رضا فرجیدانا در مراسم تجلیل از هجدهمین دوره المپیاد علمی کشور تاکید کرد که اگر یک مغز نخبه برای ما یک میلیون دلار هزینه داشته باشد و آمار جهانی درباره خروج سالانه 150 هزار نفر در سال از ایران صحت داشته باشد، در این صورت 150 میلیارد دلار به کشورهای غربی کمک میکنیم.
قسمت جالب قضیه اینجاست که چند روز قبل نیز قائممقام بنیاد ملی نخبگان در اظهار نظری قابل تامل عنوان کرد که اکنون 13 هزار نفر تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان هستند، اما فقط 80 نفر را میتوان نخبه بنامیم.
سعید سهرابپور در گفتوگو با جامجم به توضیح دلایل این اظهارنظرش پرداخت و عنوان کرد که نخبه فردی است که زمانی استعداد برتر بوده و سالها زحمت کشیده و تلاش کرده که این تلاش میتواند تحقیق و پژوهش، تربیت نیروی انسانی یا تولید باشد. اکنون این فرد به مرحلهای رسیده که میتواند در کشور، اثرگذاری مستقیم داشته باشد، اما از مجموع 13 هزار نفری که تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان هستند، فقط 80 نفر آنها نخبه و بقیه افراد از نظر ما استعداد برتر هستند.
حالا اگر اظهارنظرهای این دو مقام مسئول را کنار همدیگر بگذاریم، میتوانیم تحلیل کنیم که آن گروه از افرادی که تحت عنوان نخبه در بنیاد ملی نخبگان مورد حمایت قرار میگیرند، نخبه واقعی نیستند و اثرگذاری چندانی بر روند توسعه کشور ندارند، اما از سوی دیگر، سالانه 150 هزار نخبه واقعی که مورد حمایتهای دولت قرار نمیگیرند، از کشور خارج میشوند.
به بیان دیگر، اظهارنظرهای چند روز اخیر مسئولان آموزش عالی از این واقعیت پرده برمیدارد که نخبه واقعی یا در ایران نمیماند یا اگر هم در ایران میماند، به حمایتهای بنیاد ملی نخبگان امیدوار نیست و به همین دلیل عضو این بنیاد نمیشود، اما از آن سو، هزاران نخبه علمی هر ساله از کشور خارج میشوند و مرحله اثرگذاری و فرآیند تولید ثروت از علم را در کشوری دیگرپی میگیرند.
کپیبرداری از مدل چین با جیب خالی
وزیر علوم، روز گذشته از برنامه جدید این وزارتخانه برای سهولت در بازگشت نخبگان به کشور خبر داد. فرجیدانا عنوان کرد که برنامهای با بنیاد ملی نخبگان درباره کاهش مهاجرت نخبگان در دستور کار داریم و بر این اساس برنامهها و سیاستهای چین را مورد مطالعه قرار دادهایم.
وزیر علوم معتقد است که باید همان کاری را که چین انجام داد، انجام دهیم. این کشور پیشنهادهای مالی ـ دو سه برابر پیشنهادهای آمریکا ـ به نخبگان خود ارائه داد و آنها را به چین برگرداند.
اما مهدی ناظمی اردکانی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به جامجم میگوید: بودجههای پژوهشی در کشورهایی مثل چین، هند، ژاپن و کشورهای غربی، گاه 25 برابر کل بودجههای پژوهشی کشور ماست و به همین دلیل برای کپیبرداری از مدل چین، الزامی است که در وهله اول، سرانه پژوهشی دانشمندان ایرانی در جهت اجرای سند چشمانداز توسعه، افزایش پیدا کند.
به گفته این مقام مسئول، هزینه تولید علم در کشور ما پایینتر از بسیاری از کشورهای جهان است و با وجود آنکه نخبگان ما با همین هزینههای اندک کار میکنند، ولی از آنها آنگونه که شایسته است، حمایت نمیشود.
ایجاد تعادل و موازنه بین ورود و خروج نخبگان، راهحل دیگری است که اردکانی برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان ارائه میدهد و بر این باور است که همانگونه که کشورهای غربی از نخبگان ما استفاده میکنند، ما هم باید شرایط علمی فراهم کنیم که از نخبگان کشورهای دیگر استفاده کنیم.
زیرساخت بازگشت نخبگان فراهم نیست
مرسوم است که در کشورهای توسعهیافته، یک فرد نخبه برای امرار معاش دنبال کار نمیگردد؛ بلکه نظام آموزش عالی در آن کشورها، فرد نخبه را در شرکتهای دانشبنیان مشغول به کار میکند تا افراد نخبه بدون دغدغه مالی، تحقیقات علمی و صنعتیاش را پی بگیرند و در حقیقت، این یک معامله برد ـ برد برای دولت و فرد نخبه است، اما در کشور ما از شرکتهای دانشبنیان که وظیفه تولید ثروت از علم را دارند، حمایت چندانی به عمل نمیآید و تعداد محدود این شرکتها هم جوابگوی فعالیت هزاران نخبه ایرانی نیست.
رضا روستا آزاد، رئیس دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگو با جامجم از منظر دیگری به بحث خروج نخبگان نگاه میکند و میگوید: بحث بازگشت نخبگان یک موضوع است و بحث فراهم کردن امکانات برای بازگشت آنها، موضوع دیگری است. این روزها بسیاری از نخبگان ما مایل به بازگشت به کشور هستند، اما زیرساختها و امکانات لازم برای ادامه فعالیتهای علمی و تحقیقاتی آنها وجود ندارد.افزایش شرکتهای دانشبنیان و حمایت از محققان این شرکتها، راهحلی است که به اعتقاد روستاآزاد میتواند در بلندمدت، نخبگان خارج از کشور را به فعالیت در ایران ترغیب کند.
به اعتقاد روستا آزاد، اگر بتوانیم دانشجوی نخبه را تا مقطع کارشناسی ارشد و ترجیحا دکترا در ایران نگه داریم، در آن صورت حتی اگر این فرد نخبه از کشور هم خارج شود، احتمال بازگشتش بیشتر است، ولی بیشتر افراد نخبهای که به کشور بازنمیگردند، دانشجویانی هستند که بعد از فارغالتحصیلی در مقطع کارشناسی از کشور خارج میشوند.
عضویت در بنیاد نخبگان، مشکل را حل نمیکند
دکتر میرقاسم حسینی، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز است که در سال 91، از سوی وزارت علوم به عنوان پژوهشگر برتر علمی کشور در رشته شیمی شناخته شد.
حسینی نسبت به حمایت ناکافی دولت از نخبگان ناراضی است و به جامجم میگوید: هماکنون چهار طرح بزرگ علمی به نهادهای مختلف دولتی ارائه دادم که تاکنون نتوانستهام هیچ کدام از این طرحهای علمی را به سرانجام برسانم و حمایتی از من و سایر دانشجویان محققم نشده است.
یکی از طرحهای حسینی، تولید گاز کلر مایع برای صنایع پتروشیمی است که به گفته این محقق علمی، در صورتی که دولت حمایت کند، کشور ما میتواند از همین طرح سالانه میلیونها دلار صرفهجویی داشته باشد و دیگر نیازی به مهندسان آلمانی هم نداریم.
این پژوهشگر علمی تصریح میکند: برای این طرح، سالها من و دانشجویانم زحمت کشیدهایم و همه مراحل علمی کار هم انجام شده و این طرح صنعتی آماده بهرهبرداری است، اما این طرح علمی بومی شده مورد حمایت دولت قرار نمیگیرد و در چنین فضای دلسردکنندهای، بسیاری از نخبگان بناچار به خارج از کشور میروند تا این طرحهایشان را عملیاتی کنند.
نکته جالب دیگری که این محقق به آن اشاره میکند، بیرغبتی بسیاری از نخبگان به عضویت در بنیاد ملی نخبگان است.
به گفته حسینی، یکی از دوستان نخبهاش در بنیاد ملی نخبگان است و پس از چند سال توانسته است فقط 20 میلیون تومان از این بنیاد حمایت مالی بگیرد. به همین دلیل وقتی نخبگان این برخوردها را میبینند، دل خوشی برای عضویت در این بنیاد ندارند.درواقع، مشکل کار اینجاست که نخبه واقعی وقتی از حمایتهای بنیاد ملی نخبگان و سایر نهادهای دولتی ناامید میشود، دیگر انگیزهای برای عضویت یا ماندگاری در این بنیاد ندارد و به همین دلیل با توجه به آستانه صبر فرد نخبه، دور از ذهن نیست که این فرد دیر یا زود از کشور مهاجرت کند و عطای ماندن در زادگاهش را به لقایش ببخشد.
امین جلالوند - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد