انتخابات ریاست جمهوری در یک سریال تلویزیونی/ نگاهی به مینی‌سریال «خواب بلند»

مینی‌سریال تلویزیونی «خواب بلند» به کارگردانی احمد کاوری و تهیه‌کنندگی مصطفی علمی‌فرد، اواسط دی روی آنتن شبکه سه سیما رفت. این سریال که در شش قسمت 45 دقیقه‌ای به سفارش گروه انقلاب اسلامی دفاع مقدس سیما فیلم تولید شده است، داستان زن و شوهر جوانی به نام‌های امیر و صباست که در دفتر یک روزنامه فعالیت می‌کنند؛ امیر به‌عنوان سردبیر و صبا به‌عنوان خبرنگار.
کد خبر: ۶۳۴۵۸۶
انتخابات ریاست جمهوری در یک سریال تلویزیونی/ نگاهی به مینی‌سریال «خواب بلند»

در بحبوحه انتخابات ریاست‌ جمهوری امسال، مقاله‌ای توسط صبا تنظیم می‌شود که به نوعی به مشکلات و چالش‌های جامعه می‌پردازد، اما مقاله او با توجه به شرایط ملتهب جامعه با مخالفت امیر مواجه می‌شود. این درگیری به فضای خانه هم کشیده می‌شود و همین موضوع باعث بدبینی صبا نسبت به کشور و وجود آزادی در آن می‌شود.

این سریال بیشتر از آن‌که تم سیاسی داشته باشد، شرایط زندگی دو خبرنگار را به تصویر می‌کشد که دچار اختلاف‌نظر می‌شوند. بیشتر قصه در دفتر روزنامه شکل می‌گیرد و در پی آن برخی مسائل اجتماعی نیز مطرح می‌شود. بن‌مایه قصه مربوط به انتخابات اخیر ریاست جمهوری است، اما با توجه به اتفاقات و نوع نگاهی که برای شخصیت‌های قصه ایجاد می‌شود، در قالب دیالوگ و فلاش‌بک‌هایی به انتخابات دوره قبلی و شرایط آن سال‌ها گریز زده می‌شود و اشاره‌هایی صورت می‌گیرد.

در این سریال امیرحسین مدرس، نقش امیر و لعیا زنگنه، نقش صبا را ایفا کرده‌اند و امیررضا دلاوری، محبوبه بیات، خاطره حاتمی، زهرا سعیدی، مجید مشیری و امیر کاظمی، در دیگر نقش‌های اصلی خواب بلند جلوی دوربین رفته‌اند.

بیشتر کارهایی که در این ایام در زمینه انتخابات دوره پیشین ساخته شده است، اتمسفر دانشجویی دارد و قصه آنها در دانشگاه‌ها می‌گذرد، اما این سریال که قصد دارد در یک فضای جدی‌تر و البته پخته‌تر به بحث انتخابات بپردازد، دفتر روزنامه و اتمسفر خبرنگاری را بستر خود قرار داده است که گرچه گزینه بهتری نسبت به دانشگاه به نظر می‌رسد، اما باز هم به میان مردم نمی‌رود و جای تاسف است که در هیچ کدام از این کارها، سازندگان فیلم‌ها یا سریال‌ها، مردم عادی و اقشار زحمتکش را که بخــــش عمده جمعیت کثیر ایران را تشکیل می‌دهند، در نظر نمی‌گیرند و داستان خود را میان آنها نمی‌برند، گویا سیاست و انتخابات تنها میان دانشجویان و روشنفکران جریان دارد.

خواب بلند که سومین همکاری مصطفی علمی فرد با احمد کاوری پس از دو فیلم نفوذی و خودزنی است، از نظر طراحی صحنه و لباس، رنگ و نور و تصویربرداری فضایی شیک و سانتی‌مانتال دارد که کمی با واقعیت حتی میان همین قشر روزنامه‌نگار فرق دارد. یکی از معضلات اساسی داستان‌پردازی در این مینی سریال، جدا کردن داستان از شخصیت‌هاست که بیشتر ناظر مسائل هستند تا درگیر با آنها. بخصوص شخصیت‌های اصلی که با فاصله از مردم و با دیدگاه‌های مخالف یا موافق خود به قضاوت مردم و مشکلات آنها می‌پردازند و تنها معضل آنها این اختلاف عقیده و بیماری مادر و گرفتاری همسر است. شاید به همین دلیل قصه سخت پیش می‌رود و مدام میان کاراکترها و دیالوگ‌های پرطمطراق و گاه شعارزده آنها متوقف می‌شود. البته هرازگاهی معضلاتی دست و پاگیر آنها می‌شود، ولی مشکل آنجاست که این مشکلات هیچ‌گاه تا جایی که به گره‌های دست و پاگیر برای شخصیت‌ها تبدیل شود و آنها را دچار فراز و فرود کند، پیش نمی‌رود و به همین دلیل است که مخاطب را دچار کسالت می‌کند. داستان مردم باید از جنس آنها باشد. متاسفانه در این سریال طبق آنچه در بالا گفته شد، شخصیت‌ها با واقعیت بیرونی خود تفاوت دارند و در حد تیپ ارائه شده‌اند، آن هم نه تیپ واقعی و بیرونی، بلکه تیپ ساختگی تلویزیونی. خبرنگاران عموما از قشر متوسط و گاه رو به پایین اجتماع هستند، اساسا هنر نویسندگی و تحلیل، ‌زاده درد و رنج است، نه رفاه و آسایش.

مورد دیگری که بازهم به شخصیت‌پردازی و در ادامه به کنش و واکنش در فیلمنامه برمی‌گردد، قدرت مانور و توانایی مانور شخصیت است. از شخصیت‌های خواب بلند هرگز سرکشی غیرمعمول دیده نمی‌شود. گویی نویسنده آنها و همه آنها را به یک صورت و در یک حد پیش می‌راند. آنها تا جایی پیش و پس می‌روند که نویسنده و کارگردان به‌عنوان خالق اثر می‌خواهند و برای آنها مقدر ساخته‌اند. به همین دلیل حد کنش و واکنش‌های آنها قابل پیش‌بینی است و دست خالق اثر در فیلم بسیار دیده می‌شود، در حالی که یکی از اصول نویسندگی این است که نویسنده باید شخصیتش را تا جایی که بشود جلو ببرد و درست همان‌طور که در زندگی واقعی ممکن است یک معلم دست به قتل بزند یا یک کودک دو ساله پس از پرت شدن از پشت بام زنده بماند و.... تنها فرق فیلمنامه این است که اتفاقات غیرمعمول را باید با علت در چارچوب داستان گنجاند و معقول جلوه داد.

مورد دیگری که ابتدا به آن اشاره شد، انتخاب نادرست شخصیت‌های اصلی است. لعیا زنگنه و امیرحسین مدرس گزینه‌های مناسبی از نظر جنس بازی و سن و سال به نظر نمی‌رسند. بخصوص لعیا زنگنه که باز هم نقش دختری فرهیخته، سرشار از زندگی، اما مغرور و خودرأی خود را که پیش از این در کارهای دیگر مثل سریال‌ به یادماندنی در پناه تو دیده‌ایم و با همان نوع پوشش از خود ارائه می‌دهد که با سن و سال کنونی‌اش چندان سازگار نیست. البته ناگفته نماند برخی دیگر از بازیگران درست و بجا انتخاب شده‌اند. به‌عنوان مثال محبوبه بیات انتخاب بسیار خوبی برای نقش مادر صباست یا مجید مشیری که جزو مواردی است که در یک کار تلویزیونی نقش منفی بازی می‌کند.

موضوع دیگری که شاید از اقبال این مینی سریال نزد مخاطبان تلویزیونی می‌کاهد، زمان پخش آن است. گرچه تلاش شده زمان پخش این فیلم را به دلیل محتوای آن، در نزدیک‌ترین زمان به 9 دی در نظر بگیرند، اما نباید فراموش کرد پخش همزمان آن با سریال دیگری همچون فیلم «آوای باران»، که از قضا حریف قدری برای آن است و در یک ماه گذشته در دل بینندگان سریال‌های تلویزیونی جای باز کرد شانس دیده شدن آن را به حداقل می‌رساند.

مریم رها/ قاب کوچک

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها