گزیده سرمقاله روزنامه‌های صبح شنبه

حقوق‌های میلیونی، حقوق شهروندی

گزیده سرمقاله روزنامه‌های صبح دوشنبه

توافق ژنو و آزمون اراده‌ها

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «موفقیت بزرگ»،«توافق هسته ای و حق غنی سازی ایران»،«باز هم پیمان‌شکنی»،«توافق ژنو و آزمون اراده‌ها»،«پیروزی منطق»،«الزاماتی بر گزارش یکصد روزه دولت»،«برگ‌های رفته و نگرانی گام نهایی»،«زوایای داخلی توافق ژنو»،«عبور از بحرانی غیرضروری»،«توافق ژنو، گامی برای پیشرفت»،«جشن هسته‌ای امروز است»،«توافق قهرمانانه»،«هفت نکته مهم بعد از ژنو 3»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
کد خبر: ۶۱۸۹۴۲
توافق ژنو و آزمون اراده‌ها

جام جم:موفقیت بزرگ

«موفقیت بزرگ»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم بیژن مقدم است که در آن می‌خوانید؛اگر بخواهیم به دنبال عنوانی برای توصیف آنچه در ژنو 3 درخصوص پرونده هسته‌ای ایران رخ داد، بگردیم؛ عنوانی بهتر از «موفقیت بزرگ‌» نخواهیم یافت.

این موفقیت بی تردید محصول استراتژی مقاومت و پیشرفت در موضوع هسته ای، حمایت ها و هدایت های رهبری انقلاب و تدابیر دولت و تلاش های تیم مذاکره کننده است.

بدیهی است چنین توافقی باید در سایه بده بستان هایی حاصل آید که با نگاهی به دستاوردها و آنچه داده شده و حقوقی که تثبیت گردیده از آن به عنوان یک موفقیت یاد می کنیم.

با نگاهی به متن توافق نامه، توقف اعمال تحریم های جدید، اذعان به حقوق هسته ای ایران و برنامه غنی سازی، لغو برخی تحریم ها و دسترسی به منابع درآمدی کشورمان و انتقال آن به داخل کشور و ادامه فعالیت مراکز هسته ای کشور و تعطیل نشدن آنها را باید از مهم ترین دستاوردهای این توافق دانست.

هرچند یکی از دلایل قطعی تن دادن غرب به چنین توافقی را باید در شکست طرح پرهزینه تحریم های جهانی علیه ایران جستجو کرد؛ تحریم هایی که نه توانست اقتصاد ملی را زمینگیر کند و نه پیشرفت های هسته ای را متوقف.

به همین دلیل است که جان کری، وزیر خارجه آمریکا می گوید: «راهی جز توافق نداشتیم، زیرا ایران در سال 2003 که به دولت قبلی آمریکا پیشنهاد توافق داد، 164 سانتریفیوژ داشت و ما توافق را نپذیرفتیم و حالا ایران 19 هزار سانتریفیوژ دارد.»

بنابراین در صورت اجرای تعهدات غرب براساس توافق نامه «فروپاشی سازمان تحریم ها» از نتایج قطعی این اقدام خواهد بود.

شش ماه آینده زمان سرنوشت سازی است و طرفین توافق باید پایبندی خود را به آنچه نوشته شده بخوبی و در عمل نشان دهند.

فهم مشترک از متن مورد توافق اولین گام است. هرچند در این موضوع اظهارات مقامات آمریکایی می توانست کمی ناامیدکننده باشد، اما برخی کارشناسان این اظهارات و برداشت های نادرست از توافق نامه را به رابطه مقامات آمریکا با اسرائیل و تلاش برای آرام کردن نگرانی ها و استرس سران این رژیم جعلی نسبت می دهند که باید تا حدی آن را درک کرد، ضمن آن که آمریکا مرجع تفسیر مفاد توافق نامه نیست.

نکته پایانی آن که انتظار می رود دولت با موفقیت در این عرصه از این پس تمام همت و تلاش خود را به اصلاح ساختارهای اقتصادی و رونق بخشیدن به تولید، کسب و کار و توجه به معیشت مردم معطوف سازد.

خراسان:توافق هسته ای و حق غنی سازی ایران

«توافق هسته ای و حق غنی سازی ایران»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم دکتر علی ماروسی است که در آن می‌خوانید؛کسانی که مختصر آشنایی با پروسه مذاکرات بین المللی دارند، همگی بر این امر اذعان دارند که دفاع از حقوق ملی و مدیریت همزمان مذاکرات پیچیده حقوقی- سیاسی با 6 کشور که هر کدام از آنها سابقه و امکانات بسیاری در زمینه مذاکرات بین المللی دارند امری است بسیار دشوار. نگاهی به حاصل هفته ها مذاکره و مشورت بین تیم مذاکره کننده کشورمان با 6 کشور دیگر، مبین این واقعیت است که تیم مذاکره کننده از این نبرد حقوقی- دیپلماتی سر بلند بیرون آمده است و واقعا باید به آنها خسته نباشید گفت. بدیهی است که هر مذاکره و توافقی موافقان و مخالفان خود را دارد لذا طبیعی است که طرفین سعی دارند که از اهرم رسانه ای در جهت توجیه مفاد و دستاوردهای آن استفاده حداکثری نمایند، خصوصا اینکه این سند به عنوان مقدمه یک توافق نامه جامع در آینده است.

از منظر حقوقی متن مورد توافق طرفین در ژنو یک معاهده و یا قرارداد نیست بلکه یک نقشه راه برای رسیدن به یک توافقنامه جامع است. بر همین اساس است که طرفین عنوان سند مورد توافق را “ Joint Plan of Action” اعلام کرده اند. به دیگر سخن این توافق به عنوان یک قدم اولیه برای رسیدن به یک توافق جامعی است که آن توافق نیازمند مذاکرات و اقدامات بسیاری توسط طرفین در طول شش ماه آینده است. ولی سوالی که اکنون مطرح است این است که آیا حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده یا خیر؟ نگاهی به مصاحبه های وزرای خارجه شرکت کننده در مذاکرات، این نکته را القا می کند که از همان ابتدا بین طرفین در خصوص این حق اختلاف وجود دارد! زیرا از سویی وزیر امور خارجه ایران صراحتا اعلام می دارد که طرفین حق غنی سازی ایران را به رسمیت شناخته اند و بر آن تصریح کرده اند و از سوی دیگر بعضی از وزرای خارجه 1+5 معتقدند که تصریحی به این حق نشده است. سوال این است که واقعیت چیست؟ می توان گفت با در نظر داشتن بعضی از مسائل که در ذیل به آن پرداخته می شود، حق غنی سازی ایران در روند پیش رو به رسمیت شناخته شده و خواهد شد.

نگاهی به محتویات سند منتشر شده، مبین این واقعیت است که طرفین به روشنی ولی مشروط پذیرفته اند که در آینده و پس از انجام تعهدات قید شده در سند مورد توافق ،از جمله تعلیق غنی سازی 20درصد در نهایت کشور ایران نیز مانند دیگر کشورهای عضو NPT، حق برخورداری از حقوق تصریح شده در آن را دارا می باشد. این یعنی شناسایی حق ایران بر اساس حقوق ناشی از NPT است. لذا در صورتی که طرفین خود را ملزم به انجام اقدامات قید شده در متن نمایند و مشکلی در روند اجرای آنها پیش نیاید، به طور مسلم یکی از موضوعاتی که نهایتا در سند نهایی که پس از شش ماه بین طرفین منعقد خواهد شد، شناسایی حقوق ایران در چارچوب NPT خواهد بود.

علاوه بر مورد فوق، طرفین صراحتا پذیرفته اند که علیرغم الزامات ناشی از قطعنامه های شورای امنیت در خصوص الزام ایران به تعلیق کامل برنامه هسته ای خویش و همچنین وضع تحریمها، ایران می تواند در طول شش ماه نیز روند غنی سازی خود را تا سقف 5درصد به انجام برساند، این به معنی قبول ادامه روند غنی سازی در ایران است و به نحوی طرفین به سمت بی اثر کردن آثار قطعنامه های شورای امنیت پیش خواهند رفت.

اکنون سوال این است که چرا بعضی از کشورها، اعلام داشتند که حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته نشده است؟ در این خصوص چند موضوع قابل ذکر است:

اولا اینکه در سند مورد توافق ایران و ۱+۵ حقوق ایران بر اساس NPT به رسمیت شناخته شده و از آنجایی که تا کنون تفسیر حقوقی مشخصی توسط یک نهاد صالح برای تفسیر معاهده NPT به عمل نیامده است لذا برداشت کشورها از حقوق ناشی از NPT متفاوت است. بعضی از کشورها بر این نظرند که NPT صراحتا حقی را برای اعضا در خصوص غنی سازی قائل نشده، بلکه چارچوبی برای فعالیت های هسته ای کشورها تعریف کرده و مفاد آن قابل تفسیر است در حالی که بسیاری از کشورهایی که دارای فعالیت های هسته ای هستند بر این عقیده می باشندکه معاهده مذکور حق دارا بودن تکنولوژی هسته ای از جمله حق غنی سازی توسط اعضا را به رسمیت می شناسد.

دوم اینکه، همانگونه که قید شد، توافق بین ایران و ۱+۵ فقط به عنوان یک قدم اولیه و یک نقشه راه است برای هدایت طرفین به سمت یک موافقتنامه جامع در شش ماه آینده. لذا هر گونه شناسایی حق و انجام تعهدات مشروط است و هیچ تعهدی هنوز قطعی نیست. بر همین اساس است که در این سند یکی از اصول حاکم بر قرارداد ها “ nothing is agreed until everything is agreed” به صراحت قید شده است این بدان معنی است که حقوق و تعهدات طرفین در این سند فقط زمانی قابل استناد و اجرا است که تمام مفاد آن به طور کامل مورد قبول و اجرا قرار گیرد. به دیگر سخن، تا زمانی که موارد قید شده در سند مورد نظر اجرایی نشود، طرفین هیچ تعهدی نسبت به شناسایی حق ایران ندارند و این مسئله می تواند مایه تفسیر به رأی و بهانه جویی های غیرحقوقی طرف مقابل شود در حالی که بر اساس منطق حقوقی با انجام تعهدات قید شده در توافق، دیگر نباید از شناسایی حق غنی سازی ایران سر باز زنند.

نتیجه اینکه، از منظر حقوقی و انصاف و با در نظر گرفتن اقدامات فراقانونی بسیاری از کشورها خصوصا در قالب قطعنامه های شورای امنیت که به نحوی حق مسلم کشورمان را مورد تردید قرار داده بود، سند مورد توافق طرفین در ژنو را می توان یک گام اساسی و قابل احترام در جهت شناسایی حقوق ایران در چارچوب NPT قلمداد کرد. بدیهی است که مخالفین مذاکرات از هیچ تلاشی برای به بیراهه کشاندن این روند و سنگ اندازی در روند به ثمر نشستن حاصل تلاشهای صورت گرفته فروگذار نخواهند کرد. لذا وظیفه جامعه حقوقی- سیاسی کشور و رسانه ها این است که ضمن رصد کردن مسائل، از هیچ تلاشی در جهت حمایت و تقویت تیم مذاکره کننده کشورمان، فرو گذار ننمایند.

کیهان:باز هم پیمان‌شکنی

«باز هم پیمان‌شکنی»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شمسیان است که در آن می‌خوانید؛وقتی فرزندی از فرزندان کشورمان برای رویارویی با حریفی قدرتمند در آوردگاهی بین‌المللی به روی تشک کشتی می‌رود، همه چشم‌ها به اوست تا با موفقیت و کسب مدالی ارزشمند به کشور بازگردد. گاهی او طلا می‌گیرد و گاهی برنز. گاهی تلاشش را می‌کند اما به هر علت در شکست دادن حریف توفیقی ندارد و حتی گاهی حریف از کشور اشغالگر و مجعول اسرائیل است و فرزند کشورمان به احترام آرمان‌های مردمش، تشک را ترک می‌کند. در همه این عرصه‌ها، و به خصوص در این وضعیت آخر، مردم تلاش فرزند خودشان را فراموش نمی‌کنند و قدردان جدیت و همتش برای افتخار‌آفرینی هستند.

مذاکرات تیم هسته‌ای کشورمان پس از چند روز تلاش فشرده و گفتگوهای طولانی در سحرگاه دیروز به پایان رسید و بلافاصله بیانیه‌ای - که به گفته منابع غربی تدوینش نبرد کلمه‌ها بود - منتشر شد. همین مقدار تلاش و جدیت برای احقاق حق مردم در مقابل حریفانی زورگو و باج‌خواه، جای تشکر دارد و مردم - صرفنظر از نتیجه - این کوشش‌ها را فراموش نمی‌کنند.

اندکی پس از اعلام حصول توافق و پیش از انتشار مفاد آن، اظهارات متناقضی در خصوص ماهیت توافق حاصله از سوی طرفین گفتگوها بیان شد! از یکسو وزیرخارجه کشورمان دست‌آوردهای حاصله را خوب و موفقیت‌آمیز توصیف کرد و اعلام کرد که حقوق کشورمان در آن لحاظ شده است و از دیگر سو جان کری وزیر امور خارجه آمریکا کمتر از یک ساعت بعد از امضای توافقنامه ژنو، از یکسو این توافق را پیروزی آمریکا و تامین‌کننده امنیت متحدان آمریکا در منطقه به ویژه اسرائیل توصیف کرد! و از سوی دیگر در اقدامی عجیب گفت؛ در توافقنامه ژنو حق غنی‌سازی ایران به رسمیت شناخته نشده است! جان کری با اشاره به ماده 4 معاهده NPT، این ماده از معاهده یاد شده را فاقد اشاره به حق غنی‌سازی برای کشورهای عضو NPT دانست و گفت؛ نه فقط در ماده 4 بلکه در هیچیک از چهار گوشه معاهده NPT نشانه یا اشاره‌ای به برخورداری کشورهای عضو معاهده از حق غنی‌سازی در خاک خود نشده است. انکار جان کری در حالی است که وزرای خارجه روسیه و فرانسه مواضع بهتری داشتند و این حق را به رسمیت شناختند!

صرف نظر از ماهیت توافق و فارغ از اینکه چه دستاوردی در این ماراتن نفس‌گیر نصیب کشورمان شده است، مخالف‌خوانی‌های آمریکا، حکایت از تزلزل آنها در برداشتن کوچکترین گام برای به رسمیت شناختن حق مسلم مردم کشورمان دارد. آنها با این که بهتر از هر کسی می‌دانند براساس ماده 4 ان‌پی‌تی، بهره‌مندی از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای حقی مشروع و مسلم برای تمامی اعضای آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای است، پس از سال‌ها حق‌کشی و جفا در حق مردم ایران همین توافق را هم کمتر از چند ساعت بعد از امضاء، مورد تشکیک و تردید قرار می‌دهند! این البته همان پیش‌بینی مقام معظم رهبری در خصوص خوی استکباری آمریکا و عهدشکنی آنهاست که سابقه‌ای طولانی دارد و بیان مصادیق آن از حوصله این نوشتار خارج است.

همزمان شاهد ترویج خطی رسانه‌ای از آن سوی مرزها هستیم که تلاش می‌کند در داخل کشور، حالت برد و باخت یا موافقت و مخالفت با عملکرد فرزندان کشور را دامن بزند این نگاه که با هدف رخنه در وحدت ملی شکل گرفته، ناشی از عدم شناخت صحیح از مردم ایران است و غافل است از این که مردم ما در هر حالی چه در جنگ و چه در صلح، ید واحد هستند که پیروی از رهبر خود را بر تحلیل‌ها و اما و اگرهای رسانه‌ای ترجیح می‌دهد و آن را راه برون‌رفت از همه مشکلات می‌داند در مکتب او درس صبر را آموخته‌اند.

توجه به آنچه ذکر شد و نیز عنایت به اظهارات روز گذشته مقامات غرب و واکنش‌های متقابل، چند نکته را پیش روی ما قرار می‌دهد؛

1- بدعهدی آمریکایی و غیرقابل اعتماد بودن آنها، خیلی زودتر از آنچه که تصور می‌شد معلوم و مسلم شد.

2- ساختار اصلی تحریم‌ها به قوت خود باقی است و قرار است درباره آن صحبت شود اما شاهد برخی گشایش‌ها در متن توافقنامه هستیم.

3- غنی‌سازی 5 درصدی ادامه دارد و درباره حق غنی‌سازی ما قرار است طی یک سال آینده مذاکره شود.

4- این توافق، توافقی موقت و شش ماهه است و نمونه اول در نوع خودش نیست و ایران قبلا حداقل 3 توافق مشابه با غرب داشته است.

5- توافق حاصله شروع «امری فرایندی و روندی» است که بستگی بسیاری به گام‌های بعدی و مذاکرات آتی دارد و نباید با ایجاد هیجان‌های رسانه‌ای به جای یک پیروزی به مردم غالب گردد که حداقل نتیجه حاصل از آن، پدید آمدن انتظاراتی است که به دلیل ماهیت توافق حاصله امکان قابل تامین نبودن آن دور از انتظار نیست.

علاوه بر اظهارات پیمان‌شکنانه جان کری که با لبخندهای آنچنانی وی در جریان مذاکرات ناهمخوان و شاید برای برخی از دوستان خوش‌باور داخلی، عجیب به نظر می‌رسید، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز ساعتی بعد از امضای توافقنامه ژنو از سوی دکتر ظریف، کاترین اشتون و وزرای خارجه 6 کشور عضو گروه 5+1، با ژستی پیروزمندانه! و لحنی که سعی داشت مقتدرانه تلقی شود، به قانون‌شکنی جمهوری اسلامی ایران در فعالیت هسته‌ای خود اشاره کرد و با حالتی متکبرانه مدعی شد با امضای این توافقنامه به جمهوری اسلامی ایران اجازه داده است، طی 6 ماه پیش روی که در توافقنامه به آن اشاره شده است، اعتماد جامعه بین‌الملل- بخوانید آمریکا و چند کشور متحد اروپایی آن- را نسبت به صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود جلب کرده و به آنان اطمینان بدهد که در پی تولید سلاح هسته‌ای نیست. این اظهارات در حالی است که در تمامی نظام‌های حقوقی جهان، ارائه دلیل و سند بر عهده مدعی است- البینه علی‌المدعی- و برای راستی‌آزمایی فعالیت هسته‌ای ایران اسلامی و اطمینان از غیرنظامی بودن آن، روش قانونی و تعریف شده بازرسی‌های آژانس از تاسیسات هسته‌ای کشور عضو در نظر گرفته شده است و این بازرسی‌ها در طول 10 سال گذشته در حال انجام بوده و در هیچیک از گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هیچ سند و نشانه و شاهدی حاکی از انحراف برنامه هسته‌ای کشورمان به سوی تولید سلاح گزارش نشده است و طی 10 سال گذشته تیم‌های مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی وقت و فرصت فراوانی را برای پاسخگویی به ادعاهای آژانس هزینه کرده است و بعد از اثبات بی‌اساس بودن ادعاهای مطرح شده، ادعاهای باز هم بی‌اساس تازه‌تری پیش کشیده شده است و انتظار آن بود که در فاز جدید مذاکرات، به این روند نامطلوب و غیرقانونی پایان داده شود ولی مقامات آمریکایی بار دیگر با پیمان‌شکنی‌های خود نشان دادند که قابل اعتماد نیستند.

در هر حال تلاش فرزندان کشورمان در این جبهه سخت و نفسگیر برای تامین منافع ملی ستودنی است و به تاسی از رهبر معظم انقلاب آرزومند آنیم که دستیابی به آنچه که رئیس جمهور محترم در نامه‌شان به معظم‌له مرقوم داشته‌اند محقق شده و ملت گامی دیگر به اهداف خود نزدیک شود.

جمهوری اسلامی:پیروزی منطق

«پیروزی منطق»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می‌خوانید؛امضاء توافق نامه هسته‌ای ژنو میان ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 بدون شک یک موفقیت برای ملت ایران است که البته در فرآیند حاکمیت جریان اعتدال به دست آمده است. به همین دلیل، این موفقیت را باید "پیروزی منطق" نامید.

چنین توافقی را ما می‌توانستیم در سال‌های گذشته نیز داشته باشیم اما به دلیل عدم برخورداری دولت گذشته از منطق و استفاده مدیران ارشد آن دولت به ویژه شخص رئیس‌جمهور دولت‌های نهم و دهم از ادبیات خشن، مذاکرات پیشرفتی نداشت و نه تنها به نتیجه نمی‌رسید بلکه همواره تنگناها افزایش می‌یافت و دیوار بی‌اعتمادی بلندتر و ضخیم‌تر می‌شد. مسئولان ارشد دولت جدیداز شخص رئیس‌جمهور گرفته تا وزیر خارجه و گروه مذاکره کننده، از همان ابتدا با تکیه بر منطق وارد صحنه شدند و با منطق قانون و استفاده از راهکارهای حقوقی شناخته شده به گفتگو با طرف مقابل پرداختند و سرانجام توانستند به موفقیتی برسند که در مقطع کنونی نه تنها برای ایران بلکه برای منطقه و جهان آثار مثبت و مفیدی به همراه خواهد داشت.

ویژگی مهم توافق ایران با 1+5 اینست که غنی‌سازی در ایران، چه در بیان و چه در عمل ادامه خواهد یافت، تحریم جدیدی وجود نخواهد داشت، تحریم‌های گذشته کاهش خواهد یافت و در آینده تحریم‌ها از بین خواهند رفت. علاوه بر اینها در شرایط کنونی نیز مقداری از دارائیهای بلوکه شده ایران در آمریکا آزاد شده و بقیه نیز آزاد خواهد شد و راه برای بازگشت پول‌های نفت کشورمان که به خاطر تحریم‌ها در خارج مانده بود باز خواهد شد.

توجه به این نکته نیز مهم است که این امتیازات را گروه مذاکره کننده ایرانی درحالی به دست آورده که از خطوط قرمز ترسیم شده عبور نکرده، از حقوق هسته‌ای ایران ذره‌ای عقب نشینی ننموده و هیچیک از تأسیسات هسته‌ای نیز تعطیل نخواهند شد. در این توافق، تعهداتی برای ایران در نظر گرفته شده که با حقوق قانونی شناخته شده در مقررات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منافات ندارد. خودداری از ادامه بعضی فعالیت‌ها برای مدت 6 ماه، بازرسی‌های گسترده توسط بازرسان آژانس و تبدیل نمودن مواد غنی سازی شده به موادی که در داخل کشور کاربرد دارند نیز خدشه‌ای به حقوق شناخته شده ایران در زمینه هسته‌ای وارد نمی‌کنند.

در مقابل، با امتیازاتی که ایران از امضاء توافق نامه هسته‌ای به دست آورده، زمینه برای گشایش‌های اقتصادی در کشور فراهم خواهد شد و نیرو، وقت و امکاناتی که در سال‌های گذشته برای شکستن بن‌بست هسته‌ای صرف می‌شد، از این پس برای امور دیگری که ضرورت اقتضائات کشور است بکار گرفته خواهند شد. به عبارت دیگر، موفقیت دولت در سامان دادن به مسأله هسته ای، حلقه تکمیل کننده شعار سال 1392 می‌باشد که با عنوان "سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی" توسط رهبر معظم انقلاب اعلام شد. بخش اول این شعار در24 خرداد امسال با انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولت اعتدال محقق شد و مقدمات تحقق بخش دوم آن نیز با امضاء موافقت نامه هسته‌ای میان ایران و 1+5 توسط دولت اعتدال فراهم شده است و در ماه‌های آینده خود حماسه اقتصادی نیز محقق خواهد شد.

تردیدی نیست که توافق هسته‌ای ایران با 1+5 مخالفانی نیز در داخل و خارج دارد. در خارج از کشور، سران رژیم صهیونیستی و سران رژیم‌های مرتجع عرب از سحرگاه دیروز خشم خود را از این توافق نامه بروز دادند و با ناراحتی و بی‌تابی شدید هرچه توانستند گفتند و هرچه خواستند کردند. بعضی از سران مرتجع عرب بقدری خشمگین هستند که با صراحت اعلام کرده‌اند خطر اصلی منطقه برای اعراب، نه رژیم صهیونیستی بلکه ایران است! سران رژیم صهیونیستی نیز با افشای هماوائی رژیم‌های مرتجع عرب با خود در سنگ اندازی علیه توافق هسته‌ای ایران و 1+5 بر عزم خود برای کارشکنی در این زمینه تأکید کرده‌اند.

روشن است که سران ارتجاع عرب به دلیل اینکه جایگاهی در میان ملت‌های خود ندارند، از وجود هر کشوری که دارای پشتوانه مردمی باشد در منطقه نگران هستند. روابط پنهانی رژیم‌های مرتجع عرب با صهیونیست‌ها چیز تازه‌ای نیست و همین رابطه است که ماهیت مشترک آنها را نشان می‌دهد. هم سران رژیم صهیونیستی و هم سران ارتجاع عرب، از وجود یک نظام مردمی در منطقه برای خود احساس خطر می‌کنند زیرا آن را الگوی حاکمیت مردم می‌دانند و این واقعیت را درک می‌کنند که وجود چنین نظام مردمی قدرتمندی موجب بیداری ملت‌ها و سست شدن پایه‌های حاکمیت عناصر غیرمردمی خواهد شد.

مخالفان داخلی توافق هسته‌ای ژنو البته حق نقد آن را دارند ولی آنچه غیر قابل قبول است سنگ اندازی آنها و تبلیغات غیرواقعی علیه این توافق است. اکنون که رهبر انقلاب نیز در پاسخ به نامه رئیس جمهور، توافق هسته‌ای ژنو را تأیید کرده‌اند، مخالف خوان‌های بی‌منطق البته چاره‌ای غیر از سکوت نخواهند داشت، ولی مخالف خوانی‌های هفته‌ها و ماه‌های گذشته آنها که همنوائی‌شان با مخالفان خارجی را به اثبات رساند، برگ سیاهی در کارنامه سیاسی آنها بر جای خواهد گذاشت.
برخلاف فضاسازی‌های دشمنان و مخالفان بی‌منطق داخلی، به فرد فرد اعضا و هیأت مذاکره کننده کشورمان به خاطر تلاش‌های مدبرانه‌شان خسته نباشید می‌گوئیم و این واقعیت را یادآور می‌شویم که مقاومت مردم ایران و هوشمندی سیاسی آنها که در انتخابات 24 خرداد با رأی دادن به جریان اعتدال آن را به اثبات رساندند، مهم‌ترین عوامل این موفقیت بودند و از این پس نیز همین عوامل می‌توانند موفقیت‌های بعدی را تضمین نمایند.

تهران امروز:توافق ژنو و آزمون اراده‌ها

«توافق ژنو و آزمون اراده‌ها»عنوان سرمقاله روزنامه تهران امروز به قلم دکتر حجت کاظمی است که در آن می‌خوانید؛بعد از گذشت یک دهه از آخرین توافق ایران و غرب در ماجرای هسته‌ای؛ توافق ژنو گام مثبت، مهم و روبه جلویی است که می‌تواند بسترساز حرکت‌های بعدی به سوی حل نهایی این موضوع و عادی شدن مسئله باشد.جمهوری اسلامی ایران و غرب در سند چهار صفحه‌ای امضا شده توافق کرده‌اند که برنامه 6 ماهه‌ای را به اجرا بگذارند که معنای عملی آن اجرای یک پروژه«محدودیت در برابر محدودیت»است.در این قالب جمهوری اسلامی ایران پذیرفته است که به صورتی داوطلبانه ضمن پرهیز از گسترش برنامه هسته‌ای، برخی از محدودیت‌ها را در برنامه‌های خود اعمال کند.در مقابل غرب نیز پذیرفته است که ضمن پرهیز از گسترش دامنه تحریم‌های اعمال شده؛برخی از تحریم‌ها را لغو و رویکرد سهل‌گیرانه‌تری درخصوص اعمال تحریم‌ها داشته باشد.این توافق محدودیت در برابر محدودیت قرار است گام اول حرکتی به سوی توافقی جامع و کامل باشد که در آن طرفین مسائل فی‌مابین را به صورت کامل حل می‌کنند.درخصوص این توافق چند نکته قابل اشاره است:

- از چشم‌انداز موقعیت کنونی و مسائل مطروحه در پرونده هسته‌ای ایران،توافق ژنو؛«یک توافق خوب» برای ایران تلقی می‌شود؛ همانطور که برای غرب نیز یک «توافق خوب» است.لذا طرفین موفق به تعریف چارچوبی شده‌اند که صحبت از پیروزی و شکست بازیگران در مورد آن صدق نمی‌کند.داده‌ها و ستانده‌های طرفین متوازن و برابر است و مهم‌تر از همه آنکه دو طرف ماجرا موفق به تعیین چارچوبی زمانمند و نسبتا قابل راستی آزمایی برای آینده شده‌اند که بسیار مهم و حیاتی است.این بدان معناست که در چارچوب ترسیم شده همواره امکان راستی آزمایی اقدامات طرفین وجود دارد و بنابراین گام‌های داوطلبانه از سوی طرفین قابل بازگشت خواهد بود.

- درخصوص بحث حق غنی‌سازی و تصریح آن در متن توافقنامه،تا حدی اختلاف تفسیر وجود دارد.تفسیر ایران،فرانسه و روسیه از متن توافقنامه دال بر آن است که حق غنی‌سازی برای تهران به رسمیت شناخته شده است؛ حال آنکه آمریکایی‌ها در چارچوب تفسیر همیشگی خود از بند چهار «ان‌پی‌تی» معتقدند که حقی برای ایران تصریح نشده است.فارغ از بعد تفسیر بردار توافقنامه که تابعی از یک دعوای تاریخی درخصوص حق غنی‌سازی کشورهاست؛تصریح بر ادامه غنی‌سازی ایران و به‌تبع آن عدم تاکید بر ضرورت توقف غنی‌سازی از سوی ایران؛تاییدیه‌ای است بر تفسیر جمهوری اسلامی ایران از متن توافقنامه؛هرچند که آمریکایی‌ها تلاش دارند تا موضوع تصریح بر«حق»بودن غنی‌سازی را به آینده و تفاهم نامه نهایی موکول کنند.

- چنانکه گفته شد آنچه در ژنو به دست آمده است؛ گام اول از یک فرایند است که طبعا دشواری‌های آن در مرحله اجرا مشخص خواهد شد. بازخوانی تاریخی پرونده هسته‌ای ایران و نیز سایر پرونده‌های پیچیده بین‌المللی نشان می‌دهد که در مرحله اجرایی توافقنامه‌های امضا شده، معمولا دشواری‌هایی بروز می‌کند که بی‌اعتمادی‌ها را دامن زده و باعث واگشت‌های تندی در مسیر حرکتی می‌شود.

 به یاد داریم که در ماجرای توافق سال 2003 جمهوری اسلامی ایران و سه کشور اروپایی،در مسیر آنچه فرایند اعتمادسازی خوانده می‌شد؛ عدم اجرای تعهدات از سوی طرف غربی باعث شد تا ایران اقدامات داوطلبانه خود در راستای تعلیق غنی‌سازی را متوقف سازد.می دانیم که پرونده هسته‌ای ایران با تعدد حضور بازیگران طرف مذاکره؛حضور بازیگران اخلالگر مصمم و کینه توز،ابهامات حقوقی و اختلاف در تفسیر مفاد حقوقی،گره خوردن موضوعات با سیاست داخلی کشورها به ویژه در ایالات متحده،شکل‌گیری یک نظام تحریم و نیز رویه‌های اجرایی تحکیم شده روبه روست؛لذا می‌توان انتظار داشت که طی 6‌ماه آینده شاهد اختلافاتی در روند اجرای توافقنامه باشیم.ایران بازیگری است که مبتنی بر اجماع داخلی و با چشمانی باز مجموعه‌ای از تعهدات را پذیرفته است و حتی پیش از این توافقنامه اخیر، اقدامات اعتمادساز خود را آغاز کرده است.آنچه باعث نگرانی در ماه‌های آینده است عدم اجرای تعهدات از سوی طرف غربی است که تجربه نشان می‌دهد به دلایل متعددی ممکن است چندان در بند اجرای تعهدات متقابل خود نباشد.نباید فراموش کرد که از این پس کشورهای عربی خلیج‌فارس، اسرائیل،لابی‌های قدرتمند حاضر در پایتخت‌های غربی،کنش گران تندروی مستقر در کنگره آمریکا و رسانه‌های بین‌المللی خواهند کوشید تا در فرایند شکل‌گرفته اخلال ایجاد کنند و مانع از تحکیم مسیر تفاهم باشند.در این میان آنچه بیش از هرچیزی چونان پادزهری در مقابل کارشکنی‌ها عمل خواهد کرد؛تداوم اراده سیاسی‌ای است که منجر به تفاهم صورت گرفته در ژنو شد.اراده سیاسی هم چون نیرویی قوام بخش عمل می‌کند که قوت آن می‌تواند موانع را کنار زده و راه تفاهم‌های موثرتر را فراهم کند.از سوی دیگر ضعف و سستی در این اراده می‌تواند باعث عملکردی ناامیدکننده شود که پیامد آن بازگشت به قبل باشد.

- توافق ژنو در حالی به دست آمده است که تنش‌های میان جمهوری اسلامی ایران و غرب و در راس آن آمریکا به نحو بی‌سابقه‌ای اوج گرفته بود.رهبران دو کشور در این موقعیت تصمیم سیاسی تاریخی‌ای برای معکوس کردن این فرایند تشدید یابنده اتخاذ کردند که دارای ارزش تاریخی بالایی است.جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که تحمیل را نخواهد پذیرفت؛ ولی در عوض دارای اراده سیاسی مشخصی برای ورود به گفت‌وگوهای چندجانبه و دوجانبه با غرب برای حل مسائل است.تجربه نشان می‌دهد که زبان تکریم و سخن گفتن از منظری برابر و متوازن،منجر به نتایج بهتری در تعامل با ایران شده است تا به کارگیری زبان زور.جان کری در صحبت روز گذشته خود در جایی عنوان کرد که 10 سال پیش و در حالی که ایران تنها 164 سانتریفیوژ نصب شده داشت؛ فرصت تفاهم از دست رفت و اکنون ایران دارای 19‌هزار سانتریفیوژ است.مطابق آنچه جک استراو در خاطرات خود می‌گویدآن فرصت به خاطر عدم صداقت و کارشکنی مجموعه‌ای از سیاستمداران تندرو و غیرمسئول در واشنگتن از دست رفت و ماجرا در مسیر دیگری افتاد.6 ماه آینده باید همچون آزمونی برای اراده‌ها در پایتخت‌های غربی تلقی شود؛ چرا که تاریخ نیز در مورد این تجربه قضاوت خواهد کرد.

سیاست روز:الزاماتی بر گزارش یکصد روزه دولت

«الزاماتی بر گزارش یکصد روزه دولت»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم حسن اختری است که در آن می‌خوانید؛کمی بیش از یکصد و ده روز از عمر دولت و تدبیر می‌گذرد. با تنفیذ حکم ریاست جمهوری منتخب یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری توسط مقام معظم رهبری طبق بند ۹ اصل یکصد و ده قانون اساسی، دکتر حسن روحانی به عنوان هفتمین رئیس‌جمهور، سکان اجرایی کشور را رسماً به دست گرفت.

رئیس‌جمهور محترم در آغازین روزهای فعالیت دولت خود به مردم وعده داد که در یک دوره کوتاه مدت یکصد روزه ضمن ترسیم وضعیت موجود، گزارشی از تلاشها و فعالیت‌های همکاران خود را به اطلاع عموم خواهد رساند. از شواهد و قرائن و برخی مصاحبه های دولت مردان چنین برمی‌آید که تیمی از دولت در حال تدوین این گزارش است.. و تاکید شده است که گزارش باید مستند، منطقی و منصفانه باشد. از دولتی که اعتدال‌گرایی عقلانیت را سرلوحه حرکت خود قرار داده است انتظاری به غیر از این هم نمی‌توان داشت ضمن آنکه برای مردم ما، سنجیدن میزان صحت و سقم یک گزارش با آنچه که در عالم واقع به وقوع پیوسته و در امور کشور جاری و ساری است کار مشکلی هم نخواهد بود. جا دارد به یمن عدد یکصد و ده یا علی به حروف ابجد ـ به مجموعه تلاشهای انجام شده به دولتمردان خدا قوت گفته و موفقیت دولت تدبیر و امید را برای پیمودن قله‌های خدمت و جلب رضایت مردم ـ که رضایت خدا را نیز به همراه دارد ـ صمیمانه آرزوی موفقیت نماییم. با این اوصاف به نظر می‌رسد اگر دولت محترم برخی الزامات دیگری که مورد انتظار افکار عمومی است در تدوین گزارش کار یکصد روزه لحاظ نماید خالی از لطف نخواهد بود.

یکم) گرچه یک فرجه زمانی یکصد روزه برای گزارش عملکردی دولت از نظر مدیریتی زمان مناسبی نیست. اما تدبیر دولت محترم در همین بازه زمانی توانسته تا حدود زیادی اعتماد مردم و نهادهای حاکمیتی را به خود جلب نموده و نوعی امیدواری به آینده روشن کشور را در اقشار مختلف جامعه ایجاد کند، این سرمایه اجتماعی می‌باید که از طرف دولتمردان مغتنم شمرده شده و در تصمیم‌های اساسی بکار گرفته شود. بنابراین در تدوین گزارش و روایت وضع موجود برای وضوح تصمیمات دولت از هر نوع تاریک‌نمایی صحنه به جد پرهیز گردد. چرا که مردم بهتر از هر کسی وضع موجود کشور را در پایان دوران مهرورزی درک کرده و به همین خاطر نیز تصمیم به تغییر آن گرفتند.

دوم) با وجود آنکه افکار عمومی نمره قابل قبولی را به دولت یازدهم در طول فعالیت یکصد روزه آن می‌دهند اما سئوالات جدی نیز از برخی عملکردها دارند که تاکنون پاسخ روشن و قانع‌کننده‌ای دریافت نکرده‌اند. از آن جمله می‌پرسند چرا وزیری که می‌تواند اعتماد قریب به دویست نماینده مجلس را به خود جلب کند باید به عنوان گزینه چهارم از طرف رئیس‌جمهور محترم معرفی گردد. براستی مسئول این همه هزینه کرد از سرمایه‌های مادی و معنوی کشور در دولت اعتدال بر عهده کیست؟ و یا افراط‌گرایی وزیر علوم و تحقیقات و فناوری در بکارگیری جمعی که پرونده در جریان فتنه داشته‌اند چه نسبتی با اعتدال دارد و ایجاد التهاب در مراکز آموزشی و پژوهشی چه سنخیتی با توسعه علمی کشور خواهد داشت.

سوم) حضور قوی و مقتدرانه دولت در صحنه‌های بین‌المللی و هیات مذاکره‌کننده ایران در ژنو ستودنی وجای مباهات است که به حول و قوه الهی و دعای ملت ایران با حفظ منافع ملی و حقوق مسلم ملت ایران در استفاده صلح آمیز انرژی هسته‌ای از جمله حق غنی‌سازی و رفع تحریم‌های غیرقانونی غرب علیه ایران را به ارمغان داشت. جای سوال اینجاست که توجه بیش از حد به مسائل خارجی و مرتبط دانستن حل مشکلات داخلی به خارج از مرزها با سیاستهای کلان کشور مغایرت ندارد؟ و آتویی به طرف‌های مذاکره‌کننده غربی نمی‌دهد که فشارها و تحریم‌ها را بیشتر نمایند. به حمد‌الهی با درایت رهبری سطح توقعات مردم در مذاکرات کاملا واقع‌بینانه و منطقی شده است. تعدیلی نیز در نگاه برخی از مسئولان خیلی خوشبین نیز حاصل شده است که از دستاوردهای این دوره از سیاست‌های کشور درنرمش قهرمانانه جهت مواجهه با غرب می‌باشد.

چهارم) انتظار می‌رود دولت محترم در گزارش یکصد روزه خود نقشه راهی که برای اقتصاد کشور مبتنی بر اقتصاد مقاومتی و توجه به ساخت داخلی ترسیم نموده ـ که نیازی به آزمون و خطا نداشته باشد ـ و همچنین تصمیم‌های عاجلی که برای حل مسائل معیشتی مردم دارد را برای افکار عمومی بیان کند. ناگفته نماند که امید حاصل شده از اعتماد مردم به دولت تدبیر و امید، باعث توقف رشد نرخ تورم و یا به روایتی رکود گردیده است، که این وضع خیلی نمی‌تواند دوام داشته باشد. دولت محترم می‌باید فرصت را مغتنم شمرده و برنامه‌ریزی اساسی و زیربنایی ارائه نماید.

پنجم) گذشته از انتقادات زیادی که به دولت گذشته وارد بود که بحث آن اینجا نیست به حق یکی از دستاوردهای نظام در دولت مهرورزی نزدیک‌تر شدن گوش دولت مردان به دهان مردم برای بهتر شنیده شدن صدای آنها بود دولت یازدهم چه تمهیداتی را برای تداوم این سنت حسنه اندیشیده است و چه راه‌کارهایی عملی و اجرایی برای تحقق اندیشه خود دارد و سرانجام توجه به نسل جوان در مدیریت کلان کشور ـ البته نه افراط دولت قبل در بکار گماردن سرکاری مشاوران جوان نه تفریط در پرهیز از سپردن کار به آنها ـ به عنوان آینده‌سازان واقعی در دولت تدبیر و امید چه جایگاهی دارد؟

وطن امروز:برگ‌های رفته و نگرانی گام نهایی

«برگ‌های رفته و نگرانی گام نهایی»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم سید‌عابدین نورالدینی است که در آن می‌خوانید؛ هدف از مذاکرات ژنو چه بود؟ توافق روز گذشته ایران و 1+5 بر بستر این سوال باید ارزیابی شود. و در واقع، واقع‌بینانه‌ترین ارزیابی نیز همین است. در کنار احترام به ضرورت‌های روانی مذاکرات در جامعه اما اغماض از ذکر وقایع این توافق ولو در اندازه‌ای محدود و قالبی کوچک، جایز نیست.

لغو همه تحریم‌ها در کنار تثبیت حقوق هسته‌ای مردم، هدف اظهارشده دولت درباره مذاکرات هسته‌ای بوده است. آیا گام نخست طرح جامع ایران و 1+5 چشم‌انداز روشنی از این هدف را نشان می‌دهد؟ به عبارتی، مسیری که روز گذشته ایران نخستین گام را در آن نهاد، در نهایت به رفع همه تحریم‌ها و تثبیت حقوق هسته‌ای ایران منجر خواهد شد؟ با بررسی اجمالی 2 نکته می‌توان تا حدودی به این سوال جواب داد.

1- توازن تعهدات: براساس آنچه در متن توافقنامه ژنو آمده، تعهدات و وظایف طرفین در گام نخست متوازن نبوده است. داد و ستد هسته‌ای صورت گرفته باید براساس یک فرمول روشن و متضمن تعهد به برخورداری یکسان طرفین از امتیازات باشد. به عبارتی، مفهوم برد - برد باید به صورت عینی و در تمام گام‌ها ملموس باشد. این توازن در توافقنامه ژنو دیده نمی‌شود. توقف غنی‌سازی 20 درصد و از بین بردن این سرمایه چه از طریق تبدیل به میله‌های سوختی و چه با رقیق کردن آن به اورانیوم 5 درصد؛ به معنای از دست دادن یکی از برگ‌های برنده ایران در چانه‌زنی با طرف مقابل بود. ایران همچنین متعهد به توقف توسعه تاسیسات آب سنگین اراک و نطنز و فردو شده است. یکی از معانی این توقف، عدم چرخش سانتریفیوژهای نسل جدید ایران در تاسیسات مربوطه است. سانتریفیوژهایی که در صورت کاربردی شدن، قطعا غنی‌سازی ایران را از هجوم ویروس‌هایی نظیر استاکس‌نت در امان نگه‌می‌داشت. نظارت‌های سرزده و نیز برخی پاراگراف‌های مشکوک که شائبه تعهد ایران به حل و فصل مطالعات ادعایی و مخدوش شدن امنیت مراکز نظامی ایران را مطرح می‌کند؛ نیز از دیگر وظایفی است که در این توافقنامه برای ایران تعریف شده است. موضوع بازرسی‌های سرزده روزانه نیز می‌تواند محل مناقشه شود اما طرف مقابل در مقابل این اقدامات چه امتیازاتی برای ایران قائل شده است؟ آیا اقدامات طرف مقابل فراتر از امکان محدود برای یک تجارت 8 میلیارد دلاری در یک بازه زمانی 6 ماهه است؟ قطعا این امکان هیچ آسیبی به ساختار و شاکله تحریم وارد نمی‌کند و همانطور که در بیانیه 1+5 درباه این توافقنامه تصریح شده، زیرساخت تحریم‌ها همچنان به جای خود باقی است و تضمینی است برای انجام تعهدات احتمالی ایران در آینده مذاکرات. حال این سوال مطرح می‌شود که در صورت تداوم مذاکرات، ایران برای گام نهایی با چه ابزار و برگ‌هایی به چانه زنی می‌پردازد؟ گام اول، به مثابه یک پیش‌شرط برای اجرایی شدن گام نهایی است. و از سوی دیگر گام نهایی مشروط به اجرای همه تعهدات ایران چه در گام نخست و چه در محدوده کلیت طرح جامع است. تیم مذاکره‌کننده با کدام یک از اهرم‌های هسته‌ای خود می‌تواند از حقوق هسته‌ای کشور حراست کند؟

2- بن‌بست در حق غنی‌سازی: وزیر خارجه آمریکا دقایقی پس از امضای توافقنامه، لازم دید صراحتا اعلام کند این توافقنامه حق غنی‌سازی ایران را به رسمیت نشناخته است. یک تجربه 10 ساله مذاکره با غرب در موضوع هسته‌ای نشان می‌دهد آمریکایی‌ها و به طور کلی طرف غربی، در توافقنامه از درج عباراتی که متضمن و تثبیت‌کننده حق غنی‌سازی اورانیوم برای ایران باشد؛ امتناع کرده ‌است. حتی آقای هاشمی رفسنجانی نیز به این واقعیت اذعان کرده است. پس ادعاهای محکم رئیس‌جمهور و وزیر امورخارجه مبنی بر تثبیت حق غنی‌سازی ایران در این توافقنامه برای چیست؟! این رفتار در نهایت می‌خواهد به کجا منتهی شود؟ ایالات متحده در همین گام نخست نیز حاضر به پذیرش بدیهی‌ترین حق هسته‌ای ایران نیست و مشخص است که بنا به کدام دلایل حاضر نیست این حق را از این پس برای هیچ کشور دیگری به رسمیت بشناسد. این نشانه‌ای است که آنها تمایلی به پذیرش حق غنی‌سازی ایران در گام نهایی نیز ندارند. بنابراین در نهایت در گام نهایی قرار است چه چیزی به‌رسمیت شناخته شود. با توجه به این رفتار آمریکایی‌ها، آیا می‌توان گزاره لغو همه تحریم‌ها را در کنار گزاره تثبیت حق غنی‌سازی ایران به عنوان 2 عنصر یک فرمول هسته‌ای فهم کرد؟ روز گذشته 1+5 در بیانیه‌ای به تشریح توافقنامه خود با ایران پرداخت. یکی از ده‌ها نکته مستتر در این بیانیه به اندازه کافی گویای برخی واقعیت‌های پنهان حاکم در مذاکرات هسته‌ای است.

در این بیانیه در ضرورت امضای توافقنامه با ایران دراین مرحله از مذاکرات آمده است: «بدون این رویکرد مرحله‌ای، ائتلاف تحریم‌های بین‌المللی تضعیف خواهد شد، زیرا ایران این استدلال را برای جهان مطرح خواهد کرد که درباره رسیدن به یک راه‌حل دیپلماتیک جدی بود و ما نبودیم. در آن صورت نمی‌توانستیم شرکای‌مان را در زمینه عمل مهم اعمال تحریم‌های‌مان با خود همراه کنیم. ما با این گام اولیه برنامه هسته‌ای ایران را متوقف می‌کنیم و به عقب می‌رانیم و یک گزینه مشخص را در اختیار ایران قرار می‌دهیم؛ به تعهداتش عمل کند و با حسن‌نیت برای رسیدن به یک توافق نهایی مذاکره کند یا کل جامعه بین‌المللی با انزوا و فشار بیشتر واکنش نشان خواهد داد».

گفتنی‌های زیادی درباره توافقنامه ژنو هست. توافقنامه‌ای که در آلماتی و با هزینه‌ها و امتیازات کمتری نیز می‌توانست امضا شود اما به دلیل عدم تضمین‌های محکم طرف مقابل، مورد پذیرش واقع نشد.
 
حمایت:احقاق حق در عرصه هسته‌ای مقدمه سایر پیروزی‌ها

«احقاق حق در عرصه هسته‌ای مقدمه سایر پیروزی‌ها»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت است که در آن می‌خوانید؛همان‌گونه که ملت شریف ایران مطلع هستند در نیمه‌های شب یا ساعات اولیه صبح روز یک‌شنبه سوم آذر ماه مذاکرات دیپلمات‌های ایران با گروه 5+1 به نتیجه رسیدند و تفاهم نامه مشترک گروه 1+5 نهایی شد. خوشحالی ابراز شده در جامعه پس از انتشار اخبار این رویداد دیپلماتیک نشان داد تا چه اندازه مردم منتظر یک چنین توافقی بودند که هم حقوق هسته‌ای ملت شناسایی شود و هم اینکه مانع گسترش تحریم‌های ظالمانه علیه کشور شود. در نخستین ساعات اداری روز یک‌شنبه بین رهبر معظم انقلاب و رییس جمهور مکاتبه‌ای رد وبدل شد و رهبری ضمن تبریک به ملت ایران و تقدیر از تیم مذاکره کننده تاکید کردند که با ایستادگی می‌توان سایر حقوق ملت را نیز استیفا کرد. در پی این تحولات، رژیم صهیونیستی و برخی از تندروهای مجالس آمریکا مواضع تندی گرفتند و ادعا کردند که این تفاهم نامه نباید منعقد می‌شد زیرا همه آنچه مورد نیاز ایران بود در این توافق آمده است. از همین رو نخست وزیر رو سیاه رژیم اشغالگر قدس اعلام کردکه این رژیم به این «توافق بد» پایبند نخواهد بود.

نظر به اهمیت این رویداد مهم ملی و بین المللی، لازم است در یادداشت امروز چند نکته در این خصوص تقدیم مخاطبان ارجمند شود با این امید که مفید واقع شود. نخستین نکته اینکه مذاکرات ژنو نشان داد که چه ظرفیت‌های بالایی در کشور ما برای اثبات حق ملت در عرصه جهانی وجود دارد و دیپلمات‌های ورزیده و کار کشته‌ای در کشور داریم که می‌توانند نه تنها در قبال یک همتای خود بلکه در قبال چندین کشور، با قدرت ظاهر شوند و از حقوق ملت دفاع کنند. این تجربه را باید بسط داد و از هم اینک به فکر این بود که نسل این گونه افراد ورزیده و کار کشته بین‌المللی را توسعه داد. خوشبختانه وزیر امور خارجه در فضای مجازی بسیار فعال است و خود شبکه گسترده‌ای از مردم را درگیر آموزش دیپلماسی و دفاع از حقوق ملت کرده که این امر بسیار ارزشمند و خود قابل مطالعه تحلیلی جداگانه است. پس نخستین سخن اینکه ما باید فعالان متخصص بین المللی در حوزه‌های مختلف را برای کشور تربیت کنیم که در عرصه جهانی با تسلط علمی لازم بتوانند فرایند تبیین دیدگاه‌های ایران را به خوبی انجام داده و از حقوق ملت دفاع کنند.

نکته دوم اینکه این موفقت نشان داد که اگر هماهنگی لازم بین مسئولان ذی‌صلاح برای تصمیم‌گیری اعم از رهبر معظم انقلاب، رییس جمهوری، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه وجود داشته باشد و همراهی ملت نیز در موضوعی فراهم شود به سرعت می‌توان موانع مختلف را از سر راه برداشت و به اهداف متعالی نائل آمد. این وضعیت درست در مقابل اوضاعی است که رییس جمهور پیشین در مصاحبه تلویزیونی به صورت علنی گفت من دو سال است که هیچ ارتباطی با پیگیری‌های پرونده هسته‌ای ندارم که نشان داد تا چه اندازه در ایجاد هماهنگی های لازم ناکام بوده است.

هم چنین این وضعیت درست در مقابل حالتی است که گروهی مرتب می نشستند ومذاکره می کردند ولی هیچ دستاوردی برای کشور نداشت حال آنکه چه آن زمان و چه الان هیچ یک از دست اندرکاران مستقیم مذاکره با طرف‌های خارجی، تصمیم گیر اصلی نبودند و همه تصمیمات مهم به‌طبع پس از هماهنگی با رهبر معظم انقلاب قابل اجرا بوده و است. بنابراین باید این گونه هماهنگی ها و همدلی‌ها را توسعه داد تا در عرصه‌های مختلف ثمرات مثبت آن را بتوان برای ملت عزیز به ارمغان آورد.نکته سوم اینکه از لحظه نشر خبر توافق ایران با طرف‌های مذاکره، تندروها دست به کار شدند تا هم این موفقیت را لوث کنند و هم اینکه موانع مختلف فراروی آن ایجاد نکنند.

در قبال این تندروها باید هوشیاری لازم را به کار بست تا مبادا مسایل فرعی را جای مسایل اصلی کشور بگذارند و از امری که می توان برای گسترش همدلی وهمبستگی ملی استفاده کرد در جهت ایجاد تفرقه و تنش بهره‌مند شوند. البته از تندروهای خارجی، انتظاری جز ناراحتی و فحاشی نمی‌توان داشت که این واکنش‌های آنان باید ما را در ادامه راه درستمان مصمم‌تر کند. نکته چهارم اینکه پیگیری مذاکرات ژنو فرصت مناسبی بود تا عیار برخی کشورها نیز سنجیده شود. متاسفانه برخی از کشورهای همسایه ایران و از خانواده جهان اسلام امتحان بسیار بدی پس دادند و آن گونه عمل کردند که تمام رسانه‌های جهان آنها را همراه با رژیم صهیونیستی دانستند.

در خلال مذاکرات ایران، برخی از این کشورها به نمایندگان خود از جمله سفرای مقیم اروپا اعلام کردند که مصاحبه‌هایی با رسانه‌ها کرده و به صورت علنی ابراز نگرانی خود را اعلام کنند و به غرب توصیه کنند که با ایران به توافق نرسد و حقوق هسته‌ای ایران را به رسمیت نشناسد وگرنه آنها چنین و چنان خواهند کرد. این بخش، در مورد عملکرد آشکار آنها بود عملکرد پنهان آنها خدا می‌داند چه میزان باج دهی‌های مختلف را به طرف‌های غربی ارایه کرده‌اند. به این حکومت‌ها باید گفت چه سودی می‌برید که دوستی با ایران را کنار می‌گذارید و در راهی همراه می‌شوید که رژیم صهیونیستی خواهان آن است. مگر شما دولتمردان کشور اسلامی نیستید؟ مگر شما وظیفه ندارید که ولو در سطح حداقلی دغدغه‌های جهان اسلام را دنبال کنید نه اینکه دنباله روی صهیونیست‌ها باشید. به هر حال این آزمون در آینده حرکت ایران نباید فراموش شود چنانچه در زمان جنگ تحمیلی صدام علیه ایران برخی ازهمین دولت‌ها نهایت کمک را به صدام کردند و بعدها با بزرگواری ملت ایران روبه‌رو شدند اما متاسفانه از آن گذشته ملت ایران درس عبرت نگرفتند.

نکته آخر اینکه پیگیری‌های چند هفته اخیر مربوط به مذاکرات هسته‌ای نشان داد که اگر مسئولان هنر لازم را داشته باشند به سرعت می‌توانند نه تنها ملت خودمان را همراه فعالیت خود کنند بلکه ملل دیگر جهان و افکار عمومی کشورهای طرف مباحثه و مقابله را نیز می‌توان جذب منطق صلح جویانه و انسانی ایران کرد به نحوی که اکثریت افکار عمومی از رویکردهای صلح جویانه ایران حمایت کنند چنانچه دیدیم که در روزهای اخیر حتی افکار عمومی ملت آمریکا نیز اکثرا از توافق با ایران و رفع تحریم‌ها استقبال کردند. حال باید این شبکه ملی و بین‌المللی مردمی را تقویت کرد. در سطح داخلی مجدانه باید تلاش کرد تا نارضایتی و دلخوری برخی از اقشار جامعه سریع‌تر برطرف شود.
 
آفرینش:عبور از بحرانی غیرضروری

«عبور از بحرانی غیرضروری»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است که در آن می‌خوانید؛سرانجام پس از چهار روز گفت‌وگو و چانه‌زنی فشرده در ژنو بر سر یافتن راه‌حلی برای پایان دادن به بحران 10 ساله هسته‌ای ایران در نخستین ساعات صبح یک‌شنبه توافقی اولیه میان وزیران خارجه ایران و شش قدرت جهانی حاصل شد. دیپلمات‌ها و ناظران سیاسی این توافق را رویدادی «بی‌سابقه و تاریخی» و «پیروزی بزرگ دیپلماسی» برای پایان دادن به تنش‌های موجود خوانده‌اند.

این دور از مذاکرات نشان داد که گزینه احترام متقابل و تعادل خواسته‌های طرفین، می تواند راه گشای مسائلی باشد که در طی یک دهه مورد اختلاف میان ایران و غرب قرار داشت. اگربه طور خیلی خلاصه بخواهیم مفاد این توافق نامه را در چند سطر خلاصه کنیم باید گفت که ایران متعهد شده تا غنی سازی بالای 5 درصد را متوقف کند و در عوض غرب هم بخشی از درآمدهای ایران را آزاد و تحریم‌های جدیدی را اضافه نکند. البته جزئیات فراوانی در این توافق نامه وجود دارد که به حدعالی در رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها به سمع و نظر مردم رسیده است.

و اما بعد؛ جدای از امتیازات ردوبدل شده میان ایران و کشورهای غربی برسر مسئله هسته‌ای  تحریم‌های اقتصادی، این مذاکرات محاسن دیگری هم داشت که می‌تواند آثار مثبتی برای ادامه مذاکرات جامع برای برطرف شدن سایراختلافات میان ایران و غرب باشد. این محاسن دارای جنبه‌های داخلی و خارجی می باشد که می‌تواند رهیافتی تاریخی برای ایران محسوب شود و مارا در جاده ارتقا و پیشرفت همه جانبه قرار دهد.

در بعد خارجی و عرصه بین الملل، انجام مذاکرات و پیگیری آن از سوی قدرت‌های بزرگ دنیا و تعامل نزدیک آنها با مذاکره کنندگان ایرانی، می‌تواند مهرتاییدی بر اهمیت جایگاه ایران درمناسبات جهانی باشد. علاوه براین انجام مذاکراتی دراین سطح زمینه را برای انجام مذاکرات دیگر برسرمسائل مختلف منطقه‌ای و بین المللی را فراهم خواهد کرد. نکته دیگری که درمورد محاسن این مذاکرات باید به آن اشاره کرد سرعت قابل ملاحظه دیپلماسی ایران در خارج کردن کشور از انزوای سیاسی بود. نوع گفتار و رفتار دیپلمات‌های ما و واکنش طرف‌های غربی درمذاکرات نشان داد که این پتانسیل در دستگاه دیپلماتیک کشور وجود دارد تا وجهه مکدرشده ایران را درمیان افکارعمومی دنیا و محافل بین المللی آشکار و ازانزوا خارج سازند. درطی یک دهه گذشته وخصوصاً چند سال اخیر به واسطه حجم سنگین فشارهای سیاسی از سوی بسیاری از کشورهای منطقه وجهان، ایران در بحرانی قرار داده شده بود که هیچ ضرورتی برای تحمل آن و تبعات سنگینی که برکشور تحمیل کرده بود، وجود نداشت. این خواست دشمنان بود که ایران همواره به عنوان کشوری لجوج، خطرناک و منزوی جلوه داده شود. البته این امر می توانست زودتراز این‌ها با پیگیری و مدیریت صحیح دیپلماتیک برطرف شود و فشارها از روی کشور مرتفع گردد!. بازهم به‌ آینده امیدواریم...

اما محاسن داخلی این مذاکرات کم از دستاورهای خارجی آن نبود. مهمترین و ارزشمندترین دستاورد این مذاکرات برای ایران جدای از موارد اقتصادی، بحث زنده شدن "امید" دردل مردم ایران بود. شادی غیرقابل وصفی که نمونه آن را در شبکه‌های اجتماعی و درمیان آحاد جامعه ملاحظه کردیم، همگی بیانگر امید به آینده درمیان مردمی بود که درطی یک دهه سخت ترین فشارها را درزندگی روزمره خود تحمل کردند. واقعیت این است که نباید درمورد این توافق باغرب متوهم بود و همه چیز را تمام شده دانست، اما افزایش اعتماد جامعه به عملکرد مسولان و نظام مرهمی بر زخم‌های متعددی بود که درطی این چند سال به واسطه عملکرد ومدیریت ناصحیح اجرایی کشور ایجاد شد.

مسئله دیگری که جدای از بندهای کارشناسی توافق نامه با غرب برای ما حائز اهمیت است، رهایی و عبور کشور از یک بحران غیر ضروری بود که درطی این چند سال مشکلات بسیاری را درعرصه داخلی برای ما رقم زده است. تاپیش از این اضطراب و تشویش از افزایش هرروزه تحریم‌های ظالمانه و فشارهای سیاسی و اقتصادی، همواره جامعه را در یک پریشانی قرار داده بود که راه برون رفتی ازآن متصور نبود. اما این بار به لطف خدا و دعای خیر مردم تیم مذاکره کننده کشورمان به دور از شعارهای تبلیغاتی توانست ضمن حفظ واصرار به حقوق هسته‌ای ملت، ادامه روند تحریم‌ها را متوقف و ازحجم آنهابکاهد. امیدواریم درادامه روند مذاکرات نیز گام‌های مثبتی درجهت شفافیت عملکرد قانونی ایران و شکسته شدن نظام تحریم‌ها برداشته شود.

شرق:ملت بزرگ و دیپلماسی بزرگ

«ملت بزرگ و دیپلماسی بزرگ»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم احمد نقیب‌زاده است که در آن می‌خوانید؛چند سال پیش، از یکی از مسوولان بلندپایه دیپلماسی کشور پرسیدم بالاخره در این باب تا کجا خواهید ‏رفت، پاسخ داد مقام‌معظم‌رهبری فرموده‌اند وقتی به مرحله بازگشت‌ناپذیری در انرژی هسته‌ای ‏رسیدیم در همانجا خواهیم ایستاد. آفرین بر کِلک این استاد باد. اینک به همان مرحله رسیده، به صف ‏کشورهای صاحب دانش و فناوری هسته‌ای پیوسته و اقتدار را تا به آنجا رسانده‌ایم که شش کشور ‏بزرگ را در یک طرف و خود را در طرف دیگر بنشانیم و مذاکره کنیم. جان کری گفت در سال 2003 ‏که نگذاشتند به توافق برسیم.

ایران فقط هزارو500سانتریفیوژ داشت ولی الان 19هزارسانتریفیوژ دارد و اگر باز ‏نگذارند به توافقی دست یابیم، ایرانی‌ها از این هم فراتر می‌روند. چنین گزاره تلخی از دهان رییس ‏دیپلماسی آمریکا نتیجه مقاومت‌های مردم و مهندسی‌های کشتیبان بزرگی است که مستظهر به ‏درایتش آسوده به ساحل سعادت چشم دوخته‌ایم. این کار در زمانی صورت می‌گیرد که بسیاری از علوم ‏و فناوری‌ها، بومی شده و اگر ترمز تحریم برداشته شود شتاب پیشرفت، صدچندان می‌شود.

آنها که ‏دیپلماسی موفق کشور را زیر سوال می‌برند یا چشم ندارند یا مصداق آیه شریفه «اولئک کالانعام» هستند و ‏یا منافع حقیرشان اجازه انصاف را از آنها گرفته است. ما که دانش هسته‌ای را تا حد عالی آن کسب ‏کرده و قصد سلاح هسته‌ای هم نداشته‌ایم هیچ باکی از بازرسی‌ها یا توقف در مکان رفیعی که در آن ‏قرار داریم به خود راه نمی‌دهیم.  دستاوردها تا به آنجا ارزشمند و غرور‌آفرین است که نویسنده این ‏سطور به‌عنوان یکی از سیاست‌شناسان کشور باید اذعان کند که چاره‌ای جز اصلاح بعضی از نظریه‌‏های خود ندارد.  

باید بپذیریم که اراده قوی، بسیاری از ساختارها را شکسته و سلاح‌های مدرن را به ‏زانو درمی‌آورد. باید پذیرفت سیطره قدرت‌های بزرگ و ترس از آنها بیشتر از آنکه عینی باشد ذهنی ‏است و آنچه ملت‌های ضعیف را در ناتوانی نگه می‌دارد همین ترس است.  از این پس باید به آینده نظر ‏دوخت و در پرتو تنش‌زدایی پیش‌آمده، دشمنان پلید منطقه‌ای را که توانسته‌اند از انزوای ایران بهره ‏گرفته و ایدئولوژی‌های واپس‌گرا و واپس‌مانده خود را که بسترساز تروریسم است در منطقه ‏بگسترانند در جای خود بنشانیم.  باید به غربی‌های گمراه و غافل بفهمانیم که دشمن شما نه ایران بلکه ‏همان دوستان قرون وسطایی شما هستند.

سربازان غربی نه به دست ایرانیان بلکه به وسیله دست‌پرورده‌‏های ایدئولوژیک دوستان شما به قتل می‌رسند. در چنین موقعیتی که صهیونیست‌ها و سعودی‌ها و پاره‌‏ای همسایگان به ظاهر دوست، نگران عادی‌شدن روابط خارجی ایران هستند، جا دارد از طرف آنان از ‏دوستان داخلی‌شان،  که همان ساز را با آلتی دیگر می‌نوازند،  تشکر کنیم و بگوییم چه زیباست وقتی آنقدر دستپاچه می‌شوید که از یاد می‌برید سکان دیپلماسی ‏کشور، در نهایت، به دست همان کسی است که خود را مرید او می‌دانید.

چه زیباست وقتی همه‌چیز شفاف و ‏روشن باشد و جایی برای رانت‌خواری باقی نماند. اگر اشتباه کرده‌اید مانند من به اشتباه خود اعتراف ‏کرده و «فاقم وجهک لدین حنیفا» و مطمئن باشید مردم شما را خواهند بخشید. زشت است  با نتانیاهوی ‏صهیونیست هم‌نفس شوید یا به فیصل و میصل اقتدا کنید. ‏

مردم سالاری:زوایای داخلی توافق ژنو

«زوایای داخلی توافق ژنو»عنوان سرمقاله مردم سالاری به قلم حمیدرضا شکوهی است که در آن می‌خوانید؛توافق ایران و غرب در مذاکرات هسته‌ای ایران از چند جنبه دارای اهمیت است که بررسی آن می‌تواند زوایای داخلی این توافق را روشن‌تر سازد.

1- اهمیت این توافق فی نفسه و صرفنظر از هر آنچه در مفاد توافقنامه آمده، این است که پس از نزدیک به یک دهه، ایران و غرب را به تفاهم رساند؛ تفاهمی که علی لاریجانی و سعید جلیلی در راس شورای عالی امنیت ملی و تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد موفق نشده بودند به آن دست یابند. اینکه چرا تیم دیپلماسی جدید ایران به سرپرستی محمد جواد ظریف در دوره ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی به این توافق دست یافت اما تیم قبلی هسته‌ای به آن رسید در مجال کوتاه قابل بررسی نیست اما به طور خلاصه می‌توان این امر را حاصل تجربه بالای تیم جدید دیپلماتیک ایران در عرصه سیاست خارجی و توان بالای تیم جدید در یافتن راه تفاهم با غرب بدون عقب نشینی از حقوق هسته‌ای دانست.

مذاکرات نفس‌گیر ژنو اثبات کرد که آنچه می‌تواند مذاکرات با طرفهای خارجی را به نتیجه برساند، سپردن سکان هدایت مذاکرات به دست تیمی متخصص و باتجربه است که طرف مقابل را به سمت هدف مورد نظر متمایل سازد. زمانی که سعید جلیلی سرپرستی تیم مذاکره کننده ایران را بر عهده داشت، هیچگاه مذاکرات از سطح مدیران کل و کارشناسان وزارت خارجه طرفهای مقابل فراتر نرفت اما مذاکرات در دوره فعلی به گونه ای پیش رفت که دو بار وزرای امور خارجه کشورهای مذاکره کننده از چهار گوشه دنیا، خود را به ژنو رساندند تا مذاکرات به نتیجه برسد و این هنر مذاکره کنندگان ایرانی بود .

2- نکته بعدی که اهمیت توافق ژنو را نشان می‌دهد، دستیابی به توافق در مدت زمانی کوتاه است. رییس جمهور قول داده بود که ظرف مدت زمان 100 روز گزارشی از وضعیت کشور در حوزه‌های مختلف ارائه خواهد داد اما در فاصله کمتر از صد روز، مهمترین وعده دولت یعنی رفع تحریمها که زیربنای تحقق سایر برنامه‌های دولت بویژه در عرصه اقتصاد که با معیشت مردم ارتباط تنگاتنگی دارد محسوب می‌شد، عملی شد تا از این پس با حاکم شدن ثبات اقتصادی در کشور، شاهد رشد و رونق اقتصادی و بهبود شاخصها باشیم. البته طبیعی است که تحریمها یکباره حذف نمی‌شود اما آغاز روند حذف تحریمها، آرامشی در جامعه و همچنین بین فعالان اقتصادی ایجاد خواهد کرد که زمینه ساز بهبود شرایط اقتصادی کشور است.

ممکن بود این توافق به جای 100 روز در مدت زمانی طولانی تر حاصل شود، اما اهمیت نیل به توافق زودهنگام این است که در شرایط کنونی کشور که بسیاری از فعالیتهای اقتصادی دچار رکود شده بود تا مذاکرات ژنو به سرانجام برسد، توافق هم در مدت زمانی کوتاه حاصل شد تا آرامش و عمل به اقتصاد بازگردد.

3- توافق ژنو به معنای عملی شدن مهمترین وعده رییس جمهور در راستای حاکم شدن آرامش و امید در جامعه است. اگر چند ماه به عقب برگردیم کمتر کسی تصور می‌کرد اختلافات ایران با غرب به سرعت تا این حد کاهش پیدا کند که منجر به امضای توافقنامه‌ای شود که هم حقوق ایران را به رسمیت بشناسد هم لغو برخی تحریم‌ها و کاهش سایر تحریم‌ها را به دنبال داشته باشد. اما این اتفاق رخ داد تا دولت به مهمترین وعده خود عمل کند. درحالی که اگر سایر کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به پیروزی می‌رسیدند بعید بود تغییری حتی در میان مدت در حوزه دیپلماسی ایجاد شود.

مردم به روحانی رای دادند چرا که بیش از طرح وعده‌های اقتصادی، بر تدبیر و اعتدال در همه حوزه‌ها تاکید داشت و با توجه به گستردگی تحریمها، دیپلماسی را زیربنای رفع سایر مشکلات کشور می‌دانست. مردم به تغییر رای داده بودند و حالا این تغییر در عرصه دیپلماسی حاصل شده است. در این میان طبیعی است که برخی افراطیون در داخل کشور که منافعشان با تداوم تحریم گره خورده است با نتایج مذاکرات مخالفت کنند یا سعی داشته باشند برخی اظهارات منفی مقامات آمریکایی را برجسته کنند. مهم، نتیجه مذاکرات بود که به سود ملت ایران است.

4- اما به اعتقاد من مهمترین نکته در مورد مذاکرات هسته‌ای که باید به آن توجه کرد نقش مقام معظم رهبری در موفقیت دیپلماتیک دولت است. البته از ابتدا آشکار بود که حسن روحانی به دلیل تجربیات طولانی مدیریتی در نظام جمهوری اسلامی به ویژه سال‌های دبیری شورای عالی امنیت ملی و ایفای نقش به عنوان نماینده رهبری در این شورا، به خوبی ساختارها را می‌شناسد و به پشتوانه همین شناخت می‌تواند نقش مثبتی در عرصه دیپلماسی ایفا کند و قطعا تجربه دکتر حسن روحانی به عنوان پشتوانه داخلی این مذاکرات بسیار ثمربخش بود. اما تدبیر مقام معظم رهبری از زمان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تاکنون که شاهد توافق ژنو هستیم اهمیتی به مراتب افزونتر از موارد پیش گفته دارد. مقام معظم رهبری در زمان انتخابات، بر خلاف شایعاتی که در مورد حمایت ایشان از برخی کاندیداها مطرح می‌شد صراحتا در این مورد موضع گیری کردند و همین موضع‌گیری ایشان مبنی بر اینکه نزدیکترین افراد هم از رای ایشان خبر ندارند، زمینه را برای برگزاری انتخاباتی مردمی فراهم ساخت.

پس از تشکیل دولت، مهمترین اتفاق در حوزه دیپلماسی با واگذاری سرپرستی مذاکرات هسته‌ای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه رخ داد که این تغییر بدون نظر مثبت مقام معظم رهبری امکانپذیر نبود. جلوگیری از موازی کاری در دستگاه دیپلماسی و شورای عالی امنیت ملی، یکی از مسایلی بود که ضرورت آن از مدتها پیش احساس می‌شد و دولت تدبیر و امید برای رفع این مشکل قدم برداشت و مقام معظم رهبری زمینه واگذاری مدیریت پرونده هسته‌ای به وزارت امور خارجه را فراهم ساختند.

نکته بعدی، فرمایشات رهبری در آستانه آخرین دور مذاکرات در ژنو بود که ایشان اگرچه رهنمودهای خود را در مورد چگونگی مقابله با قدرت‌های بزرگ بیان کردند تا بدین طریق به غرب نشان دهند توافق با ایران بدون توجه به حقوق مردم ایران با توجه به پیشینه ذهنی منفی مردم نسبت به قدرتهای غربی که وعده‌های خود را زیرپا گذاشته اند عملی نیست، اما در عین حال به روشنی اعلام کردند که در مذاکرات دخالتی نمی‌کنند تا همگان بدانند تکلیف مذاکرات، در ژنو و توسط تیم دیپلماسی ایران تعیین می‌شود؛ همان تیمی که پیش از آن، مقام معظم رهبری در فرمایشات خود آنها را فرزندان انقلاب توصیف کرده بودند.

در مجموع می‌توان اینگونه جمع بندی کرد که دولت تدبیر و امید به خوبی با ساختارهای نظام و خطوط قرمز موجود در عرصه دیپلماسی و سیاست داخلی آشناست و به همین دلیل توان عمل به وعده‌های خود در حوزه دیپلماسی را دارد، اما تدبیر مقام معظم رهبری، چه در زمان انتخابات ریاست جمهوری که به روی کار آمدن دولت تدبیر و امید منجر شد و چه در مورد انتقال سرپرستی تیم مذاکرات هسته‌ای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه و چه در حمایت‌های قاطع ایشان از تیم مذاکره کننده ایران، پشتوانه مهمی برای نیل به توافقنامه ژنو شد.

آرمان:توافق ژنو، گامی برای پیشرفت

«توافق ژنو، گامی برای پیشرفت»عنوان یادداشت روز روزنامه آرمان به قلم دکتر سیدعلی خرم است که در آن می‌خوانید؛بعد از 12سال که پرونده هسته‌ای ایران مسیر پرپیچ و خم سیاسی خود را طی کرد و به‌ویژه در 8سال گذشته که این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داده شد و قطعنامه‌های تحریمی گرفت و به دنبال آن آمریکا تحریم‌های ظالمانه یکجانبه خود را بر کشورمان تحمیل نمود، به‌نظر می‌رسید بن‌بستی بین ایران و غرب به وجود آمده که تا سال‌های طولانی ادامه خواهد داشت و پتانسیل کشورمان را در ابعاد مختلف درخود فرو خواهد برد. انتخاب دیگر که اسراییل و برخی غربی‌ها آن را تبلیغ می‌کردند تسلیم ایران یا اتخاذ گزینه نظامی بود که هیچ‌کدام مصالح، منافع و امنیت ملی ایران را تامین نمی‌کرد.

خوشبختانه هیچ‌یک از دو سوی طیف به مرحله عمل درنیامد و راه میانه که به همت راهبرد جدید رئیس‌جمهور در سیاست خارجی اتخاذ شد، اجازه داد که به مدد روش‌های دیپلماتیک و تعامل سازنده توسط مذاکره‌کنندگانی حرفه‌ای، نه بن‌بست ادامه یابد و نه کشور به سوی تسلیم به شرایط تحمیلی یا گزینه نظامی متمایل شود. توافق یکشنبه ‌صبح ایران و گروه1+5، خروج از بن‌بست و عبور از شرایط تحمیلی بدخواهان ایران به‌شمار می‌رود. مردم ایران که اکثریت به آقای دکتر روحانی رای دادند، برای برداشتن این گام مهم بسیار خوشحال هستند و آنها که رای نداده‌اند در این شادی شریکند زیرا همه مردم ایران به اعتلا و رشد و توسعه کشور و حفظ شأن و شخصیت ایران در جامعه بین‌المللی می‌اندیشند.

این تفاهم که «برنامه ادغام مشترک» نامیده می‌شود در فاصله 100روز اول دولت دکتر روحانی کسب شد که در آن دستاوردهایی برای کشورمان به بار می‌آورد: اول- از گسترش تحریم‌های تحمیلی بیشتر جلوگیری می‌نماید. دوم- تحریم‌های ظالمانه موجود را کاهش می‌دهد. سوم- منابع مالی و درآمدهای نفتی ایران که در خارج بلوکه شده‌اند را به‌تدریج آزاد می‌سازد. چهارم- برخی تحریم‌ها بر بیمه‌های حمل‌ونقل که عامل عدم فروش نفت ایران بود، برداشته می‌شود. پنجم- برخی تحریم‌ها بر صنعت خودروسازی و تعمیر هواپیماهای مسافربری برداشته می‌شود.

ششم- اساس صنعت و فعالیت هسته‌ای ایران حفظ می‌شود. هفتم- غنی‌سازی در حد 5درصد مجاز شمرده می‌شود. هشتم- در صورتی که طرفین ظرف یک سال به گام نهایی برسند، ایران می‌تواند با اعتمادسازی نسبت به فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای‌اش، برنامه‌های خود را گسترش دهد. بدین‌ترتیب گامی که می‌توانست برای ایران حاوی خطراتی جدی باشد و شرایطی را به کشور تحمیل سازد، به سلامتی برداشته شد و جهان همراه با مردم ایران نفس راحتی کشید. این گام از نظر سیاسی دارای تبعاتی است که وزن منطقه‌ای و بین‌المللی ایران را افزایش داده، اسراییل و برخی کشورهای منطقه را منزوی ساخته و قدرت مانور به ایران می‌دهد که در مسائل سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و... نقش‌آفرینی بیشتری صورت دهد.

همچنین این تفاهم، مقدمه‌ای برای بهبود روابط بین ایران و غرب به‌شمار می‌رود که تبعات آن ابعاد وسیعی داشته که در جای دیگر قابل طرح و ارزیابی خواهد بود. این تفاهم به برنامه‌ریزان اقتصادی، مالی و صنعتی ایران هم اجازه می‌دهد برنامه‌ای جدید مدون سازند که عاری از بسیاری تنگناهای ناشی از تحریم‌ها بوده و چرخ اقتصاد و صنعت را دوباره به حرکت درآورند تا این‌بار نه با سوءمدیریت بلکه با درس‌های گرفته ‌شده از مدیریت 8‌سال گذشته، راه آینده را اطمینان‌بخش‌تر هموار سازند به ترتیبی که در قبال حوادثی نظیر تحریم‌ها کشور مقاوم‌تر باشد.

این مهم می‌طلبد هر کس در بخش خود به یاری مذاکره‌کنندگان پرونده هسته‌ای و سیاست خارجی شتافته با ایفای نقش مناسب خود کشور را در مسیر عبور از این مرحله مورد حمایت قرار دهد. آنچه به دست آورده‌ایم یک برنامه 6‌ماهه برای توقف تحریم‌ها دربرابر توقف گسترش فعالیت‌‌های هسته‌ای است که با گام نهایی که لغو همه تحریم‌ها و ادامه فعالیت‌های هسته‌ای ایران در پرتو اعتمادسازی نسبت به صلح‌آمیز بودن ماهیت آن امکان‌پذیر می‌شود، تکمیل می‌شود. به‌عبارت دیگر برای 6ماه به جهان فرصت می‌دهیم که همکاری ما را در قبال کاهش فشارها بسنجند و سپس توافق دائمی می‌کنیم که به‌ازای راستی‌آزمایی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ادامه فعالیت‌های هسته‌ای خود مشغول شویم.

قانون:جشن هسته‌ای امروز است

«جشن هسته‌ای امروز است»عنوان یادداشت روز روزنامه قانون به قلم مسعود کاظمی است که در آن می‌خوانید؛صبح دیروز پس از سال‌ها کشمکش و بحران بالاخره نخستین توافق هسته‌ای بین ایران و 1+5 حاصل شد و شور و شعف خاصی در میان مردم و تحرکاتی مثبت در بازار ایجاد کرد. اما اولین جشن ملی فناوری هسته‌ای ایران در 20 فروردین 86، روز ملی فناوری هسته‌ای برگزار شد. محمود احمدی نژاد هر ساله خبرهای خوش هسته‌ای را به زعم خود در این روز اعلام می‌کرد. در اینکه در سال‌های گذشته از نظر فناوری و علم پیشرفت بسیاری در برنامه هسته‌ای داشته‌ایم کوچک‌ترین شک و شبهه‌ای وجود ندارد.  این موفقیت‌ها،  موقعیت ایران را به عنوان یک کشور دارای فناوری چرخه سوخت هسته‌ای تثبیت کرد. توفیقات هسته‌ای ایران  کاملا درچارچوب پیمان ان‌پی‌تی قرار داشت و آژانس بین‌المللی انرژی هسته ای در جریان آنها قرار داده شده بود.

روز ملی فناوری هسته‌ای فرصتی برای قدردانی یکایک مردم ایران از یکدیگر، برای استقامت و پایمردی در مسیری سخت و دشوار است. روز ملی فناوری هسته‌ای به تعبیر احمدی‌نژاد روز مردم ایران بود. کشورهای قدرتمند که روزی دانش هسته‌ای را امتیازی انحصاری، آن‌هم فقط و فقط برای خود می‌دانستند، حتی تصور نمی‌کردند روزی دانشمندان جوان ایرانی با اتکا به دانش و امکانات بومی این انحصار را شکسته و ایران را به عنوان یکی از معدود کشورهای دارنده این فناوری معرفی کنند.

اما آنچه تامل برانگیز می‌نماید این است که چرا مردم ایران هرگز در روز ملی فناوری هسته‌ای یک جشن واقعی نداشتند و از عمق وجود احساس شادمانی نمی‌کردند؟ و امروز که نامش روز ملی فناوری هسته‌ای هم نیست و قرار بر جشنی هم نبوده است همه خوشحالند؟ یافتن دلیل این دو رویکرد نیاز به هوش چندانی ندارد. رویکرد هسته‌ای ایران بعد از انتخابات 92 تفاوت چندانی با پیش از آن ندارد. حتی درخواست‌های طرف غربی هم تغییر چندانی نکرده است. همگان شاهد بودند که 8 سال گذشت اما کوچکترین توافقی که حاصل نشد هیچ، هر روز تحریم روی تحریم آمد و وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور رو به افول گذاشت. در شرایطی که رئیس دولت سابق در ابتدا منتظر پاره شدن قطعنامه دان صادر‌کنندگان آن بود و در پایان تمامی مشکلات اقتصادی کشور را به گردن تحریم‌ها می انداخت، هر روز سفره مردم کوچک‌ و کوچک‌تر می‌شد. مذاکره کننده سابق ایران هم که ظاهرا اصول مذاکره در عرصه بین‌المللی را نمی‌دانست بر طبل مخالفت با هر پیشنهادی از سوی جامعه جهانی می‌کوبید تا جایی که در مناظره سوم انتخاباتی در صدا و سیما با اعتراض غیرمنتظره علی اکبر ولایتی به نحوه عملکردش مواجه شد. در واقع می‌توان گفت سال‌ها کشور و مردم هزینه غیرضروری پرداختند.

تیم مذاکره کننده فعلی کشورمان با مرکزیت محمدجواد ظریف، به توافق بزرگی دست یافت. اینکه در این توافق ما دقیقا چه دادیم و چه گرفتیم منظور نگارنده نیست. نکته این است که باز هم باید تاکید کرد که در سیاست هسته ای ما تغییری ایجاد نشده است اما نحوه مذاکره و دیپلماسی «ظریف ایران» تحت مدیریت جواد ظریف تغییر کرده است. نکته ای که باید مورد توجه این است که خوشحالی را نمی‌توان به صورت دستوری و با نامگذاری یک روز به عنوان جشن به مردم تحمیل کرد. مردم خود می‌دانند چه زمانی خوشحال شوند. در واقع جشن هسته‌ای امروز است.

ابتکار: توافق قهرمانانه

«توافق قهرمانانه» عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم هادی وکیلی است که در آن می‌خوانید؛
بالاخره پس از ده سال کشمکش و سه دوره مذاکرات نفسگیر در صبحگاه روز یکشنبه به وقت تهران، توافق هسته ای فیمابین ایران و 1+5 صورت واقعیت پیدا کرد. این توافق اگر چه موقت و به عنوان گام نخست بحساب می‌آید ولی دارای اهمیت فوق العاده و به عنوان نقطه عطف هسته ای بحساب می‌آید. بی شک توافق روز گذشته”قهرمانانه» خواهد بود. چرا که کف خواسته ی طرفین در این توافقنامه رعایت شده است. طرف ایرانی به دنبال رسمیت یافتن حق هسته ای خود بودکه در این توافق ادامه ی غنی سازی و تصریح بر حقوق ایران مطابق ان پی تی ذکر شده است و بر اساس قرائت رایج، حق هسته ای روح حقوق ان پی تی را تشکیل می‌دهد.

از طرف دیگر حفظ فعالیت کنونی مراکز هسته ای شامل نطنز، فردو، اراک و بندرعباس مورد توافق قرار گرفته است. از سویی تعلیق غنی سازی 20 درصد مورد تعهد ایران است و تخفیف تحریمها بخصوص تحریم‌های بانکی و رفع توقیف دارایی‌های ایران جزو تعهدات طرف مقابل می‌باشد. آنچه توافق را برای ایران قهرمانانه و پیروزمندانه کرده است امکان ادامه غنی سازی و شکسته شدن تحریم‌ها و توقف قطار تحریم‌های جدید می‌باشد. البته”توافق قهرمانانه» نتیجه ی راهبرد”نرمش قهرمانانه» بحساب می‌آید.

به این معنا که اگر راهبرد”نرمش قهرمانان» پشتوانه تیم هسته ای قرار نمی‌گرفت، امکان رسیدن به توافق”قهرمانانه» را محال می‌کرد. وقتی در نظام چنین عزم و حمایت و رویکردی اتخاذ گردید در صحنه سیاسی اینچنین نتیجه مثبت بدست آمد. بی تردید زین پس هم در ایران عده ای از افراطیون با مبنا قرار دادن خواست‌های حداکثری تلاش خواهند کرد که توافق ژنو 3 را نه”قهرمانانه» که”ذلیلانه» تفسیر و بهانه حمله علیه دولت روحانی قرار دهند. آنچنانکه در غرب نیز طرف آمریکایی سعی کرد بر اساس تفسیر خودش توافق مذکور را با منافع غرب”قهرمانانه» بحساب آورد و آنرا کارت برنده غرب قرار دهد.

رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا با این استدلال که در متن توافق به حق هسته ای اشاره نشده و بر فعالیت هسته ای صحه گذاشته شده؛ کوشش کردند که دل اسرائیل و سعودی‌ها را خوشنود نمایند، اما حقیقت این است که توافقنامه بر اساس بازی برد – برد بدست آمد کف خواسته طرفین در این توافق حاصل آمده است. دیوار بی اعتمادی ایران و غرب همچون ساختار تحریم‌ها با این توافق ترک برداشته است ولی افراطیون داخلی و صهیونیستها و سعودیها ساکت نخواهند نشست و تلاش خواهند کرد تا در ظرف زمان مورد اجرا با تشکیک و تردید در تعهدات امکان نقض تعهدات را فراهم آورند بر هیمن اساس لازم است نتیجه ای را که با این همه سختی بدست آمده به راحتی از دست نرود و برای این مهم هوشیاری دستگاه دیپلماسی ایران و همچنین 1+5 شرط لازم بحساب می‌آید. به هر روی آنچه به دست آمد گرانمایه، ارجمند و شکوهمند می‌باشد و باید به دست اندرکاران دست مریزاد گفته و آرزو کرد که طعم شیرین این پیروزی به زودی در سفره‌های مردم و فضای کسب و کار به کام مردم خوش آید.

دنیای اقتصاد:هفت نکته مهم بعد از ژنو 3

«هفت نکته مهم بعد از ژنو 3»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکتر عباس ملکی است که در آن می‌خوانید؛دیروز در ساعات اولیه بامداد، جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عضو دائم شورای امنیت به‌علاوه آلمان به یک توافق تاریخی دست یافتند. این توافق در مورد پرونده‌ای بود که بیش از 10 سال از یک طرف موجب تحریم‌ها و تضییقات فراوان علیه مردم و دولت ایران شده و از طرف دیگر دست‌مایه مباحثات و مذاکرات فراوان یک جانبه، چندجانبه و بین‌المللی شده بود. متن تفاهم مسوولیت‌هایی بر عهده ایران و اقداماتی را به عهده کشورهای 1+5 گذاشته است. به نظر می‌رسد نکاتی چند در حاشیه این توافق قابل ذکر است:

1- هر مصالحه‌ای در هر سطحی نیازمند «بده بستان» است. به عبارت دیگر برای رسیدن به توافق، گام‌هایی از هرطرف به سمت مواضع طرف دیگر باید برداشته شود؛ یعنی هرگونه توافق پایدار به کمتر شدن فاصله مابین دو رقیب و به معنای فاصله گرفتن از مواضع قبلی است. البته همه طرف‌های درگیر مناقشه، با نوعی هوشیاری مواظبند که فاصله گرفتن از نگرش‌های قبلی به معنای عدول از رسالت‌ها، ماموریت‌ها، اهداف و راهبردهای حاکم بر مجموعه خود نباشد. تغییر در سیاستگذاری و راهبردهای عملیاتی، انعطافی است که بدون آنها، کمتر امکان مصالحه وجود دارد. پس اگر تیم مذاکره‌کننده ایرانی در برخی از سیاست‌های گذشته تجدیدنظر کرده باشند، این خود پیش نیاز توافق است و حتما طرف‌های دیگر نیز چنین کرده‌اند. نرمش در چنین مذاکراتی، اصل اساسی مذاکرات چندجانبه است؛ بنابراین به نظر می‌رسد که اگر در پی آن باشیم که با محاسبه مقدار امتیازاتی را که ایران به طرف مقابل داده است و تعدادی را که به‌دست آورده، جمع جبری کنم، این روش در عالم سیاست کمتر به نتیجه‌گیری مناسب ما را هدایت می‌کند.

2- بحث در نکات مثبت و منفی تفاهم‌نامه ژنو کار نیکویی است؛ اما باید به یاد داشت که این تفاهم‌نامه ما را از وضعیت به‌سوی جنگ به وضعیت به‌سوی توسعه و آبادانی می‌کشاند.

نیازی به توضیح نیست که بدترین وضعیت برای ایران افتادن در دام گروه‌های تندروی آمریکایی و اسرائیلی بود که بدترین حالت برای منافع خودشان را در دادن زمان به تهران می‌دانستند. به نظر من هم اگر ایران بتواند تهدید بخش‌های طرفدار جنگ را به آینده موکول کند، به نقطه‌ای خواهد رسید که دیگر نیرویی در جهان نمی‌تواند این کشور را به حمله نظامی تهدید کند. این بازدارندگی جامع نه از راه دستیابی به بمب هسته‌ای، بلکه از راه ترجمان قدرت بالقوه ایران به قدرت بالفعل آن امکان‌پذیر است. قدرت بالقوه ایران وجود منابع سرشار انرژی در این کشور، داشتن ژئوپلتیک منحصربه‌فرد و دستیابی به بیشترین همسایگان، منابع نیروی انسانی بی‌نظیر و سیستم سیاسی نیازمند مشارکت بیشتر مردم است. ترکیب این چهار مولفه به این کشور امکان حرکت به سمت توسعه همه‌جانبه و پایدار را می‌دهد که در ایران آینده علاوه‌بر قدرت حفاظت این کشور، راه‌های نفوذ نرم به دیگر جوامع نیز برنامه‌ریزی می‌شود.

3- بر سر در وزارت خارجه ایران نوشته‌ای از شعارهای مردم ایران در جریان انقلاب بی‌همتای اسلامی خودشان نقش بسته است که «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی.» حفظ واقعی این شعار مستلزم هزینه‌های مادی و معنوی است. نباید از اینکه برخی از سیاستمداران کشورهای دیگر به‌رغم توافق ژنو همچنان از محروم کردن ایران از برخی از حقوق خود یا به تعویق انداختن رفع تحریم‌ها سخن می‌گویند، ناامید شد. این هزینه‌ای است که یک کشور برای عدم وابستگی ذاتی خودش به قدرت‌های بزرگ می‌پردازد. توافق ژنو بخشی از ثمرات انقلاب ایران است. انقلابی که برای استقلال این کشور بهای سنگینی همچون خون شهدای این مرزوبوم در قبل و بعد از انقلاب، ایثار مردم در جریان جنگ تحمیلی و هزینه‌های مادی و معنوی تحریم‌های ظالمانه قدرت‌های بزرگ علیه پیشرفت کشور در سال‌های اخیر پرداخته است. این موافقت‌نامه با توجه به روابط بین‌الملل، سیاست میان ملت‌ها، دیپلماسی چندجانبه و واقع‌گرایی برای کشوری مستقل و بدون مشارکت در مافیای سیاسی و کارتل‌های مطرح در روابط بین‌الملل، نهایی‌ترین دستاوردی است که دیپلمات‌های کارکشته و آشنا به ظرافت‌های کار چندجانبه برای مردم ایران به ارمغان آوردند.

4- باید رو به آینده داشت. ایران باید به تعهدات خود در این تفاهم نامه گردن نهد. از مواضع سیاسی و اظهارنظرهای مسوولان کشورهای دیگر-حتی اگر برخلاف روح تفاهم نامه باشد-هراسی به دل راه ندهد. هر مسوول سیاسی در هر کشوری دارای محدودیت‌هایی است و بنابراین حفظ وجهه طرف‌های مقابل خودمان هم بخشی از سنت میهمان‌نوازی ما ایرانیان است. روابط ایران و آمریکا تا عادی شدن نیازمند مذاکرات جدی و طولانی است. در اینجا مجال روشن کردن این واقعیت که عادی شدن روابط این دو کشور تا چه اندازه بر سیاست جهانی تاثیرگذار است، نیست، تنها از رفتار رژیم اسرائیل و دغدغه‌های عربستان سعودی می‌توان فهمید تا چه اندازه مذاکرات ایران و آمریکا در بازچینش موقعیت بازیگران در منطقه خاورمیانه و آسیای غربی مهم و تاثیرگذار است.

5- به نظر من سیاست خارجی ما دوباره باید به گفتمان «منطقه‌گرایی» بازگردد. ایران در جهان از یک تنهایی استراتژیک برخوردار است. نمی‌دانم این امتیاز است یا نقطه ضعف، ولی هر چه هست هیچ کشوری مثل ما نیست و ما هم مانند هیچ واحد سیاسی دیگر نیستیم؛ اما اگر کشورهایی باشند در جهان که با ما به‌لحاظ ارزشی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نزدیک باشند، بلاشک آنها همان همسایگان و کشورهای منطقه هستند. نعمت داشتن همسایه خوب از داشتن خانه‌ای خوب، مهم‌تر است. پیشنهاد می‌کنم سیاست خارجی ما در گرم کردن روابط با کشورهایی نظیر عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس بکوشد. به نظر من رفتار عربستان در خلال گفت‌وگوهای ژنو با توجه به سخنان ولید بن طلال، یک واکنش طبیعی در برابر یک تغییر استراتژیک و عمیق در منطقه بود. باید به ریاض فهماند که ایران خطری برای منطقه نیست.

6- اما از همه مهم‌تر آن است که دست‌ها را بالا بزنیم و نقاط ضعف و چالش‌های جامعه خودمان را شناسایی کنیم و به دنبال راه‌حل برای رفع آنها باشیم. واقعیت آن است که بخش بزرگی از مشکلات این کشور در زمینه‌های اقتصادی، فناوری، اجتماعی و سیاست داخلی، ربطی به رفتار قدرت‌های بزرگ نداشته و نیازمند راه‌حل‌های بومی برای رفع آنهاست. ما نیازمند بالا بردن بازدهی، بهره‌وری و اثربخشی مجموعه‌های بزرگ اقتصادی و فنی خودمان هستیم. ما نیازمند ارتقای فرهنگ عمومی و آگاهی بر حقوق شهروندی هستیم. ما همچنان باید به روش‌های درست صرفه‌جویی و درست بهره‌برداری کردن از منابع طبیعی، مواد غذایی و حامل‌های انرژی خودمان بیندیشیم. ما می‌توانیم بازه وسیعی از فعالیت‌های فرهنگی و هنری داشته باشیم. این قبیل سازوکارها، نیازمند تفکر و تعمق بیشتر از طرف نخبگان و مشارکت عمومی لایه‌های اجتماعی است.

7- و بالاخره ما نیازمند تعریف یک پروژه برای بهسازی و تعریف مجدد از تصویر ایران در سطح جهانی هستیم. ذهنیت مردمان دیگر جوامع در طول سال‌های اخیر در مورد ایران به شدت خدشه‌دار و اریب‌دار شده است. ما نیازمند یک برنامه با طراحی درست برای دوباره نشان دادن ایران، میراث این کشور، ارزش‌های ما ایرانیان و ... به مردمان کشورهای دیگر هستیم. این کار باید در سه سطح دولتی، رسانه‌ای و جامعه مدنی طراحی شود. این کاریست کارستان.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
هسته ای
Turkey
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
۰
۰
بعضی ها مارا خطر جهانی عنوان میكنند در حالی كه با توافق نصفه و نیمه كه مشخص نیست ته آن چیست؛ اعلام میكنند جهان به آرامش رسید یا كشور های عربی كه می گویند با این توافق جهان به آرامش رسید آیا اسرائیل كه تمام جهان غرب و عرب را در چنگال خونی خود دارد و وحشی ترین كشور جهان است خطر جهانی محسوب نمی شود ؟ پس این توافق چه منفعتی برای ما دارد

نیازمندی ها