از آنجا که خطر همیشه در کمین است به وفور میتوانید انواع خطر را در ورزش پیدا کنید. هر چه فعالیت بدنی و فیزیکی در یک رشته ورزشی بیشتر شود به همان میزان خطر آسیبهای جسمانی و اتفاقهای بدتر از آن نیز بالاتر میرود.
در ورزش میتوانید رشتههایی پیدا کنید که ضریب خطر و آسیب دیدگی در آنها بالاست و حتی موارد منجر به مرگ در ورزش و در جریان رقابتهای ورزشی بسیار گزارش شده است، اما با تمام این اوصاف نمیتوان رشتههای ورزشی را به عنوان سه گروه بیخطر، کم خطر و پرخطر تقسیمبندی کرد. این تقسیمبندی در ورزش بیمعناست، چرا که اکثر قریب به اتفاق رشتههای ورزشی شامل حرکات جسمانی و فیزیکی است که در صورت بیاحتیاطی خطر در کمین آنها نشسته است. با وجود این فعالیتهای بدنی پرخطر و هیجان انگیزی وجود دارد که در چند سال اخیر با پیدا کردن سر و شکلی سازمان یافته و برخورداری از دفتر و ارگان اداری و رسمی به عنوان یک رشته ورزشی شناخته شده است؛ رشتههایی همانند پارکور یا بیس جامپ. اصولا ماهیت برخی از رشتهها هیجان و خطر است و لذت آن در همین ویژگیها خلاصه میشود. آمارها نشان میدهد که در چند سال اخیر گرایش برخی جوانان به رشتههایی که در باور عموم پرخطر نامیده میشود زیاد شده است. بسیاری از جوانان علاقهمند به فعالیت در رشتههایی شدهاند که یک حادثه یا سهلانگاری در آنها میتواند اتفاقات غمانگیزی را رقم بزند، اتفاقات غمانگیزی که مرگ در صدر آنها قرار دارد. ضربه مغزی در پی یک حرکت آکروباتیک، قطع نخاعشدن، ناپدیدشدن در بلندای مرتفعترین کوههای دنیا، باز نشدن چتر نجات در دل آسمان، قطعشدن دست و پا در نتیجه سقوط و دهها حادثه مرگبار دیگر ماهیت برخی رشتههای نوپا و البته ملقب به خطرناک را زیر سوال برده است. خطر، مرگ و معلولشدن انتظار برخی از ورزشکاران سهلانگار را میکشد، اما واقعا چه میشود که با وجود اتفاقهای تلخی که در برخی رشتههای به اصطلاح خطرناک افتاده، باز هم جوانان بیشتر و بیشتر به سمت این رشتههای ورزشی تمایل پیدا میکنند؟
هیجان برای تنوعطلبی
هیجان گاهی اوقات لازمه زندگی یک انسان است، البته فقط گاهی اوقات. این هیجان (حالا از هر نوعی که میخواهد باشد) زندگی انسانها را به طور موقت هم که شده از یکنواختی بیرون میآورد و احساساتشان را به مرحله اجرا در میآورد. در این مرحله انسان برخی از تمایلات خود را که در حالت عادی آن را بروز نمیدهد نشان میدهد، تمایلاتی مانند فریاد زدن و جست و خیز بیش از اندازه و غیرعادی.
محمدرضا شهریاری، روانشناس با اشاره به این موضوع و این که چه تمایلاتی جوانان را به سمت و سوی ورزشهای پرخطر و هیجانانگیز میکشاند، میگوید: تمایلات انسان اگر برای مدت زمان طولانی سرکوب شود و اجازه به نمایش در آمدن پیدا نکند نیاز به آنچه که در باور عموم تخلیه انرژی نامیده میشود، پیدا میکند. افرادی که رو به حرکات خطرناک و هیجانانگیز ورزشی میآورند اصولا یا انسانهایی ذاتا ماجراجو و تنوعطلب هستند یا این که برای یک بازه زمانی کوتاهمدت نیاز به یک سبک زندگی جدید و هیجانهای لذتبخش پیدا کردهاند.
این روانشناس میافزاید: رو آوردن به هر نوع ورزشی هیچ اشکالی ندارد، اما در ورای آن باید انگیزههای رو آوردن به برخی رشتههای پرخطر را بیشتر بررسی کرد. ممکن است برخی جوانان تنها به دلیل احساسات زودگذر و نیاز به هیجان و تنوع به سمت ورزشهایی مثل بیس جامپ، پارکور و پاراگلایدر گرایش پیدا میکنند. طبیعی است که آنها پیش از این سابقه حضور در چنین رشتههای پرخطری را نداشتهاند، بنابراین باید مراقب باشند که ناشیگری، جنب و جوش آنها را به سمت حوادث تلخ نبرد.
تخلیه انرژی منفی با ورزشهای پرخطر
قطعا رو آوردن به ورزشهایی که فعالیتهای غیرمتعارفی همچون سقوط از روی ارتفاع را مشتمل میشوند کمک زیادی به فرد برای تخلیه هیجانات درونی میکند. دانستن این که ورزشهای به اصطلاح خطرناک دقیقا چگونه به قرار گرفتن فرد در نقطه اوج لذت و تخلیه هیجانات درونی کمک میکند خیلی جالب است.
مژده غفوری، جامعهشناس در این رابطه به جامجم میگوید: ماهیت مغز بسیار پیچیده است. با این که در رابطه با ورزشهای خطرناک جوانان متناسب با نیازهای روحی و روانی خود به سمت رشتهای همانند پاراگلایدر میروند، اما در بسیاری مواقع برای یک فرد فرق نمیکند برای تخلیه هیجان خود به سمت چه چیزی برود. او دنبال خطر و هیجان است و اینها را میتواند در رشتههای زیادی پیدا کند. او در پاراگلایدر و در قلب آسمان خود را در موقعیت هیجانانگیزی میبیند که قبلا آن را تجربه نکرده است. او که دنبال موقعیتی برای ایجاد تنوع میگشته با قرار گرفتن در آسمان به تعادل میرسد و به آنچه که میخواهد دست مییابد. یا فردی که به طرف فعالیتهایی همچون موتورسواری یا جتاسکی میرود با سرعتی که در این رشتهها تجربه میکند تمام تمایلات سرکوب شده قبلی خود را به سرعتی که در آن لحظه تجربه میکند، میسپارد. هر کدام از این ورزشهای خطرناک ویژگی خود را دارند، در یکی پریدن مهم است، در دیگری لذت پرواز و در رشته دیگر سرعت. اما همه این فعالیتهای مخاطرهآمیز یک ویژگی مشترک دارد و آن هم این است که در بیشتر موارد به قرار گرفتن فرد در حالت تعادل رفتاری کمک میکند، چرا که افراد با فعالیت در چنین رشتههای پرخطری تمام فاکتورهای منفی روح و روان خود را با هیجان موجود در این رشتهها به طور کامل از بین میبرند. شاید اگر فرد این ورزشهای خطرناک را تجربه نمیکرد جمعشدن این هیجانات درون او باعث میشد در اجتماع رفتارهایی ناهنجارگونه از خود نشان بدهد.
جلب توجه عموم
رو آوردن جوانان به رشتههای پرخطر و هیجانانگیز را میتوان از جنبه دیگری که دیدگاهی منفی به قضیه دارد بیشتر بررسی کرد. این دیدگاه منفی به تلاش برخی جوانان برای جلب توجه عموم میپردازد.
شهریاری با اشاره به این موضوع میگوید: همیشه در اجتماع افرادی وجود دارند که بنا به دلایل بسیار زیادی دیده نمیشوند. آنها از قرار گرفتن در حاشیه خسته شدهاند و حالا میخواهند در بطن قرار بگیرند. شاید یکی از انگیزههای گرایش برخی جوانان به رشتههای بسیار خطرناکی همچون پارکور یا بیسجامپ همین دلیل باشد. آنها میخواهند با پریدن از ارتفاع یا حرکات جالب و البته خطرناک به دیگران نشان بدهند کاری را میتوانند بکنند که دیگران قادر به اجرای آن نیستند. توجیه این افراد برای این که به چه دلیلی به رشتههای پرخطر کشش پیدا کردهاند این است که به این دست از ورزشها علاقه دارند، اما واقعیت این است که علاقه در اولویت چندم قرار میگیرد و تلاش برای جلب توجه و اثبات تواناییها به عنوان یک فرد فوقالعاده، در صدر تمام انگیزههای فعالیت در یک رشته پرخطر قرار میگیرد.
شهریاری تصریح میکند: البته همه افرادی را که در ورزشهای پرخطر فعالیت دارند نباید در یک دسته قرار داد. برخی از این افراد بنابر علاقه خود به این رشتههای ورزشی وارد شدهاند، برخی برای تجربه یک دنیای جدید و عدهای دیگر صرفا برای وقتگذرانی میآیند و دسته دیگر برای تخلیه هیجانات خود و البته جلب توجه.
سلامت روحی و روانی، شرط اصلی
داشتن سلامت روحی و روانی برای این که فرد بخواهد کار مهم و حساسی انجام بدهد لازم و ضروری است، بخصوص اگر کسی قرار باشد در رشتههای بسیار خطرناک ورزشی فعالیت کند.
کاظم آدینه محمدی، روانشناس ورزشی در این باره میگوید: ورزشهایی که نیازمند فعالیت بیش از اندازه و حرکات غیرمتعارف هستند به خودی خود ظرفیت بالایی برای خطرآفرینی دارند، حالا اگر در این میان فردی پیدا شود که سلامت روحی و روانی نداشته باشد و بخواهد وارد این رشتهها شود اوضاع بدتر هممیشود.
وی خاطرنشان میکند: فرض کنید فردی بخواهد پارکوریست شود. این رشته پرتحرک ورزشی نیازمند تمرکز و هوش بالایی است و کسی که تعادل روحی و روانی نداشته باشد قطعا نمیتواند تمرکز لازم را داشته باشد. نداشتن تمرکز لازم هم فاجعهآفرین است. ورزشکار بدون سلامت و تعادل روحی نمیتواند خود را با موقعیتهای حساسی که در آن باید بسرعت تصمیمگیری کند و خلاقیت نشان بدهد وفق دهد. هر کسی نباید وارد ورزشهای خاص و پرتحرک شود.
توجیه برای رشتههای پرخطر
ورزشهای پرخطر در جامعه چگونه پر و بال گرفتهاند و آیا ترویج آنها با توجه به همه خطراتی که دارند، درست است؟
آدینه محمدی در این زمینه اظهار میکند: تبلیغ و ترویج ورزش به عنوان یک اصل مهم در جامعه بسیار ضروری است، اما در خصوص با برخی رشتهها باید با احتیاط بیشتری صحبت کرد. زمانی که پای خطر به میان میآید پیش از هر چیزی باید افراد نسبت به خطرات موجود در یک رشته توجیه شوند و با آگاهی نسبت به شرایط و خطراتی که در یک رشته ورزشی حاکم است وارد مرحله یادگیری یا تفریح شوند.
این روانشناس ورزشی اضافه میکند: آموزش پیش از وارد شدن به برخی رشتهها حیاتی است، چه بسا که گام گذاشتن و پرداختن به برخی ورزشهای پرخطر بدون آموزشهای اولیه آسیبرسان و مرگآفرین است. تمام حوادث تلخی که در جریان یک مسابقه ورزشی به وقوع میپیوندد نتیجه مستقیم سهلانگاری، فقدان آموزشهای صحیح، اعتماد به نفس کاذب و بیش از اندازه و موارد دیگری از این دست است.
ابزارهای مورد نیاز برای ورزشهای خطرناک
ورزشهای پرخطر تا حد زیادی پذیرفته شدهاند، اما حوادث همیشه هستند و در غیر قابل پیشبینیترین لحظهها سر میرسند. موارد تکاندهندهای همچون مرگ مغزی یا حوادثی مشابه، تن خانوادهها را میلرزاند. افرادی که با سهلانگاری یا موارد دیگری همانند نبود امکانات ورزشی لازم در یک رشته دچار حادثه میشوند به تغییر چهره ورزش در جامعه کمک میکنند. غفوری در این باره میگوید: چهره ورزش نباید مخدوش شود. اگر حادثهای پیش میآید در نتیجه تقصیر خود فرد یا دیگران است و ارتباطی به ورزش ندارد. نباید اشتباهات و حوادث تلخ موجود در فوتبال را به ورزش نسبت داد در غیر این صورت ورزش به عنوان یک ارزش اجتماعی و مهم جایگاه خود را از دست میدهد.
وی میافزاید: ورزشهای به اصطلاح پرخطر، انگیزههای زیادی پشت سر خود دارند، اما معتقدم مدت زمان بیشتری طول میکشد تا این رشتههای ورزشی در جامعه پذیرفته شوند. برای تحقق این امر ابزارهای زیادی لازم است همچون این که امکانات مناسب برای ورزشکردن باید فراهم باشد و ضمن آن فرد از سلامت جسمانی و البته روحی و روانی برخوردار باشد تا بتواند حضوری مناسب در یک رشته ورزشی ـ ولو خطرناک ـ داشته باشد.
هیلدا حسینیخواه / گروه ورزش