جام جم: گم شده، پیدا شده
بعضیها دیدید انباری منزلشان آنقدر شلوغ ـ پلوغ است که از هر طرف که رفتی، جز وحشتت نیفزود!... از یک طرف جای سوزن انداختن نیست و از طرف دیگر، در آنجا شتر با بارش گم میشود؛ و ای بسا با اضافه بارش.
باید گفت: شتر دیدی، ندیدی!.... البته این شتر معمولی بی تقصیر، با آن شتر احمقی که رفت بالای یک برجی ــ بلاتشبیه مثل برج میلاد ــ و گفت لطفا مرا اینجا قایم کنید که کسی مرا نبیند، فرق دارد. آخر، یک نفر شتر، تا چه اندازه می تواند گیج و گول باشد؟
حالا این سازمان تأمین اجتماعی دارای در و پیکر هم تو گویی که در دوره مدیریت سابق بر اینش، به یک همچین مصیبتی ــ و نه البته معصیتی ــ گرفتار شده بوده است.
یک شتر اسناد و مدارک تخلف در آنجا گم و گور شده و بعدا کاشف به عمل آمد که عده ای آن شتر حاوی مدارک را بردند داخل زیرزمین سازمان و مخفی اش کردند که پیدا نشود و بعدا سرفرصت بیایند شتر مدارک را به سمت بیرون سازمان، پی ــ یا به عبارتی هی ــ کنند. شتر دیدی، ندیدی!
اصل خبر: «رئیس هیأت تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی که چندی پیش در نشست خبری خود، از گمشدن بیش از 20 هزار برگ شکایت و سند تخلف از این سازمان خبر داده بود؛ در نشست خبری دیگری از پیداشدن این اسناد در یکی از زیرزمین های ساختمان تأمین اجتماعی خبر داد.»ــ به نقل از جراید پیگیر و مچگیر
بسته پیشنهادی: حالا که از طرف آقای علیرضا محجوب از ما عوامل رسانه به دلیل کمک در پیدا شدن نزدیک به 3000 برگ شکایت و سند تخلف در سازمان تأمین اجتماعی، شدیدا تشکر شده، چنان انرژی مثبت گرفتیم که سریع السیر، چند فقره پیشنهاد کاربردی و اصولی را بسته بندی و تقدیم می کنیم:
1ـ گم کردن مصلحتی: به عوامل دست اندرکار و مقصر در گم شدن اسناد و مدارک تخلف، اگر دنبال بازنشستگی خود بودند، بگویند که اسناد و مدارک اشتغال و بیمه شما متأسفانه گم شده است. بعد نگاه کنند ببینند رنگ روی آنها چه شکلی می شود. بلکه این شکلی بفهمند که گم و گور کردن اسناد سازمانی، چه عواقبی دارد. و در ادامه، راه توبه را نشانشان دهند.
2ـ تصفیه دوباره: مسئولانی که در دوره مدیریت سابق این سازمان، تصفیه حساب کردند رفتند؛ دوباره به سازمان فراخوانده شوند و یک برگه تصفیه حساب مجدد به آنها داده شود و گفته شود که لطفا از سر نو، دوباره تصفیه یا تسویه حساب بفرمایید(البته تصفیه در اینجا بهتر است، چون از صاف کردن حساب طرف می آید!). به هرحال ساده یا استمراری، کار از محکم کاری عیب پیدا نمی کند. مگر که اسناد عیب پیدا کردنش را عمدا گم و گور کنند!
تهران امروز : حقوق بشر
باز سرِ برجه بازم بانکها شلوغ پلوغه
همه میدونن که وقتِ گرفتنِ حقوقه
آقای متین خوشقلب اومده حقوق بگیره
به قول خودش حقوقش یه چیز بخورنمیره
آقای متینِ خوشقلب از صبح وارد صف شد
مرخصی یه روزش توی صف بانک تلف شد
حالا دیگه کمکم داره میرسه جلوی صندوق
وقتی حقوق میگیره، با اضطراب و با شوق
دستاش کمی میلرزه آقا متین بیچاره
کیفشو که باز میکنه تا پولا رو توش بذاره
تو اون شلوغ پلوغی یکی میخوره به دستاش
آقا متین بیچاره داد میزنه: آقا یواش
حقوقمو ریختی زمین آقا مگه چشم نداری
که پاتو به این راحتی رو حقوق ما میذاری
یه خبرنگار که اونجاس از صحنه عکس میگیره
آخه طرف آقا متین شوهرعمه وزیره
اومده واسه برجسازی وامهای کلان بگیره
این واسه روزنامهها یه خبر بینظیره
زیر عکس شوهرعمه مینویسن: آقا رو باش
شوهرعمه فلانی حقوق بشر زیر پاش
البته مشکل اون با یه تلفن حل میشه
واسه اینکه شوهرعمهاس بالاخره قوم و خویشه
اما کار آقا متین یکی دو سه سالی گیره
چون که طرف پروندهش شوهرعمه وزیره
سیاست روز: باد از کدوم طرف میاد برادر؟
علیرضا افتخاری قطعه تازهاش با نام «گل نسرین» را به نسرین ستوده - وکیل و فعال حقوقبشر که...
جراید: علیرضا افتخاری قطعه تازهاش با نام «گل نسرین» را به نسرین ستوده - وکیل و فعال حقوقبشر که چند سالی بازداشت بود و هفته گذشته با عفو آزاد شد -تقدیم کرده است.
کدام یک از گزینه های زیر در ترانه " گل نسرین" به چشم می خورد؟
الف) باد از کدوم طرف میاد برادر؟
ب) ما رو ببر به حزب باد برادر
ج) به یاد احمدی نژاد برادر
د) هیچکدام
دبیر کانون سراسری پرورشدهندگان مرغ تخمگذار گفت: با حذف ارز مرجع برای واردات خوراک مرغ و تعیین نرخ جدید ارز، قیمت هر شانه تخممرغ به بیش از ۱۳ هزار تومان افزایش مییابد که دولت باید برای کنترل قیمت تمام شده این محصول بستههای حمایتی در نظر بگیرد.
با توجه به اظهار نظر بالا کدام یک از گزینههای زیر از اهمیت بیشتر برخوردار است؟
الف) قیمت تخم مرغ با سیاست های تخم مرغی و راهبردهای بانک مرکزی ارتباط تام و تمام دارد.
ب) اگر کانون سراسری پرورشدهندگان مرغتخمگذار نداشتیم و این کانون سراسری "دبیرکل" نداشت همین املت هم نصیب ما نمی شد.
ج) یارانه های تخم مرغی در راه خواهد بود.
د) هر سه گزینه بالا صحیح است.
نرخ تورم ۱۲ ماهه منتهی به پایان شهریور ماه به عدد استثنایی ۴۰ درصد رسیده است.
جمله فوق از کیست؟
الف) یکی از عوامل امپریالیسم جهانی
ب) یکی از وابستگان سران فتنه
ج) یکی از ایادی استکبار جهانی
د) برادر طیب نیا – وزیر اقتصاد –
نتانیاهو : اگر پیشنهاد رییس جمهور ایران برای مذاکره با من برسد، بررسی خواهم کرد.
جمله فوق یادآور کدام ضرب المثل شیرین فارسی است؟
الف) یکی را توی ده راه نمی دادند ، سراغ خانه کدخدا را می گرفت.
ب) وقتی یکی گفت نون و پنیر تو سرت را بگذار زمین و بمیر!
ج) به جنازه که رو بدهی در کفن خود مرتکب اعمال خرابکارانه می شود.
د) شتر در خواب بیند پنبه دانه / گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه
شرق : آسیبشناسی روز بدون طلاق
امروز هیچ طلاقی ثبت نمیشود. (ایسنا) معاون فرهنگی و تربیتی وزارت ورزش و جوانان با اعلام این خبر گفت: امروز «روز بدون طلاق» نامیده شده است.
بهزودی
طرح طلاق بهصورت زوج و فرد انجام خواهد شد.
سهمیه هر فرد برای طلاق، در سال یک مرتبه است.
در دادگاه
- یه روز دیگه میتونی دوام بیاری؟
- نه... نه... چرا؟ آخه چرا؟
- فقط یک روز. چون امروز «روز بدون طلاق» است.
- نه آقای قاضی. این بلا چرا باید سر من بیاید؟ (نه... نه... تالاپ.)
تعدد ازدواج
- چرا هی ازدواج میکنی؟ چرا هی زن روی زن میگیری؟
- خب چیکار کنم؟ نمیگذارند طلاق بگیریم که آمار طلاق بیاید پایین، از آنور هی وام ازدواج میدهند. چه کنم؟
نظر حکیمانه
من بیشتر از اینکه مخالف ازدواج باشم، موافق طلاق هستم. چون توی ازدواج طرف نمیداند برای چی میخواهد ازدواج کند و هی آسمان ریسمان میبافد. اما موقع طلاق، طرف دوتا دلیل میآورد، متقاعد میشوی و دهانت بسته میماند.
جمعبندی 1
با لباس سفید به خانه بخت بروید، اگر این لباس اندازهتان نبود، دیگر شانسی ندارید، باید با کفن سفید از آن خانه بیرون بیایید.
جمعبندی 2
چرا داریم برای ازدواج سیاهنمایی میکنیم؟ آیا ریشه در کودکیمان دارد؟ نه بابا! غریبه که نیستید! همین الان که این حرفها را زدیم، یک اساماس فرستادیم برای خانومبچهها، که به جان خودت، امروز از من یک چیزی چاپ میشود، شوخی کردم. پا نشوی بروی درخواست بدهیها... (اصلا برود. امروز روز بدون طلاق است. تیرش میخورد به سنگ.
حمایت : کاغذ زباله نیست!
مشکلات جوامع انسانی کم بود، با اختراع کاغذ مشکلات دیگری هم به آن اضافه شد. البته منظور قطع درختان و بازیافت کاغذ نیست. چرا که آتش بسیاری از گرفتاری ها و قهر و آشتی ها از گور همین کاغذ بلند می شود.
نمونه اش گم و گور شدن 20 هزار صفحه از اسناد مربوط به تامین اجتماعی و پیدا شدن آنها در زیر زمین سازمان آنهم توسط گزارش کارگران زحمت کش...
«رئیس هیات تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی که در نشست خبری پیشین خود از گم شدن بیش از 20 هزار برگ شکایت و سند تخلف از سازمان تامین اجتماعی خبر داده بود، چهارشنبه از پیدا شدن این اسناد در یکی از زیرزمین های ساختمان تامین اجتماعی سخن گفت.»( جام جم آنلاین)
البته پیدا شدن این کاغذ ها در زیر زمین به این معنی نیست که کسی خدای ناکرده آنها را مخفی کرده است، نه این طور نیست. احتمالاً با تغییر دولت و جابجایی در سطح مدیران یکی از کارگران تصور کرده که دیگر اسناد فوق به درد کسی نمی خورد و بیخودی است. اسناد منظوم این ادعا نیز موجود است:«گاهی قلم کاغذ شود، کاغذ گهی بیخود شود!» بنابراین این بنده خدا هم آنها را در زیر زمین گذاشته تا با آمدن نان خشکی آنها را تحویل دهد و علاوه بر کمک به اقتصاد خانواده به محیط زیست هم خدمتی کرده باشد. بالاخره 20 هزار برگ کاغذ است که رقم کمی هم نیست! علی ای حال با عنایت به وجود چنین دوستان زحمتکش و خدومی در برخی ادارات در صورت بروز مشکل و لزوم بررسی اسناد توسط هیآت تحقیق و تفحص چند پیشنهاد ارائه می شود:
الف) گروه های ارضی و تحت ارضی: پیشنهاد می شود دوستان هنگام بازرسی به دو گروه ارضی و تحت ارضی تقسیم شوند تا علاوه بر بررسی اسناد موجود در فایل ها و کمد ها و کشو ها، اسناد موجود در زیر زمین را نیز بررسی کنند و به هوای کاغذ باطله و نان خشکی نباشند.
ب) یافتن کلید: اینکه در برخی بازدید ها کارمندان عنوان می کنند« کلید گم گشته و در وانمیشه» واقعیت ندارد و حتماً اصرار کنند که کارمند در را باز کند و گول شعر را نخورند.
ب) نظارت دقیق تر: دوستان عنایت داشته باشند در هنگام بازرسی دقت نظر بیشتری داشته باشند. چون ممکن است در برخی ادارات، در برخی جاها مثل زیرزمین یا پشت بام یا حیاط چیز های دیگری هم پیدا شود!
کیهان: قابلمه(گفت و شنود)
گفت: در خبرها آمده است دولت اعتدال فقط طی 2 ماهی که از روی کارآمدنش میگذرد 460 عزل و نصب انجام داده است!
گفتم: وزرای آقای روحانی برخلاف نظر ایشان عمل میکنند و با این کارشان ضربه سختی به فرهنگ و ادبیات کشور وارد کردهاند.
گفت:این عزل و نصبها چه ربطی به فرهنگ و ادبیات کشور دارد؟!
گفتم: مرد حسابی! مگر این ضربالمثل معروف را در ادبیات فارسی نشنیدهای که میگوید «جوجهها را آخر پائیز میشمارند».
گفت: خب! که چی؟!
گفتم: با این حساب، در همین اول پائیز جوجهای باقی نمیگذارند که آخر پائیز قابل شمردن باشد.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: ظهر شده بود. مرد از راه رسید و به همسرش گفت؛ غذا را بیاور. همسرش قابلمه غذا را سر سفره آورد. مرد میخورد و غُر میزد. همسرش پرسید؛ غذا اشکالی داره؟ و مرد گفت؛ نه! غذا خوبه ولی نفرات زیاده! همسرش گفت؛ فقط تو هستی و من و قابلمه غذا و مرد گفت؛ بهتر آن بود که فقط من باشم و قابلمه!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان