اگرچه با قدم زدن در معابر شهر، در حدود چند صد متر ناگهان عبور موشی را شاهد باشیم اما هر قدر هم این چند صد مترها تکرار شود، باز هم شمار جمعیت موشهای شهر را ۷۰ میلیون یعنی تقریبا ۱۰ برابر جمعیت ساکن تهران نمیکند. گذشته از این نگاهی به مطالعهای علمیکه همین چند ماه قبل برای تخمین رشد موشها در تهران صورت گرفت نیز گویای این نکته است که تهران ۷۰ میلیون موش ندارد. چنانچه در مطالعهای تحقیقی و برای ۵ روز متوالی در شهریورماه امسال، تعدادی موش در منطقهای آلوده و مستعد برای تولید مثل موشها یعنی مرکز دفع زباله رها شدند و در زمینی به وسعت ۵۵/۱ هکتار، با ۵۰ عدد تله کشنده و استفاده از کره بادام زمینی و تن ماهی، ۱۲۵ عدد موش اضافه شد. این یعنی اینکه با احتساب وسعت ۷۴ هزار هکتاری شهر تهران که ۴۰ درصد آن فضاهای عمومیو سبز است، در بدبینانهترین حالت که همه محیط شهر آلوده باشد، حداکثر ۵/۳ میلیون موش در شهر وجود خواهد داشت و با در نظر گرفتن فضای واقعی شهر، جمعیت موشهای تهران از دو میلیون تجاوز نمیکند. حال عنوان وجود ۷۰ میلیون موش در تهران بیش از آنکه به واقع نزدیک باشد، اغراقی بیش نیست و در این میان میتوان به تهدیداتی که فراهم بودن محیط مستعد رشد موشها در شهر را به وجود میآورد ، اشاره کرد. آنجا که با همه تلاشهای مدیریت شهری و اقدامات علمیو عملی در مبارزه باموشها، تنها به دلیل رعایت نشدن بهداشت ونظافت عمومیشهر از سوی گروهی اَز شهروندان، موشها مجالی برای رشد مییابند.قطعا آنجا که شماری از شهروندان تهرانی، زبالههای خود را در جویها و انهار رها میکنند، محیطی مستعد برای رشد موشها و تشدید آلودگی متصاعد از آنها فراهم میشود. موشها موجوداتی موذی هستند که برای رشد و تکثیر، به سه عامل هوا، آب و خوراک نیاز دارند و رها شدن زبالهها در شهر یا بیرون گذاردن غیر اصولی و در غیر از زمان مقرر ، میتواند محیطی امن برای رشد این جانوران باشد. از دیگر سو، بیماریهای پنهان در موشها و آلودگیهایی که آنها با حرکت در شهر حمل میکنند، بهداشت و سلامت جامعه را به مخاطره انداخته و خود ، ناقل بیماری به انسان میشوند. در چنین شرایطی، اگرچه با هیچ منطق و برهانی، جمعیت آنها به ۷۰ میلیون نخواهد رسید، اما وجود عزم همگانی در شهروندان برای رعایت بهداشت عمومیشهر و نکاتی که کارشناسان از آن به عنوان عاملی برای محدود شدن زندگی موشها یاد میکنند، در کنار مبارزات فیزیکی و شیمیایی مدیریت شهری با موشها، میتواند نوید کم شدن جمعیت موشها در شهر را دهد و در غیر این صورت رشد موشها را شاهد خواهیم بود.|قانون|
1-درجهان دستاورد های آماری وعلمی ثابت شده ای وجود دارد كه تمام كشورها با توجه به شرایط اقلیمی متنوع از آن تبعیت می كنند. دراین دستوالعمل آماری نتیجه آن شده كه هرشهردر حدود تعداد جمعیتش موش دارد ,بنا براین تهران نیزازآن مستثنی نیست. حال صرف انرژی وهزینه برای آمارگیری ,آنهم با همكاری دانشگاه شهید بهشتی و یا هر دانشگاه دیگر چه معنایی می تواند داشته باشد؟ وآیا روش آمارگیری دانشگاه شهید بهشتی خارج از دستوالعملهای آمارگیری جهانی می باشد ؟واصولا” هدف شما ازداشتن آماردقیق چیست؟
2-چه كسی تائید كرده كه آمار گیری دانشگاه مربوطه صحیح میباشد ,و این در حالیست كه طبق آن و با حساب سر انگشتی شما میگوئید كه تهران دو میلیون موش دارد.مدتها پیش شهرداری اعلام كرده بود كه سالیانه یك میلیون موش میكشد ,پس طبق این ادعاها تهران ظرف دو سال باید عاری از موش میشد.! ما كدام را باید باور كنیم ,دم خروس یا قسم حضرت عباس را؟
3- شما گفته اید كه با این وضع باید هر شهروند تهرانی به طور متوسط در هر روز به ازای هر ? متر مربع در همه نقاط شهر تهران یك موش ببیند كه چنین چیزی در واقعیت امكان پذیر نیست
.آقای مسئول ,موشها زندگی زیرزمینی ذاشته وامكان روئیت آنها در سطح شهر و به طور یكجا وجود ندارد!
4-خارج از همه ی این موارد پیشنهاد میكنم كه برای حل این معضل دانشگاه مربوطه را بفرستید تا با آمارگیری خنده دارش مشكل كشورهای دیگر را نیز حل نماید.
در مجموع شما عادت كرده اید كه به جای حل مسئله ,صورت مسئله را پاك كنید!!
با تشكر شهروند