
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رد چرخهای موتورسیکلتها را همه جا میتوان زد؛ همان دوچرخهای فرز و چابکی که براساس آمارهای پلیس فقط 20 درصدشان قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت میکنند. 35 درصدشان بدون اینکه گواهینامه داشته باشند با اعتماد به نفس کامل با این وسیله میرانند.
همانهایی که تکچرخ زنان با حرکتهای مارپیچ و لایی کشیدن از میان خودروها و عابران پیاده براحتی برای خود راه باز میکنند.
حالا موتوریها سالهاست کابوس خیابانهای شهرمان شدهاند، خیلی از آنها با نادیده گرفتن قوانین و ارتکاب تخلف به تصادفاتی منجر میشوند که مرگ تلخ 30 درصد آنها را روی آسفالت خیابانها و بزرگراهها رقم میزند.
این سرهای بدون کلاه!
اینکه گاهی تکلیف ما با دیگران روشن نباشد یک مورد عادی است، اما اگر تکلیف آدم با خودش مشخص نباشد به قول معروف دیگر قوز بالا قوز است.
بعضی موتورسوارها مصداق بارز این وضع هستند، چون تکلیفشان با خودشان مشخص نیست که بالاخره میخواهند به قوانین راهنمایی و رانندگی و البته ایمنی خودشان اهمیت بدهند یا خیر.
کلاه ایمنی را با کلی خواهش و التماس عیال و بچهها میگذارد روی سرش؛ به این امید که خیال خانواده راحت باشد که هم سایه سرشان هنگام آن ویراژدادنها، لاییکشیدنها و حرکات آکروباتیک از خطرات در امان است و هم بهانهای به دست افسر راهنمایی و رانندگی سر چهارراه نداده باشد تا موتور را به جرم نداشتن کلاه ایمنی توقیف کند و برای مدتی از نان خوردن بیفتند.
عیال و بچهها را ردیف مینشاند پشت سرش آن هم بدون کلاه ایمنی و با سرعت هیجانآمیزی از میان انبوه ماشینهای گره خورده در ترافیک خودشان را عبور میدهد، استدلالش هم این است که اگر خطری هم باشد اول از همه راکب را تهدید میکند و بقیه در امان هستند.
تازه اگر بخواهد برای همه سرنشینها کلاه بخرد که باید کلی پول خرج کند، اما غافل از اینکه وقتی حادثه اتفاق بیفتد تر و خشک با هم در این آتش خواهند سوخت.
کارشناسان میگویند همین کلاه ایمنی ناقابل که موتوریها بخصوص در تابستان برای به سر گذاشتن آن کلی اما و اگر میآورند، با توجه به این که صدمات وارده به سر و گردن عامل عمده فوت یا ناتوانیهای جسمی برای موتورسواران است، کلاه ایمنی میتواند تا 50 درصد احتمال مرگ موتورسواران هنگام تصادف را کاهش دهد.
پیادهرو؛ حق عابران یا موتوریها
با خیالی آسوده روی سنگفرشهای یکی در میان لق شده پیادهرو قدم میزنی و حسابی در افکار خود فرو رفتهای که ناگهان با صدای بوق از جا میپری و به دنبال آن صدایی که تو را خطاب قرار میدهد: «بپا خانم» و به دنبال آن موتورسوار محترم درحالی که مرتبا گاز میدهد در تلاش است از میان جمعیت راهی برای خودش باز کند.
اگر خیابانهای شهر ما پارکینگ خودروهای روشن شده باشد میتوان گفت پیادهروها نیز پارکینگ موتورسیکلتها شده است.
کوچک و جمع و جور بودن این وسیله نقلیه به راکب آن این امکان را میدهد که برای خلاصی از ترافیک خیابانها، پیادهروها را برای تردد انتخاب کنند، حتی اگر این کار به بهای به خطر افتادن ایمنی و آرامش خاطر عابران پیاده که از ترس خودروهای در حال حرکت به این معبر امن پناه آوردهاند، تمام شود.
نبود محل ویژهای برای پارک موتورسیکلتها، حاشیه بسیاری از پیادهروها و کوچهها را به محلی برای پارککردن دهها دستگاه موتورسیکلت که پشت سر هم ردیف شدهاند، تبدیل کرده است.
مسافرکشهای ضدترافیک
مسافرکشهای ضدترافیک! مشتریهای آنها هم از هر قشری هستند: پیر و جوان، بازاری یا دانشگاهی، ساده یا اتوکشیده و... .
اوایل خیلیها وقتی مسافرها را به جای اتوبوس و تاکسی سوار بر ترک موتورسیکلتها در خیابانهای شهر میدیدند تعجب میکردند که مگر میشود؟ اما وقتی از خودروی شخصی یا اتوبوس و تاکسی که ساعتها پشت ترافیک گره خورده شهر، کلافه و عصبی انتظار میکشیدند و در مقابل آنها را میدیدند که چطور بدون هیچ توقفی پشت چراغ قرمز از لابهلای انبوه خودروها بسرعت عبور میکردند، بیشتر به فلسفه حضور آنها در خیابانهای شهرمان پی بردند.
به این ترتیب بود که کمکم موتورسیکلتها هم به طور غیررسمی به جمع مسافرکشها پیوستند، هرچند پلیس مسافرکشی با موتور را غیرقانونی میداند، اما حضور آنها در شهر و تقاضایی که برای استفاده از این وسیله ضدترافیک در ترددهای شهری وجود دارد، باعث شده کار و کاسبی موتوریهای مسافرکش هنوز هم از رونق نیفتد.
شاید بیانصافی است اگر نگوییم بسیاری از موتورسوارانی که به این شغل روی آوردهاند از سر ناچاری و برای تامین مخارج زندگی بوده و در معادلههای زندگی بسیاری از آنها میتوان رد پای جبر و نیاز را بخوبی احساس کرد، در واقع این جبر زندگی است که آنها را وا میدارد در خیابانها و بزرگراههای پرترافیک و شلوغ شهرمان برای لقمهای نان جان خود را کف دستشان بگذارند.
خط ویژه؛ ممنوع اما نه برای موتوریها
رانندگی کردن آن هم توی خط ویژه! هرگز. مگر اینکه هوس کرده باشید یکی از همان قبض جریمههای معروف پلیس نصیبتان شود و خودرویتان هم روانه پارکینگ.
حالا دیگر نه تنها رانندههای کهنهکار، بلکه آنها که تازه گواهینامه گرفتهاند هم میدانند رانندگی در خط ویژه یکی از خط قرمزهای پلیس است.
رانندگی در خط ویژه ممنوع است، جز خودروهای پلیس، امدادی و آتشنشانی، همه این را میدانند و سعی میکنند رعایت کنند، جز... .
ترافیک بیداد میکند، ماشینها به هم گره خوردهاند و با حسرت لاین کناری را نگاه میکنند.
مسیر خط ویژه باز است، بدون ترافیک و بدون حتی یک ماشین شخصی، هر ازگاهی چند اتوبوس پشت سر هم در مسیر تردد میکنند، سر چهارراه افسر راهنمایی و رانندگی مثل شیر ایستاده و به همین دلیل کمتر رانندهای جرات میکند با حرکت در خط ویژه از دیگران کمی جلوتر بیفتد، اما موتوریها از این قاعده مستثنا هستند.
کلاه ایمنی را نیمبند روی سرش گذاشته و یک نفر دیگر را هم پشت ترک نشانده و مثل فرفره توی خط ویژه میراند و با جرات از جلوی چشمان مامور راهنمایی و رانندگی سر چهارراه هم میگذرد. آنقدر فرز و سریع که فرصت هرگونه عکسالعملی را از او میگیرد.
این روزها هم از این صحنهها تا دلتان بخواهد در معابر شهری میتوانید ببینید، چون موتورسواران معتقدند قانون ممنوعیت تردد در خطوط ویژه شامل همه وسایل نقلیه میشود جز آنها.
موتورسواران کجا بیشتر تصادف میکنند؟
آمارهای پلیس نشان میدهد، امسال 46 درصد تصادفات فوتی و 30 درصد تصادفات جرحی پایتخت به عابران و 26 درصد تصادفات فوتی و 57 درصد تصادفات جرحی نیز به موتورسیکلتسواران تعلق داشته است.
بیتوجهی به جلو، رعایتنکردن حقتقدم، حرکت در خلاف جهت و عبور از محل ممنوع، بیشترین دلیل تصادف موتورسواران است، همچنین آمارها نشان میدهد موتورسواران در 5 درصد تصادفات خسارتی، 47.9 درصد تصادفات جرحی و 58 درصد تصادفات فوتی مقصر بودهاند.
بررسیهای دیگر نشان داده در تهران مناطق 6، 4 و 12 به ترتیب بیشترین مناطقی هستند که موتورسیکلتسواران تصادف میکنند.
قانون دست به عصا با موتورسواران
با تمام دردسرها و مشکلآفرینیهای موتورسیکلت، این وسیله نقلیه مدتهاست جایگاه ویژهای در حمل کالا و رساندن سریع مسافران به مقصد پیدا کرده است و چرخ بسیاری از مراکز اداری، تجاری و بازرگانی روی دو چرخ موتورسواران که به جابهجایی کالا و مسافر میپردازند، میچرخد.
هرچند مسئولان پلیس در سالهای اخیر با تشدید برخورد با موتورسواران در قانون جدید جرائم رانندگی تلاش کردهاند این گروه از مالکان وسایل نقلیه را بیشتر به رعایت قوانین و مقررات ملزم کنند، اما مطلوب نبودن شبکه حمل و نقل شهری و پاسخگو نبودن آن به نیازهای شهروندان و نقشی که موتورسیکلتها در حمل و نقل بار و مسافر به عهده دارند، باعث شده مشکلات همچنان ادامه داشته باشد و سازمانهای مسئول از پلیس گرفته تا شهرداری در اجرای هر طرح و برنامهای برای ساماندهی موتورسیکلتها تاکنون به نوعی دست به عصا حرکت کنند.
پوران محمدی / گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد