فلزات به صورت مفتولهای طلا، مس و نقره یا ترصیع ظروف مفرغی با مفتول مس رایج شد. از کارهای بسیار زیبا در این دوره مشبک کاری روی فلز است.
هنر قلمزنی خراسان که در سدههای پنجم و ششم قمری، همزمان با حکومت سلجوقی در خراسان و فرآرود رواج یافته بود، پس از حمله مغول به دلیل ویران شدن بسیاری از مراکز هنری این منطقه و مهاجرت هنرمندان به غرب و میانرودان، در آن نواحی ادامه یافت. هنر فلزکاری خراسان از شرق آغاز شد و در غرب رشد و گسترش یافت.
با تصرف سوریه از سوی غازانخان در اوایل سده هشتم قمری هنرمندان قلمزن مورد حمایت ایلخانان قرار گرفتند و بعدها شهرهای حلب، دیار بکر، موصل، شیراز و تبریز از مراکز مهم و بزرگ هنر قلمزنی به شمار آمدند. در این زمان آثار قلمزنی تحت تأثیر هنرهای بومی قرار گرفت، به گونهای که در سوریه و مصر نشانههای این تحول بیشتر به چشم میخورد. ترصیع و در نشاندن ظروف در این زمان به تقلید از دوره سلجوقی ادامه یافت. استفاده از هنر خوشنویسی در قلمزنی به وفور گسترش یافت و ظروف زیادی از این گونه ساخته و تزئین شد.
در دوره صفوی نیز نقرهکوبی روی فلزات به اوج شکوفایی و کمال خود رسید.
سیما رادمنش / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر همایون میگویدحقیقت امام فراتر از چیزی است که در انتظارش هستیم
رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد